پاورپوینت کامل نواندیشی، ضرورتی در روش و فروع اجتهادی ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نواندیشی، ضرورتی در روش و فروع اجتهادی ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نواندیشی، ضرورتی در روش و فروع اجتهادی ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نواندیشی، ضرورتی در روش و فروع اجتهادی ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
معمولاً نمایشگاه های کتاب در شهر «بیروت» که یکی از قطب های اصلی چاپ و نشر کتاب در تمام جهان محسوب می شود، به دلیل در دسترس بودن اکثر کتاب ها در تمام طول سال، با استقبال داخلی چندانی روبه رو نمی شود. برای کسانی که نمایشگاه های بین المللی کتاب تهران، قاهره و یا حتی دمشق را دیده باشند، این جا به شهر ارواح شباهت بیشتری دارد.
چهل و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب بیروت، در تاریخ ۱۱ آبان (۱۶ شعبان) در سالن «اکسبو بیروت» در ساحل زیبای مدیترانه افتتاح شد. در طی روزهای برگزاری این نمایشگاه میزگردهای مختلف علمی و فرهنگی در محل این نمایشگاه برگزار شد که استقبال علاقه مندان را به همراه داشت. در روز پنج شنبه (۱۷ آبان) میزگردی با عنوان «علامه شمس الدین و نواندیشی اسلامی» با حضور «دکتر رضوان السید» مدیر دانشکده ی مطالعات اسلامی، «شیخ عبدالامیر قبلان» نایب رییس شورای عالی شیعیان لبنان، «دکتر محمد السماک» محقق و مدیر مجله ی «الاجتهاد»، «دکتر جورج مسوح» مدیر مرکز پژوهش های اسلام و مسیحیت در دانشگاه «بلمند» و «دکتر وجیه کوثرانی» محقق و استاد دانشگاه (مدیر جلسه) برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر وجیه کوثرانی ضمن خیرمقدم به حاضران، سخن گفتن از مرحوم شمس الدین را جذاب توصیف کرد و درک راز این جذابیت را به دریافت گفتمان و تأثیر و نفوذ او در روان جامعه، سیاست و روابط میان بشر مشروط دانست. وی گفت: زمانی که درک کنیم آشتی با خویش، دیگران و جهان، هدف و دغدغه و راز نگرانی او بوده است، میزان اهمیت گفتمان، موضع و نظر، و میزان اهمیت نقش راهبرانه ی او در همه ی سطوح، و حتی سنگینی فقدان او در این زمانه ی دشوار را درک خواهیم کرد. کوثرانی در ادامه افزود: اندیشه های امام شمس الدین که در کتاب های مختلف وی در موضوعات مدیریت و نظام حکومتی در اسلام، جامعه ی اسلامی و زن، تاریخ، فلسفه، اقتصاد، عقاید، مسایل صلح، جنگ، خشونت، سیره ی صحابه و امامان، و صدها مقاله، خطبه و سخنرانی وی در باب گفت وگوی اسلامی ـ مسیحی، تقریب بین مذاهب، جهانی شدن، گفت وگو بین تمدن ها و… بیان شده است، بیشتر و بزرگ تر از آن است که در چنین میزگردی مورد بررسی قرار گیرد.
نواندیشی و نه تجدیدنظرطلبی
پس از مقدمه ی دکتر کوثرانی، عبدالامیر قبلان مفتی جعفری و نایب رییس شورای عالی شیعیان لبنان در سخنانی به بیان مفهوم نواندیشی اسلامی و نظرات مرحوم شیخ محمدمهدی شمس الدین پرداخت. وی مسأله را این گونه طرح نمود: محتوا و هدف نواندیشی چیست؟ آیا نواندیشی بازگشت به مسأله ی تجدیدنظر در میراث و گذشته است؟ آیا نواندیشی به معنای کودتا علیه گذشته و ویران کردن آن است؟ نواندیشی عملیاتی فکری، دایمی و تازه شونده است یا موضعی اخلاقی است که تحولات کنونی موجب آن می شود؟ آیا نواندیشی همان تداوم متطوّرانه ی تاریخ و نوآوری مداوم اصالت ها (سنت ها) است، یا این که گسست از تاریخ، خروج بر آن و رها کردن ریشه های آن را دربر دارد؟
وی نواندیشی را مقایسه و مطالعه ی تطبیقی اندیشه های مختلف و سیاق هایی تابع زمان و مکان و در عین حال پای بند به عقاید و احکام ثابت خواند و گفت: اسلام به عنوان رسالت خاتم، بشریت را به رهایی از بندهایی که مانع حرکت او به سوی پیشرفت می شود، فرامی خواند و انسان را مجبور می کند که ذهن خود را به روی آرا و اندیشه های مختلف بگشاید و بهترین آن ها را برگزیند. نواندیشی پیش از آن که شرایط و امکاناتی خارجی باشد، روح و حالتی درونی است؛ هرگاه این روح در کالبد امت جریان یابد، آن را به حرکت و نشاط وامی دارد. به همین دلیل خداوند تغییرات درونی را شرط اساسی تغییرات خارجی قرار داده است. رابطه ی میان حرکت تکاملی و آزادی اندیشه رابطه ی محکمی است، به همین دلیل، نواندیشی در فضای ترور فکری، سرکوب و تهدید شکل نمی گیرد.
آزادی اندیشه و بیان یکی از اساسی ترین و مهم ترین حقوق انسان است که انسان را به انسانیت خود آگاه می سازد. اگر دین انسان را به اندیشه فراخوانده است، قطعا راضی نیست که آزادی بیان انسان ها مصادره شود. البته آزادی اندیشه و فرد، ضوابط و قوانینی دارد و کسانی که از این آزادی سوءاستفاده می کنند و به دین و عقیده آسیب می رسانند، مسئول هستند.
وی سپس به بازگویی نظرات مرحوم شمس الدین درباره ی نواندیشی پرداخت و گفت: از دیدگاه امام شمس الدین نواندیشی حرکتی در درون دایره ی دلیل ـ و نه خارج از آن ـ است. نواندیشی مبناپردازی مجدد مسلّمات در افقی گسترده تر و نگاهی ژرف تر و فراگیرتر می باشد. بنابراین، نواندیشی از دیدگاه او عملیات فکری مداوم و نوآوری بهره مند از اصالت است. به نظر وی ضرورت نواندیشی در اجتهاد، بازنگری در مفهوم رایج اجتهاد را ایجاب می کند و کارکردهای اجتهاد را گسترده تر کرده و فهمی هم ساز با مقتضیات زمان را می طلبد. او معتقد بود که ضرورت نواندیشی تنها به روش اجتهاد اختصاص ندارد، بلکه این نواندیشی باید به حوزه ها و شاخه های اجتهادی نیز سرایت کند. به لحاظ ضرورت نواندیشی در روش، مرحوم شمس الدین روش های اجتهادی را نیازمند تجدیدنظر می دانست، زیرا وجود نقصی روش شناسانه ـ نه خلل روش شناسانه ـ احساس می شود و از آن رو که علم اصول نقش اساسی در عوامل شکل دهنده ی اجتهاد دارد، لازم است به نگرش فقهی ای گسترده تر از نگرش فقهی رایج تن در دهد. این مسأله به بررسی و کاوش فقهای اصولی برای شناخت وجوه نقص در علم اصول ـ به شکل کنونی ـ احتیاج دارد. مشکل علم اصول از دیدگاه مرحوم شمس الدین این است که این علم بسیار زود از علم کلام و فلسفه تأثیر پذیرفت و اندک اندک خود به یک مقصد تبدیل شد. در حالی که شأن آن ابزاری و روشی محض بوده است. با ورود اصطلاحات و روش های تحقیق فلسفی به علم اصول، بر پیچیدگی این علم افزوده شد. امروزه کار ما در علم اصول این شده است که با این ابزار به هدف دیگری رسیده ایم و این علم در بسیاری موارد شأن مستقل یافته است که این امر بسیار خطرناک می باشد.
اما درباره ی سرایت دادن نواندیشی به حوزه ی مسایل و شعبه های اجتهاد، نظر علامه شمس الدین این بود که فقیه ـ به حکم ضرورت های کنونی ـ باید مسایل و مشکلات انسان عصر خویش را به خوبی بشناسد.
روابط اسلام ـ مسیحیت در جهان معاصر
پس از سخنان حجه الاسلام قبلان، نوبت به دکتر محمد السماک پژوهشگر و مدیر مجله ی الاجتهاد رسید. وی در ابتدای سخنان خود با عنوان «امام شیخ محمدمهدی شمس الدین و روابط اسلامی ـ مسیحی»، علامه شمس الدین را این گونه معرفی کرد: «شیخ محمدمهدی شمس الدین فقط یک عالم و رهبر مسلمان نبود، بلکه او فقیهی دینی، عالمی اجتماعی و در همان حال پیشوایی ملی بود. او به اندازای از آگاهی و فرهنگ موسوعی (دایره المعارفی) برخوردار بود که توانست با کاروان اندیشه های جدید همراه شود، بی آن که از میراث فرهنگ اسلامی که پایه ی ثابت فقهی اش را تشکیل می داد، دست بردارد. از این رو اجتهادات و فتاوای او رنگ و بوی نوگرایی، عصری بودن و اصالت را به صورت یک جا دارا است».
وی پیش از ورود به موضوع اصلی سخن خود به تلاش های مرحوم شمس الدین در جهت تقریب بین مذاهب اسلامی اشاره کرد و گفت: او توانست با همراهی دانشگاه الازهر طرح تقریب بین مذاهب را دوباره احیا کند و اگر اشتباه نکرده باشم، امام شمس الدین نخستین شیعه ای است که پس از سقوط دولت فاطمی، از منبر جامع الازهر بالا رفت و در حضور شیخ الازهر «دکتر محمد سید طنطاوی» و دیگر عالمان بزرگ الازهر خطبه ی جمعه خواند. به یاد دارم زمانی که خبرگزاری ها از درگیری های میان اهل تسنن و تشیع پاکستان خبر دادند، مرحوم شمس الدین با شتاب به دیدار مسئولین دارالفتوی (اهل سنت لبنان) رفت تا با مفتی اهل سنت به گفت وگو بنشیند. هدف او این بود که بازتاب تبلیغاتی این دیدار از بازتاب منفی وقایع پاکستان بر دیگر کشورهای عربی و لبنان جلوگیری کند. وی حتی به همراه «مفتی قبانی» به پاکستان رفت و در لاهور و کراچی با علمای شیعه و سنی گفت وگو کرد تا میان آن ها آشتی ایجاد کند، اما مقامات پاکستان چندان توجهی به این مسأله نکردند.
امام شمس الدین در روز عاشورا دوبار می گریست؛ یک بار برای مصیبت شهادت امام حسین(ع) و بار دیگر برای این که احساس می کرد، این یادمان به مناسبتی مذهبی که مختص به شیعه و خارج از چارچوب وحدت اسلامی است تبدیل شده یا می شود. وی معتقد بود که عاشورا فقط موضوعی مربوط به فرهنگ شیعه نبوده و نیست تا در چارچوب فرهنگی و سیاسی ویژه ی اهل بیت و شیعیانشان محصور باشد، بلکه پایگاهی است در اندیشه و وجدان اسلامی، و پلی است که اجزای امت را به هم پیوند می دهد و از پراکندگی آن جلوگیری به عمل می آورد. به همین دلیل، وی معتقد بود که انقلاب امام حسین انقلابی انسانی است که همه ی مسلمانان طول تاریخ در ادبیات آن شریک بوده اند و حتی مسیحیان نیز در آن مشارکت داشته اند. او از این که نهاد سوگواری حسینی به چارچوب تنگ مذهبی و تمایز عصبیت های قومی تبدیل شود، هشدار می داد و تأکید می کرد که کربلا باید به صورت حرکتی انسانی و اسلامی ـ و نه فقط حرکتی شیعی به مفهوم انحصاری آن ـ مطرح شود، و عاشورا به جای آن که به خندقی برای ایجاد فاصله میان مسلمانان تبدیل شود، باید به پلی برای ارتباط و اتحاد مبدل گردد. وی در ادامه گفت: مرحوم شمس الدین تنها بر وحدت بین مذاهب اسلامی تأکید نمی کرد، بلکه این وحدت را شرط ضروری برای برقراری وحدت ملی میان مسلمانان و مسیحیان می دانست.
او در سال ۱۹۹۴ طرحی را برای توجه دادن این دو دین به دنیا و وارد کردن آن دو در عملیات فتح روحانی، اخلاقی و ایمانی تمدن جدید و ایجاد انگیزشی نو برای انسان ارایه کرد. وی معتقد بود که یکی از نعمت های خدا بر مسلمانان و مسیحیان این است که با قدرت به سوی ارتباط و همکاری و غلبه بر بسیاری از اسباب خصومت گام بر می دارند و یکدیگر را به رسمیت می شناسند، اما مشکل جدید و خطرناکی که این ایمان بزرگ را تهدید می کند، حرکت صهیونیسم جهانی است که ایمان یهودی و حتی ایمان ابراهیمی را زشت جلوه داده است.
سپس دکتر کوثرانی مدیر جلسه از «دکتر جرج مسوح» کشیش مسیحی و مدیر مرکز پژوهش های اسلام و مسیحیت در دانشگاه «بلمند» خواست تا سخنان خود را بیان نماید. جرج مسوح در سخنان خود با موضوع «نگاه امام شیخ شمس الدین به مسیحیت و مسیحیان» گفت: امام شمس الدین با تأثیر از این سخن امام علی ابن ابی طالب(ع) که «و اعلم ان الناس ص
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 