پاورپوینت کامل ایران و جهان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ایران و جهان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایران و جهان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ایران و جهان پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

حوادث ۱۱ سپتامبر تحولات قابل توجهی را نصیب جامعه ی داخلی امریکا و دیگر کشورهای جهان نمود که کشورهای منطقه ی خلیج فارس در خط اول این تحولات قرار داشتند. برافروختن شعله ی جنگ در افغانستان، در پی سیاست ضدتروریستی امریکا و در جهت امحای رژیم طالبان و نابودسازی بن لادن و سازمان القاعده بود. طبیعی است که کشورهای همسایه ی افغانستان؛ ازجمله ایران نیز از این تأثیر و تأثرات و تحولات بی بهره نباشند؛ به ویژه کشورهای عربی که ـ به نوعی افغان العرب در افغانستان و تهدیدهای تازه ی امریکا درباره ی عراق، یا تهدیدهای موجود علیه فلسطین آنها را در خطی مقابل امریکا قرار می دهد ـ به صورت بالقوه می توانند کانون تحولات اخیر منطقه باشند.

با این حساب تلقّی کلیت تهدیدها به عنوان تهدیدهایی علیه دنیای عرب ممکن است دور از صواب نباشد. اگرچه گفته می شود که تهدیدهای امریکا علیه عراق چندان جدی نمی باشد، اما حضور نظامی امریکا به شکل گسترده تر و وسیع تر هم چنان خطر جدی برای کشورهای منطقه است و این کشورها از این حضور احساس آرامش و امنیت نمی کنند. سوءالی که در این باره مطرح است این است که، در صورت گسترش حملات امریکا به دیگر کشورهای منطقه، ازجمله عراق آیا می توان گفت: امریکا درصدد تغییر و تحولات عمده در سطح منطقه برآمده است، و اگر چنین باشد، در صورت موفقّیت امریکا، آینده ی منطقه و دولت های آنان چگونه خواهد بود؟ البته هنوز مشخص نیست که قدرت های بزرگ جهانی؛ هم چون چین و روسیه در برابر این اقدامات امریکا چه عکس العملی از خود نشان خواهند داد، اما احتمال این که این کشورها مانعی مهم برای امریکا باشند هم ضعیف نیست. از سوی دیگر تعلل امریکا در حمله به عراق نشان از آن دارد که روند صلح خاورمیانه و مسأله ی فلسطین و اعراب را دچار خلل کرده و از این بُعد سرنوشت صلح خاورمیانه نیز در هاله ای از ابهام خواهد ماند. اما امریکا نیز از مداخله ی مستقیم در امور فلسطین ناخوشایند نیست، با این حال پیش بینی موضع گیری دنیای عرب در این باره نیز چندان کار دشواری نمی باشد. لیکن سوءال اساسی این است که آیا موضع گیری دنیای عرب به صف بندی های جدیدی در منطقه منجر خواهد شد، یا خیر؟ بازنگری در سیاست نظم نوین جهانی و نحوه ی تحرکات و اقدامات امریکا در قبال منطقه، دورنمایی از آینده ی جهان عرب و کشورهای منطقه را فراروی تحلیل گران قرار می دهد. نشریه ی پگاه در گفت وگویی با دکتر «جواد منصوری» مشاور وزیر امور خارجه سعی کرده است این موضوعات را بررسی نموده و آنها را از زوایای مختلف تحلیل نماید.

با تشکر و سپاس از وقتی که در اختیار هفته نامه ی پگاه قرار دادید، به عنوان اولین سوءال بفرمایید: جهان بعد از حوادث ۱۱ سپتامبر دچار چه تغییر و تحولات کلان و چه نوع دگردیسی شده است؟

مهمترین تحول این است که اوّلاً: این تصوّر جهانی که امریکا ضربه ناپذیر است و ثانیاً: از داخل مشکلی ندارد، دچار خدشه و تردید شد. تحوّل سوم این که، نشان داده شد که دولت امریکا در برخورد با پدیده های غیرمنتظره، درواقع قادر به کنترل خود نبوده و بسیار تغییر تصمیمات صریح دارد و این مسأله باعث می شود که تصمیمات امریکا برای درازمدت منافعی را برای این کشور دربر نداشته و علاوه بر این، تغییرات اساسی بعد از این خواهد بود؛ به عبارت دیگر درواقع ۱۱ سپتامبر نقطه ی عطفی است که یک جریان جدید و یک تحولات جدید شروع شده است، تا زمانی که این تحوّلات خودش را نشان بدهد، نیاز به یک دوران و فاصله ی زمانی است، بنابراین به اعتقاد من مهمترین تحولی که بعد از این اتفاق خواهد افتاد بی اعتمادی مردم نسبت به دولت امریکا و بی اعتباری آن خواهد بود که سبب شکل گیری یک سلسله تحوّلاتی در داخل امریکا، جهت تفکر و برنامه ریزی خود مردم در خصوص امنیت و آینده ی خودشان خواهد شد.

ایران در این خصوص دستخوش چه تأثیر و تأثراتی شده است؟

البته از نظر ما این که امریکا آبستن حوادثی بوده و خواهد بود شکی نیست، برای این که به هرحال سیاست های نابهنجار داخلی و خارجی این دولت باید آثار خودش را آشکار بکند، اما این که آیا مستقیماً این قضایا برای کشورمان تأثیرات خاصی داشته باشد، این محل بحث است، لیکن به دنبال تحوّلات افغانستان طبعاً مسأله برای ما مهم است. اگر ما این مسأله را یکی از تبعات قضایای بیستم شهریور امریکا بدانیم و هم چنین بحث فعال شدن نیروی نظامی امریکا در منطقه را مدنظر قرار دهیم، ممکن است باز هم برای ما حائز اهمیت باشد و نکته ی دیگری که وجود دارد این است که ایران باید نسبت به تحولات بین المللی حساسیت بیشتری از خودنشان دهد و ما بایستی در شناخت مسایل بین المللی و تحوّلات داخلی کشورها، اطلاعات و تحلیل های عمیق تری به دست بیاوریم، برای این که چه بسا این وضعیت موجب تحولاتی بشود که برای ما غیرمنتظره و فوق العاده باشد.

با توجه به وجود پدیده ی افغان العرب در کشور افغانستان آیا حمله ی امریکا به آن کشور نوعی حمله به منافع دنیای عرب به حساب نمی آید؟

ربطی بین گروه های افغان العرب و دولت های عربی نیست. نکات مهمی که در قضیه ی حمله ی امریکا به افغانستان وجود دارد این است که اوّلاً هیچ توجیهی برای این حمله به لحاظ قانونی و حقوقی وجود نداشت و هم چنین این که طالبان دست ساخت خود امریکا بودند. ثانیاً امریکایی ها با این کارِ خودشان نشان دادند که تحلیل شان در گذشته نسبت به بعضی از قضایا اشتباه بوده، و به این عمل خودشان اعتراف کردند، و ثالثاً با برخوردهایی که با اعراب موجود در افغانستان به عمل آمد، در واقع به نوعی خودشان را با دولت های عرب درگیر کردند که این هم یک اشتباه است، به دلیل این که این افراد صرفاً تبعه ی کشورهای عربی بودند، نه مورد حمایت آنها، بنابراین دولت امریکا باید حساب این افراد را از دولت هایشان جدا می کرد، ولی عملاً می بینیم که به تدریج با خود این دولت ها هم مشکل پیدا می کند.

موضع جهان عرب نسبت به وقایع ۱۱ سپتامبر چه بوده و بعد از حمله ی نظامی امریکا به افغانستان به چه شکلی در آمده است؟

کشورهای عربی با این که مواضع یکسان و مشابهی ندارند، امّا در یک سری از مسایل تا حدودی به هم نزدیکی دارند و در مورد قضیه ی فلسطین به تدریج مواضع شان به هم نزدیک تر می شود و این که امریکا در واقع هیچ گونه توجهی به خواست ملت فلسطین و خواست ملت های عرب ـ در مورد قضیه ی فلسطین ـ ندارد و هم چنین حمایت بی چون و چرای امریکا از اسرائیل، یکی از آن مسایلی است که طبعاً کشورهای عربی را به هم نزدیک می کند.

در این که عرب ها باید بالاخره برای آینده ی منطقه فکری بکنند و یک اقدام مناسبی انجام بدهند شکی نیست، لیکن هیچ امیدی به این که امریکا در جهت منافع اعراب حرکت بکند وجود ندارد و طبعاً این یک تحولی است که آثار و تبعات زیادی را به دنبال خواهد داشت.

به نظر شما آیا تهدیدها و اخطارهای مکرر ایالات متحده ی امریکا علیه عراق مسأله ای جدی است؟

البته امریکایی ها برای اجرای برنامه های خودشان با موانع و مشکلاتی روبرو هستند. و این طور نیست که در واقع به راحتی بتوانند هر کاری را که می خواهند انجام دهند. علت این که در افغانستان توانستند این کارها را انجام بدهند، نبود مانع بر سر راهشان بود، چرا که طالبان کاملاً در دنیا منزوی بودند. تنها حامی آنها پاکستان بود که آن هم طبعاً نمی توانست در مقابل امریکا حرفی برای گفتن داشته باشد. در مورد قضیه ی عراق کاملاً فرق می کند، خصوصاً این که عراق کاملاً یک کشور عربی است و در حاشیه و همسایگی تعدادی از کشورهای عربی منطقه قرار دارد. به علاوه این که امریکا هیچ توجیهی برای انجام یک کار خاص در مورد عراق ندارد و اگر در مورد افغانستان یک توجیهی ولو بی سند داشت، در مورد عراق هیچ حرف تازه ای برای گفتن ندارد. بنابراین این تهدیدها می تواند به نوعی بیانگر برنامه های گسترش عملیات و یا جنبه ی تهدیدهای صرفاً سیاسی برای گرفتن امتیاز باشد. اما من تصور می کنم که قضیه ی تهدید عراق، بی ارتباط با قضیه ی فلسطین هم نیست؛ به عبارت دیگر امریکا می خواهد با این عمل کشورهای عربی را به نوعی مشغول بکند، تا این که قضیه ی فلسطین به فراموشی سپرده شود.

با توجه به احتمال گسترش عملیات و درگیری با عراق توسط امریکایی ها، آیا آنها نیز به دنبال تغییر و تحولات عمده در سطح منطقه هستند یا خیر؟

امریکایی ها مانند همه ی قدرت های بزرگ طبیعتاً به دنبال ایجاد تغییراتی برای منافع خودشان هستند و در این مورد شکی نیست، اما مسأله این است که چقدر آمادگی وجود دارد و یا این که چه موانعی بر سر راهشان وجود دارد. نکته ی مهم این است که به هر حال امریکا به تنهایی نمی تواند این کار را انجام دهد. بنابراین باید حمایت اروپا و حتی ژاپن و یا به طور ضمنی روسیه را نیز داشته باشد و به دست آوردن این مجموعه حمایت ها در مورد عراق برای امریکا کار ساده ای نیست و تصور می کنم که به همین دلیل امکان حمله به عراق یک مقداری یا با تأخیر انجام خواهد شد، یا انجام نخواهد شد، خصوصاً که وزیر خارجه ی امریکا چند روز پیش در ترکیه گفته بود که ما برنامه ای برای حمله به عراق نداریم.

در صورت موفق شدن امریکا و همراهی کشورهای اروپایی با کشور امریکا چه تغییر و تحولات عمده ای در سطح منطقه و قدرت های منطقه ای به وجود خواهد آمد؟

مهم ترین هدف امریکا و اروپا در منطقه، مبارزه با موج اسلام خواهی، اسلام گرایی و سیاسی شدن اسلام است و این مسأله ی اصلی است و در واقع همان مطلبی است که رییس جمهور امریکا بلافاصله بعد از وقایع بیستم شهریور از آن به عنوان جنگ صلیبی یاد کرد. واقعیت قضیه همین است، اگر چه ممکن است این مسأله را توجیه بکنند، یا منکر بشوند. به نظر می رسد که امریکایی ها و اروپاییان به دلیل تفاوت بینش و یا تفاوت تحلیل میان خودشان رفتار متفاوتی را ارایه می کنند و الاّ به لحاظ اعتقادی در واقع فرقی ندارد. بنابراین بحث بر سر شیوه ی برخورد با قضایا است.

به هرحال امریکا در این منطقه دارای یکسری منافع است که آنها را دنبال می کند و یکسری اهدافی را برای خودش بر شمرده است. حال سؤال این است که آن اهداف کلان چه نوع اهدافی می تواند باشد؟ و آیا این اهداف در راستای تحقق تز هانتینگتون هست یا خیر؟

به طور خلاصه امریکا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.