پاورپوینت کامل جامعه شناسی تهدیدهای نرم ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جامعه شناسی تهدیدهای نرم ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جامعه شناسی تهدیدهای نرم ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جامعه شناسی تهدیدهای نرم ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

در ادبیات سیاسی کنونی تهدیدات را به سه نوع تقسیم کرده اند؛ تهدیدات سخت(جنگ نظامی) تهدیدات نیمه سخت (اقدامات اطلاعاتی و امنیتی) تهدیدات نرم(اقدامات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، رسانه ای و…). هدف از تهدیدات، تأثیرگذاری بر اراده، اعتقادات، افکار و احساسات مخاطبین به منظور انهدام یا به تسلیم کشاندن جامعه می باشد.(ملیسون، ۱۳۸۸) نقطه اشتراک همه تهدیدات، تحمیل اراده به دشمن است. تفاوت های تهدیدات، در نوع طرح ریزی و به کارگیری شیوه ها، امکانات، تجهیزات و موقعیت و وضعیت حاکم است. تهدید می تواند سخت باشد تا با استفاده از توان فیزیکی(لشکرکشی، اشغال خاک و زمین، نابودی و کشتن انسان ها و ویرانی زیر بناها و مراکز اقتصادی) اجرا شود و یا می تواند با تکیه بر روش های غیرنظامی همچون اقدامات سیاسی، روانی، رسانه ای، اقتصادی، اجتماعی و در مفهوم کلان؛ یعنی فرهنگی با بهره گیری قدرت نرم برای تأثیرگذاری بر دشمن انجام گیرد. تهدیدات نرم رامی توان به مجموعه وسیعی از نظریه ها، مولفه ها، شاخص های تبیین و تئوریزه شده دشمن، ازیک سو به عنوان زمینه های ایجاد و بسترسازی برای انواع اقدامات و فعالیت های وسیع فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و… و از سوی دیگر اقدامات وفعالیت های متعدد در صحنه های مختلف کشور هدف، برای تاثیرگذاری بر اراده، افکار، احساسات و اعتقادات مخاطبین عنوان نمود. عرصه های تهدیدات نرم را می توان در شش دسته تقسیم نمود؛ حوزه تهدیدات سیاسی، حوزه تهدیدات اقتصادی، حوزه تهدیدات فرهنگی، حوزه تهدیدات اجتماعی، حوزه تهدیدات ارتباطات اجتماعی، حوزه تهدیدات علمی و اندیشه ای.

تهدیدات نرم بصورت خفته و مستور در حوزه مورد نظر پیشروی کرده و در جایگاه های نرم نظام از قبیل هویت، فرهنگ، مشروعیت، مشارکت سیاسی، کار آمدی و… به اندازه ای پیشرفت کرده که در موقع تجلی ونمودار شدن تهدید، به دلیل اینکه زیر ساخت های نرم افزاری مدیریت امنیت ملی را به چالش کشیده امکان مدیریت تهدید را در عرصه های نرم و سخت در حد قابل توجهی کاهش می دهد. (مرادیان، ۱۳۸۹).

بطورکلی می توان گفت تهدیدات نرم حاکمیت ملی، هویت ملی، روش زندگی، انسجام سیاسی – اجتماعی و تصویر و وجهه بین المللی یا در یک کلام قدرت نرم یک کشور را نشانه می گیرند.

براندازی نظام اسلامی، سلطه فرهنگی بر کشور، تهاجم فرهنگی، ریشه کن کردن فرهنگ ملی، تزریق ویروس های فکری، اخلاقی و رفتاری، آلوده سازی و منفعل نمودن جامعه مورد نظر، خاصیت زدایی از تفکر انقلاب اسلامی و اسلام ناب که نهایتا به تغییر رفتار حکومت و جامعه منجر شود، هدف قرار دادن ایمان و اعتقاد مردم، نفی نظام مردم سالاری دینی و جلوگیری از پیشرفت سازندگی از مهمترین اهداف فرهنگی و اجتماعی است که در جنگ نرم دنبال می شود.

از میان رفتن بصیرت و آگاهی افراد یک جامعه مهمترین بستر دستیابی به اهداف فوق را ایجاد می نماید که بانیان این جنگ می کوشند از طریق روش های ذیل به آن دست یابند:

۱. مهندسی اختلال آمیز هنجارهای اجتماعی

هنجار، مانند هر مفهوم دیگری در علوم اجتماعی ویژگی نظام اجتماعی است. نه ویژگی کنشگر درون آن. هنجار یک نوع شیوه رفتار اجتماعی در فعالیت های مشترک و کنش های متقابل و همچنین زندگی فردی است. هنجار اجتماعی چند مشخصه دارد: قاعده و استاندارد رفتار اجتماعی، تنظیم روابط اجتماعی، فعالیت مشترک و کنش اجتماعی، رعایت کردن اکثریت و مجازات در صورت رعایت نکردن.(رفیع پور، ۱۳۸۷: ۱۸۲)

هنجارها دارای نیرویی فوق العاده و غیرقابل تصور هستند که به قول دورکهایم برفرد و اراده او تحمیل می شود(گیدنز،۲) و انسان ها اگر بتوانند در مقابل هر نیرویی مقاومت کنند، مقاومتشان در مقابل این نیروی هنجاری کم است. تنظیم روابط اجتماعی و ایجاد نظم اجتماعی مهمترین کارکرد هنجارهای اجتماعی است. اهمیت و کارکرد بسیار چشمگیر
هنجارهای اجتماعی در جامعه سبب گردیده است که طراحان جنگ نرم ایجاد اختلال در آن را به عنوان یکی از اهداف بسیار مهم خود قرار دهند. مهم ترین تهدید امنیتی در موضوع هنجارها در جنگ نرم «اختلال هنجاری»(۱) است. این اختلال را در قالب پنج نوع «قطبی شدن هنجاری»، «تضاد هنجاری»، «ناپایداری یا تناقض منطقی هنجاری»، «ضعف هنجاری» و «بی هنجاری یا فقدان قواعد هنجاری» می توان توضیح داد.(چلبی،۱۳۷۵)

قطبی شدن هنجاری به معنای آن است که نیمی از جمعیت جامعه ای معین و به خصوص، بیش ازحد متوسط تحت فشار هنجار موردنظر هستند و نیم دیگر کمتر از حد متوسط. قطبی شدن هنجاری دربرابر وضعیت نرمال هنجاری قرار دارد. در وضعیت نرمال، بیشتر جمعیت جامعه، متوسط فشار هنجار موردنظر را احساس می کنند. در چنین وضعیتی میزان تعهد و علاقه نسبت به هنجار در بخش اعظمی از جمعیت، امری داخلی یا درونی شده محسوب می گردد.

تضاد هنجاری دومین نوع از اختلالات هنجاری است. قطبی شدن هنجاری می تواند زمینه ساز تضاد هنجاری باشد. در وضعیت تضاد هنجاری، دو هنجار یا دو مجموعه هنجار متضاد وجود دارند، اعضای جامعه به صورت دیجیتالی به دو گروه تقسیم می شوند و هر گروه در دو فضای هنجاری متفاوت سیر می کنند. به بیان هندسه تحلیلی، این دو فضا یا دو صفحه عمود بر یکدیگرند. نیروی هنجاری که در این دو صفحه متعامد به وجود می آید، به دلیل اینکه بردار نیروها معکوس یکدیگرند، همدیگر را کمابیش خنثی می سازند. تضاد هنجاری یکی از مهلک ترین اختلالات هنجاری است که منجربه کاهش تراکم روابط بین گروهی و درنهایت، کاهش انسجام اجتماعی می گردد. درواقع، تضاد هنجاری جامعه را تبدیل به یک جامعه قطعه قطعه شده و جزیره ای می کند؛ به علاوه، خاص گرایی را در جامعه ترویج می دهد و خود از آن تأثیر می پذیرد؛ به همین علت، دایره دوستی ها محدود و دایره دشمنی ها گسترده خواهد شد و نتیجه چنین وضعیتی ازلحاظ سیاسی ایجاد بستری مناسب برای ظهور و رشد جریان ها و گروه های سیاسی ضدنظام خواهد بود.

ناپایداری هنجاری سومین نوع از اختلالات هنجاری است که به معنای تناقض منطقی میان دو یا چند هنجار در یک نظام هنجاری است. این اختلال هنجاری عموماً ازطریق اشاعه هنجارهای ناهماهنگ ازسوی نظام سیاسی، نیروهای سیاسی و جامعه مدنی پدید می آید.

ضعف هنجاری به عنوان چهارمین نوع اختلالات هنجاری به وضعیت نقصان علقه اجتماعی و تعهد نسبت به هنجار در میان بیشتر افراد یک جامعه گفته می شود؛ به عبارت دیگر، هنجار موردنظر برای اکثر جمعیت دارای فشار کم است

مجموعه عواملی که توضیح داده شد می تواند انسجام، آگاهی، بصیرت و بینش اجتماعی را زیر سول ببرد و جامعه ای را دچار مرگ هنجارهای مفید و آماده پذیرش هنجارها، ارزش ها و در نتیجه فرهنگ نامناسب و مضر نماید. ایجاد آمادگی جامعه هدف برای پذیرش آهنگ غربی از طریق مهندسی اختلال آمیز هنجاری از مهمترین بسترهای اجتماعی جنگ نرم محسوب می گردد.

۲- تهی نمودن فرد از خود واقعی

طراحان جنگ نرم می کوشند نوعی از خودبیگانگی را برای افراد جامعه هدف بوجود آورند. از خودبیگانگی زمانی رخ می دهد که انسان خود را مانند کارگزاری نمی بیند که بر پایه درک خودش از جهان عمل می کند، بلکه جهان، طبیعت، دیگران و حتی خود واقعی اش برایش بیگانه اند. طراحان جنگ نرم به طرق گوناگونی می کوشند این از خود بیگانگی را برای افراد جامعه هدف شکل دهند. ایجاد احساس ناتوانی در افراد جامعه به این صورت که آنها حق و ابزار تصمیم گیری در زمینه های گوناگون سیاسی و اجتماعی را در دست ندارند، ایجاد بی معنایی و کاهش توان عمل آگاهانه و با بینش فرد به گونه ای که شخص نمی داند به چه چیز باید اعتقاد داشته باشد- یعنی زمانی که حداقل معیارهای فردی برای تصمیم گیری مشخص نیست از مهمترین راهکارهای سردمداران جنگ نرم برای تهی نمودن فرد از خود واقعی اش می باشد. در چنین حالتی فرد نمی تواند هوشمندانه یا با بصیرت و بینش عمل نماید. طراحان جنگ نرم بیشتر با این رویکرد زنان جامعه هدف را مد نظر دارند. آنها می کوشند برای زنان جامعه هدف این تصور را بوجود آورند که قوانین نابرابر جامعه در زمینه های مختلف از جمله پوشش، کار، تحصیلات و… سبب ناتوانی اجتماعی آنها شده است. نگاهی به برنامه های مطبوعاتی غربی نشان می دهد که چگونه با القای این مسائل می کوشند زنان را به پرخاشگری سیاسی، خانوادگی و اجتماعی بکشانند.

یکی دیگر از روش های ایجاد از خودبیگانگی در جنگ نرم در هم شکستن آن هنجارهای اجتماعی است که سلوک فردی را نظم می بخشند و به عنوان قاعده رفتاری می باشند. در چنین حالتی فرد دچار حالت بی معنایی شده و کنترل درونی و بیرونی خود را از دست می دهد. در چنین حالتی نه تنها رفتار فردی از پیش بینی پذیری خارج بلکه اعتقاد به بخت و اقبال نیز زیاد می شود. بنابراین مطلوبیت اخلاقی، هماهنگی هدف ها و ساختار اجتماعی زیر سول می رود. چون یکی از کلی ترین کارکردهای ساختار اجتماعی فراهم کردن مبنایی برای نظم دهی و پیش بینی پذیری رفتار اجتماعی است با جدا شدن این دو عنصر زمینه شورش و تمایل مردم به عرفان های کاذب و فرقه های ساختگی بوجود می آید. زیرا از یک سو نیازهای ناآگاهانه و فزون طلبانه ای برای آنها بوسیله طراحان جنگ نرم شکل گرفته و اینگونه القا می شود که منشا دست نیافتن آنها به نیازهایشان ساختار اجتماعی است. در چنین حالتی فرد یا با ساختار اجتماعی بیگانه می شود و به شورش تمایل می یابد. افراد دیگر هم که معمولا اکثر جامعه را تشکیل می دهند تحت القائات بازیگران جنگ نرم چون ناتوان از حل مشکلاتشان تصور می شوند به منابع مرموز ماورایی روی آورده و زمینه گرایش آنها به عرفان ها، ادیان کاذب و بخت و اقبال فراهم می شود.(مرتن، ۱۹۴۹). طراحان جنگ نرم با استفاده از فنون مختلف تبلیغی این راهکار را بیشتر برای جوانان جامعه هدف بکار می برند. (راهکارها در قسمت جمع بندی توضیح داده شده است)

نوعی دیگر از خودبیگانگی که طراحان جنگ نرم تلاش دارند آن را برای جامعه هدف بوجود آورند انزواست. این راهکار معمولا بیشتر برای روشنفکران جامعه هدف بکار می رود. به گونه ای که هدف در این راهکار جدا نمودن روشنفکران از معیارهای فرهنگ مردم است به گونه ای که روشنفکر از خود، فرهنگ و جامعه اش بیگانه شود. روشنفکر منزوی از جامعه برای هدف ها یا باورهایی که در جامعه نوعا بسیار معتبر است، ارزش پاداشی کم قائل می شود. برای مثال می توان به روشنفکران دینی یا به تعبیری دیگر تاریک اندیشان دینی اشاره نمود که تحت تاثیر القائات غرب برای کوچک سازی دین و تضعیف فقه به سلاح مدرنیته غربی متوسل شده و به ایدئولوژی ستیزی، فقه ستیزی و دشمنی با دین روی آورده اند.

در نهایت باید به مکانیزم ایجاد غربت از خویش اشاره نمود که تمام اقشار جامعه را نشانه می گیرد. در چنین حالتی فرد با شرایط آرمانی یک جامعه سالم بیگانه شده و معنای درونی خود را از دست می دهد. مدگرایی، مصرف گرایی، ستیزه جویی و شورش طلبی، لاقیدی و لاابالیگری اخلاقی و سیاسی، تمایل به بخت و اقبال و ادیان و عرفان های ساختگی و بی مسئولیتی از پیامدهای اصلی این مساله است.

۳- ارزش آفرینی منفی و تغییر ارزش های مثبت

ارزش های اجتماعی از اساسی ترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که از طریق کنترل و هدایت آنها می توان جامعه را به زوال و یا به تعالی کشاند. در تعریف ارزش می توان گفت ارزش یک نوع درجه بندی، طبقه بندی و امتیازبندی پدیده ها است از خوب تا بد، یا از مثبت تا منفی. بنابراین وقتی صحبت از ارزش و ارزش های اجتماعی می کنیم، بیشتر منظورمان آن است که یک پدیده در جامعه امتیاز مثبت به دست آورده است و مردم برای آن پدیده ارزش مثبت قائلند.

طراحان جنگ نرم می کوشند با ایجاد ارزش های کاذب برای افراد جامعه (ارزش کاذب ارزشی است که ریشه در نیازهای فطری و واقعی انسان ندارد)، پایه و ارکان اصلی هنجارهای اجتماعی را سست نمایند. همچنین می کوشند پدیده های مضر را به هنجار و ارزش تبدیل نمایند. در حادترین مرحله نیز به تغییر ارزش های جامعه هدف می پردازند. بدین صورت که یک ارزش اجتماعی را از حالت اجتماعی و جمعی یعنی از حالت هنجاری بیرون آورند و به جای آن یک ارزش دیگر را به هنجار تبدیل نمایند. تلاش برای تغییر ارزش های مثبتی همانند عفاف و عفت اجتماعی، حجاب، وفاداری به کانون خانواده و تغییر آنها به بی بندباری اخلاقی مهمترین مثال در این روش جنگ نرم می باشد.

۴- نفوذ در بسترهای فرهنگی و تخریب چهره ارزشی آن

بدون تردید فرهنگ یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین مفاهیم هر جامع

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.