پاورپوینت کامل سرمایهگذاری در گذشته ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سرمایهگذاری در گذشته ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرمایهگذاری در گذشته ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سرمایهگذاری در گذشته ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
پرسش اصلی خانم «لیلی عشقی»، در کتاب «زمانی غیر زمان ها» چرایی وقوع انقلاب ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ایران است. فرضیه و مدعای اصلی وی چنین است:
رمز و کلید فهم رویداد انقلاب ایران در دل متافیزیک ایرانی نهفته است.(ص۱۵)
نویسنده با روشی که تلفیقی از مفاهیم هستی شناسانه ی غربی و تصورات شهودی شیعی است، به تحلیل این رویداد پرداخته است. به نظر وی شناخت انقلاب ایران بدون شناخت مفهوم، جایگاه و نقش «امام» در مذهب تشیع ناممکن است. بنابراین وی در این مورد در متن اثر حاضر به تفصیل به گفت وگو پرداخته است.
به نظر خانم عشقی انقلاب ایران بدون ارتباط با این سه شرط: ۱. بعد عرفانی تشیع؛ ۲. مذهب عامه با شاخص هایی از قبیل عشق به ائمه و رابطه با حادثه ی عاشورا؛ ۳. مسأله ی موجودیت ملّی و خودیابی، ممکن نبود.
او این مسایل را به کمک نظریه ای که نام آن را «نظریه ی حادثه» نهاده است، تحلیل کرده است. با توجه به مطالب گذشته اکنون مباحث زیر را پیگیری خواهیم نمود:
۱. نظریه ی حادثه؛
۲. مراحل حادثه؛
۳. انقلاب ایران، حرکت وجودی؛
۴. نقش «امام» و «شیعه» در انقلاب ایران؛
۵. ملاحظات.
۱. نظریه ی حادثه
«حادثه» مقطعی است که زمان فانی، طبیعی و زمینی را با زمان باقی غیر طبیعی و آسمانی پیوند می دهد. تعریف حاضر بر این اساس شکل گرفته است که وجود دو نوع زمان را در عرفان و به ویژه عرفان شیعی بپذیریم:
اول، زمان فانی که عبارت است از زمان تقویمی و تاریخی یا همین زمان معمولی.
دوم، زمان باقی که عبارت است از زمانِ بی زمان، ابدی یا زمان ملکوتی. رابطه ی این دو زمان رابطه ای تقاطعی است، یعنی در لحظه ی حادثه این دو زمان ناهمگون با هم تلاقی می کنند.
با توجه به این مطلب، می توانیم ویژگی ها و شاخصه های زمان ملکوتی یا حادثه را به شکل زیر بیان کنیم: حادثه آن چیزی است که ناگهان پیش می آید و یک امر برنامه ریزی نشده و پیش بینی نشده است. مثل حادثه ای که در یک ملاقات الهی برای عرفا رخ می دهد. در اثر این حادثه انسان از خود بی خود و به طور تام و تمام، عاشق و شیدا و شیفته می گردد؛ نظیر حادثه ی برخورد مولانا با شمس. این زمان، زمان سرودن دیوان شمس است. در اثر چنین حوادثی انسان ترسو شجاع می شود و انسان بخیل سخاوتمند می گردد. دست شستن از جان و مال و تمامی تعلّقات آسان است، زیرا در این زمان، عشق حاکم بر وجود انسان است، نه عقل. در زمان حادثه ترتیب زمانی از بین می رود و همه چیز با هم همزمان می شود؛ مثل مردم ایران که حادثه ی کربلا را خیلی نزدیک به خود می دیدند، بلکه اصلاً همزمان با خود می دیدند. در نظر مردم ایران محمد رضا پهلوی همانند یزید بود و امام خمینی هم مثل امام حسین. لذا انقلاب ایران نیز همانند حادثه ی عاشورا یک حادثه ی مربوط به زمان ملکوتی و ابدی بود و از سر عشق انجام شد. ابتدای حادثه را نمی توان به طور دقیق مشخص کرد و معمولاً پس از وقوع حادثه است که درباره ی زمان شروع آن سخن می گوییم و بحث می کنیم. بدیهی است که هیچ حادثه ای بدون زمینه های عینی حادث نمی شود. هر حادثه ای علاوه بر پشتوانه های ذهنی و اندیشه ای، از زمینه های عینی نیز برخوردار است.
۲. مراحل حادثه
هر حادثه ای دو مرحله دارد:
الف. مرحله ی سرگشتگی و از خود بیخود شدن. ویژگی مهم این مرحله این است که انسان ها عاشقانه عمل می کنند، نه عاقلانه.
ب. مرحله ی بیداری و به خود آمدن. در این نوبت، انسان ها از حادثه فاصله می گیرند و به تحلیل عقلانی و علمی حادثه می پردازند. وقایع اطراف حادثه، مورد بحث و تبادل نظر قرار می گیرد و بحث از وفادار ماندن به حادثه و یا دوری جستن از آن، از بحث های مهم و جدی مربوط به این مرحله است.
به نظر نویسنده، این دو مرحله در انقلاب ایران و بعد از آن، قابل تفکیک است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت. مرحله ی اول، از زمان پیروزی انقلاب تا رحلت امام خمینی و مرحله ی دوم، از فردای رحلت امام آغاز می شود.
۳. انقلاب ایران، حرکت وجودی
انقلاب ایران در وهله ی اول، یک حرکت وجودی است. این وجود با وجود مورد نظر اگزیستانسیالیست ها ربطی ندارد، اما می تواند با وجود مورد نظر صدرالمتألهین مربوط باشد. ملتی که سال ها تحت سلطه ی قدرت های برتر، هویتش نفی شده بود، در یک حرکت وجودی، به رهبری شخصی به نام امام ـ با معنای خاص شیعی ـ متولد شد و اعلام موجودیت کرد. به همین دلیل، انقلاب ایران فاقد یک برنامه ی مدون اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بود. البته این نقطه ضعف انقلاب نیست، بلکه دلیل استقلال آن است. روشن است که نمی توان بدون استقلال و هویت روشن و مستقل، برای آینده ی یک وجود برنامه ریزی کرد.
اکنون پرسش اساسی این است که این حرکت وجودی، چرا و چگونه صورت گرفت و به عبارت دیگر، وقوع چنین حادثه ای چگونه ممکن شد؟ شرایط ذهنی وقوع انقلاب چه بوده و شرایط عینی آن چه بوده است و…. این همان سؤالی است که نویسنده ی کتاب درصدد برآمده است تا به آن پاسخ دهد. به نظر نویسنده، پاسخ سؤال مذکور را باید در آموزه های شیعی و به ویژه مفهوم، نقش و جایگاه امام در مذهب شیعه پیدا کرد که در ادامه در این مورد بحث می کنیم.
۴. نقش «امام» و «شیعه» در انقلاب ایران
در مقدمه ی این بخش از بحث لازم است به این نکته اشاره شود که از نظر شیعیان «حقیقت» دو چهره دارد: چهره ی ظاهری و چهره ی باطنی. چهره ی ظاهری حقیقت توسط عالمان دینی که عمدتا فقها هستند، شناخته می شود. بر این اساس، فقها حافظ حقایق حادث شده و یا حافظ ثبات وضع موجود هستند. در حالی که بخش باطنی حقیقت که بخش ناشناخته ی آن است، مد نظر عارفان است. بر این اساس عرفا به طور مداوم ما را با سخنان جدیدی آشنا می سازند که از حقایق جدیدی خبر می دهد. عرفا بر خلاف فقها از تحوّل و دگرگونی جانبداری می کنند و از زبان سیال و متحولی برخوردارند.
امام کسی است که می تواند ما را از باطن عالم آگاه کند. امام به کمک ارتباطی که با خداوند دارد، مرجع آشکارکننده ی رازهای بی انتهای موجود در کلام الهی است. امام کتاب ناطق است. کتاب صامت، در هر بار توسط امام به نطق درمی آید و موجب حادثه ی جدیدی می شود.
تفاوت اساسی شیعیان و اهل سنت در همین است. از نظر اهل سنت پایان نبوت، پایان ارتباط خدابا مردم از طریق وحی است، در حالی که از نظر شیعیان امامت ادامه ی نبوت در شکل جدید آن است. امامت، آغاز دور ولایت و عشق است. از آن جا که خداوند متعال تمام سخنانش را در ظاهر کلمات ارایه نکرده است، وجود امام ضروری است. امام بقیه اللّه است. امام باقیمانده ی کلمات الهی را از باطن این ظواهر استخراج می کند و در اختیار انسان ها قرار می دهد. امام در نظر شیعیان، محل تجلی نور خدا است. نزدیک شدن به خدا از راه امام میسر می شود و عشق به خدا در عشق به امام شکل می گیرد. هم چنین امام جایگاه ویژه ای در رابطه با وحی دارد. پیامبر عامل تنزیل کلام خدا است، به این معنی که وحی را از بالا به پایین (از خدا به مردم) آورده است، امام عامل تأویل است، یعنی حرکت از پایین (مردم) به بالا (پیام خدا) و تأویل هم بازگشت به اول است و هم ایجاد اول.
بر همین اساس، عرفان شیعی هم با عرفان اهل تسنن متفاوت است. عرفان شیعی، عرفان مع الواسطه است. واسطه ی میان خدا و خلق، ائمه هستند. در حالی که عرفان سنی بدون واسطه است. جایگاه امام، عالم ملکوت است و عالم ملکوت واسطه ی میان عالم مُلک (دنیا) و عالم جبروت است. عرفان بدون واسطه (مثل عرفان حلاج) به نابودی منجر می شود. زیرا عارف مستقیما می خواهد به مبدأ وصل شود و طاقت آن را ندارد. در حالی که در عرفان شیعی، وساطت امام، اتصال به مبدأ را قابل تحمل می کند.
از نظر عرفان شیعی، ملاقات بنده با خدا در مقام امامت امکان پذیر می شود. امام جایگاه عشق است. عشق به خدا، عشق به عدالت و ابراز وجود که همان به دست گرفتن کلام است، همه در عشق به امام شکل می گیرد. همین جا است که عشق و سیاست نیز در هم می آمیزند. زیرا سیاست رابطه ی معنی داری با عدالت و آزادگی برقرار می کند.
با توجه به آنچه که گذشت، وظایف ویژه ی امام در مذهب شیعه به قرار زیر است:
نهایت: امام وظیفه دارد کلام الهی را به نهایت برساند. زیرا کلام خدا شامل همه ی جزئیات نمی باشد. امام بقیه الله است و بقیه الله سخنان نامکشوف را از میان ظواهر کشف می کند.
وساطت: امام واسطه ی هرگونه اتصال به مبدأ است. راه رسیدن به مبدأ، استفاده از این واسطه است. بدون امام نمی توان به مقصد رسید. امام هم مبدأ و نقطه ی شروع است و هم مقصد و نقطه ی پایان و واسطه ای است که از آغاز تا پایان به انسان کمک می کند.
تکرار غیبت: غایب بودن امام دوازدهم(عج) در جهت حفظ این وظایف لازم است صورت گیرد و تداوم یابد. اساسا بدون امام ـ اگرچه غایب باشد ـ نمی توان با عشق و ایمان زندگی کرد.
به نظر نویسنده ی کتاب، آیت الله خمینی برای ایرانیان همان ویژگی های «امام» را داشت، لذا به او گفتند «امام خمینی». «اسلام» برای مردم ایران به معنی «وجود یافتن» بود. از آن جا که حرکت امام حسین(ع) نیز یک حرکت وجودی بود، لذا رجوع مردم به عاشورا یک بازگشت طبیعی بود. در حرکت وجودی، ترس و هراس بی معنی است. بر اساس مطالعات میدانی انجام شده، حدود ۹۰% مردم ایران در سال های پیش از انقلاب، یا از رژیم قهرکرده بودند و یا طرد شده بودند. در انقلاب ایران اکثریت جدیدی می خواست به وجود بیاید. این اکثریت هدف و آرمان داشت، اما برنامه ای نداشت. آیه الله خمینی «امام» این مردم بود. این امام توانست بخش هایی از حقیقت را کشف و ارایه کند. این جا است که دین، سیاست، عشق و عرفان، همه و همه در هم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 