پاورپوینت کامل جنبش های هم سو ۷۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جنبش های هم سو ۷۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنبش های هم سو ۷۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جنبش های هم سو ۷۱ اسلاید در PowerPoint :

بررسی تطبیقی انقلاب اسلامی ایران، ترکیه و تحولات اخیر منطقه ای

مقدمه

وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ بسیاری از معادلات سیاسی بین المللی را برهم زد و بسیاری از اندیشمندان علوم اجتماعی را به شگفتی واداشت؛ زیرا نظام بین المللی که پس از صلح »وستفالیا« توانست دین را از عرصه های حیات اجتماعی و سیاسی بزداید و آن را محصور در حیات فردی نماید، با مشاهده وقوع انقلابی دینی در شرایطی که دنیای مدرن در اوج سلطه و غلبه قرار داشت، با چالش و پرسشی جدی مواجه گردید. اگرچه به لحاظ تئوریک بسیاری از محققینی که به رسم مدرنیته براین باور بودند که سرنوشت اسلام سیاسی چیزی شبیه مسیحیت قرون وسطی خواهد بود و در نهایت تابع نظم مدرنیته خواهد گردید، اما حیاتِ پویا و حرکت انقلاب اسلامی در قلمرو سرزمینی و بازتاب های آن در ورای قلمرو سرزمینی، نشانگر تفاوت های عمده میان اسلام سیاسی با مسیحیت قرون وسطایی گردید. (زارع،۱۳۸۳)

از سویی دیگر، در برهه ای از تاریخ که تحولات آن صرفا در زیر دو بیرق کاپیتالیسم یا کمونیسم روی می داد و هر دو نظام به نوعی نمادهایی از سکولاریسم و نفی حضور دین در عرصه های سیاسی – اجتماعی بودند، انقلاب اسلامی نقطه عطفی بود که با هر دو نظام به منازعه ومقابله برخواست و برخلاف مدینه فاضله مدرنیته غربی و اتوپیای شرقی، مسیری جدید را برای دست یابی و احیاء تمدن اسلامی آغاز نمود. انقلاب اسلامی، ضمن احیا نمودن اسلام سیاسی در ایران، تاثیر عمده ای بر جنبش های سیاسی اسلامی داشته و به نوعی با بازگرداندن اعتماد به نفس مسلمانان و امکان تحقق حکومتی اسلامی، سبب احیاء و بازتولید این جنبش ها گردیده (ملکوتیان،۱۳۸۷) و در نتیجه این انقلاب، نهاده هایی را به سیستم بین الملل عرضه داشته است، که متصف به وصف دینی بوده اند و باعث تولد عنصر دین در روابط بین الملل گردیدند، که اسلام سیاسی نماینده آن می باشد.

در توضیح علل وقوع انقلاب، هر مکتب و محققی از زاویه دید خود بدان پرداخته و سعی در تحلیل آن نموده است. با توجه به حجمِ کمی و کیفی تحلیل ها و آثار موجود در باره انقلاب اسلامی، در اهمیت و عظمت آن جای هیچ گونه تردیدی وجود ندارد؛ زیرا وجود مولفه هایی که برای انقلاب های بزرگ عنوان شده، انقلاب کبیر بودن این انقلاب را اثبات می نماید. مولفه هایی؛ نظیر ۱-وجود عنصر »ایدئولوژی« با تاکید بر فراملی بودن آن؛ ۲-ایجاد تغییراتی بنیادین و فراگیر در سطح جامعه و دولت؛ ۳- وقوع انقلاب در کشوری که دارای موقعیت استراتژیک می باشد. (خرمشاد،۱۳۸۹)

انقلاب اسلامی ایران، به لحاظ ایدئولوژیکی مبتنی بر ایدئولوژی اسلامی بر اساس مذهب تشیع و با توجه به برداشت مبتنی بر نظریه ولایت فقیه حضرت امام(ره) بوده، که در این نوع نگاه، تعریفی جهانی از انقلاب و حوزه فعالیت آن شده است (ملکوتیان، همان). در باب تغییرات بنیادین نیز آنچه که واضح و مبرهن است، تغییرات ساختاری و شکلی در سطح حکومت (سیاسی) و نیز تغییرات عمیق در سطح جامعه(اجتماعی، فرهنگی و. ..) می باشد(محمدی،۱۳۵۸). به عبارت دیگر، تمامی ارکان جامعه به شدت از وقوع این انقلاب متاثر گشته و جامعه، دچار تحولی اساسی در تمامی نهادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… گردید. موقعیت استراتژیک منطقه خاورمیانه در نظام بین الملل به علت وجود منابع عظیم انرژی و حضور ایران در این منطقه و موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه، به ایران اسلامی نقشی اساسی در نظام بین الملل داده و همین امر سبب شده تأثیرات این انقلاب، چه در درون منطقه و چه در بیرونِ آن، از انقلاب اسلامی، انقلابی بزرگ بسازد(خرمشاد،همان).

ابعادِ بازتاب های انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران، از جمله پدیده های اجتماعی است که هم در بعد عملی و هم در بعد نظری بارتاب های گسترده ای در جهان داشته و نگاه متفکران بسیاری را به خود معطوف نموده است. مراد از جنبه های نظری این انقلاب، مطالعات گسترده ای است که از سوی اندیشمندان مربوط به حوزه انقلاب صورت گرفته، که تأثیرات این انقلاب در نظریه پردازی های انقلاب ها را شامل می گردد. نظریه پردازی انقلاب ها، پس از وقوع انقلاب اسلامی دچار تحولات چشم گیری گردیدند، تا جایی که برخی از متفکرین از این تحولات به تولد نسل چهارم انقلاب یاد می نمایند(خرمشاد،همان). در بُعد عملی نیز از آنجایی که این انقلاب در حوزه داخلی و خارجی اثرات بسیاری داشته، توانسته به گونه ای ملموس، تاثیرات خود را به نمایش بگذارد. در یک تقسیم بندی ساده می توان بازتاب های انقلاب اسلامی را به سطح منطقه ای و جهانی(بین المللی) تقسیم بندی نمود. به علت اهمیت کشور ایران در جهان و منطقه خاورمیانه، تحولات درونی ایران نیز می تواند بازتاب های چشم گیری در جهان و خاورمیانه داشته باشد. در منطقه خاورمیانه نیز، با توجه به ارتباط کشورها با ایران، انقلاب اسلامی تاثیرات متفاوتی بر این کشورها داشته است، که طبیعتاً کشورهای همسایه به علت قرابت جغرافیایی از اثرپذیری بیشتری برخوردار خواهند بود.

از سویی دیگر، وجود جنبش های اسلامی همسو با ایران می تواند براین تاثیرات بیفزاید. بنابراین، اگر چه در اثرگذاری این انقلاب و اثرپذیری از آن، ممکن است عوامل متعددی دخیل باشند، اما هم سویی در عنصر ایدئولوژی، نقش مهم تری در این تاثیرگذاری ایفا خواهد نمود. البته بایستی خاطر نشان کرد که بسته به مقدار نفوذ و نوع ایدئولوژی در بستر سیاسی و اجتماعی جامعه اثرپذیر، الگوبرداری ها نیز متفاوت خواهد بود.

بنابراین، با وقوع انقلاب اسلامی درایران شاهد بازتاب های آن در سطح منطقه خاورمیانه و جهان بوده ایم. این انقلاب نه تنها در بعد داخلی آثار و تحولات عمیقی بر جای نهاد، در بعد فراملی نیز از نخستین روزهای وقوع تا امروز تاثیرات خاص منطقه ای و بین المللی خود را داشته است. این تاثیرات با توجه به مولفه های مختلف، مانند موقعیت جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی – مذهبی و ایدئولوژیکی دارای فراز و نشیب های خاص خود بوده است(اسپوزیتو،۱۳۸۸). پیامدهای انقلاب اسلامی در شکل های غیر ارادی و ارادی(سیاست های مربوط به صدور انقلاب) قابل پی گیری است. به طور خلاصه می توان دو دسته از تاثیرات و بازتاب انقلاب اسلامی را در کشورهای هم جوار مشاهده نمود: تاثیر بر نگرش و رفتار جوامع(سطح داخلی ) و دیگری بازتاب این تاثیر در نگرش و رفتار دولت ها نسبت به انقلاب اسلامی(برزگر،۱۳۸۷: ۲۲۶)؛ یعنی تاثیر انقلاب بر سطح سیاسی حکومت های جوامع دست خوشِ تغییر در ابعادِ داخلی و خارجی. به عبارت دیگر، نخستین بازتاب های انقلاب اسلامی را در سطح اجتماعی در دو بعد تغییر نگرش ها و سپس تغییر رفتارها مشاهده می نماییم که دارای نمادها و نمودهای خاص خود است، که این تغییرات منجر به نیازها و مطالبات جدید فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در سطح اجتماع می گردد. این فرایند پیوستاری است، که دارای دو طیف حداقلی و حداکثری است. در طیف حداقلی صرفا شاهد ظهور نمادهایی مشابه با نمادهای کشور انقلابی تاثیرگذار هستیم(برزگر،همان). به عنوان مثال، اگر انقلاب اسلامی ایران اثرگذار باشد و کشور ترکیه اثرپذیر، با وقوع انقلاب اسلامی شاهد افزایش انجام آداب و مناسک اسلامی؛ هم چون حجاب و نماز در ترکیه می باشیم. در طیف حداکثری آن افزایش این تحرکات تا حضور در هرم قدرت سیاسی است، که ممکن است به شیوه های مسالمت آمیز باشد که در اثر قوت گرفتن گروه ها و جنبش های سیاسی شاهد به قدرت رساندن طیف جدیدی از گروه های سیاسی باشیم و یا ممکن است این تحولات به صورت وقوع انقلابی؛ همانند انقلابِ کشورِ مبدا باشد. در هر دو صورت، استمرار این فرایند را می توانیم در تصمیم سازی های سیاست های داخلی و خارجی از سوی رهبران جدید و نیز نمایندگان مردمی که در اثر تاثیرپذیری از انقلاب اسلامی مطالبات جدیدی را خواستار شدند، مشاهده نماییم.

بنابراین، خودِ بروندادهای تاثیرات انقلاب بر منطقه یا کشوری خاص به صورت نهاده وارد سیستم سیاسی داخلی کشورها می گردد، که این نهاده ها همان تصمیم هایی هستند که در ابعاد سیاست داخلی و خارجی اتخاذ می گردند. از این رو، برای بدست آوردن برداشتی صحیح از تاثیرات انقلاب اسلامی بایستی به گونه ای روشمند، هم تحولات ایجاد شده در سطح اجتماع را بررسی نمود و هم سطح دولت را، و نیز بایستی توجه نمود که الگوبرداری از انقلاب ایران به چه صورت بوده است. آیا کشورهای اثرپذیر از طریق شیوه های نرم و مسالمت آمیز و تدریجی خواهان اجرایی نمودن اسلام سیاسی اند و یا از طریق رفتارهای انقلابی نظیر انقلاب ایران؟ برای تبیین هر دو مورد در ادامه بحث، به طور اجمالی، تحولات کشور ترکیه و نیز تحولات اخیر منطقه را بررسی می کنیم.

انقلاب اسلامی و ترکیه

همانگونه که ذکر شد، مناطق و کشورهایی که به لحاظ ایدئولوژیکی و جغرافیایی از نزدیکی بیشتری با ایران برخوردار بوده اند، بیش از سایر کشورها تحت تاثیر این انقلاب قرار گرفته اند. کشور ترکیه از جمله کشورهایی است که وجود دو شاخصه فوق سبب اثرپذیری ملموس از انقلاب اسلامی شده است. قرابت جغرافیایی و هم مرز بودن، همراه با قرابت فرهنگی و زبانی میان ساکنان شمال غرب، نقش مهمی را در فرایند این تاثیرپذیری ایفا نموده است. از سوی دیگر، وجود فرقه ها و طریقت هایی؛ هم چون علویون، بکتاشیه، به مخصوص احزاب و جنبش های اسلام گرا سبب شده تا الگوبرداری از انقلاب ایران به سرعت وارد سیستم سیاسی-اجتماعی این کشور شود و در نتیجه از بدو وقوع انقلاب اسلامی تاکنون، شاهد وقوع تحولات سیاسی اجتماعی با فراز و فرودهای مختلف در این کشور باشیم. به عبارت دیگر، ترکیه از جمله کشورهایی است که تحت تاثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران قرار گرفته، که از ابتدای وقوع انقلاب اسلامی در ایران، حرکت اسلامگرایی در ترکیه از رونقی خاص برخوردار شد و اسلام، تنها راه حل معضلات اجتماعی و سیاسی ترکیه قلمداد گردید. (زارع،۱۳۸۳: ۲۵)

جمهوری ترکیه، خاستگاه امپراتوری عثمانی است که در سال ۱۹۲۳م توسط »کمال آتاترک« تاسیس شد. وی قطعا یک فرد ضد اسلامی و یا به طور کلی ضد دینی بود، که خواستار متمدن ساختن ترکیه بود، که در نگاه او تمدن برابر بود با فرهنگ سکولار اروپا. الگوی سیاسی او الگوی یک زندگی فرانسوی بود که به نوعی از تمامی نمادها و رفتارهای دینی پیراسته بود.(احمدی، ۱۳۸۷) بنابراین، پس از زوال امپراتوری عثمانی، ترکیه تلاش نمود با دست شست از تمامی مولفه های زندگی سنتی با تمام وجود مدرنیزاسیون غربی را، که مهم ترین مولفه آن سکولاریزاسیون بود، تجربه نماید. بنابراین، برای دست یابی به مدرنیسم، سکولاریسم و لایسیسم را سرلوحه فعالیت های خود قرار داد، که ترجیع بند آن حذف تمامی نیروهای دینی و مذهبی از عرصه حیات اجتماعی و محدود نمودن آن به حوزه شخصی و فردی بوده است. به عبارت دیگر، ترکیه کشوری اسلامی بود که توسط حکومتی لائیک اداره می گردید؛ یعنی مذهب در این کشور همواره در کنترل نظامیان لائی