پاورپوینت کامل اسلام سیاسی تصور یا واقعیت ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل اسلام سیاسی تصور یا واقعیت ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلام سیاسی تصور یا واقعیت ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلام سیاسی تصور یا واقعیت ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
قسمت دوم
مترجم: مریم میرزایاری
اشاره:
این مطلب در آغاز با اشاره به سه فرضیه غرب درباره اسلام سیاسی و نیز تقسیم بندی آن به انواع اسلام سیاسی فراقومی، سعی داشت تعریف دقیقی از اصطلاح اسلام سیاسی یا اسلام گرایی جستجو و ارائه کند لذا ضمن مفهوم شکافی، از آن به عنوان پدیده مدرن یاد کرده و به ریشه یابی شرایط سیاسی و اجتماعی کشورهای مسلمان در دو قرن اخیر متمرکز شده وبازگو کننده این واقعیت بود که خشونت، ذاتی جنبش اسلام گرا نبوده و زمینه های محلی عامل مهمی در تغییر شکل آنها در درون محیط های ملی بوده است. اینک ادامه مطلب:
حزب الله و حماس
دو گروه مهم در بین دسته بندی های سیاسی اسلام گرایان وجود دارد، که شامل حزب الله در لبنان و حماس در فلسطین اشغالی می باشد. واژه «خشونت» که در مورد این دو گروه به کار برده می شود، دارای معنای ویژه ای است. حزب الله محصول یک جنگ داخلی در ۱۹۷۵ است. در این جنگِ داخلی، فرقه های لبنانی علیه یکدیگر در مبارزات بین فرقه ای و درون فرقه ای به رقابتِ با یکدیگر پرداختند. حزب الله، نماینده لبنانی های شیعه فقیر و لگد مال شده در جنوب لبنان است و این، همان مرحله ورود حزب الله به صحنه رقابت های سیاسی لبنان می باشد.
گروه های پیش قدم در این درگیری ها شامل مارونی ها، مسیحیان، فرقه های متعدّد اهل سنت و سازمان آزادی بخش فلسطین بودند.
حزب الله حمایت قابل توجهی را به دنبال هجوم اسراییل در سال ۱۹۸۲ به دست آورد و در طول دو دهه اخیر و در طی اشغال گری اسراییل در جنوب لبنان رشد کرد و با لشکرکشی نظامی، جنگ را علیه نیروهای اشغال گر آغاز نموده و این در حالی بود که توسط ایران و سوریه حمایت نظامی و سیاسی می شد. این مساعدت و همکاری نباید با فاکتورهایی که در این پیروزی نقش داشته اند اشتباه گرفته شود. این عوامل حزب الله را به عنوان تنها مدافع پیشرو شیعیان لبنان و علاقه مند نسبت به جامعه نشان می دهد.
پایان جنگ داخلی در لبنان در ۱۹۹۰ باعث تغییر شکل حزب الله از حالت افراطی و مبارزات مخفیانه به یک حزب سیاسی مهم، با شاخه ای از مقاومت شد. هم اکنون حزب الله یکی از دو حزب شیعه در لبنان است. (۱)
عقب نشینی نظامیان اسراییلی از جنوب لبنان در مه ۲۰۰۲به اعتبار لبنان و حزب الله افزود. این گروه به عنوان تنها نیروی عربی توانمند است که اسراییل را وادار کرد تا از قلمرو اعراب صرف نظر کند و این عامل، حزب الله را احیاء کرده و به عنوان یک نیروی مبارز در آورده است. بنابر بعضی مصالح، حزب الله مجبور به شرکت در فرایندهای انتخاباتی شده و این، منجر به رقیق شدن این تشکیلات و تغییر بنیادین در نگرش آن شد. هم اکنون رهبران حزب الله آزادانه تعهداتشان را به سیاست های هواخواهانه شان نشان داده و واقعیتِ سیاسی لبنان را به صورت یک سیاست چند فرقه ای می پذیرند. در کنار این همه، بر نقش ویژه آن ها به عنوان یک گروه فشار اسلامی (بخوانید: شیعه) در درون حکومت لبنان تاکید می شود.(۲)
جنبش حماس، یک شاخه سیاسی از اخوان المسلمین فلسطین است. اسراییلی ها به طور غیر مستقیم مسئول تاسیس اخوان المسلمین در فلسطین اشغالی در ۱۹۸۰ بودند و این به دنبال پیشنهاد اسراییلی ها جهت سکولار کردن جنبش فتح بود، که تحت سلطه سازمان آزادی بخش فلسطین و مورد حمایت فلسطینیان بود. اما با وقوع اولین انتفاضه فلسطینیان در ۱۹۸۷ و به دنبال دو دهه اشغال اسراییل، اخوان المسلمین که تا به آن روز به خدمات اجتماعی، آموزش و فعالیت های خیرخواهانه می پرداخت، شاخه سیاسی خود را با عنوان جنبش مقاومت اسلامی یا حماس علم کرد که به منظور مشارکت در طغیان و شورش ایجاد شد. به دنبال پایان واسطه گری نروژی ها و امریکا و امضای قرارداد اسلو، مقاومت فلسطینیان به طور چشم گیری در اواخر ۱۹۹۰ شکل نظامی به خود گرفت. حماس از همان ابتدا نظر خود را درباره این پیمان اعلام کرده بود و توانست حمایت قابل توجهی را در قبال عدم پذیرش پیمان اسلو بدست آورد. (۳)
محبوبیت حماس عمدتا نتیجه تغییر قدرت سازمان آزادی بخش بود. پذیرش پیمان اسلو توسط سازمان آزادی بخش فلسطین باعث از بین رفتن موقعیت در رأس جنبش مقاومت شد؛ چرا که یاسر عرفات نمی توانست هم زمان در دو نقش، همانند مارشال دوگول و پتاین قرار بگیرد. به علاوه، اقتصاد فلسطین ضعیف شده بود و فلسطینیان قادر به تامین خدمات و نیازهای خود نبودند. تشکیلات خیریه شبکه حماس، خلأها را پر کرده و تامین کننده نیازهای بخش های محروم جامعه، به ویژه جمعیت انبوه در اردوگاه های مهاجرین و شهرک های زاغه نشین در غزه بود. (۴)
همچنین، حماس حجم مبارزات خود در غزه را گسترش داد و حملات خود علیه مهاجرین یهودی، نیروهای اشغالگرِ اسراییلی و اشخاص غیرنظامی در درون اسراییل گسترش داد. پس از انتفاضه دوم در ۲۰۰۱، اعضای حماس وعده عملیات انتحاری در درون اسراییل و سرزمین های اشغالی را دادند، اما این کارها مشکلی از فلسطین حل نمی کرد و باعث سرزنش آن ها می شد؛ چرا که ماموریت ها و اعمال نظامی که توسط حماس انجام می گرفت همانند دیگر گروه های فلسطینی؛ مثلا شاخه های فتح نمی توانست واقعیت اشغالگری اسراییل و ناامیدی اقتصادی و سیاسی فلسطینیان را در سرزمین های اشغالی از بین ببرد. چنان چه روزی این اشغالگری به پایان برسد، پویایی این عمل و عکس العمل (تقابل نظامی اسراییل و فلسطینیان) به طور بنیادی کاهش می یابد. حماس نیز همانند حزب الله مجبور به چرخش اساسی در موقعیت خود، به طور اساسی و عمده به یک حزب سیاسی جهت رقابت با دیگر فرقه ها و احزاب فلسطینی، از جمله فتح خواهد بود.
شبکه خدمات اجتماعی و روابط خوب، تصویر خوبی در میان فلسطینیان از حماس به جای گذاشت و با احترام به چرخش موقعیت آن ها، حمایت قابل توجهی را در سیاست های انتخاباتی، در دولت مستقل فلسطینیان خواهد داشت. در واقعه عقب نشینی اسراییلی ها از کرانه غربی و غزه، حماس توانست از هدف زیاده خواهانه سازمان آزادی بخش فلسطین که ایجاد یک فلسطین واحد، که با گستردگی از رود اردن تا دریای مدیترانه بود، نجات پیدا کند. رهبران حماس علاوه بر این که مسلمانان مقیدی هستند، به همان اندازه هم سیاست مداران خوبی هستند و از آرای فلسطینیان در سرزمین های اشغالی به خوبی آگاهند و با راه حل ایجاد دو کشور مجزا و مساعدت و همراهی با اسراییل مخالفت می کنند.
(۵) علاوه بر این، حماس از همان ابتدا در سرزمین های اشغالی ایجاد شد و هیچ گاه در خارج و در اردوگاه های بیرون از فلسطین نبوده است.
در نهایت چیزی که دو گروه حماس و حزب الله را از القاعده و دیگر سازمان های اسلام گرای فرا قومی جدا می کند، اعمال نظامی عاری از تبعیض است. اعمال نظامی آن ها به عملیات های منطقه ای یا داخلی محدود شده و بر ضدّ اهداف ویژه ای است که آن ها را به سمت اهداف ملی استقلال طلبانه یا آزادی سرزمین های اشغالی متوجه می کند.
با وجود حمایت آمریکایی ها از اسراییل، حماس و حزب الله در طی دو دهه گذشته از حمله به اهداف آمریکایی ها دست برداشته اند، در حالی که این موضوع می توانست ترور شیخ احمد یاسین رهبر حماس را تغییر دهد، یا حدّاقل آمریکایی ها را وادار به محکوم کردن این ترور کرده و یا رییس جمهور بوش با طرح شارون در عقب نشینی از غزه و توسعه اسکان در کرانه غربی موافقت نموده و این دو تشکیلات می توانستند در سیستم دولتی منطقه ای قرار گیرند و هیچ کس نیز نظریه تشکیل گروه های جهادی بین المللی را در ذهن پرورش نمی داد. از این جهت حماس و حزب الله در مقایسه با شبکه القاعده بسیار شبیه به گروه جمهوری خواه ایرلند یا سازمان جدایی طلبان باسک (اتا) می باشند.
حکومت تحت نام اسلام
در بسیاری از مطبوعاتِ مقبول و محبوب جوامع اسلامی و حتی در سخنرانی های دانشگاهی، به فراوانی در مورد عدم تفکیک پذیری مذهب و فعالیت ها و محیط های سیاسی موجود، بحث شده است. برای علمای اسلامی، مشارکت این دو پدیده در مقیاسی بزرگ، یک افسانه است. نتیجه این که، تصور می شود مذهب و حکومت، صرفاً قابل تقسیم نیست، اما تعالیم مذهبی، محدود کننده سیر سیاسی کشورهای مسلمان است: نظیر ناتوانی در پذیرش نظریه حقِّ حاکمیت پادشاه یا اجرای اصلاحات دموکراتیک. البته این مطلب همیشه درست نیست. (۶)
هر شخص آشنا با تاریخ سیاسی مسلمانان به خوبی می داند که حدود مذهب و محیط های سیاسی به طور واضح، بلافاصله بعد از رحلت پیامبر تا ۶۳۲ میلادی ایجاد شد؛ چرا که مسلمانان معتقدند که وحی با مرگ پیامبر قطع شد و خلفای بعد از او به دلیل پارسایی و نزدیکی آنان با پیامبر مورد احترام فراوانی بودند، ولی با همه این ها، نمی توان ادعا کرد که حاکمیت آن ها از سوی خداوند وضع شده باشد. عقاید و اعمال آنها آزادانه مورد سرپیچی دیگران قرار می گرفت و مذهبیون و ناراضیان سیاسی سه نفر از آن ها را به قتل رساندند. جنگ داخلی، از افقِ دور خود را نشان می داد. دو جنگ بزرگ در بین مسلمانان در طول خلافت چهارمین خلیفه اتفاق افتاد. خلافت علی، نتیجه یک رقابت قبیلهای بود. درگیری های بین مسلمانان در قتل عام کربلا در سال ۶۸۰ میلادی به اوج خود رسید. قتل عام پسرِ علی، نوه پیامبر، حسین و هفتاد تن از انسان های بزرگی که همراه وی بودند، توسط افرادی که به سلسله جدید امیه سر سپردگی داشتند، صورت گرفت.
با شروع این واقعه سیاسی بسیار بزرگ، که برای تصاحب تاج و تخت بود، جدایی روحانیون شیعه و سنی از هم صورت گرفت. رهبران مسلمان از همان ابتدا از دروغ بزرگ غیر قابل تقسیم بودن مذهب و حکومت، به منظور مشروع کردن حکومت خود، حمایت می کردند که در حقیقت برقراری حکومت مذهبی برای ثبات حکومت مادی آنها، سودمند بود. معیارها و ضوابط تعیین شده توسط حقوق دانان مسلمانان برای تأیید حقانیت حکومت دنیایی آنها کم اهمیت بود. اجماع بر این بود، تا زمانی که حاکم وقت از قلمرو اسلامی (دارالسلام) دفاع کرده و مسلمانان ِ تحت سلطه اش را از اعمال مذهبیشان بر حذر ندارد، هر گونه طغیانی ممنوع است.
خطر فتنه ای (نفاق و هرج و مرج) که در بین بود بسیار بدتر از خطر حکومت مستبد بود، به طوری که می توانست امت (عوام معتقد و با ایمان) را تهدید کند. ستیزه و کشتار در تاریخ اسلام، امری بود که به فراوانی دیده می شد. از این رو، آرامشِ سیاسی در حکومت مسلمانان بیشتر در قرن هشتم تا هجدهم میلادی حاکم بود. (۷)
در طول سلسله های سه گانه اهل سنت؛ بنی امیه، عباسیان و عثمانی ها، تفاوت فاحشی بین امور دنیوی و مذهبی دیده می شود، که در درون موسات مذهبی رسوخ پیدا کرده است. از قرن نوزده به بعد با جذب نیروهای مذهبی به داخل امپراطوری های خود، به ظاهر مذهبی بودن حکومت را نشان دادند. شیخ الاسلام در ترکیه، بزرگ ترین و قوی ترین قدرت مذهبی بود که توسط سلطان تعیین شده بود و مقامی در تصرف و خوشایند پادشاه بود. جمهوری ترکیه جانشین سنت های متداول عثمانی است و همانندِ عثمانی ها قدرت و جبر خود را بر سرتاسر موّسات مذهبی مسلط کرده است. حکومت این کشور در واقع یک
کشور سکولار نامیده می شود. جانشینان عرب امپراطوری عثمانی هم شروع به ادامه حمایت از عقاید سیاسی کردند، اما قادر به کنترل نهادهای مذهبی و سخنرانی ها نبودند، همان حالتی که در ترکیه دیده می شد.
تاریخچه اتحاد مذهب و حکومت در بخش های مسلمان نشین جنوب و جنوب شرقی آسیا بسیار پیچیده است، اما به نظر می رسد که شیوع صوفی گری و اشکال پیورتانی اسلام، محیط های مذهبی مستقل (خود گردان) را ایجاد کرده است. در مورد شبه قاره هند، حضور اکثریت غیر مسلمان که چندین قرن پیش تحت پادشاهی مسلمانان بودند، وضعیت ویژه ای را ایجاد کرده بود. در یک چنین زمینه ای، سیاست ایجاب می کرد که امپراطوری مغول به سوی خدایان هندو متمایل شده و راجپوت های هندی هم در ظاهر خود را تحت سلطه شمشیرِ فرمانروایی مسلمانان در آورند.
با توجه به این تقابل در هند، اسلام گه گاهی می توانست نقش خود را در این کشور ایفا کند و گرنه همیشه مرکز محرّکه در جامعه هند نبوده است. تلاش برای به کار بستن احکام اسلام پیوریتانی از سوی حکومت به شدت اثر عکس داد و بخش های بزرگی از ارتش هند و نخبگانِ مدنی این سرزمین را با تاریخ بیگانه کرد. از این رو، همین گروه ها در قرن ۱۸ در سقوط امپراطوری مسلمانان شرکت کردند، تا به دوران رنج خود در این دوره ارتجاع پایان دهند.
سیاست های امروز مسلمانان، میراثِ عقیده جدایی عرصه های سیاست و مذهب است. به طوری که جدایی این دو عرصه، باعث تفوق سیاست نسبت به مذهب شده است. حتی در کشور عربستان هم بیشتر به بنیاد گرایی در جوامع مسلمین توجه شده و تعادلِ بین خاندان سعود و موسسات مذهبی وهابیت به طور تاریخی قابل مشاهده است. سرکوبِ شورش اخوان به دست عبدالعزیزبن سعود در طول سال های گذشته، پادشاهی سعودی ها را استحکام بخشید و این به معنای برتری حکومت بر نمادهای مذهبی مسجد بوده است. به هر حال، امروزه، موسساتِ مذهبی به عنوان یک شاخص برای شناسایی اسلام گرایان افراطی به شمار می رود، که در قبال خاندان سعود در نقش یک نهاد وابسته و در سطح پایین ایفای نقش می کنند. (۸)
اسلام نشان گ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 