پاورپوینت کامل پروتستانتیزم؛ زمینه های ظهور و نتایج اجتماعی آن( قسمت اول) ۷۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پروتستانتیزم؛ زمینه های ظهور و نتایج اجتماعی آن( قسمت اول) ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پروتستانتیزم؛ زمینه های ظهور و نتایج اجتماعی آن( قسمت اول) ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پروتستانتیزم؛ زمینه های ظهور و نتایج اجتماعی آن( قسمت اول) ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

«پروتستانتیزم» به عنوان بستر تاریخی رنسانس و نوسازی دینی در دوران حاکمیت کلیسا، تمدنی را پی افکند که امروزه در غرب طلایه دار تفکر سرمایه داری و اقتصاد مبتنی بر سرمایه می باشد. از این رو پروتستانتیزم نه تنها یک فرقه ی جدیدی از مسیحیت بوده، بلکه فرایندی اجتماعی و سیاسی است و لذا زمینه های اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی دارد.

به عبارت دیگر پروتستان در غرب، صرفا چهره ی جدیدی از مسیحیت نبوده، بلکه نتیجه ی رویکردی عقلانی به مسیحیت سنتی بوده است که افرادی؛ چون مارتین لوتر با هدف نوسازی و تغییر ساختار بیرونی مسیحیت و درهم شکستن ساختار قدرت درونی پاپ آن را پی ریزی کرد که در نوع خود نیز منحصر به فرد نمی باشد. از درون تاریخ ادیان و مطالعه ی جامعه شناختی این تاریخ برمی آید که نمونه های بسیار زیادی نیز از فلسفه ها و مذاهب کلامی و فرآیندهای آن ها، شباهتی نزدیک به پروتستانِ در مسیحیت داشته است. اما از آن جا که این مذهب فرهنگی با ساختار در حال رشد جهان آن روز؛ یعنی اقتصاد تجاری سرمایه داری تطابق و همزمانی یافت، لذا سبب به وجود آمدن سرمایه داری در اروپای آن روز شده و در دیگر جاها این همزمانی به وجود نیامد.

مقاله ای که در پی می آید به زمینه های اجتماعی ظهور پروتستانتیزم و نتایج اجتماعی آن پرداخته و خواهد گفت که چگونه پروتستان، سبب افسون زدایی با کم کردن بعد معنوی، و غیبت گرایی مربوط به آن، سبب به وجود آمدن سکولاریزه ی دین و جهان در جامعه ی جدید شد و. ..

مذهب پروتستانتیزم

بحث در مورد پروتستانتیزم، فقط بحث از یک مذهب نیست، بلکه بحث در مورد مذهبی است که چهره ی جدید جهان مسیحیت را در جهان امروز تشکیل می دهد. مذهبی که در اکثر کشورهای پیشرفته حکومت دارد و به قول برخی، بررسی پروتستان؛ یعنی بررسی چهره ی جدید مسیحیت.

بررسی پروتستانتیزم؛ یعنی بررسی چهره ی مذهبی که توانست، بنیان تمدن امروزی غرب را بنا نهد و با تغییر در بینش مذهبی مسیحیت، راه را برای رشد سرمایه داری که بعد اقتصادی تمدن غرب است، هموار نماید.

پروتستانتیزم که مذهب اعتراض و یا اعتراض گرایی نام گرفته است، اعتراض در برابر حاکمیت کلیسای روم بر کلّ کلیسای اروپا ـ خصوصا آلمان ـ اعتراض در مقابل تفسیر یگانه دینِ مسیحیت، توسط کلیسای روم و غیر مشروع بودن تفسیرهای دیگر می باشد.

پروتستانتیزم، نوعی تفسیر یهودی از مسیحیت کرد که توانست با عینک یهودیت بر دین مسیح نگاه کند، رهبانیت حاکم بر کاتولیسم را بر کنار زند و دنیاگرایی مسیحی را به وجود آورد و این دنیاگرایی راه سرمایه داری را هموار کند و چهره ی مسیحیت را در اروپا و جهان دگرگون نماید.

این بینش یهودی ـ مسیحی چهره ی تمدن غرب امروز است و به همین دلیل است که امروزه یهودی ها، بر تمامی نهادهای اقتصادی، اجتماعی، ارتباطی و فرهنگی تمدن غرب مسلّط هستند و هر از چند گاهی علیه آن ها از طرف برخی اعتراض می شود. چون تمدن غرب یک تمدن پروتستانی، یا یهودگرایی مسیحی می باشد، چون یهودیت در این جا اصل می شود، پس یهودی ها مسلّط بر اقتصاد و کلیه ی ارکان دیگر تمدن غرب می شوند.

پروتستانتیزم؛ یعنی تکثرگرایی کلیسایی؛ یعنی این که هر کلیسایی، اهداف و چهارچوب های نظریه ای و فقهی خودش را دارد و تفسیر از مسیحیت، تابع چهار چوب های خودش می باشد و در مورد آن، کسی حق اعتراض ندارد. هر فرقه ای از پروتستانتیزم اسم خاص و مذهب خاص خودش را دارد. پس تکثرگرایی مذهبی و مذهب مدنی در جامعه ی مدنی، توسط پروتستانتیزم به وجود آمد.

زمینه ی اجتماعی ظهور پروتستان

کلیسای مسیحی به خاطر منازعات کلامی و روحانی در مورد ماهیت متافیزیکی مسیح و نیز کاربرد غیر مکفی زندگی مسیحی؛ هم چون مسأله ی رهبانیت، دچار لطماتی گردید. با این حال در این مدت (هفت قرن) مسیحیت چیزی را به دست آورد که شبیه به آن در هیچ قاره ای به استثنای امریکا ـ که آن هم اتفاقا در رابطه ی با مسیحیت بود ـ اتفاق نیفتاده است. و آن این که تمام حکومت ها و دولت های ملّی در سرتاسر یک قاره ی وسیع، به دین واحدی اعتقاد پیدا کرده و گردن نهند.۱

اما مسیحیت خود تقسیم گردید و هر از چند گاهی، قسمت های کوچکی از کلیسای مسیحی از جریان اصلی خود هم در عقیده و هم در عمل جدا شده و راه خاص خود را در پیش گرفتند. آن چنان اختلافاتی بین کلیساهای شرق و غرب به وجود آمد که بالاخره در قرن یازدهم میلادی، منجر به انشقاقی گردید که دیگر علاج پذیر نبود. از آن زمان به بعد کلیسای شرقی به نام کلیسای ارتدوکس شرق و کلیسای غربی نیز به نام کلیسای کاتولیک روم مشهور گردید.۲

پس اولین زمینه ی ظهور پروتستان، همان انشقاق شدید کلیساهایی بودند که بر عالم مسیحیت سلطه داشتند، و جالب این که این انشقاق ها براساس بلوک های فرهنگی ـ سیاسی به وجود می آیند و حالت جغرافیایی شرق و غرب را به خود می گیرند و سبب قدرتمندی کشورهای مربوطه و هویتِ بخش فرهنگی می شوند.

حال که شرق و غربِ کلیسایی به وجود آمد از یک طرف یک حالت رقابت به وجود می آید که موجب عمیق تر شدن اختلافات بین این دو حوزه ی جغرافیایی می گردد و از طرف دیگر، قدرت رهبران کلیساها نیز بیشتر می شود و یک حالت انسجام درونی شدید به خود می گیرد که کلیسای کاتولیک غرب و حاکمیت شدید پاپ نمونه ی آن است.

از آن پس، به مدت پنج قرن، حقیقت برجسته ای وجود داشت که از قدرت فائقه ی اسقف اعظم روم، حتی روی بعضی از دولت های اروپای غربی حکایت می نمود. کلیسای قرون وسطی را می توان به خاطر نقایص فراوانش مورد انتقاد قرار داد، اما می توان از آن به عنوان مؤثرترین سازمان، در کمک به افراد ضعیف و فقیر، و در پشتیبانی از قانون، نظم و آموزش، در طول این قسمت از تاریخ اروپا نام برد. کلیسای قرون وسطی، تنها سازمان در سراسر جهان بود که ـ هر چقدر هم ناقص ـ به دنبال حصول آرمان وحدت روحانی همه ی مردم، امری که فراتر از همه ی دسته بندی های سیاسی و نژادی قرار داشت، بوده و در جهت ارتقای عدالت ملی، رأفت، همکاری و اخوّت تلاش می نمود.۳

به همین دلیل بود که علیه سلطه و مصلحت جویی شدید دستگاه پاپ ـ در ارتباط با جامعه و حکومت، و همکاری کلیسای شرق و غرب بجای رقابت ـ پروتستانتیزم به وجود آمد. یعنی خواست ساختار مسیحیت را نوعی شکل ببخشد که از اختلافات درآمده و به یک جهان جدید مسیحی قدم نهد. پروتستانتیزم می خواست این رقابت بیرونی را بشکند تا قدرت درونی پاپ از بین برود و یک نوع تنفس درونی در مسیحیت تجربه شود. بنابراین «پروتستانتیزم»؛ یعنی به نتیجه رسیدن اعتراضات علیه پاپ که مدت های مدید وجود داشت.

متعاقب اعتراضات پر حرارت، اما بی فایده ی «ویکلیف» و «هاس» (Huss and Wycliff) و دیگر مصلحین، علیه ادعاها و اعمال نفوذ گزاف پاپ کلیسای روم، کشیش آلمانی به نام «مارتین لوتر» با موفقیت، رهبری نهضت اصلاحی پروتستان را بر عهده گرفت. که هدف آن، بهبود اوضاع اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و حکومتی مردم و نیز اصلاح تفکرات الهی و اخروی آنان بود. کلیسای کاتولیک روم نیز دستخوش اصلاح متقابل و احیای مشابهی گردید. مهم ترین حقیقت عینی در کلّ تاریخ، مسیحیت و اشاعه ی آن توسط کاتولیک های روم و پروتستان بر تمام نقاط مسکونی زمین بوده است.

مسیحی کردن کامل زندگی مردم، از جهتی جغرافیایی و از جهاتی فکری، اجتماعی، صنعتی، ملی و بین المللی نیز بوده است. و این امر، تنها از طریق تحسین همکاری و پیشرفت متقابل، قابل حصول است. نخستین مسأله و وظیفه ی مسیحیت در عصر حاضر، درک و پیاده کردن کامل مرام حضرت مسیح (ع) در تمام جنبه های زندگی فردی و اجتماعی همه ی انسان ها است.۴

در تاریخ مسیحیت، نخستین تجربه و تقسیم مهم، با تشکیل کلیسای ارتدوکس آغاز می شود. مسیحیانی که به نام پیروان مسیحی ارتدوکس شناخته شده و مسیحیت شرقی را به وجود آوردند، به تدریج و بر اثر اختلافاتی از کلیسای روم فاصله گرفتند و در اواسط قرن یازدهم میلادی، بطور نهانی از آن جدا گردیدند. سبب این جدایی بیشتر اختلاف بین روم و بیزانس، دو پایتخت روم غربی و شرقی بود. مهم ترین مسأله ی مذهبی مورد اختلاف، میان ارتدوکس های شرقی و کاتولیک های غربی، این بود که به نظر مسیحیان شرقی، «روح القدس» تنها ناشی از پدر است، در حالی که به عقیده ی مسیحیان غربی، «روح القدس» منبعث از پسر می باشد.

دولت های اروپای شرقی؛ چون یونانی ها، روس ها، صرب ها و رومانی ها، کلیساهای خود مختاری به وجود آوردند که با پاپ روم، در سازمان کلیسایی ارتباط ندارند.

مسیحیان ارتدوکس، معتقدات مربوط به برزخ و بارداری بی شائبه ی حضرت مریم و مصون بودن مقامات بزرگ کلیسایی را از اشتباه و خطا رد می کنند. کشیش ها در انتخاب همسر آزادند و عبادات شفاهی به زبان رایج در هر کشور به عمل می آید.۵

حال اختلافات اوج می گیرد و در اثر اختلافات، یک حالت سستی بر جهان مسیحیت حاکم می شود. اینجاست که جای یک نوسازی مذهبی باز می شود که با شعار رفع اختلافات و تقویت دین به میدان می آید. اصلاح مذهبی در اروپای غربی قرن شانزدهم که به عنوان اصلاح مذهب کاتولیک انجام شد، به نهضت پروتستان انجامید. مدت ها پیش از این انقلاب، انحرافات کلیسای کاتولیک فاش و مورد اعتراض واقع شده بود. در قرن شانزدهم فساد دستگاه پاپ به منتهای درجه رسید.

بعضی از پاپ ها در آن روزگار، رسماً فرمانده ی لشکرشده و به جنگ می رفتند و لذات دنیوی را بر حفظ مصالح روحانی ترجیح می دادند و چون خوشگذارنی ها و شکوه و جلال دستگاه آن ها پول زیاد می خواست، آمرزش می فروختند و با معامله ی بهشت و فروختن مقامات روحانی به اشخاص، پول فراوان بدست می آوردند که این حرکات ناشایست کلیسا، موجب پیدایش رنسانس و یا تجدید حیات ادبی، علمی و هنری شد و سه مسأله ی عمده، مورد توجه قرار گرفت:

۱ ـ علاقه مندی به فرهنگ روم و یونان؛

۲ ـ توجّه کامل به زندگی این جهان؛

۳ ـ توجه به طبیعت۶.

همین نهضت فکری که در محورهای سه گانه وارد دین شد، سبب تفسیر دنیوی دین مسیح گردید که در آیین «کالون و مارتین لوتر» تجلی یافت.

نخستین مخالفت ها با تشکیلات مسیحیت ـ تحت نظر پاپ ـ منتهی به اعتراض مارتین لوتر آلمانی، علیه خرید و فروش و بخشایش گناه گردید و لوتر با کوشش های خود در مقابل کلیسا، قدرت افراد و افکار مردم را مهم شمرد و به موازات ترجمه ی کتاب مقدس، اعلام داشت که معلومات مذهبی و وسیله ی بخشش مردم از گناهان، در انحصار پاپ و کلیسا نیست. وی در قلمرو عقاید خود، ادعای کلیسا مبنی بر فروش بهشت، آمرزش، عفو گناهان و میانجی گری اولیای مسیحی برای نجات از معاصی را باطل دانست و گفت: کشیشان در گرفتن همسر آزادند. لوتر درباره ی ایمان چنین گفت: برای نجات انسان ایمان تنها کافی است و رحمت و لطف الهی، تنها وسیله ی اعمال و عبادات نیست، بلکه خداوند متعال مانند پدری مهربان و رحیم، بخشاینده ی صاحبان ایمان است و هرکس که با محبت و توکل الهی زندگانی می کند، باید اعمال خود را تنها با میزان ایمان خویش بسنجد و انسان مانند طفلی که به محبت پدر خود یقین دارد، به خداوند محبت می ورزد و توکل می کند، و معرفت، سرچشمه ی حیات عیسوی است، نه ترس و هراس.

لوتر نخست کتاب «عهد جدید، یا انجیل» را از لاتین به آلمانی ترجمه کرد و سپس به ترجمه ی کامل «کتاب مقدس» و «تورات» پرداخت. این کار نتایج بزرگی دربر داشت؛ زیرا از یک طرف، اصل عمده ی اصلاح مذهبی را برقرار ساخت که خواندن کتاب مقدس را برای عامه ی مردم، به زبان مادریشان آسان گرداند و از طرف دیگر، برای نخستین بار به زبان آلمانی، جامه ی ادبی نویی را پوشانید و بدین وسیله، وحدت فرهنگی آلمان را قوام بخشید.۷

از مطالب فوق، چند نکته ی مهم در ظهور پروتستانتیزم روشن می شود:

۱. کلیسا به عنوان واسطه ی بین مردم و خدا، بایستی محو شود؛ یعنی کلیسا که قدرت خودش را از لحاظ سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی از راه واسطه گری بین خدا و خلق او بدست آورده، مورد حمله واقع شده و سعی در حذف این واسطه می شود و سعی می گردد که ارتباط بین مردم و خدا مستقیم باشد که خودبه خود به حذف کل