پاورپوینت کامل نگرش غرب به اسلام، ذهنیت مشوش، انگاره های نادرست(قسمت دوم) ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگرش غرب به اسلام، ذهنیت مشوش، انگاره های نادرست(قسمت دوم) ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرش غرب به اسلام، ذهنیت مشوش، انگاره های نادرست(قسمت دوم) ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرش غرب به اسلام، ذهنیت مشوش، انگاره های نادرست(قسمت دوم) ۱۱۷ اسلاید در PowerPoint :

نقش مسلمانان در تصحیح ذهنیت غربیان

اکنون این سؤال اساسی مطرح می شود که مسلمانان برای تصحیح ذهنیت غربی ها نسبت به خود باید چگونه عمل نمایند؟ البته بهتر است ابتدا به مسلمانان ساکن امریکا و اروپا پرداخته شود؟

وظیفه ی اصلی مسلمانان این است که نسبت به موقعیت خود آگاهی کامل داشته باشند و به صورتی منظم و با انسجام بیشتری در صحنه حاضر شوند. زمانی که ما مرکز تفاهم میان اسلام و مسیحیت را در «جرج تاون» راه اندازی کردیم، به دنبال زمان و مکان مناسبی برای طرح و بررسی اندیشه های اسلامی بودیم. به نظر من مسلمانان ساکن امریکا هم باید به این گونه مسایل توجه کنند. هم چنین به پشتیبانی مالی نیز نیازمندیم تا بتوانیم متفکران و فرهیختگان مسلمان را در این مرکز گرد هم آوریم و برای بسیاری از معضلات راه حل مناسبی بیابیم. ما باید تلاش کنیم تا این متفکران از حمایت های مالی مناسبی برخوردار شوند و امکان آن را بیابیم که به دانشجویان عرب و مسلمان بورسیه ی تحصیلی اعطا کنیم و فرصت کار و فعالیت را در اختیار آنان قرار دهیم. هم چنین لازم است که با مسئولان بلندپایه ارتباط برقرار کنیم و درباره ی برخی از مفاهیم نادرست، اطلاعات و شواهد کافی داشته باشیم. علاوه بر این ما باید بتوانیم خواسته های خود را در رسانه های عمومی مطرح کنیم. متفکران مسلمان نیز باید مراکز بزرگ تری در اختیار داشته باشند سال ها است که ما این مطالب را بیان می کنیم، اما اکنون هیچ نتیجه ای نگرفته ایم. برخی از دوستان من در جهان عرب و اسلام اظهار می دارند که پول های فراوانی صرف کرده ایم، بدون این که هیچ نتیجه ای برای ما حاصل شود. وقتی به آن ها می گویم شما که برای مسایل بی ارزش پول های زیادتری را صرف می کنید، چرا این سرمایه ها را به کارهای علمی اختصاص نمی دهید؟ می گویند: چرا امریکایی ها خود این وظیفه را بر عهده نمی گیرند؟ من در پاسخ آنان می گویم: این وظیفه ی شما است که برای شناساندن مسایل جهان اسلام به جهانیان و نیز فراهم نمودن اموری که رابطه ی میان اسلام و غرب را بهتر می کنند، تلاش نمایید. همه ی ما باید دست به دست هم داده و به این مسایل بپردازیم و نه تنها ایرادگیری نکنیم، بلکه باید از صرف اموال در این راه دریغ نورزیم؛ این مسأله ای است که تاکنون رخ نداده است.

شبکه ی «الجزیره» رسانه ای فعال و پرتلاش است، زیرا امکان آن را دارید که اطلاعات خود را به تمام جهان عرضه نمایید. اگر امکانات مالی محدودی داشتید، بی گمان شبکه ی شما نیز محدود می شد و نمی توانستید به این اندازه تأثیرگذار باشید. باید حمایت از شما روزبه روز افزایش یابد و امکانات مالی فراوان در اختیار شما قرار گیرد. البته بخشی از امکانات با مسأله ی آموزش نیز در ارتباط است، اما همه باید خود را مسئول بدانند.

درباره ی مسلمانان ساکن غرب و وظیفه ای که بر دوش دارند به نکات ارزنده ای اشاره کردید. اما اکنون این پرسش مطرح می شود که آیا مسلمانانی که در اسلام آباد، قاهره، رباط و یا هر جای دیگر زندگی می کنند هم می توانند در تصحیح ذهنیت غربی ها نسبت به مسلمانان ساکن غرب گام مؤثری بردارند؟

بله.

چگونه؟

یکی از تهدیاتی که در این قرن با آن روبه رو هستیم معضلی است که هم مسلمانان در جهان اسلام و هم غربی ها با آن مواجه هستند، این معضل، کثرت گرایی و تساهل می باشد.

کثرت باوری به این معنا است که تفاوت های مختلف را پذیرا باشیم؛ برای مثال مسلمانان پاکستان باید به تفاوت های میان شیعه و سنی احترام بگذارند، تنها در این صورت است که ذهنیت غربی ها نسبت به اسلام تغییر می یابد؛ یعنی زمانی که غربی ها بدانند که این نزاع های فرقه ای در اسلام به پایان رسیده ذهنیت آنان درباره ی اسلام عوض می شود.

مسأله ی دوم تساهل است؛ تساهل تنها به معنای «شما هم باش» نیست، بلکه به این معنا است که طرف مقابل را فهم کنیم و به آرا و دیدگاه های او احترام بگذاریم؛ به عبارت دیگر، لازم نیست که در همه چیز اتفاق نظر داشته باشیم، بلکه باید بتوانیم با یکدیگر همکاری کنیم.

به نظر من همه ی مسلمانان جهان اسلام باید غرب را به گونه ای عمیق تر درک کنند، درست مانند غربی ها که درباره ی شرق مفاهیم و برداشت های نادرستی دارند. این درست است که غرب رفتار خشنی از خود نشان داده و در جنگ های صلیبی، استعمار و استعمار نو مشارکت داشته است، اما غرب ابعاد تازه و خوبی نیز دارد. اگر چنین نیست، چرا این همه مسلمان و عرب راهی آن دیار می شوند تا تحصیل و زندگی کنند؟ اگر یک مسلمان بتواند به طور کامل غرب را بشناسد می تواند به گونه ای بهتر با آن ارتباط برقرار کند. اما اگر این دو به صورت خصمانه به یک دیگر نگاه کنند، امکان هر گونه رابطه ای از بین خواهد رفت. شما نمی توانید با سیلی نواختن به گوش کسی او را به طرف خود جلب کنید یا به او بگویید: تو کافر هستی و تمام باورهای تو بر خطا است، زیرا در این صورت تمام مردم با یک دیگر دشمن خواهند بود. وظیفه ی شما این است که به آن ها بگویید: میان دیدگاه های ما و شما تفاوت هایی وجود دارد، اما با این احوال نقاط مشترکی نیز موجود است؛ ما همه از تبار ابراهیم هستیم. باید به آن ها بگویید تنها مسیحیت و یهودیت نیست، اسلام نیز وجود دارد. البته تفاوت هایی با هم داریم، اما مشترکاتی نیز میان ما و شما دیده می شود.

تنها از این طریق می توان نظر دیگران را جلب نمود و با آنان ارتباط برقرار کرد. به نظر من این وظیفه ی مسلمانان عادی در جهان اسلام است تا بتوانند مانند مسلمانان عرب در غرب تأثیرگذار باشند.

اما بخش اصلی این مسئولیت بر دوش دولت ها است.

بله، اما وظیفه ی ما چیست؟ به نظر من این مسأله ای است که حکومت ها نیز با آن مواجه هستند. امروزه دولت های اسلامی خواستار استقرار سیاسی و تحقق امنیت منافع ملی خود هستند. اما باید به برخی از مسایل اساسی نیز ـ مانند مسأله ی حقوق بشر یا به عبارت دیگر برخورداری شهروندان از آزادی های سیاسی در کشور خود هم چنین قدرت تأثیرگذاری در مسایل داخلی و خارجی ـ توجه جدی داشته باشند در امریکا و کشورهای غربی این خواست ها مشروعیت دارند، در جهان عرب و اسلام نیز باید مشروعیت بیابند، زیرا در غیر این صورت هیچ گونه تحولی به وجود نخواهد آمد.

مسأله ی دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که عرب ها و مسلمانان با معضلات متعددی در کشورها مواجه هستند. اما مسلمانان در غرب باید مشکلات خود را با شجاعت و توانایی لازم بیان نمایند. چنان که بارها گفته ام مسلمانان باید به جای دامن زدن به ذهنیت های نادرست نسبت به خود، در تصحیح ذهنیت غربی ها نسبت به اسلام تلاش کنند.

اجازه بدهید در این جا نظر برخی از بینندگان این برنامه را بشنویم. ظاهرا رییس انجمن روابط امریکا آقای «نهاد عوض» از واشنگتن آماده ی صحبت با ما هستند. آقای نهاد عوض سلام عرض می کنم.

آقای احمد منصور با سلام و تشکر از شما.

پروفسور اسپوزیتو به نکته ی مهمی اشاره کردند، شما برای نخستین بار در تاریخ امریکا توانستید، رییس جمهور «جرج دبلیو بوش» را ناگزیر به معذرت خواهی کنید. چگونه این کار را انجام دادید؟

خدمت دکتر جان اسپوزیتو نیز سلام عرض می کنم. درباره ی مسأله ی معذرت خواهی باید بگویم که این مسأله بخشی از فعالیت مستمری بود که ما انجام دادیم. فعالیت ما ارتباط مستقیم با دولت امریکا و آگاه کردن مسلمانان به لزوم حضور و ایفای نقش مؤثر در این کشور است. زیرا چنان که می دانید ما با مسایل و مشکلات زیادی مواجه هستیم و دغدغه ها و آرزوهای فراوانی داریم. بدیهی است که دولت امریکا به اقلیت مسلمان ساکن در این کشور وعده هایی داده بود، به ویژه شخص رییس جمهور بوش که طی مبارزات انتخاباتی خود وعده داد بیشتر به مسلمانان نزدیک شود و دیدگاه های آنان را در برنامه های سیاسی ـ اجتماعی خود منعکس کند. اما به عکس وی از دیدار برخی از اعضای انجمن های اسلامی در کاخ سفید امتناع کرد. به همین دلیل ما احساس کردیم به مسلمانان توهین شده است. بنابراین تصمیم گرفتیم که در اعتراض به رفتار نیروهای امنیتی کاخ سفید سالن گردهمایی را ترک کنیم، زیرا ما با هرگونه رفتار نژادپرستانه در بیرون از کاخ سفید مبارزه کرده بودیم، حال اگر قرار باشد در داخل کاخ سفید هم این رفتارها ادامه پیدا کند آن را نه تنها اهانت به مسلمانان امریکا، بلکه اهانت به تمام مسلمانان جهان می دانیم. بنابراین رییس جمهور ناچار بود که به طوری معذرت خواهی کند و این کار را نیز انجام داد.

آیا معذرت خواهی ایشان بنا به خواسته ی شما انجام شد یا شخصا دست به این کار زد؟

ما بلافاصله نظر خود را در رسانه های مختلف بیان کردیم و نشست مطبوعاتی زنده ای را تشکیل دادیم و از همه ی مسلمانان خواستیم تا نسبت به این امر خاموش ننشینند. طبیعی بود که رییس جمهور در برابر فشار تبلیغاتی چاره ای جز معذرت خواهی نداشت. ما نیز پذیرفتیم، اما معتقدیم که نباید مسأله به همین جا ختم شود.

آیا شما غیر از معذرت خواهی خواسته ی دیگری هم داشتید؟ با این که می دانید ایشان حتی از رؤسای جمهور کشورهای عربی نیز معذرت خواهی نکرده است.

بله ما مسلمانان امریکایی هستیم و رییس جمهور در قبال ما وظایفی دارد، چنانکه ما نیز در ارایه ی دیدگاه های محکم و موضع گیری هایی که حافظ منافع خارجی و داخلی امریکا است، مسئول هستیم. بنابراین، ما با رییس جمهور امریکا به منزله ی نماینده ی مسلمانان ساکن در این جا برخورد می کنیم؛ مالیات می پردازیم و حقوق ایشان و دیگران را تأمین می کنیم، لذا رابطه ی ما با رییس جمهور خوب است و بر حس همکاری استوار می باشد.

اما نگفتید که غیر از معذرت خواهی چه خواسته ی دیگری از ایشان داشتید؟

جلسه ای در کاخ سفید ترتیب داده شده بود که ما نیز در آن شرکت داشتیم. خواسته ی ما این بود که ایشان به عنوان نماینده ی مردم امریکا ـ که مسلمانان نیز بخشی از آن جامعه را تشکیل می دهند ـ به دیدگاه های ما توجه کنند.

این نشست در چه زمانی تشکیل شد؟ امروز؟

بله، تقریبا ساعتی پیش. از آنان خواستیم که کاخ سفید نماینده ی واقعی مسلمانان باشد. هم چنین از آنان خواستیم عده ای در این زمینه استخدام شوند. آنان نیز وعده دادند که شخص مسلمانی را به عنوان رابط میان کاخ سفید و مؤسسه های اسلامی انتخاب کنند. علاوه بر این درخواست کردیم که با رییس جمهور دیدار کنیم تا ضرورت تصحیح بسیاری از مفاهیم و سیاست ها را برای او شرح دهیم تا از دیدگاه اسلامی امریکایی به آن ها توجه شود؛ به عبارت دیگر وقتی ما از دولت امریکا می خواهیم که در تصمیم گیری های خود با مراکز و گروه های بیشتری همکاری کند، در واقع می خواهیم که دولت دیدگاه های اسلامی را نیز منعکس کند و بپذیرد که جامعه ی امریکا از دیدگاه نژادی و دینی گرایش های فکری مختلفی را دربر دارد.

آقای نهاد عوض از نکاتی که بیان فرمودید بسیار سپاس گزارم. آقای اسپوزیتو نظر شما در این زمینه چیست؟

به نظر من سخنان ایشان تنها بیان گر بخشی از مسایلی است که من به آن ها اشاره کردم. در حاشیه ی این سخنان باید به این نکته اشاره کنم که مسلمانان ساکن امریکا هنوز هم باید به تحت فشار قرار دادن دولت این کشور ادامه دهند و نباید به یک رابط مسلمان میان خود و دولت امریکا بسنده کنند. آنان باید حقوق خود را مطالبه کنند، زیرا زمان آن رسیده است که مسلمانان، در سمت ها و مناصب مهم مشغول به کار شوند. آنان باید در سمت های مهم درون دولت امریکا و در مراکز حساس تصمیم گیری آن به فعالیت بپردازند. کلینتون و بوش برای بهتر شدن وضعیت وعده هایی داده اند، اما تاکنون کار مثبتی در این زمینه انجام ندادند. این وظیفه ی مسلمانان امریکا است که متناسب با شأن و موقعیت [اجتماعی [خود اقدام نمایند و تنها به انجام یک یا دو عمل ساده اکتفا نکنند. هنگام آن فرا رسیده است که مسلمانان چه در انتخابات محلی و چه در انتخابات ملی بر این خواسته ها تأکید کنند.

شما یک انقلابی هستید؟

برخی چنین می پندارند؟

«عبدالرحمان بلوی» یک بازرگان عربستانی [در نوشته ای] از شما می پرسد: آیا به نظر شما این رسانه ها و تبلیغات غربی نیستند که برداشت ها در مورد مسلمانان را تخریب می کنند؟ چنانکه در حادثه ی انفجار مرکز تجاری اکلاهما نیز به گونه ای آشکار شاهد این هجوم تبلیغاتی علیه مسلمانان بودیم.

بله، رسانه های خبری غرب در این امر تأثیر زیادی دارند. بسیاری از مفسران و منتقدان در این زمینه به بحث پرداخته اند و در مرکز ما نیز «پروفسور ژاک شاهین» پژوهشی انتقادی را درباره ی این مفاهیم و برداشت های نادرست منتشر کرده است. او درباره ی تصویر عرب ها و مسلمانان در فیلم های سینمایی دو دهه ی گذشته کتابی منتشر نموده است.

البته باید به این نکته نیز اشاره کنم که رسانه های غربی گاهی فقط به بررسی یک موضوع می پردازند؛ برای مثال برخی از برنامه ها فقط به موضوع حج و زیارت مسلمانان اختصاص دارد. هم چنین برنامه هایی پخش می شود که مسلمانان امریکا در آن درباره ی اسلام، فرهنگ اسلامی و پیامبر صحبت می کنند. از این رو من معتقدم که این برنامه ها نیز فرصت هایی است که تا یک دهه پیش وجود نداشت. با این همه مسلمانان هم چنان باید در جهت آگاهی بخشیدن به رسانه های غربی و یا برخورد انتقادی با آن ها کوشا باشند. در حال حاضر مسلمانان امریکا می توانند با وسایل ارتباط جمعی این کشور ارتباط مستقیم برقرار کنند. اگر آنان از برقراری این گونه ارتباط ها خودداری نمایند، وظیفه ی ما است که با آن روزنامه قطع رابطه کنیم و یا از آن حمایت مالی نکنیم؛ زیرا زمان آن فرا رسیده است که درباره ی این گونه مسایل خاموش نباشیم.

به عقیده ی من عرب ها به وجود رهبری مانند شما احتیاج دارند!

می دانید که من متولد جنوب ایتالیا هستم، یعنی از سیسیل. من پیوسته در همه جا می گویم: نژاد من عرب است.

به لحاظ تجارب علمی، آیا در امریکا یا غرب گروه های دینی یا نژادی دیگری یافت می شود که همانند مسلمانان از برداشت های نادرست غربی ها نسبت به خود در رنج باشند، اما با تلاش جمعی خود ذهنیت غربی ها نسبت به خود را تصحیح کرده باشند؟

بله.

چه گروهی و چگونه؟

از لحاظ تجربه هایی که داشتم یهودیان و ایتالیایی های مقیم امریکا نیز همین وضعیت را داشتند. برای مثال در نظر امریکایی ها، یهودیان آدم هایی بودند که پوستشان گندمگون و بینی آن ها کج و معوج بود. آنان با فرهنگ ها و دیدگاه های بسیار متفاوت خطری برای جامعه ی امریکا محسوب می شدند و حتی در آلمان در دوره ای قتل عام یا در آتش سوزانده می شدند (holocaust). هم چنین ایتالیایی ها در امریکا به عنوان باندی تبهکار، گروهی مافیایی و قمارباز معرفی می شدند. برای مثال در نظر آنان ایتالیایی ها کسانی هستند که علیه زنان خشونت می ورزند و یا خون ریزی به راه می اندازند. اما زمانی که ایتالیایی ها چه در عرصه ی تجارت و چه در عرصه ی سیاست پست های مهم را اشغال کردند، به تصحیح این باورها و برداشت ها پرداختند.

زمانی که استاد دانشگاه شدم، یکی از همکارانم از من دعوت کرد تا ناهار را با او صرف کنم. او به من گفت جان! باغچه ات چه طور است؟ با تعجب به او نگاه کردم، گفت: مقصودم بادمجان و…؟ گفتم: اما من باغچه ای ندارم. او گفت: در اینجا همه ی ایتالیایی ها در بیرون خانه ی خود باغچه ای دارند؛ یعنی مشهور است که همه ی ایتالیایی ها باغچه دارند و چیزهایی را در آن می کارند. همه ی این ها مفاهیم و برداشت های نادرستی بود که امریکایی ها از ما ایتالیایی ها داشتند. اما امروزه ایتالیایی هایی وجود دارند که دارای منصب های بالایی مانند: مدیر شرکت کوکا کولا هستند. عرب ها و مسلمانان نیز می توانند در درازمدت ذهنیت امریکایی ها را نسبت به خود، دگرگون کنند. در امریکا عرب های بسیار ثروتمندی زندگی می کنند، که نظیر آن ها را در کشورهای اروپایی به زحمت می توان یافت، زیرا در این گونه کشورها عرب ها غالبا کارگر هستند و در زمره ی طبقات زحمت کش قرار می گیرند. وظیفه ی عرب ها و امریکایی ها این است که به این گونه مسایل نظر داشته باشند. برای مثال اسلام دینی متفاوت با یهودیت و مسیحیت و در ردیف ادیانی چون بودیسم و هندوایسم انگاشته می شود. اما این وضعیت در حال دگرگونی است، بر تمامی مسلمانان و غیر مسلمانان است که به این نکته توجه داشته باشند. که میان این ادیان سه گانه (یهودیت، مسیحیت و اسلام تفاوت های) هر اندازه که اختلاف موجود باشد، باز هم هر سه ی آنان نسبت به خداوند، پیامبران، وحی و عدالت اجتماعی نظر واحد دارند و ضروری است که با وجود همه ی این تفاوت ها در جست وجوی راه های عملی مشترکی باشیم، امّا اگر بخواهیم خصمانه به یکدیگر بنگریم و یا هم دیگر را، کافر بپنداریم، معضل اساسی فراروی ما باقی خواهد ماند. چنانکه گفتم، باید یک دیگر را چون برادران ایمانی، همشهری و همسایه قلمداد کنیم.

در حال حاضر بسیاری از مسلمانان معتقدند که دشمنی میان آن ها و غرب دیرپا و همیشگی است. و تنها جنگ است که می تواند پایان بخش نزاع میان آنان باشد؛ یعنی راه حل را در گرو فروپاشی و از بین رفتن یکی از طرفین نزاع می بینند.

برخی از غربی ها هم، چنین اعتقادی دارند، سوال این است که آیا ما باید خاموش بنشینیم و به این معدود افراد اجازه بدهیم که ابتکار عمل را در دست بگیرند؟ یا این که باید خودفعالانه درجهت تغییر وضعیت تلاش کنیم؟ برای مثال اگر به اسلام، قرآن و یا سنت نبوی توجه کنید، شواهد تاریخ و آموزه های اخلاقی زیادی در مورد رابطه ی میان مسلمانان، مسیحیان و یهودیان خواهید یافت؛ البته در دوره هایی نیز میان آنان جنگ های صلیبی واقع شد. با این همه ما باید تلاش خود را بکنیم، شاید پس از دوره ای طولانی بتوانیم ثمرات آن را ببینیم و برای مثال در قرن بیست و یکم «پاپ رهبر کاتولیک های جهان» برا ی نخستین بار از مسجد اموی در دمشق دیدار کند. ما می خواهیم بر این گونه مسایل تاکید کنیم و وظیفه ی مسلمانان این است که در جست وجوی این زمینه های مشترک باشند. در جامعه و میان دوستان و همکار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.