پاورپوینت کامل حکمت و غریزه ۲۴ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکمت و غریزه ۲۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت و غریزه ۲۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت و غریزه ۲۴ اسلاید در PowerPoint :

۱ – حکمت غریزی را می توان با خود حکمت، شناخت و تعریف کرد؛ زیرا حکمت دارای یک بعد شهودی و احساسی است، که براساس عقل و فلسفه تعریف می شود؛ پس غریزه نیز نقش سیار اساسی ای در آن باز می کند؛ یعنی حکمت ضدّ غریزه نیست، بلکه غریزه را معقول می کند و به عبارتی، احساس را معقول می کند؛ پس حکمت نه احساس را نفی می کند و نه عقل را، بلکه آنها را در یک ترکیب مورد توجه قرار می دهد.

۲ – حکمت، احساس و عقل را در یک ترکیب به نام فطرت جمع می کند و فطرت، احساس را عقلی و عقل را احساسی می کند، که نتیجه این تبدیل و تبدل، عقل احساسی و احساس عقلی است و اینجاست که عقل و احساس، جهت دار می شوند و افسردگی عقل و احساس به وجود می آید(عقل افسرده) مثل عقل مدرن و احساس بی جهت، که نتوان برای آن حدی پیدا کرد، بلکه فقط خودش مقصد و هدف است، احساس در پست مدرن که ضدّ عقل مدرن است و از همین جاست که »هیچ انگاری« و »نیهیلیسم« از فطرت جدا می شود. لذا فرد ابله و قمار باز نمی توانند در این موضوع جایی داشته باشند (داستایوسفکی)

۳ – فطرت،با حق همراه است؛ یعنی در آن باطل راهی ندارد، مگر آنکه فطرت متغیر شود و دیگر فطرت نباشد؛ چرا که فطرت، خلقت هدایت یافته را ترسیم می کند: »قال ربّنا الذی اعطی کلّ شی ء خلقه ثمّ هدی«. پس غریزه در قالب فطرت به باطل و گناه کشانده نمی شود؛ چرا که واسطه فطرت و غریزه، عقلانیت است که قالب تقدیر تعریف می شود: »الذی خلق فسوی و الذی قدّر فهدی« پس با قدر که در خلقت هدایت یافته؛ یعنی فطرت احساس، عقلی می شود و بی هدف و باطل نمی شود.

۴ – فطرت، غریزه را انسانی نموده و به گونه انسانی آن را ارضاء می کند. غریزه گرسنگی یک غریزه نباتی است که صفت اصلی گیاهان است، یعنی هویت گیاهان و نباتات بر این غریزه بنا می شود. غریزه جنسی، غریزه حیوانی است که بعد از غریزه نباتی گرسنگی شکل گرفته و هویت حیوان با غریزه جنسی و ارضای آن شکل می گیرد. هویت انسانی بر غریزه ارتباطی بنا می شود؛ پس زمانی که غریزه ارتباطی با غرایز دوگانه قبلی ترکیب می شود؛ غریزه انسانی به گونه انسانی ارضاء خواهد شد.

۵ – همه انسان ها با فطرت خلق شده اند، لذا هدفمند زندگی می کنند(هدایت تشریعی و تکوینی)؛ پس غرایز نباتی و حیوانی خود را با غریزه ارتباطی که فطرت خاصّ انسانی است ارضاء می کنند. البته، این بدان معنا نیست که حیوان و گیاه، فطرت ندارد، بلکه تمامی جهان را براساس فطرت آفریده شده است: »فاطرالسماوات و الارض«؛ پس تمامی جهان نیز دارای غریزه ارتباطی است، ولی حیثیت خاص انسانی، غریزه ارتباطی و تمامی غرایز دیگر؛ اعم از نباتی و حیوانی براساس غریزه ارتباطی او شکل می گیرد: »علّم آدم الاسمآء کلّها«…. »قال یا آدم انبئهم بأسمائهم فلمّا أنبأهم بأسمائهم« انسان اسماء یاد گرفت و سپس از آن نیز خبر داد و بیان کرد، که حیثیت ذاتی انسان است.

۶ – اسماء، تمامی ارکان و بنیادهای اشیاء را تشکیل می دهد: »باسمائک التی ملأت ارکان کلّ شی ء« پس انسان، اسماء و جهان دارای یک نظام ارتباطی گسترده می باشند و گویا انسان به گونه ای با این اسماء در جهان دخالت می کند و آن را شکل می دهد و این گونه انسان، خلیفه الهی می شود؛ یعنی جانشین در جهان برای خلقت و دخالت در جهان: »اذقال ربّک للملائکه انّی جاعل فی الارض خلیفه«، که جمله اسمیه »انّی جاعل فی الارض خلیفه« براستمرار و بی زمانی دلالت می کند و این گونه فناوری، تنها گوشه هایی از اسماء الهی است که برای دخالت در جهان و توسط بشر به کار گرفته می شود و فناوری یک نظام ارتباطی را تشکیل می دهد(حکمت فناوری). و حیثیت نباتی و حیوانی، اجازه ایجاد فناوری به حیوان و گیاه را نمی دهد.

۷ – پس با این ساختار، بایستی به مطالعه غریزه