پاورپوینت کامل سفرنامه ی خانه ی دوست ۳۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سفرنامه ی خانه ی دوست ۳۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفرنامه ی خانه ی دوست ۳۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سفرنامه ی خانه ی دوست ۳۸ اسلاید در PowerPoint :

بخش هایی از فتوح الحرمین

اشاره:

مثنوی »فتوح الحرمین« سفرنامه منظومی ست در وصف سرزمین وحی، و ذکر آداب و مناسک حج که با حال و هوایی عرفانی درهم آمیخته و پی درپی به منازل و مقامات عرفانی گریز می زند.

»محی الدین لاری« شاعر صاحبدل این منظومه در اواخر سده ی نهم و اوایل سده ی دهم هجری می زیسته و این مثنوی را پس از بازگشت از سفر حج بر وزن »مخزن الاسرار« نظامی سروده است. هرچند در ابداع، تصویرگری خیال و هنرنمایی های شاعرانه به پای نظامی نمی رسد، اما سخنی دلنشین دارد. در بخش هایی از »فتوح الحرمین« از آداب و مناسک حج سخن می رود، حتی ادعیه و اذکار مربوط به هر مقام نیز نقل می شود، اما شاعر در این مقام ها منزل نمی کند و به اسرار باطنی و معنوی حج راه می برد. »فتوح الحرمین« برای بار نخست با تصحیح و مقدمه ی »استاد علی محدث« در سال ۱۳۶۶ (انتشارات موسسه ی اطلاعات منتشر شده است.)

در توحید و تسبیح

ای دو جهان عرقه ی آلای تو

کون و مکان قطره ی دریای تو

هستی هر هست شد از هست تو

بود و وجود همه در دست تو

جمله ی ذرات نمودِ تواند

پرتوِ خورشید وجود تواند

مرتبه ی ذات تو بیش است از آن

کآوردَش لفظ به سلک بیان

عقل فرومانده به پای دلیل

کی رسد آنجا که نشد جبرئیل

در گِل ما چهره گشایی تو

داده گواهی به خدائّی تو

نعمت او بیش تر از شُکر ماست

شُکر هم از نعمت های خداست

داد مرا نعمت توفیق حج

مَنْ قَرَعَ الْبابَ وَلَجَّ وَلَج

داد مرا در حرمِ خود مقام

ساخت مرا طائف بیت الحرام

داد مرا دولت دیدارِ او

دست من آویخت در اَستارِ او

این بوَد از فرط عطا و کرم

کو چو منی بار دهد در حرَم

بر درِ ارباب کرَم منع نیست

خواه درآ، خواه نشین، خواه ایست

این حرمِ محترم کبریاست

مخزن او خلوت خاص خداست

از در و درگاه کریمان چه باک

گر همه آفاق درآیند پاک

لیک بود شرط ادب زادِ راه

چه درِ درویش، چه ایوانِ شاه

ره ندهند آن که ندارد ادب

کس به درون در نرود بی طلب

ما قدمِ خود نه به خود سوده ایم

بی طلبی راه نپیموده ایم

تا نرسد بانگ صفیری به گوش

مرغ نیاید به چمن در خروش

من که ندارم به جهان جز رقیب

چون نشوم سوخته چون عندلیب

گر همهْ آفاق کنندم هلاک

چون تو شوی یارم، از ایشان چه باک!

تا کی و تا چند از این گفتگوی!

صورت غیر از نظرِ من بشوی!

هرچه به جز تو همه مستورساز

بلکه خودی هم ز خودم دورساز

چون که نِیم محرم دیدار تو

می نگرم بر در و دیوارِ تو

خانه ی تو خانه ی چشم من است

زان که جهان بر من از آن روشن است

در تهیه ی این سفر خجسته اثر

ای که درین راه قدم می نهی

دان که قدم بر سرِ جم می نهی

دست تصرف ز جهان باز کش

پای تردد ز ره آز کش

مال کسان را به کسان باز ده

راهِ وصیت به زبان ساز ده

حامل اموال مظالم مشو

در رهِ دین طاغی و ظالم مشو

نقد طبیعت به طبیعت سپار

سالِک ره را به ودیعت چه کار!

گر نبری ره به قطار و مهار

قطره ی اشک آر روان در قطار

محملِ خود ساز کن از دودِ آه

تا کندت سایه به گرمای راه

آبله زین ره چون برآری به پا

پای تو گردد همه جا دیده سا

آبله ی پا به از آن چشم سر

کو نگشودست درین کو نظر

شرح تحیر

آنچه زدیدارِ وِی ام رو نمود

پرده از آن راز نیارم گشود

گشت دلم غرقه ی بحر وصال

گم شوم از خود به فروغ جمال

گشتم از آن واله و حیران و مست

خانه ی هستیم شد از پای بست

نعره زنان رو به مطاف آمدم

رقص کنان سوی طواف آمدم

گشت مُشاهَد کرمِ بی حدَش

بوسه زدم بر حَجَرُالاسودش

چرخ زنان، طوف کنان، پُرحضور

من شده پروانه و او شمع نور

ناگهم اندیشه گریبان گرفت

عقل سراسیمه شد اندر شگفت

حیرت بسیار مرا رو نمود

بوالعجبی های خیالم ربود

کاین چه اساس است بدن عزّ و فر؟

کآمده مِهرِ فلکش خاک در؟

نکته درین گردش پرگار چیست؟

باعث این گرمی بازار چیست؟

چیست که ما با همه بیگانگی

یافته زو منصب پروانگی

سعی بوَد از چه و قربان زچیست؟

رمی جمار و تن عریان زچیست؟

عقل که مانده پسِ دیوار دین

کی شود آگاه ز اسرار این؟

دل که بر او تافته نورِ نبی

نیست ز اسرار خدا اجنبی

آنچه دل از مُلهم غیبی شنفت

یک به یک آن را به زبان باز گفت

در رعایت حرمت این بیت معظم

ای که براین خاک قدم می نهی

پا به سر کوی حرم می نهی

اول از آلایش تن پاک شو

پس به حریم درِ او خاک شو

پا به ادب بر سر این خاک نه

هر که ادب نیست در او، خاک بزه

هان! نبری زود بر این پرده دست

پرده دری در پس این پرده هست

تا ندرد پرده ی تو پرده دار

دست به حُرمت سوی این پرده دار

بارخدایا! مکن از خود ردم

محرمی پی ده به حریم خودم

دور کنم از درِ اهل ریا

بازدهم در حرمِ کبریا

گوش دلم بر خبر خویش کن

تاج سرم خاک در خویش کن

تعریف مولد فاطمه ی زهرا – علیها السلام –

برتر از آن امکنه یک چندگام

مولد زهراست علیها السلام

قرّه ی عینینِ رسول خدا

فاطمه کو آمده خیرُ النسا

هست یکی خانه در آن بس عجیب

سربه فلک برده به وضع غریب

آمده تنزلِ الهی در او

فیض ازل نامتناهی در او

گشته ز بنیان جهان منتخب

گنبد وحی آمده آن را لقب

پهلوی وی مسجدِ ذوقبلتین

رونق هر معبد با زیب و زین

یک جهتش آمده قدس خلیل

کعبه شده یک جهتش را دلیل

برده نبی از سر شوق و نیاز

گه سوی آن، گه سوی این در نماز

بر درِ این خانه هر آن کو رسید

رخت به سر منزل دولت کشید

سر به سر این کوی، ز روی صفا

گشته زیارتگه اهلِ وفا

تعریف مولد النبی(ص) و سوق الّلیل

این چه مقام است که آن آفتاب

بوده شب و روز در آن بی نقاب

این چه زمین است که درّ نجف

پرورشِ او شده در این صدف

بوالعجب این است که شد یک مُقام

مجمعِ قرص خور و ماهِ تمام

بهر همین مهر و مهِ آسمان

پهلوی هم نیز بوَد خانه شان

دیده و دل؛ هر دو در او منجلی

کوچه ی مولود نبی و علی

بر سر آن کوی چه سان پا نهم؟

بی ادب است آنکه نهد دیده هم

ذکر رسیدن موسم حج و رفتن به عرفات

مژده ترا باد که موسم رسید

صبح وصال از شب هجران دمید

هشتم ذی الحجه شد ای ساربان

ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.