پاورپوینت کامل اشتراکات نظری در اندیشه اصلاحی اهل سنت ۸۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اشتراکات نظری در اندیشه اصلاحی اهل سنت ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اشتراکات نظری در اندیشه اصلاحی اهل سنت ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اشتراکات نظری در اندیشه اصلاحی اهل سنت ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

تحولات سیاسی-اجتماعی یک صد سال اخیر در کشورهای اسلامی، بیشتر پاسخی به تجربه بعضاً تلخ برخورد با تمدن مادی و مدرن غرب بوده است واکنش های آشکار شده، طیف گوناگونی از پذیرش محض تمدن غرب تا دوری و برخورد با آن را شامل می شد. در این زمینه، رویکرد به خصوصی نیز مطرح شد که همان انطباق شرایط عمومی جوامع اسلامی با شرایط جدید بوده است. این جریان که از آن به عنوان اصلاح طلبی دینی نیز یاد می شود، موج غالب در بسیاری کشورهای اسلامی بوده است.

جریان اصلاح طلبی دینی در دو دسته از جوامع شیعه و سنی، مسیر خاص خود را طی کرد؛ اگرچه در برخی شقوق آن تشابهاتی نیز دیده می شود. در این فرصت، به تشریح جزئیات جریان اصلاح طلبی دینی در جوامع سنی مذهب می پردازیم، چنان که متون متناسب و قابل ملاحظه ای در خصوص این جریان در جوامع شیعی ارائه شده است. این پژوهش در نظر دارد، تا مختصات و تطورات این جریان را در جوامع سنی مذهب، به اربابان علم ارائه کند تا بتواند به میزانی هرچند محدود، خلاء موجود در این زمینه را پر کند.

الغای خلافت و اصلاح طلبی دینی

اقدام مجلس ملی ترکیه را در الغای خلافت، در سال ۱۹۲۴ م، باید بخشی از واکنش های جهان اسلامی در ارتباط با تمدن غرب دانست؛ تمدنی که تمامی حوزه های انسانی جوامع اسلامی را متأثر ساخت. این فرایند جهان اسلام را در وضعیتی قرار داد که باید برای تعریف وضعیت جدید اقدام می کرد و راهکارهایی را برای بالندگی اجتماعی و تمدنی باز می یافت. در جهت چنین مسیری بود که جریان هایی شکل گرفته و در مسیر تبدیل شدن به گفتمان غالب اجتماعی قرار گرفتند.

با این همه نباید تصور کرد که تنها الغای خلافت بود که جهان اسلام را در چنین اغتشاش آموزه ای قرار داد؛ البته اقدام مجلس ملی ترکیه نیز، بخشی از واکنش به هجوم تمدن غربی تلقی می شود. وقتی در سال ۱۷۹۸ ناپلئون به مصر حمله کرد یا وقتی که در سال ۱۸۳۰، الجزایر توسط فرانسوی ها مورد تاخت و تاز قرار گرفت یا وقتی که در سال ۱۸۵۷ حکومت مغولان، هند نتوانست در برابر حجمه انگلیسی ها دوام آورد یا وقتی که روس ها و انگلیسی ها از شمال و جنوب وارد ایران شده و بخشی از خاک آن را از آن جدا کردند و. ..، به واقع ضرورت جدی گرفتن چنین حریف نیرومندی به یکی از اولویت های جهان اسلام تبدیل شده بود(۱). اقدام مجلس ملی ترکیه، در واقع حرکتی بود که توسط این بخش از جهان اسلام صورت پذیرفت. در جاهایی دیگر فرایندهای اجتماعی – سیاسی، مسیر دیگری پیمود.

این پرسش همه اقشار فرهیخته و روحانیون در جهان اسلام بود که اولاً عامل اصلی انحطاط تمدن اسلامی و زوال آن کدام است و مضاف بر آن، در برابر حجمه تمدنی غرب چه باید کرد؟ به خصوص که سلطه غربی ها بر ملل اسلامی و نیز سلطه شعائر فرنگی بر فرهنگ عمومی آنان نگران بودند(۲). جامعه شیعی به این پرسش، پاسخ خاص خود را داد. به موازات آن جوامع سنی نیز تحرک خاصی از خود نشان دادند. اما به واقع سهم مصری ها در این فرایند بارزتر بود. به گونه ای که حتی حرکت های اجتمای – سیاسی که در سایر جوامع شکل گرفت، بنا بر اقتباس از اقدامات جامعه مصری انجام شده بود.

جامعه مصر در آغاز راه چاره را در ناسیونالیسم یافت. با شکست این ایده، در اواخر قرن نوزده، مشروطیت را تجربه کرد که البته آن هم ناکامی خود را در اوایل قرن بیست هویدا ساخت. در این برهه زمینه برای طرح دیدگاه های دیگر نیز فراهم آمد، از این رو مشی فکری متعددی طرح شد. از سویی حسن البناء (۱۹۲۸) قرار داشت که به لحاظ فکری رادیکالی اسلامگرا بود. از سوی دیگر، علی عبدالرزاق قرار گرفت (۱۹۲۴) که بر نوعی سکولاریسم اسلامی تأکید می کرد. اما در کنار این دو جریان فکری جریانی دیگر نیز مطرح شد که بر احیای و اصلاح دین و ضرورت آماده نمودن آن برای مواجهه با شرایط جدید پیشنهاداتی را مطرح می کرد(۳).

جریان اصلاح طلبی دینی، توأمان ماهیتی تدافعی و تهاجمی داشت. از سویی رفتار آن در قبال حجمه تمدنی غرب تدافعی بود؛ به این معنا که در نظر داشت تا راهکارهایی ارائه کند تا جامعه اسلامی را از خطرات تمدنی غرب مصون نگه دارد(۱). از سوی دیگر، اصلاح طالبان مسلمان، نوک پیکان انتقادات را متوجه حکومت های اسلامی کردند، چنان که بر آن بودند که فساد سیاسی در جوامع اسلامی، عامل اصلی انحطاط و زوال این تمدن بوده است؛ افزون براین، اینان با غلبه ظواهر تمدنی غرب مخالف بودند و در این مسیر فشارهای مضاعفی را بر حاکمیت سیاسی وارد می کردند، تا به چنین شرایط نا عادلانه ای، همچون قراردادهای استعماری، تحت الحمایگی و. ..، تن ندهند.

به طور حتم پیش آهنگ جریان اصلاح طلبی دینی در جهان اسلام سید جمال الدین اسد ابادی و شاگرد وی محمد عبده بودند. خط مشی فکری که این دو آفریدند، با تغییرات و تحولاتی ادامه یافت و موجب پویایی فکری در جهان اسلام گردید. سید جمال اگرچه بیشتر سیاسی کار بود، تا سیاست شناس، اما دو اثر از وی برجای مانده که برجستگی خاصی دارد. نخستین اثر وی رساله رد نیچریه بود. وی در این رساله تلاش کرد تا مکتب اصالت طبیعت مورد نظر داروین را رد کرده و در جهت بازیابی اندیشه و تمدن اسلامی کوشش کند. این اقدام سید جمال موجب تأیید متفکران اسلامی و توجه پژوهش گران غربی قرار گرفت(۴). اثر دیگر وی مجله عروه الوثقی بود که با کمک شاگردش محمد عبده انتشار می یافت. وی در این اثر به مسئله زوال داخلی پرداخته و نیز با رویکردی انتقادی، نفوذ و تفوق تمدنی غرب را بررسی می کرد(۵).

همکاری محمد عبده با سید جمال افکار و اندیشه او را برای حرکت در مسیر اصلاح گری اماده کرده بود. احمد امین معتقد است که عبده از سید جمال بسیار بهره برد. که عبارت است از: اگاهی به امور جهان که تا آن زمان الازهر بر آن پرده کشیده بود، تحول از تصوف موهوم به تصوف فلسفی- علمی، دلبستگی صادقانه به خدمت گزاری مردم و امت و شوق وافر به اصلاح دینی، اخلاقی و اجتماعی(۶).

صرف نظر از عروه که نتیجه تلاش مشترک عبده با استادش بود، وی دو نشریه دیگر نیز به چاپ رساند که در تنویر افکار جوامع اسلامی، به خصوص جوامع سنی مذهب، نقش بارز و غیر قابل انکاری داشت. آن دو الاهرام و وقایع المصریه بودند. این دو نشریه، اگرچه به لحاظ نوع نگارش و پروراندن مطالب با هم تفاوت داشتند(رفرنس ۷)؛ اما هدفی که عبده در هر دو جست وجو می کرد، یکی بود و آن ریشه یابی و حل معضلات اصلی جهان اسلام، یعنی مبارزه با فساد داخلی و هجمه خارجی بوده است.

دیگر اصلاح طلب دینی عبدالرحمن الکواکبی بود. تلاش ارزنده وی در بررسی استبداد به عنوان یکی از عوامل انحطاط، وی را هم ردیف سید جمال و عبده قرار می دهد؛ البته وی در ابتدا نوشته هایش را در روزنامه ها به چاپ رساند؛ اما بعدها آنها را جمع آوری کرد و در دو کتاب به نام های طبایع الاستبداد« و »ام القری« گردآوری کرد. کتاب نخست در نقد دول اسلامی و کتاب دوم عمدتاً در نقد ملل اسلامی است. ظاهراً وی در نقد حکومت های استبدادی از آرای پژوهش گران غرب بهره جسته؛ اما کتاب دوم وی ابتکاری است، از این رو نشان دهنده عمق شناخت وی از جوامع اسلامی و توانایی وی در تحلیل مسائل ریشه ای ممالک اسلامی است(۸).

البته برخی نیز او را در زمره اندیشمندانی قرار می دهند که به سکولاریسم اسلامی معتقد هستند. از این جهت که وی یکی از دلائل ظهور استبداد را پیوند دین و سیاست می داند. ناگفته نماند که وی در این مسیر فکری، از عبدالرزاق متأثر بوده است. با این حال تأکید وی بر لزوم اصلاح حوزه حکومت و مملکت داری در جهت بازیابی تمدنی، وی را در گروه اندیشمندان اصلاح طلب قرار می دهد.

جریان اصلاح طلبی دینی با اقدامات رشید رضا وارد مرحله دیگری شد؛ وی برجسته ترین شاگرد عبده بود. با این که وی از رویکرد متفاوتی بهره می برد؛ اما دغدغه اصلی وی نیز همان موضوعات محوری انحطاط داخلی و غلبه خارجی بود. وی دیدگاه های خود را از طریق نشریه المنار به چاپ می رساند، به گونه ای که پس از مدتی به عنوان ارگان رسمی جریان اصلاح طلبی درآمد. در ادامه وی به عنوان سردبیر نشریه معرفی شد و تا پایان عمر (۱۹۳۵) این مسئولیت را بر عهده داشت(۹). با اقدامات وی جریان اصلاح طلبی دینی در مصر به لحاظ تئوریک و نظری استحکام لازمه را یافته بود و به عنوان یک جریان قوی در کنار سایر جریان های اجتماعی قرار گرفت.

از مرگ رشید رضا تا نیمه های قرن بیستم، اصلاح گری دینی شاهد تحول شگرفی نبود؛ اما در نیمه دوم این قرن بود که با کوشش پژوهش گران برای تنظیم رابطه اسلام و دموکراسی وارد تحرک و پویایی شد. از جمله این متفکران، عباس محمد العقاد بود که کتاب »الدمیقراطیه فی الاسلام« را نگاشت. این اقدام البته ادامه یافت؛ اما چند صباحی نگذشت که تمرکز اندیشمندان به موضوع شوراکراسی کشیده شد. این نظریه با همان اهداف معتقد بود که حکومت شورایی کاراتر از دموکراسی است. مهم ترین حامی این نگره توفیق محمد الشاوی بوده است.

صرف نظر از اینکه جریان اصلاح طلبی دینی، تفات هایی را در آموزه ها تجربه کرده است؛ ولی این آموزه ها از بستر خاصی نشأت گرفته است؛ به عبارت دیگر، جریان اصلاح طلبی دینی، دارای نقاط اشتراک و افتراقی بوده است که البته برای شناسایی این اشتراکات و افتراقات لازم می آید، تا این ایده ها با هم مقایسه شوند. در ذیل، پژوهش می کوشد، به این اشتراکات اشاره کند.

اشتراکات نظری اصلاح گری دینی

بررسی اندیشه احیای دینی نشان گر وجود نقاط مشترک نظری است. این نقاط مشترک، نه تنها به مثابه مبانی معرفت شناختی این جریان محسوب می شود، بلکه در شناخت مبانی متدیک احیای اندیشه اسلامی نیز راهگشا است؛ البته اهل سنت قرآن، سنت، عقل و قیاس را به عنوان منابع روش شناختی در این جریان مطرح می کند؛ با این حال، فهم اشتراکات این جریان، در شناسایی مبانی روش شناسی آن نیز مؤثر خواهد افتاد.

– نص گرایی: بی شک جریان اصلاح گری دینی بر مبنای نص شکل گرفته است، به گونه ای که این مورد در سراسر خطوط این اندیشه ها هویدا است. حاکمیت نص با قرآن که مهم ترین مبنای روش شناختی است، ارتباطی تنگاتنگ دارد. از آنجا که قرآن مهم ترین منبع شناخت احکام زندگی و مهم ترین مبنای تنظیم زندگی و از جمله زندگی سیاسی- اجتماعی است توجه به نص آن در مرکز استدلال ها و موضوعاتی بود که در جریان اصلاح طلبی دینی مطرح شد. مهم ترین مبنای معرفتی طرفداران این جریان فکری آن است که آدمی به تنهایی نمی تواند مبنای اصلاح قرار گیرد و در نتیجه این مهم به کمک عامل دیگری به نام وحی خواهد آمد. از این رو عدم کفایت ذاتی عقل و نیازمندی به وحی، حضور وی را در جامعه و ضرورت توجه به آن را در کانون تعاملات سیاسی قرار داده است.

تأثیر مهمی که این جریان به لحاظ معرفت شناختی برجای می گذارد، پذیرش عقل در جوار نص با طرح دیدگاه انفتاح اجتهاد و پذیرش آن است. به نظر می رسد که مهم ترین تأثیر را در این زمینه محمد عبده برجای گذارد. وی بر اساس دیدگاه های معرفت شناختی، خود، راه را برای پذیرش عقل در کنار نص فراهم آورد. وی این مقصود را در چهار مرحله مشخص کرد. نخستین مرحله به گفته عبده، رهانیدن فکر از زنجیرهای استدلال تقلیدی بود. در این مرحله مهم ترین تحول صورت گرفته و مسیر برای تفکر مستقل اجتهادی باز شد.

مرحله دوم مرحله فهم درست از دین بود. عبده با اشاره به عصر پیامبر و جانشینان بلافصل او، در جهت ارائه تصویری از عصر طلایی اسلام کوشید. در این مرحله در کنار قرآن، سنت نبی و عمل صحابه، به عنوان منابع اسلام راستین مطرح می شد. این برداشت، به تعیین مرحله سوم انجامید که عقیده اصلی در اصلاح طلبی گردید.

در همه زمینه های عقیده دینی اقتدار نهایی، نه در مظاهر و نه در سلسله سران دینی، بلکه در قرآن و سنت نهفته است. عبده در این مرحله، مذاهب اربعه اهل سنت را در راستای اسلام راستین ندانسته و در نتیجه معتقد است که باید به سرچشمه های اسلام باز گشت. این امر نص گرایی در اندیشه او را تقویت می کند. عبده در این راستا، از ابزار روش شناختی مهمی بهره می گیرد که به گفته برخی محققان، روش اختیار یا تلفیق نام دارد(۱۰).

روش اختیار یا تلفیق یعنی مقایسه و ترکیب نکات بهتر هر یک از چهار مذهب فقهی سنی و حتی رأی مستقل فقها، بی آنکه لزوماً از یکی از آن چهار مذهب نشأت گیرد. بنابراین وی برآن است که کج فهمی دین یکی از عوامل اصلی فکر اسلامی است و از این رو باید به سرچشمه های اصلی اسلام باز گشت.

چهارمین مرحله ایجاد معیاری عقلایی برای تفسیر بود. امری که برای فهم حقیقت دینی لازم به نظر می رسید. پس از چندی، هدف اصلی وی و پیروانش، گسستن زنجیر قالب های استدلال تقلیدی شد(۱۱). بدین ترتیب عقل گرایی در کنار توجه به نص، در جریان احیای دینی قرار می گیرد و فواید زیادی به آن می رساند. حداقل فایده آن این بود که نیاز به اصلاحات را در همه عرصه های جوامع اسلامی توضیح داده و تشریح می نماید. این اصلاحات نیازمند ارائه استدلال های منطقی بود که با طرح عقلگرایی مطرح شد.

عبده در این راستا حقیقت و واقعیت را از هم جدا کرد و گفت که کشف حقیقت با وحی و کشف واقعیت با عقل به دست می آید. این جدایی، نشان دهنده وجود عنصر واقع گرایی در تبیین

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.