پاورپوینت کامل خلاهای راهبردی در رویکردی به آمریکای لاتین ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل خلاهای راهبردی در رویکردی به آمریکای لاتین ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلاهای راهبردی در رویکردی به آمریکای لاتین ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل خلاهای راهبردی در رویکردی به آمریکای لاتین ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
بررسی انتقادی عملکرد دولت های پس از انقلاب در آمریکای لاتین در گفتگو با دکتر محمدصادق کوشکی،
کارشناس مسائل سیاسی و عضو هئیت علمی دانشگاه خواجه نصیر تهران
× آیا آمریکای لاتین ارزش کار و سرمایه گذاری سیاسی، فرهنگی و حتی علمی دارد؟
آمریکای لاتین ارزش کار زیادی دارد. ما می توانیم در آمریکای لاتین سرمایه گذاری بکنیم. در آنجا کشش هایی هست و نیز ما حرف هایی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی برای گفتن داریم؛ اما ممکن است اکنون در شیوه کار دولت دکتر احمدی نژاد که در این روابط، تمرکز خاصی بر شخص هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا دارد، درست نباشد یا آن را نپسندیم. این یک مثال است و اصراری هم ندارم که این شیوه غلط است یا درست. می توان روش ها و رویکردهای توجه به آمریکای لاتین و نوع فعالیت ها را نقد کرد؛ اما هنوز توجه لازم، جامع و مناسب را به این منطقه نکرده ایم، و این منطقه هنوز هم به پرداخت و توجه بیشتر و جامع تری نیاز دارد. این منطقه چند نکته راهبردی مشترک با ما دارد:
نخست اینکه از استعمار زیاد لطمه خورده است؛ یعنی از قربانیان استعمار و استکبار جهانی و بی عدالتی در جهان بوده است. پس از مظلومینی هستند که انقلاب اسلامی داعیه حمایت از آنها را داشت و دارد، به خصوص با توجه به راهبرد »ما شریک همه مظلومان جهانیم« حضرت امام(ره).
دوم اینکه در عین مظلومیت، آگاهی ها و ظلم ستیزی هایی در این قاره وجود داشته است؛ مثل آفریقا نبوده است. آفریقا سرزمینی است با مردم ستمدیده و مظلوم، اما تقریباً بی خبر از ظلم و ستم. در گذشته نزدیک، غالب آفریقایی ها خبر نداشتند که چه بر سرشان آمده است. در طول این سال ها ما حتی شاهد یک حرکت آزادی بخش و رهایی بخش عدالت خواهانه در آفریقای سیاه نبودیم؛ غیر از مثال خاص آفریقای جنوبی که آن هم بیشتر بحث برابری با سفیدها و مبارزه علیه سیاست های نژادپرستانه را مطرح می کرد و به آن معنا عدالت خواهانه نبود. غیر آن مورد، ما حرکت مطرح و جدی در آفریقا نداشتیم؛ اما در آمریکای لاتین شاهد چندین مورد حرکت عدالت خواهانه و آزادی بخش بودیم؛ یعنی روحیه انقلابی و ظلم ستیزانه در آنجا شناخته شده است، پس زخم دیده بودن از استعمار، از یک طرف و دوم این که روحیه انقلابی در آنجا شناخته شده است، از ویژگی های مردم آمریکای لاتین است.
این منطقه، سرزمین انقلابیون بوده است. حتی روی کارهای آنها سرود ساختیم. فیلم »حکومت نظامی« گوستاو گابراس، سمبل انقلابی دانشجویان انقلابی در سال های ۵۵ و ۵۶ بود که در ایران ممنوع بود. آهنگ این فیلم هم آهنگ کوچه و بازار بود. اوایل پیروزی انقلاب، رادیوی جمهوری اسلامی، تنها آن آهنگ را پخش می کرد. این فیلم کاملاً انقلابی و ضدآمریکایی بود. کارگردان و عوامل سازنده اش برای ساخت همین فیلم، بسیار لطمه دیدند. این فیلم، به محاکمه و صلابه کشیدن آمریکا در خصوص تجاوزطلبی و استعمارگری بود که آهنگش از سال ۵۷ تا۵۹، لحظه به لحظه از رادیو پخش می شد.
سوم اینکه در آنجا فضای معنوی وجود دارد، زیرا اکثر مردم آمریکای لاتین، کاتولیک هستند و کاتولیک ها معنوی تر و معنویت گراتر از پروتستان ها هستند. این ها معنویت گراتر از اروپایی ها و آمریکای شمالی هستند. این معنویت گرایی و احساس عاطفی به دین، فضا را برای تبلیغ دین و مبارزه با الحاد فراهم می سازد. یعنی کسانی که سابقه کاتولیک دارند، می توانند گرایش بیشتری به اسلام داشته باشند تا کسانی که پروتستان هستند یا سابقه مذهبی ندارند؛ یعنی ما می توانیم کشش مذهبی هم در آنجا داشته باشیم.
بحث چهارم هم مسلمانان مهاجر هستند که عمدتاً سوری یا لبنانی اند که سرپل های خوبی برای ارتباط و تعاملات اقتصادی و صنعتی هستند و بعضاً هم موقعیت های مالی خوبی دارند؛ ما در برخی مناطق و کشورهای دنیا، سر پل برای ارتباط نداریم؛ اما در این منطقه داریم.
مسئله بعدی این است که در دنیای فعلی، ما قاعدتاً اولویت اول مان نباید با غرب استعمارگر و استکباری باشد مانند اروپای غربی و آمریکای شمالی و متحدان شرقی شان مانند ژاپن و کره. آن هم وقتی که ما هم یک غرب استعماردیده داریم که در واقع، در حاشیه تمدن غرب است؛ مثل آمریکای لاتین یا آسیای مرکزی که از لحاظ فرهنگی و هویتی به ما بسیار نزدیک هستند، یا منطقه آفریقا که منطقه ای سرشار از منابع معدنی و غذایی با مردمانی ستمدیده است. از این لحاظ، در بین گزینه های موجود جهانی، برای ما قطعاً اولویت همکاری و فعالیت و سرمایه گذاری در آمریکای لاتین بسیار بیشتر از همکاری و فعالیت با اروپای غربی و آمریکای شمالی است.
ششم این که ما مشکلات مشترکی داریم؛ مانند تورم، اقتصاد تک محصولی، اجرای سیاست های تعدیل. جالب است که هم ما و هم آن ها، قربانی سیاست های بانک جهانی در خصوص سیاست های تعدیل هستیم. این سیاست نخستین در آنجا انجام شد و از حدود سی سال، در کشور ما اجرا شد. زمینه های مشترک فراوانی داریم و رابطه ما از هر جا شروع شود، کشش برای ادامه و ارتقای روابط وجود دارد. مؤسسه فرهنگی میثاق در ایام جشنواره فیلم فجر چند سال پیش، در بخش بین المللی به نام “سینمای سوم”، مشخصاً فیلمی درباره پیامدها و تبعات اجرای سیاست های تعدیل در آرژانتین آورده بود که اگر شما آن فیلم را می دیدید، اصلاً فکر می کنید که درباره ایران است؛ یعنی اجرای سیاست های تعدیل، همان بلا را بر سر آنها آورد که در سال های بعد سر ما آورد. از این رو مقایسه تطبیقی این گونه بسیار ضرورت دارد. کسی که آن فیلم را ببیند، بسیاری مسائل برایش حل می شود و به ضرورت مقایسات تطبیقی پی می برد. این یک پرونده بازی است که جای کار بسیار دارد.
× ما برای فعالیت ها و تعاملاتمان در کشورها و مناطق غیراسلامی، مانند آمریکای لاتین، باید به چه شرایط و ظرافت هایی توجه کنیم؟
این مسئله به کشور، فرهنگ و مسائل سیاسی و اجتماعی بستگی دارد؛ برای مثال ما در آرژانتین یا برزیل سر پل داریم؛ یعنی مسلمانان و شیعیان لبنانی تبار در آنجا بسیارند که به جمهوری اسلامی و امام(ره) علاقمند هستند. ما می توانیم از آنها کمک و مشاوره بگیریم که برای مثال در آرژانتین نحوه تعاملات و فعالیت هایمان چگونه باشد؟ چه مسائلی را در اولویت قرار دهیم؟ و… در برخی کشورها می توانیم با اهرم شخصیت های سیاسی، مانند چاوز، وارد منطقه شویم. بعضی جاها هم می توانیم با روابط اقتصادی شروع کنیم و نحوه تعامل و فعالیت مان به اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن کشورها بستگی دارد،از این رو برای این قاره فرمولی خاص نمی توان داد. این شیوه، شیوه های مرسومی است که غالب کشورها به کار می گیرند خصوصاً آمریکایی ها که با برنامه ریزی دقیق و با ابزارهای مختلف مذهبی، رسانه ای، ورزشی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی وارد مناطق مورد نظر خود می شوند.
× در تعامل با کشورهای اسلامی چطور؟
بازهم به کشور و شرایط وابسته است؛ یک جایی می توانیم با دولت آن کشور، رابطه برقرار می کنیم که غالباً روابط ما با دولت آن کشور، سیاسی و اقتصادی است؛ اما زمانی هست که نمی توانیم مستقیم با دولت ارتباط بگیریم، سراغ فعالان سیاسی و اقتصادی یا تجاری می رویم، یا اینکه می خواهیم بین مردم برویم. از این رو ممکن است در تعامل با یک کشور، از چند استراتژی به طور همزمان استفاده کنیم؛ البته باید بر مباحث فرهنگی بیشتر تمرکز کنیم که داعیه انقلاب ما هم یک انقلاب فرهنگی است و ایجاد یک بینش جدید در مسائل مختلف. این مباحث فرهنگی می تواند، درباره ضرورت معنویت و دین گرایی باشد که یک ویژگی مشترک میان ما و مسیحیت کاتولیک است.
با این که اکثراً اسپانیولی زبان و هم فرهنگ اند و علیرغم سرنوشت و فضای مشترک، آنها هم بین خود، اختلافات و مشکلاتی دارند. از این رو یک فرمول برای تعامل و ارتباط این قاره نمی توان داشت و منطقی هم نیست.
× علت اینکه در گذشته به منطقه آمریکای لاتین و آفریقا توجه جدی نمی شده چیست؟
به دلیل این که سیاست خارجی ما پس از انقلاب اسلامی، تابعی از سیاست خارجی عصر پهلوی بوده است. ما تنها در چند عرصه محدود با عصر پهلوی تفاوت داشتیم. رویکرد اصلی ایران در عصر پهلوی به غرب بود. از این رو می بینید که غالب مسئولان و سیاست مداران ما در دوره های گذشته و همچنین برخی دیپلمات های کنونی، غرب گرا و غرب زده هستند. هنوز هم رویکرد اصلی مان به غرب است و مهم ترین سفارت خانه های ایران در جهان، در انگلیس، کانادا، فرانسه و آلمان است؛ یعنی دقیقاً همان سفارت خانه هایی که در زمان پهلوی هم مهم بودند؛ اما حالا به واسطه انقلاب اسلامی، چند اولویت هم به اولویت های عصر پهلوی اضافه شد: یعنی خاورمیانه عربی، سوریه و لبنان است. در غیر این صورت سیاست خارجی ما، میراث همان زمان است. در عصر پهلوی، دلیلی وجود نداشت که با آمریکای لاتین ارتباط داشته باشند؛ ما هم پس از انقلاب، به نوعی این سیاست را ادامه دادیم و کم و بیش ادامه می دهیم. آفریقا هم همین طور؛ غیر از دو کشور مصر و آفریقای جنوبی که به دلیل علایق پهلوی ها و نوع حکومت هایشان، با آن ها روابطی داشتیم که آن هم در راستای تأمین منافع غرب و همسو با سیاست های غرب بود.
× آیا این بحث درست است که کششی از سوی آن منطقه به سمت انقلاب اسلامی نبوده است؛ وگرنه انقلابیون ایران، سوای حرکت های دولتی، خود روابطی را با آن مناطق برقرار می کردند.
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 