پاورپوینت کامل جنگ نرم آمریکا در پیکارگاه قلوب و اذهان; قسمت دوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جنگ نرم آمریکا در پیکارگاه قلوب و اذهان; قسمت دوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنگ نرم آمریکا در پیکارگاه قلوب و اذهان; قسمت دوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جنگ نرم آمریکا در پیکارگاه قلوب و اذهان; قسمت دوم ۸۲ اسلاید در PowerPoint :
استفاده تاکتیکی از قومیت های ایرانی
مفاهیم استبداد، تروریسم، حقوق بشر، آزادی، دموکراسی، صلح و تجارت آزاد، جوانان،
زنان، دانشجویان، کارگران، قومیت ها، اقلیت های مذهبی، جامعه هنری، فرهیختگان و
حتی همجنس بازان در فهرست برنامه های تئوریسین های جنگ نرم قرار گرفته اند. در
مورد ارتباط دولت آمریکا با گروه های قوم گرا و جدایی طلب ایران باید به این نکته توجه
داشت که این کشور به طور تاکتیکی تلاش نموده تا به طور فرصت طلبانه از مسائل
قومی ایران تحت مفاهیمی؛ همچون حقوق بشر و آزادی بهره برداری نماید. بنابراین، در
کنار تعمیق و گسترش تحریم ها علیه ایران و با تلاش برای محدود کردن روابط کشورها و
سازمان های بین المللی با ایران و تلاش برای مشروعیت بخشی، گسترش و توانمندسازی
سازمان های غیردولتی ایرانی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، فعال سازی و حمایت
از شبکه های رسانه ای ضد ایرانی و راه اندازی جنگ عقیدتی و ایدئولوژیک در منطقه،
کوشیده است تا به مداخله گسترده در امور داخلی ایران با استفاده از مساله اقوام ایرانی
دامن بزند که برای رسیدن به این هدف علاوه بر بیانیه های سیاسی، دولت آمریکا
مصوباتی در خصوص اختصاص بودجه به منظور مداخله در امور داخلی ایران به تصویب
رسانده، که در این راستا می توان به تصویب بودجه یک و نیم میلیون دلاری در سال
۲۰۰۴ میلادی برای حمایت از برخی سازمان های غیردولتی و برخی اشخاص در داخل
ایران و هزینه کردن آن از طریق بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، تصویب و اختصاص
بودجه ۳ میلیون دلاری در سال ۲۰۰۵ و اعلام رسمی آن از سوی وزارت خارجه آمریکا با
هدف اعلام شده کمک به سازمان های غیردولتی ایرانی در زمینه های مطبوعاتی و حقوق
بشرو همچنین تصویب بودجه ۷۵ میلیون دلاری در سال ۲۰۰۶ میلادی که در بودجه های
دولت آمریکا به صورت رسمی و علنی برای فعالیت ضدایرانی اختصاص داده شده، اشاره
نمود. (عبداله خانی، ۱۳۸۵)
تقویت برنامه های رادیوفردا، ازجمله سرویس های سخن پراکنی بین المللی ایالات متحده که با هزینه کنگره امریکا و تحت نظر شورای سخن پراکنی بین المللی آمریکا اداره
می شود، تقویت برنامه های بخش فارسی صدای آمریکا و راه اندازی سایت اینترنتی
وزارت امورخارجه آمریکا به فارسی و تحت عنوان “پل ارتباطی ایران آمریکا” از جمله
مواردی است که در چارچوب برنامه های بخش رسانه ای این بودجه انجام شده
است.(همان)در کنار مصوبات و بیانیه های رسمی و به دنبال برخی تغییرات در وزارت
خارجه آمریکا، دولت این کشور در اکتبر ۲۰۰۶ اقدام به راه اندازی دفتر امور ایران در دوبی
نمود، که وظیفه این دفتر، مدیریت هزینه کرد بودجه ۷۵ میلیون دلاری آمریکا اعلام شده
است.(بی.بی.سی: ۲۰۰۶). به طورکلی در سناریوی تهدید نرم علیه ایران، ایالات متحده
آمریکا به دو شیوه از گسترش قومیت گرایی در ایران حمایت می کند:
۱. ناامن سازی ایران و حمایت از شورش های محلی داخلی؛
۲. حمایت مالی از تجزیه طلبان قومی خارج از کشور.
ایجاد اتحاد در اپوزیسیون خارج نشین
این پروژه، یکی از اصلی ترین اهداف خود را ایجاد اتحاد میان گروه های ضدانقلاب
خارجه نشین قرار داده است. آنان از لابی ها، نهادها و سیاسیون با نفوذ متمایل به خود
نهایت استفاده را به عمل می آورند تا بتوانند گروه های ورشکسته، ضعیف و سست بنیان
خارجه نشین را به یکدیگر متصل کرده و یک اتحاد هرچند مصنوعی ایجاد نمایند. برای
این منظور آنان طرح های مختلفی، مانند طرح تشکیل کنگره ملی، پارلمان و یا دولت در
تبعید را مطرح کرده اند.(شهودی، ۱۳۸۵)
بر این اساس عباس میلانی و لری دایموند، وجود اپوزیسیون متحد را یک ضرورت
می دانسته و معتقداند که این اپوزیسیون می تواند متشکل از گروه های مختلف سیاسی
جدید و قدیم باشد. آنان بر روی مهاجران ایرانی نیز انگشت گذاشته و پیشنهاد می کنند که
باید از آنان به عنوان پیاده نظام استفاده شود.(همان)
مهندسی انقلاب رنگی در قالب افزایش قدرت مردمی
انقلاب های مخملی یا رنگی، پروژه ای از تحولات سیاسی هستند که از مدیریت
رسانه ای و افکار عمومی و هم زمان مهندسی اجتماعی آغاز شده و به یک مهندسی جدید
سیاسی و تغییرات شبه دموکراتیک در نظام های سیاسی منجر می گردند، که وجه تمایز
این انقلاب ها عبارت است از مقاومت غیر خشونت آمیز برای اعتراض نسبت به
سیاست های دولت و حمایت از آزادی، دموکراسی و استقلال ملی. (ماه پیشانیان، ۱۳۸۸)
ایالات متحده آمریکا تلاش دارد تا با بحران سازی اجتماعی و آفند تبلیغاتی افزایش
قدرت مردمی، به مهندسی انقلاب رنگی در ایران بپردازد. علاوه براین، آمریکا تلاش
می کند تا نقش چندگانه ای را در تسهیل یک انقلاب رنگی در ایران ایفا نماید. براین
اساس تلاش دارد تا با تأمین مالی و کمک به سازماندهی رقبای داخلی ایران، رهبری
جایگزین را برای کسب قدرت ایجاد کند. در این رابطه، ریموند تَنتِر از “کمیته سیاسی
ایران” بیان می دارد: «دانشجویان و دیگر گروه ها، به حمایت پنهانی از تظاهراتشان نیاز
دارند. آن ها به دستگاه های فاکس نیاز دارند. آن ها نیاز به دسترسی اینترنت، مبالغی برای
انتشار مطالب و مبالغی برای مخفی ماندن از چشم مأموران دارند. “(جفری دونووان،
۲۰۰۳). ورای این موضوع، رسانه های مورد حمایت ایالات متحده نیز می کوشند تا
کاستی ها و مشکلات ایران را برجسته کرده و منتقدان را به چهره های شاخص تری تبدیل
سازند. ایالات متحده پیش از این نیز از تلویزیون ماهواره ای فارسی زبان (صدای آمریکا
به زبان فارسی) و رادیو فارسی زبان (رادیو فردا) که اخبار فیلترنشده را برای ایرانیان پخش
می کنند، حمایت می کرده است (در سال های اخیر، این رسانه ها بخش اعظمی از
کمک های مالی آشکار ایالات متحده برای ترویج دموکراسی در ایران را به خود اختصاص
داده بودند). در عین حال، ایالات متحده می کوشد تا با فشار سیاسی و اقتصادی،
مشروعیت نظام ایران را زیر سول برده و بدین ترتیب مردم را آماده پذیرش یک رهبر
رقیب سازند. در همین راستا، کنگره و دولت بوش تا حدودی گام هایی را برای حمایت از
تغییر نظام در ایران با تشویق دموکراسی در کشورمان برداشته اند. بر مبنای “قانون حمایت
از آزادی در ایران” در سال ۲۰۰۶ (و تمدیدهای بعدی آن)، ایالات متحده، خود را مجاز به
ارائه کمک های مالی و سیاسی به سازمان های فعال در راستای ترویج دموکراسی در ایران دانست و ده ها میلیون دلار را نیز در این جهت هزینه کرد. این قانون عنوان می دارد که
تقویت و ترویج رسانه های ضدرژیم و حمایت از جامعه مدنی و سازمان های حقوق بشری،
از جمله حوزه های دریافت کننده کمک های مالی خواهند بود. مطبوعات نیز گزارش داده اند
که مجموعه ای از برنامه های پنهانی با هدف ترویج تغییر نظام یا تقویت مقامات ضدرژیم
طراحی شده است. تشویق مردم به کسب قدرت برای تغییر رژیم ایران، همکاری با
اپوزیسیون داخلی برای افزایش فشار بر دولت ایران، تهدید ایران به ایجاد بی ثباتی یا
حتی سرنگونی آن به وسیله جنگ رسانه ای، برنامه ریزی برای جاسوسی های گسترده
همراه با گسترش منابع مالی، زیرسول بردن مشروعیت نظام از سوی روشنفکران،
همکاری با گروه های قومی ناراضی در ایران (کردها، بلوچ ها، عرب ها و غیره)، تبدیل
گروه های مخالف ایران درخارج به شورشیان تمام عیار با ارائه کمک های نظامی به آنها
(در این راستا، ایالات متحده با گروه هایی؛ نظیر “شورای ملی مقاومت ایران” در عراق و
شاخه نظامی آن؛ یعنی مجاهدین خلق، همکاری کرده و به هزاران عضو آن که در زمان
رژیم صدام حسین مسلح بوده و حملات چریکی و تروریستی علیه نظام ایران اسلامی
انجام می دادند، کمک می نماید) از جمله مهمترین راهکارهای ایالات متحده آمریکا در
این زمینه است.
جنگ رسانه ای ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران
بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانه ای استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و
بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها؛ اعم از مطبوعات، خبرگزاری ها، رادیو، تلویزیون،
اینترنت و اصول تبلیغات، به منظور دفاع از منافع ملی است. جنگ رسانه ای یکی از
برجسته ترین جنبه های جنگ نرم و جنگ های جدید بین المللی است. اگرچه جنگ
رسانه ای عمدتاً به هنگام جنگ های نظامی کاربرد بیشتری پیدا می کند، اما این مفهوم
نیست که در سایر مواقع، جنگ رسانه ای در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمی گیرد.
جنگ رسانه ای تنها جنگی است که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها به صورت
غیررسمی ادامه داشته و هر کشوری از حداکثر توان خود برای پیشبرد اهداف
سیاسی خویش با استفاده از رسانه ها، بهره گیری می کند. جنگ رسانه ای ظاهراً میان رادیو
و تلویزیون ها، مفسران مطبوعاتی، خبرنگاران خبرگزاری ها، شبکه های خبری و سایت های اینترنتی جریان دارد، اما واقعیت آن است که در پشت این جدال ژورنالیستی،
چیزی به نام سیاست رسانه ای یک کشور نهفته است، که مستقیماً توسط بودجه های
رسمی مصوب پارلمان ها یا بودجه های سرّی سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و
سرویس های جاسوسی تغذیه می شود. (ضیایی پرور، ۱۳۸۵)
سربازان جنگ رسانه ای، متخصصان تبلیغات، استراتژیست های تبلیغات بین المللی و
کارگزاران رسانه ها هستند. ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده ای را در این راستا ضد
کشورمان، به خصوص پس از انتخابات انجام داده است. در راستای جنگ رسانه ای امریکا
می توان به “مرکز کمک بین المللی رسانه ای” موسوم به سیماCenter For International
CIMA)) Media Assistsnce ) اشاره نمود، که این مرکز از جمله سازمان های غیرانتفاعی
آمریکایی است که هدف آن به ظاهر ترویج دموکراسی در جهان از طریق حمایت از
رسانه های هم سو است. این مرکز در زمینه ایجاد شبکه های رسانه ای و هدایت
پژوهش هایی که در این مورد انجام می شود و همچنین برگزاری نشست هایی با موضوع
ضرورت نقش رسانه های آزاد و مستقل در برقراری دموکراسی و براندازی نرم در جهان
فعالیت می کند. منابع مالی این مرکز از سوی دولت آمریکا و براساس قانون مصوب سال
۱۹۸۳ تامین می شود. به موجب این قانون – که در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان در
کنگره آمریکا تصویب شد – این کشور سالانه بودجه ای را برای ترویج دموکراسی در جهان
اختصاص می دهد. در این میان وضعیت رسانه های ایران از جمله موضوعاتی است که
مورد توجه آنهاست.
نقش بستن اخبار منفی از ایران بر روی صفحات رسانه های آمریکایی از دیگر وجوه
جنگ رسانه ای این کشور است؛ به گونه ای که عمده گزارش های خبرنگاران مطبوعات
غربی از ایران، یا مربوط به بحران های سیاسی، اجتماعات، زد و خوردها و تضاد حاکمیت با
مردم و یا مربوط به حوادثی؛ مانند نقض حقوق بشر، تلاش برای دستیابی به سلاح های
هسته ای و کشتار جمعی و نقض آزادی های سیاسی و مدنی در ایران است. این رسانه ها
همچنین با انتشار اخبار سری و محرمانه یا اخبار هدایت شده از سوی دستگاه های
سیاست خارجی و اطلاعاتی کشور متبوع خود، به ایجاد فضا و جوسازی علیه ایران
می پردازند.
علاوه براین، ایالات متحده درصدد است تا صندوقی را با سرمایه بیست میلیون دلار در خزانه داری آمریکا – با عنوان صندوق آموزش الکترونیک، تبادل و رسانه ایران – ایجاد
نموده و مسئولیت آن را به وزیر امور خارجه آمریکا واگذار نماید. هدف این صندوق توسعه
تکنولوژی ها، از جمله سایت های اینترنتی است که به مردم ایران کمک می کند تا:
الف) بتوانند اطلاعات را بگیرند و بفرستند؛
ب) ازطریق اینترنت و دیگر رسانه های الکترونیک آزادی بیان داشته باشند؛
ج) با آمریکایی ها آموزش هایی ازطریق اینترنت و دیگر راه های ارتباطاتی داشته باشند؛
د) با تلاش ها جهت بستن، سانسور کردن و کنترل اینترنت و هم چنین اختلال یا کنترل
شبکه های تلفن همراه و پیام کوتاه مقابله کنند.
و لذا این پول می تواند توسط ایالات متحده، دانشگاه ها، سازمان های غیردولتی و
شرکت های خارجی صرف امور ذیل گردد:
الف) تولید نسخه های فارسی شبکه های اجتماعی اینترنتی موجود؛
ب) تولید فناوری به خصوص برنامه های مبتنی بر اینترنت، برای مبارزه با بستن،
سانسور کردن و کنترل اینترنت و هم چنین اختلال یا کنترل شبکه های تلفن همراه و پیام
کوتاه؛
ج) ایجاد برنامه های آموزش راه دور در دانشگاه های آمریکا؛
د) تشویق تبادلات آموزشی، تخصصی، دینی و فرهنگی بین اتباع ایران و آمریکا.
از این رو منابع این صندوق می تواند به سازمان توسعه بین الملل ایالات متحده، هیئت
مدیره گروه سخن پراکنی و هر سازمان فدرال تا حدی که درمورد اهداف این صندوق
مشغول است، انتقال یابد.
شبکه های اجتماعی سربازان جدید جنگ نرم ایالات متحده آمریکا
فضای سایبر اصلی ترین عرصه کارزارهای تشکل ها و گروه ها در صحنه تحولات
سیاسی اجتماعی ایران است. بخش عمده ای از رخدادهای اعتراضی ایران طی ماه های
بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم،در فضای سایبر، ساماندهی و هما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 