پاورپوینت کامل چشم انداز فقه در افق آگاهی ۵۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل چشم انداز فقه در افق آگاهی ۵۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چشم انداز فقه در افق آگاهی ۵۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل چشم انداز فقه در افق آگاهی ۵۴ اسلاید در PowerPoint :

مترجم: مجید مرادی

بحث پیرامون رابطه فقیه و روشنفکر را می توان در دو دایره مرتبط با خط و جریان فعالیت فقیه مسلمان در مسئولیت های علمی و رسالتی اش دنبال کرد.

فقه در دایره ذاتی

فقه یک بار در دایره ذاتی اش در علم فقه به عنوان تخصصی در استنباط شریعت مطرح است که راه دست یابی به آن، مطالعه روش مند مبتنی بر اطمینان از سند و الفاظ نص و تحقیق در مدلول و ابعاد آن برای رسیدن به مرحله استنتاج و استخراج حکم شرعی است.

دایره دیگر دایره رسالت و تعهد برای امتداد اسلام در عرصه واقعیت بشری به عنوان روش زندگی و راه حل مشکلات آن و گشودگی به چشم اندازهای زندگی انسان و رویارویی با چالش های آن است که هدف آن تحقق الگوی آرمانی و نمونه ای است که بتواند در مقابل جریان های دیگر در عرصه چالش در سطح مفاهیم و ابزارها و روش ها با قدرت وصلابت ایستادگی کند، به گونه ای که موضعی جنبشی با رنگ ها و ابعاد متعدد ومتنوع داشته باشد. فقیه در نتیجه قرار گرفتن در این دایره، فقیهی رسالت مند و امتداد پویایی حرکت پیامبر است.

در دایره نخست، برخی معتقدند که دانش و آگاهی فقیه بر قواعدی متمرکز است که شیوه فهم نص و مستند بودن آن را در حوزه علوم زبان عربی یا علم درایه و حدیث و رجال و مانند آن است. با تأکید بر علم منطق که بعد شکلی استدلال را تضمین می کند و علم اصول که فقیه را به قواعد تمهیدی تشخیص وظیفه علمی و حکم شرعی واقعی یا ظاهری مجهز می کند و علم فقه که روش ها و مسائل و عناصر خود را دارد، محصول این همه است.

بنابر نظر آنان وقتی این مراحل طی شد، دیگر علم فقه از همه ابعادش کسب شده و نیازی به علوم دیگر- حتی تفسیر قرآن در حدی فراتر از آیات الاحکام – نیست. زیرا فقیه نیازی به تخصص در حوزه آیات اعتقادی ندارد که از حوزه کار کرد فقیه به دور است. اما علم کلام و فلسفه که نوعی فکری است و این دو هیچ گونه ارتباطی با فقه ندارند.

این گونه که اینان می پندارند، ما را به کالبد شریعت و نه روح آن، به جزئیات و نه ابعاد آن و به فرضیات و نه حقایق آن می رساند. در سایه این فهم، ضرورتی به دقت عمیق در موضوعات احکام نیست زیرا وظیفه فقیه، تشخیص و تعیین حکم شرعی موضوعات طرح شده است و نه موشکافی و شناسایی خصائص موضوعات و جوانب مختلف آن. از دید اینان فتوا، اطلاق حکمی بر موضوعی بر اساس فرض وجود آن در خارج است و مکلف هم باید جریان آن موضوع را در زندگی خود و زندگی دیگران به تبع حکم شرعی پیگیری کند. چه بسا فقها از این موضوعاتی که فقیه باید مفهوم آن را از دل نصوص روشن کند، مسائلی مانند وطن و غنا و امثال آن را که ماهیت مضمون و قبض وبسط آن و معنای لغوی و عرفی و شرعی آن در صورت وجود حقیقت شرعی، محل اختلاف آراست، مستثنا کرده اند.

میان نقش فقیه و نقش حاکم شرعی

نقش فقیه در دایره یاد شده، نقش حقوقدانی است که مدلولات مواد قانونی را مشخص می کند و آگاهی اش محدود به خود قانون است و نه روح قانون؛ جز در مقداری که به خود مواد مرتبط باشد. در پاره ای نظریات فقهی در باب حکم حاکم شرعی می بینیم که حکم او در تعیین مصداق احکام حجت نیست و تنها در باب قضاء حکمش در تعیین مصداق حجت است. مثلا اگر حاکم شرعی، حکم به هلال ماه رمضان یاعید داد، بر مردم واجب نیست از او اطاعت کنند، حتی اگر در فتوا به او مراجعه کنند و مقلدش باشند. پذیرش آنان مبتنی بر باور شخصی است و حکم و رأی حاکم شرعی حجتیی ندارد.

این رویکرد تنگ نظرانه و فروبسته در دایره خود به فقه، به فروبستگی فقهی در دایره مذهب انجامیده است. کار به جایی رسیده که فقیه شیعی هیچ اهتمامی به فقه سنی ندارد جز در حدی که به پاره ای مشکلات و اختلافات فقهی مانند تقیه مرتبط می شود و فقیه سنی هم همین رفتار را با فقه شیعه دارد و ممکن است تمایل شخصی او را با بخشی از فقه شیعه مرتبط کند.

غیاب فقیه اسلامی

این گونه شد که جوامع اسلامی فقیه اسلامی ای که تخصص فقهی دایره المعارفی داشته باشد در خود نمی بینند. این وضعیت سبب فقدان تصور دقیق نسبت به اندیشه های متنوع موجود در مذاهب فقهی شده و به گسترش فاصله میان بخش های جامعه اسلامی انجامیده است.

الگوهای متحرک هم الگوهای فقهای مذاهب است و نه فقهای اسلام. اصرار جمودگرایانه به توقف در دایره اجتهادی مذهب، کار را به جایی رسانده که اگر فقیه شیعی حکمی موافق با مذهب اهل سنت را بپذیرد متهم به سنی گری خواهد شد و یا فقیه سنی در صورت تأثیرپذیری از شیعه و صدور حکم موافق با مذهب شیعه، متهم به شیعی گری می شود. معنای این وضع آن است که هر کدام از این دایره ها باید همیشه به خارج از خود بسته باشد.

پدیده منفی ای که در سایه این مفهوم محدود از نقش فقیه سر برآورده، دوری فقیه از تبلیغ دعوت دینی یا تبلیغ برای فرهنگ سازی عناصر فقهی است، زیرا این امور با وظیفه و شأن عالم فقیه سازگاری ندارد! و وظیفه مبلغ است که باید تولیدات علمی فقیه را مصرف کند تا آن را به مردم ابلاغ کند. به این ترتیب میان وظیفه فقیه و وظیفه مبلغ و واعظ هم تفکیک ایجاد شد تا جایی که در برخی از مراکز علمی فقهی به مردم گفته می شود که از فقیه طلب وعظ و تبلیغ نکنند، زیرا وظیفه و مسئولیت و نقش او وعظ و تبلیغ نیست.

فقاهت و آگاهی

خلاصه سخن ما در این باب این است که فقیه اکنون به متخصص صرف فقه تبدیل شده است، چنان که پزشک، متخصص در طب است، بی آن که هیچ گونه آگاهی فلسفی،علمی، اجتماعی،ادبی و یا سیاسی مدخلیتی در تخصص او داشته باشد و فقدان اینها هم نقصی برای جایگاه و نقش او شمرده نمی شود.

این نگاه، فقیهی را تولید می کند بسته و بیگانه از نیازهای زمانه، و نه فقیهی جنبشی در عرصه چالش ها. حتی به برخی از نمونه ها برمی خوریم که آگاهی و معلومات دقیقی از عقیده اسلامی ندارند و براساس قواعد علمی دینی، استدلال فکری مناسبی از عقاید اسلامی ارائه دهند و بلکه تابع افکار سطحی هستند و از عوام تقلید می کنند و به سبب ضعف خود، تحمل هیچ بحث و مناقشه در جزئیات یا پرسش از درون مایه عناصر عقیدتی را ندارند و کاملا منفعل اند.

فقه در دایره رسالت و تعهد

اما وقتی از فقیه متعهد رسالت مند سخن می گوییم، وضع کاملا فرق می کند و دیگر به جای آن دایره تنگ خودی، افق گسترده گشوده به روی کلیت اسلام مطرح است، و عرصه گسترده ای که در جهت اهداف کلان اسلام امتداد دارد و در افق فکر او پای امت بزرگ اسلام در سطح جهان در میان است. فقیه متعهد و صاحب رسالت، به مسائل و مشکلات مسلمانان می اندیشد و فقهی که او بدان و در آن می اندیشد، فقه اسلامی است که مبنای آن ایمان به خدا و پیامبرانش و روز قیامت است و نیازها و اوضاع انسان ها را درست درک می کند تا نیروهایش را در مسیر آزادی و عدالت شکوفا کند تا مجموعه حیات، دعوت به خط رسالت و رسالتی در حجم تمام زندگی باشد. در پرتو این روش و منش، نقش فقیه، همان نقش پیامبر است، چرا که او هم حاصل رسالت و امین بر آن است، چنان که در حدیث شریف آمده است: “عالمان، وارثان پیامبرانند” و”عالمان، امین پیامبرانند”. بنابراین وظیفه دارند در سطح دعوت و جهاد و حکومت و حرکت انسان و حیات را به حرکت درآورند.

و اگر امین پیامبرانند باید حافظ رسالت و امتشان باشند و راهشان را بپویند و جایگاهشان را حفظ کنند و بر موضعشان پایدار باشند و به مسئولیت هایشان عمل کنند.

این گونه است که فقه به پنجره ای تبدیل می شود که فقها از دریچه آن واقعیت و انسان را به درستی درک می کنند و فقیه، صرفا کسی نیست که به حکم شرع علم دارد، بلکه به مجموعه عقیده و شریعت و روش و هدف اسلام در سطح نظری و حرکت و جهاد و دعوت و قدرت در سطح اجرا و امتداد در زندگی علم و آگاهی دارد.

در این مسیر، فقیه، حاکمی است که در حل مشکلات اجتماعی و اختلافات مردم در امور خصوصی و عمومی وارد می شود تا خلایی در سطح حکم و داوری در اسلام باقی نماند و مجال برای دیگران فراهم نشود و یا منحرفان از خط، بر مردم حکم نکنند. این چیزی است که از سخن امام صادق (ع) در می یابیم که:” به کسی از میان خود بنگرید که حدیث ما را روایت می کند و احکام، ]احکام اسلام [را شناخته و در حلال و حرام ما ( اسلام ) نگریسته است. به حکم او رضایت دهید که من او را بر شما حاکم قرار دادم.” پس اگر شناخت حدیث و معرفت به احکام و آگاهی به حلال و حر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.