پاورپوینت کامل چالش نمایش و نیایش ۳۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چالش نمایش و نیایش ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چالش نمایش و نیایش ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چالش نمایش و نیایش ۳۸ اسلاید در PowerPoint :
درباره ی مجموعه های ماه مبارک رمضان
یک بار به یاد آوردم: زمانی که کودک و نوجوان و جوان بودیم، ماه مبارک رمضان، واقعاً برای ما متبرک بود. و نمایش آن هم جنبه نیایش داشت. و نیایش های دور از نمایش و خودنمایی، نمای زندگی روزمره ی مؤمنانه ی خانه ی ما در ماهی بود که کوچک و بزرگ دوستش داشتند.
خدا در خانه ها، با آزادی منافات نداشت، ما آزاد بودیم روزه ی کله گنجشکی بگیریم یا نگیریم، اما می دیدیم؛ پدر و مادر و عمه ها و عموها و بزرگ ترها صمیمانه و چون گزینشی شادمانه به پیشواز ماه روزه می روند. نمازهای پنج گانه و قرائت هر شبه ی قرآن در ماه های معمولی، حالا تغییر می کرد. دعای افتتاح و دعای سحر و نمازهای مستحبی و ساعات بیشتری که پدر در مسجد می گذراند. و ضمناً مهمانان هر شبه ی سفره ی افطاری که مادر با سلیقه می چید.
و شیرینی سحری و دور هم جمع شدن در نیمه شب و ساعتی بیداری، برای ما بچه ها پر از خاطره بوده است.
اما شیرین ترین تصویر ذهنی ام مربوط به شب های قدر است. نه بچه هشت، نه ساله، برای عبادت نیست که آن قدر آن شب ها را دوست داشت. هرچند برسر گرفتن قرآن و خاموش شدن چراغ های مسجد چهارپادشاهان، حس عابدانه ای به کودک می داد اما ساعتی پس از افطار که به مسجد می رفتیم تا شروع «بک یا الله»، فرصت آزاد دوچرخه سواری در خیابان ها و کوچه های خلوت شهر داشتیم و ما سه نفر بودیم و پدرهامان از امنای مسجد بودند و آن شب آرام از صف دعای طویل جوشن کبیر بیرون می زدیم و دقایقی با سرعت سرسام آور در خیابان شهر دوچرخه سواری می کردیم و بعد می آمدیم و هنوز دعا ادامه داشت و پدر اگر هم دانسته بود که بازی گوشی می کنیم که دانسته بود. به روی خود نمی آورد و به تندی نگاه نمی کرد و آزادی کوچک ما را گرامی می داشت تا بلکه شیطنت روزی بدل به عبادت خودخواسته و دلخواه شود.
و دومین خاطره ی فراموش نشدنی دعای افتتاح بود. نمی دانم رادیو تهران بود یا رادیو اهواز که هر شب – نه فقط شب های قدر – دعای افتتاح را پخش می کرد گویا با صدای ذبیحی که نمی دانم ساواکی بود یا نبود اما می دانم صدای بسیار گرم و دلنشینی داشت.
و مادر و عمه هر شب با او دعا را از روی مفاتیح الجنان، یا نمی دانم شاید زادالمعاد زمزمه می کردند باز نمی دانم چرا با آن که چیز زیادی از آن دعا در نمی یافتم دلم جوری می شد، پر از اندوه. سال ها بعد، در فضایی در بسته، همین تکه به یاد می آمد و شدیداً متأثرم می کرد. اما همه یک طرف، نمایش رادیویی ضرب خوردن مولاعلی علیه السلام، یک طرف، آن نمایش، محتشم بود و واقعاً نیایش بود، آگاهی از تاریخ اسلام بود. عبادت بود و شناخت افکار امام مظلوم و شهید و شجاع بود که خردی بی همتا داشت، رأفتی بی مانند و دلاور بود و یتیم نواز و مخالف سوء استفاده از دین و قدرت و حکومت بود و بی اعتناء به دنیا و کوشنده و آبادگر نخلستان ها بود و عابد و زاری گر در چاه و برابرش خوارج متحجر و خشک مغز و خشونت طلب و لفاظ بودند که خودپرستی و خودشیفتگی خود را ایمان نام نهاده بودند و فرق ایمان مجسم را شکافته بودند. و هر سال این نمایش با قطّامه ی فتنه گرش تکراری شد و حکم نیایش برای ما داشت و هیچ از نیایش کم نداشت. و واقعاً مثل سخنرانی راشد و داستان های صبحی و سخنرانی استاد مطهری، رادیوی مبلغ شاه را به ابلاغ فهم و اخلاق ضد استکبار و استبداد و فساد، و پیام گزار حق متعال و معرفی اسوه های الهی بدل می کرد.
* * *
زمان ها گذشت و عشق اهل بیت آن، مردم را قانع کرد که برای دین و رهایی از تباهی زدگی و برای عدالت و رشد و استقلال و آزادی و توسعه اجتماع و ترقی، ریسمانی مستحکم تر و مطمئن تر از ریسمان الهی و اسلام و امامت مرجع آزموده ای به نام امام خمینی(ره) پیدا نخواهند کرد. انقلاب اسلامی پیروز و جمهوری اسلامی تشکیل شد. حالا توقع همگان از مسلمان و غیرمسلمان فوران کرده بود توقع پایان ظلم و ویرانی و رفتارهای مستبد و حراج ایران و نابودی وطن. توقع پیشرفت جامع و توسعه و سرفرازی و آزادی و استقلال و خرد و فرهنگ و شکوفایی اخلاق و جامعه سالم. در این بین توقع تحول تلویزیون. تحول نمایش، بدل شدن نمایش ها به نیایش ها. و بدیهی است، بیش از هر زمان در رمضان.
اوایل که تلویزیون، رسانه ای ناشناخته بود. می اندیشیدند با همان تکنیک خطبه و خطابه و منبر، و به سادگی با سخنرانی، حق مطلب ادا و تکلیف به جا می آید. و با حرف همه ی کارها روبه راه می گردد پس در همه سال و به ویژه در رمضان تلویزیون تبدیل شد به موعظه گر خشک و بی خبر از شگردها و هنر نمایش.
همه آمدند گفتند در کشورهای تابع مذهب عامه، ماه رمضان ماه شاد اهل تسنن است و رسانه پر از سرگرمی و جشن، پس ما هم شبیه آنان عمل کنیم. بی خبر از آن که ضمناً ماه رمضان برای ما ماه خدا و ماه علی(ع) و ماه نیایش و معرفت و خلوت و عبادت است، نه نوروزی صرفاً برای سرگرمی که نوروزی برای نوکران جان با تفکر و توبه و نیایش و وجه نیایشی هر نمایش مهم است. نه نیایش صوری، یا قرائت ادعیه مأثوره، اما بسیاری از این نمایش ها، با روحی نهان روشن، هر قاذورات داستانی را در خود انباشته و تنها در روز سی ام – یا بیست و نهم – با یک پایان بندی عجولانه و سرهم بندی شده اخلاقی و پیروزی خیر، می خواستند به تکلیف نیایش گری نمایش ها، لبیک گویند. و این نشدنی است. معلوم است که کار توان فرسایی است که شما چند نمایش و سریال سی قسمتی تهیه کنید و باید این کارآمدی را ارج نهاد، اما بدون نقد وجوه ویران عمل شتابزده و باری به هر جهت هیچ گاه به پیش برداشته نمی شود.
* * *
۱. نمایش علیه نیایش
اولین شکل سریال های ماه مبارک فقدان روح نیایش در فیلمنامه است. از هر نظر که بنگرید. داستان و روایت، شخصیت ها و کنش، فضا و روابط و کشمکش ها….
ببینید، یک سریال پلیسی به اسم برلسکو، با قهرمان زنش یا پرستاران، که سریال های خارجی به نمایش درآمده در ایران اند طی زما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 