پاورپوینت کامل رویکردی انتقادی به پلورالیسم دینی از منظر علامه طباطبایی(ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل رویکردی انتقادی به پلورالیسم دینی از منظر علامه طباطبایی(ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رویکردی انتقادی به پلورالیسم دینی از منظر علامه طباطبایی(ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل رویکردی انتقادی به پلورالیسم دینی از منظر علامه طباطبایی(ره) ۷۵ اسلاید در PowerPoint :
درآمد
“پلورالیسم دینی” تنوع ادیان واقعیتی انکارناپذیر است، اما مهم چگونگی مواجهه با این واقعیت است. در مقابل دعاوی حقیقت مندی و نجات بخشی ادیان مختلف چه موضعی باید اتخاذ کرد؟ این مسأله امروزه به یکی از بحث انگیزترین مباحث دین شناسی تبدیل شده و توجه بسیاری از اندیشمندان را به خود معطوف ساخته است. در پاسخ به این مسأله رویکردهای مختلفی پدید آمده است که پلورالیسم دینی یکی از آنهاست. جان هیک، فیلسوف دین معاصر، بیش از هر کس دیگری این مفهوم کثرت گرایی را پرورانده است. او می گوید ادیان بزرگ جهان بیانگر مواجهاتی اصیل، هر چند مختلف با خداوند هستند. آنها ادراکات و تصورات مختلف از حق و غایت و واکنش های گوناگون نسبت به آن را در درون شیوه های مهم و متنوع زندگی انسانی تجسم می بخشند. دغدغه هیک این است که ادعای صدق و ادعای رستگاری را که در هر دین بزرگی می بیند، با یکدیگر تلفیق کند. از این رو، سنت های بزرگ دینی را باید “فراخناهای” بدیل رستگاری یا “راه هایی” دانست که زنان و مردان در آن می توانند تحقق رستگاری یا آزادی را بنگرند. کثرت گرایی بر خلاف ادعاهای مطلق انحصارگرایی و شمول گرایی مدعی است که حقیقت محتوای ایمان می تواند از تنوع تعبیرات مشروع برخورداری باشد.(۱)
طرفداران پلورالیسم دینی برای تایید دیدگاه خود، مبانی و دلایلی را مطرح نموده اند. در ادامه نوشتار سعی خواهیم کرد تا برخی از این مبانی را با تکیه بر آراء و دیدگاه های علامه طباطبایی مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
تعدد تفسیرها از تجربه دینی
یکی از مبانی مهم پلورالیسم، استناد به تجربه دینی و تفکیک تفسیر از تجربه می باشد “تجربه دینی عبارت است از مواجهه با امر مطلق و متعالی. این مواجهه در صورت های گوناگون ظاهر می شود. گاه به صورت رویا، گاه شنیدن بویی و بانگی، گاه دیدن رویی و رنگی، گاه احساس اتصال به عظمت بیکرانه ای، گاه قبض و… بر همه اینها می توان نام تجربه دینی نهاد”.(۲) و بیان تجارب به زبان و مفهوم سازی از آنها، به نحوی تفسیر کردن آنهاست و این تفسیرها بسیار متفاوت و متعدد است. و این تنوع و تعدد تجارب دینی غیر فروکاستنی به وحدت است.
سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می توان جمیع تصورات و تجارب دینی را که از خداوند یا واقعیت غائی ارائه می کنند، صادق دانست؟ جان هیک، برای تبیین این مسأله به فرضیه کانت متوسل می شود؛ خلاصه سخن کانت این است که انسان تنها قادر است عوارض و ظواهر (فنومن ها) را که به حس در می آیند، ادراک کند و از ادراک ذوات (نومن ها) که مظهر عوارض و ظواهرند عاجز است. بنابراین دینداران هنگامی که می کوشند تا از آن خدا و واقعیت غائی فی نفسه -که آن را تجربه کرده اند- سخن بگویند فقط می توانند توضیح بدهند که آن واقعیت، چگونه برآنها پدیدار و ظاهر گشته است نه اینکه بتوانند واقعیت را آن چنان که هست (فی نفسه)، توضیح بدهند. هیک برای تفهیم سخن خود از داستان معروف مردان کور و فیل که مولوی آن را در مثنوی آورده است، استفاده می کند: “برای گروهی از مردان کور که هرگز با فیل مواجه نشده بودند، فیلی آوردند. یکی از ایشان پای فیل را لمس کرد و گفت که فیل، یک ستون بزرگ و زنده است: دیگری خرطوم حیوان را لمس کرد و اظهار داشت که فیل، ماری عظیم الجثه است. سومی عاج فیل را لمس کرد و گفت که فیل شبیه به تیغه گاوآهن است و الی آخر.. البته همه آنها درست می گفتند، اما هر کدام صرفاً به یک جنبه از کل واقعیت اشاره می کردند و مقصود خود را در قالب تمثیل های بسیار ناقص بیان می داشتند” ما نمی توانیم بگوییم که کدام منظر صحیح است؛ چرا که هیچ منظر نهایی ای وجود ندارد که ما بتوانیم از آن منظر مردان کور و فیل را درنظر آوریم. حقیقت آن است که همه ما انسان های کوری هستیم که در بند مفاهیم شخصی و فرهنگی خود گرفتار آمده ایم”.
نقد و بررسی
قبل از پرداختن به “تجربه دینی” بهتر است به مبنائی که در مورد تفاسیر مختلف تجربه دینی استناد کرده اند اشاره ای بکنیم. اشکال اساسی که به سخن کانت بین “واقعیت فی نفسه” و “واقعیت در نزد ما وارد است این است که لازمه چنین نگرشی، شکاکیت و نسبی گرایی می باشد. از دیدگاه استاد مطهری، اشکال نظریه کانت این است که چگونه از ضمیمه شدن پیش ساخته های ذهن با آنچه که از خارج آمده است شناخت حاصل می شود؟ اگر شناخت را عبارت از انعکاس مستقیم خارج در ذهن بدانیم، در این صورت مسأله شناخت هم مسأله روشنی است: شناخت یعنی، انعکاس بیرون در درون. ولی کسی که می گوید نیمی از شناخت تصویر بیرون است و نیم دیگرش را در ذهن خودش به آن داده است. به عبارت دیگر، شناخت، مجموع ماده و صورت است قهراً این اشکال مهم مطرح می شود که چگونه شناخت حاصل می شود؛ چیزی که ذهن از خودش ساخته است چطور می تواند ملاک شناخت بیرون باشد و حال آنکه هیچ رابطه ای با بیرون ندارد؟ چیزی که با بیرون رابطه دارد فقط ماده شناخت است، در حالی که در معنی و مفهوم “شناخت” نوعی وحدت میان “شناخت” و “خارج” اخذ شده است؛ “یعنی اگر میان آنچه که شناخت نامیده می شود و آنچه که عالم بیرون نامیده می شود بیگانگی باشد دیگر شناخت نمی تواند شناخت باشد. این یک مشکل بزرگی است که به هر حال در این نظریه وجود دارد”.(۳)
بنابراین، معرفت شناسی کانت نمی تواند مبنای کثرت گرایی دینی باشد؛ چرا که نظریه کانت در نهایت به شکاکیت منجر شد. کثرت گرایان معتقدند مدعیات صدق و کذب بردار، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ فرهنگی، ذهنی هستند و صرفاً ناظر به پدیدارها می باشند. اما ممکن است در نقد کثرت گرایان بگویند که این اعتقادشان لاجرم به شکاکیت می انجامد. به داستان تمثیلی هیک باز گردیم: ما نمی توانیم هیچ چیز درباره فیل واقعی بدانیم، حتی نمی توانیم اطمینان داشته باشیم که فیلی وجود دارد. همین امر در مورد واقعیت غائی هم صدق می کند. در واقع، نکته ای که می توان از داستان تمثیلی هیک آموخت این نیست که همه مردان کور درست می گفتند، بلکه این است که هیچ کدام درست نمی گفتند. آنچه لمس می کردند، ستون، مار یا تیغه گاوآهن نبود، بلکه یک فیل بود و این ادعا که آن فیل یکی از آنها یا همه آنهاست، ادعایی کاملاً غلط است. پاسخ هیک این است که ما باید وجود یک فیل، یا در بحث اصلی ما وجود یک واقعیت فی نفسه متعالی را که بر ما پدیدار می شود، مفروض بگیریم. اما اگر ما نتوانیم هیچ چیز درباره خود واقعیت غائی بگوییم، پس چه چیز را باید مفروض بگیریم؟ مردان کور تنها در صورتی می توانند فرض کنند که آنچه لمس می کنند واقعاً یک فیل است که پیشاپیش بدانند یک فیل چگونه موجودی است.
جالب اینجاست که برای انبیاء شأنی همچون شأن کوران در برابر فیل قأئلند و اختلاف آنها را از نظرگاه می دانند. از نظر آنان اختلاف سه دین بزرگ یهودیت و زرتشتی گری و اسلام، اختلاف حق و باطل نیست، بلکه دقیقاً اختلاف نظرگاه است، آن هم نه نظرگاه پیروران ادیان بلکه نظرگاه انبیا. در حالی که موضع انبیا را موضع آدمیان کور برمی شمارند. موضع کثرت گرایان را موضع بینایانی می دانند که از بام هستی بر این نزاع ها و اختلاف ها نظر می کنند و در حالی که هر یک از این مخاصمان به تو هر گنج یا دیگری در می کند و خود را توانگر و حریف را تهیدست می شمارد خردمند را از دان آن است که فریفته نشود و در حالی که دیگران مشغول نزاعند، او دست به کار برداشتن گنج و ربودن گوهر گردد. آیا چنین دیدگاهی، نشان از تکبر معرفت شناسانه نمی دهد که بشر عصر جدید را گرفتار کرده و حرمتی برای آدم تا خاتم باقی نگذاشته است؟ استاد مطهری درباره این تمثیل مولوی می نویسد: لامسه نسبت به باصره محدود است. باصره قادر است یک حجم بزرگ مانند فیل را با همه اعضا و اندام هایش به صورت یک موجود سه بعدی ادراک کند؛ اما لامسه، آن هم با کف یک دست، به اندازه مساحت کف دست را می تواند ادراک کند؛ بستگی دارد به شانس، که کف دست به کجای اندام فیل اصابت کند. پس نسبت لامسه به باصره نسبت یک حس محدود به یک حس نامحدود نسبی است و عیناً همین میان حواس ما وقوه عاقله ما برقرار است.(۴)
کثرت گرایان دینی تنوع ادیان را به تجربه دینی و تفسیرهای مختلف از آن نسبت می دهند. چراکه پیروان هر دینی دین خود را به پیامبر آن دین نسبت می دهند و پیامبران هم دین خود را به وحی الهی (نه تجربه دینی) نسبت می دهند، بنابراین دیدگاه تجربه دینی بودن وحی به هیچ وجه مورد قبول نمی باشد و ادله و شواهد بسیاری بر تجربه دینی وحی و وحیانی بودن (از طرف خدا بودن) الفاظ و عبارات قرآن وجود دارد. پلورالیسم دینی و نیز تجربه دینی به معنایی که گذشت، با مفهوم وحی، که در ادیان ابراهیمی دیده می شود، مغایر و در تضاد است. بر اساس نگرش اسلام، مسیحیت و یهودیت، خداوند متعال خود را برای انسان آشکار می کند. اگر او برای ما اوصافی را درباره خود ذکر کند(اوصافی که بر حسب یکی از راه های بسیار، می تواند بر ما تجلی نماید، قابل بیان است، نه بر حسب آنچه هست و انجام می دهد)، وحی های او حداقل “گمراه کننده” و حداکثر “فریبنده” است.
وقتی کسی با چنین نگرشی،”وحی” را نوعی “تجربه دینی” قلمداد کند به حقانیت پلورالیسم دینی فتوا خواهد داد! اما مرحوم علامه طباطیائی، بر خلاف نگرش فوق، دیدگاهی الهی و قرآنی اتخاذ کرده و می فرماید:”عقیده عمومی مسلمین- که البته ریشه آن همان ظواهر لفظی قرآن است- درباره وحی قرآن این است که قرآن مجید به لفظ خود سخن خدا است که به وسیله یکی از مقربین ملائکه که موجوداتی آسمانی هستند به پیغمبر اکرم فرستاده شده است. نام این ملک- فرشته- جبریل و روح است، سخن خدا را تدریجاً در مدت بیست و سه سال به پیغمبر اکرم (ص) رسانیده و به موجب آن به آن حضرت ماموریت داده شده که لفظ آیات آن را به مردم بخواند و مضامین آنها را بفهماند و به سوی معارف اعتقادی و مقرارات اجتماعی و قوانین مدنی و وظائف فردی که قرآن بیان می کند دعوت کند. نام این ماموریت خدائی رسالت و پیغمبری است، پیغمبر اکرم(ص) بی اینکه کمترین دخل و تصرفی در مواد دعوت کند و از پیش خود چیزی بر آنها بیفزاید یا بکاهد یا پس و پیش کند رسالت خود را انجام داده است.”(۵)
بنابراین وحی و صورت مکتوب شده آن (یعنی قرآن) عین کلام باری تعالی است نه اینکه تجربه شخصی پیامبر اکرم(ص) و همچنین سایر انبیائی که به آنها وحی می شد، کلمات و سخنان خدا را بدون دخل و تصرف به مردم ابلاغ می کردند “همان طور که معانی از ناحیه خدا نازل شده الفاظ هم از آن ناحیه نازل شده است، به شهادت آیات زیر، که به روشنی این معنا را می رسانند، از آن جمله فرموده: “فاذا قراناه فاتبع قرآنه، چون آن را می خوانیم تو نیز خواندنت تابع خواندن ما باشد، یعنی آن طور بخوان”(قیامت:۱۸)، و نیز فرموده: “تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق، اینها آیات خدایند که ما بحق بر تو می خوانیم”(آل عمران: ۱۰۸)،و نیز آیاتی دیگر. پر واضح است که الفاظ خواندنی و تلاوت کردنی است نه معانی.”(۶)
تجلی هدایت الهی
دلیل دیگری که برای پلورالیسم دینی آورده شده است، خیرخواهی خدا و عشق او به بندگانش و تجلی هدایت الهی می باشد. جان هیک مدافع پلورالیسم می نویسد:”از یک سو، مسیحیت تعلیم می دهد که خداوند خالق و مالک همه موجودات است و خواهان خیر مطلق و رستگاری نوع انسان است، و از سوی دیگر می گوید که تنها از طریق پاسخ گفتن مومنانه به خداوند به وساطت مسیح می توانیم نجات یابیم. این سخن به این معناست که عشق نامحدود مقدر نموده که افراد بشر تنها به صورتی می توانند ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 