پاورپوینت کامل دجال بس نزدیکتر است (۲) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دجال بس نزدیکتر است (۲) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دجال بس نزدیکتر است (۲) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دجال بس نزدیکتر است (۲) ۱۰۰ اسلاید در PowerPoint :
ابزارهای نمایش امریکایی
آمریکا برای نفوذ، شکل دادن، بازی گردانی و نمایش و کارگردانی پروژه های خود به فیلمنامه محتاج است. فیلمنام آمریکا برای سلطه بر جهان از قواعد و تجربه های سینمای داستان پرداز هالیوود بهره فراوان می برد، و در واقع بر اصولی استوار است که تجرب طویل المدت استعمار استثمار، امپریالیسم، جهانخواری و سرمایه داری متأخر از یک سو، و قدرت عظیم جامعه نمایش، و خودنمایش اصول تئاتر و سینمای عامه پسند از سوی دیگر فراهم آورده و قواعد آن را پرداخته است. واقع نمایی، جذابیت، سحرزدگی، قدرت باورپذیری و اقناع و القاء، کشمکش، شخصیت پردازی، اجرای قوی و قدرت دروغ پردازی و فریب کاری داستان هایی که محل اتکاء آنها، نیازها، غرایز، تخیل، و ابعاد فهم و آزمون و خطای بشری و عطش ماجرا و هیجان داستان پرکشش است، همه از عوامل طرح ریزی سیاست آمریکایی (نوشتن فیلمنامه های کوچک و بزرگ، داستانی و مستند، تولیدات سینمایی/ پرداکشن های عالم سیاست و جنگ های نرم، خشن، جنگ علنی و پنهان، اقتصادی، سیاسی، نظامی و نیز فرهنگی است.
در آن که مجموعه ای از اتاق فکر، نهادهای تصمیم گیرنده اصلی سرمایه داری متأخر، سرمایه داران و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی و نظامی، هم نخبگان اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و هم بازیگران جلوی صحنه نمایش که پرده ای بر آن نهادها و افراد اصلی گردانند جهان، سلطه جهانی و برنامه های آن هستند، کاملاً بر سناریوهای متعدد برای بقای سیطره خود تکیه می کنند، تردیدی نیست. اصطلاح سناریوهای سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، با اوج سینمای هالیوود در ترفیولوژی قدرت در آمریکا و اروپا مطرح شد و دیپلماسی و برنامه های گوناگون نظام سلطه با آن تعریف شد. و همان اصطلاح به صورت تقلیدی و کاریکاتور وارد کشورهای پیرامونی و حاشیه ای رواج یافت. هر قدر که اسرائیل و آمریکا و سرمایه داری متأخر و رهبری صهیونیست ها و مسیحیت صهیونیستی، در اجرای سناریوهای خود از متن جدی متکی بر واقعیات جهان و ضرورت های منافع سلطه جویی، و ابزارها، تکنولوژی، منابع مالی، برنامه ریزی سازماندهی و رهبری مناسب و دقیق برخوردار بوده و نقشه راه داشته اند، نمون حاشیه ای آنها در دیکتاتوری های وابسته آسیایی و آفریقایی، به طور خامدستانه ای این سناریوها را به اجرا درآورده اند. در بازی و رقابت بین آمریکا و شوروی، آمریکا دقیقاً برای آن که از قدرت مالی و فنی، برنامه ریزی و بازی گردانی، یک متن خوب و دقیق و اجرای عالی و همه شروط لازم و کافی روی یک فیلم دراماتیک برخوردار بود، توانست سناریوی خود را تحقق بخشد و دشمن و “بتمن” داستان را نابود کند که از ناکارآمدی نظام تولید مفاهیم و سازماندی زندگی و کارگردانی نظم مقبول و جذاب رنج می برد و از مدیریت واقع بین محروم بود و یک نظم خودکام سرد و منفی و نامحبوب، یک اقتصاد دولتی متورم و پرهزینه و یک نمایش بی رونق را تدارک دیده بود که پس از نقط اوج و جذاب پیروزی ۱۹۱۷ تا جنگ جهانی دوم، هم دیکتاتوری و دروغ های ضدانسانی و ناکارآمدی اش فاش شده و فشار آورده بود و امر متلاشی کردنش را از درون و با برنامه سنجیده دشمن از بیرون حتمی می کرد و با اندکی صبر به سبب همین ضعف نمایش و خودکامگی و فضای خاکستری و نادلچسب زندگی در شوروی این سناریوی آمریکایی بود که به نتیجه رسید نه فیلمنام شوروی توتالیتر و تمرکزگرا و تک حزبی.
اما در خاورمیان اسلامی، سناریوی آمریکا، اسلام زدایی است. و همان قواعد داستان کلاسیک هالیوودی پیش می رود به انضمام نیروی دیجیتال و جهان مجازی که امر اطلاع زدایی را آسان تر می کند و به ابعاد نمایش می افزاید.
ببینیم بازیگران صحنه در سناریوی آمریکایی پروژه خاورمیانه بزرگ چه کسانی هستند که گره گاه تعیین تکلیف جهانی دولت لویاتانی سرمایه داری متأخر است و در برابر ایده آل جهانی شدن ضددولت های لویاتانی و بسط عدالت و آزادی فرد فرد مردم کره زمین در برابر قدرت قهار دولت کهنه شده سلطه گر قرار دارد.
در اینجا دو فیلمنامه وجود دارد:
۱. فیلمنام نیروهای آزادی خواه که علیه نمایش لیبرال دموکراسی آمریکایی اند. و ما دربار وضعیت آن جداگانه صحبت می کنیم و امر جهانی شدن به سود آزادی فرد علیه سرمایه داری متأخر انحصار وجود دولت لویاتانی و نهادهای آن را بعدا مشروحاً مورد گفت وگو قرار خواهیم داد.
۲. فیلمنام آمریکایی که قدرت سرمایه داری متأخر غرب در پشت سرش قرار دارد و از ساختار آن سلطه جهانی سود می جوید.
الف. در این سناریو، آمریکا آن پیام آور قهرمان و منجی موعود و نظم آخرالزمانی است که برای بشریت رویای آزادی و صلح و پیشرفت و… به ارمغان می آورد. رؤیاهای آمریکایی با هم تحول در وجه علمی / تخیلی و افق های فانتزیک / تکنولوژیک آن، همان چیزی است که همیشه انسان تا امروز برای آن کوشیده است. مهم نیست که این رؤیاهای دنیوی، با لعاب مسیحیت و خدای آمریکا زینت داده می شود. مضمون شیطانی آن، عمیقاً دنیوی گرایانه و متکی بر غرایز لذت جویانه جنسی و وعد رفاه و امنیت و آزادی است.
این قهرمان شبیه کارتون ها و بازی های کامپیوتری از نیروی خارق العاد تکنولوژیک و دانش برخوردار است و حافظ خیر و مأمور نابودی شر تهدیدگر نظم دلخواه سرمایه داری متأخر بین المللی با رهبری آمریکاست.
ب. در حال حاضر نیروی مقابله کننده برابر خیر اعظم آمریکایی، در همه سناریوهای پس از سقوط شوروی، اسلام انتخاب شده است. با دو دلیل اصلی:
۱. اسلام این دین الهی آگاهی بخش نسبت به شیطان بزرگ و نظم شیطانی موجود جهان و دعوت کننده از آزادی و عدالت دروغین موجود جهان و دعوت کننده از آزادی و عدالت دروغین به عدالت و آزادی الهی و رهایی از بندگی غیرخدا و فریب شیطان درون و بیرون قرن ها منبع سالم ذخایر معنوی حقیقت و معارف مربوط به رهایی فردی و اجتماعی جهان شیری و اخبار درست در جهان است و رابط ظاهر و باطن، عالم شهادت و غیب الفیدب را به درستی تبیین می کند و بر پرسش اصلی وجود پرده نمی کشد و کلام و پیام الهی در آن دست نخورده باقی مانده است. بیهوده نیست این همه انزجار از قرآن به وسیله شیطان بزرگ و تلاش برای قدرت زدایی آن و نابودی میراث اهل بیت(ع) و مبارزه با موعود آل الله.
۲. اسلام در سرزمین ادیان ابراهیمی، – خاورمیانه – که خداوند رگ حیات جهان را در زیرزمین و نشانه حق را در روی زمین قرارداده مسلط است.
منظور وجود کعبه از یک سو و منابع انرژی اصلی حیات جهان نفت و گاز و برلیوم و اورانیوم و… در زیر کعبه و زیرزمین کشورهای مسلمانان است که تا امروز غرب با این ثروت اسلامی، خود را مرفه کرده و با سرقت و غارت و تسلط بر این منابع سرزمین اش را آباد کرده و در نتیجه تأسیسات تمدنی آن غاصبانه بشمار می آید و متعلق به کل بشر است و نه صرفاً آمریکاییان و غربیان که از این رفاه آلوده به عقب و چپاول و خون و کشتار مردم مسلمان، بهره مند شده اند تا ساکت بنشینند و نظام جائرشان و سرمایه داری جهانخواره شان سرگرم استکبار و سوداندوزی خشونت بار دلیری ناپذیر شوند.
زدایش این اسلام، برای امریکا و غرب امری حیاتی است.
آمریکا نمایش و برپا کردن صحنه سازی و صحنه پردازی درخشان را برای اجرای فیلمنامه خاورمیانه بزرگ، از ۱۱ سپتامبر شروع کرد. در واقع از همه بهره ای که متحجران خشونت طلب می برد، به یک نقطه اوج تازه رسید.
صدام نقشش را ایفا کرده بود. مجاهدین خلق نقش شان را ایفا کرده بودند. طالبان نقش شان را ایفا کرده بود و حالا نوبت یک گام بزرگ به پیش و حضور مستقیم بود، ۱۱ سپتامبر و آنتراکس وار و صدام، این فضا را آماده کردند. حالا دشمنی جلاد و تهدیدگر منافع آمریکا وجود داشت که با شعار الله اکبر به خانه تک تک آمریکایی ها و غربی ها هجوم آورده بود و او کسی نبود جز عروسک خیمه شب بازی به نام صدام و آغازگر بازی دومینوی سقوط حکومت های دردسرساز و گام اول حضور دموکراسی آمریکایی برای اسلام زدایی و اقناع مردم منطقه و جهان بود که اسلام دردسری خشونت بار است و از شرّش بهتر است رها شویم!! در حالی که همه پروژ خشونت و بازیگردانی آن و به کمک سپاه متحجر وهابی و دیگران خود آمریکا بوده است.
×
ایران کانون پروژه اسلام زدایی بود. انقلاب به هر قیمت باید شکست می خورد. معرفی چهر ایران مطابق خواست آمریکا، هزین فراوانی را بر دوش آمریکا نهاد. اما آمریکا با اشتیاق آن را پذیرفت. باید اولاً به جای امام خمینی(ره) تجلی و نماد مبارزه علیه شیطان بزرگ و مقتضیاتش، که مقابله ناپذیر بود، به دروغ نیروی ضدآمریکایی عَلَم می شد که پر از نقص و ضعف و نفرت زا بوده و کار آمریکا را آسان کند. صدام و القاعده آلترناتیو بهتری برای به فراموشی سپردن مبارزه ضداستکباری اصیل امام خمینی(ره) محسوب می شد و آنها ساخته شدند تا حواس ها را به این اسلام دروغین جلب کنند. از سوی دیگر، در ایران، در غیاب امام(ره) آمریکا به دو تلاش همزمان دست زد.
۱. فراموشی راه امام(ره) با نیروهای درون انقلاب اسلامی که در کنار امام(ره) بودند و اکنون مدافع غرب درآمده بودند و فرق داشتند با طرفداران اصیل آزادی و مردم سالاری اسلامی و مستقل از آمریکا که گام به گام در مسیر استیفای حقوق ملت پیش می رفتند بدون آن که برد پروژه های آمریکایی شدند.
۲. فراموش کردن راه امام(ره) به کمک نیروهای افراطی و کاسه های داغ تر از آش که افکار کج و معوج و پریشان و خشونت زا و بی اعتقاد به مردم و حقوق شان داشتند و از الگوی استالینی حکومت و انقلابی گری تبعیت می کردند و به آن نقاب اسلام رادیکال می زدند.
همان طور که شبکه های ماهواره ای برای تقویت نیروی غرب گرا دست در کار بود تا در اعماق قشرهای مدرن جامعه نفوذ کند و از آنها سربازان سلط آمریکایی بسازد، به نحو بسیار پیچیده تر می کوشید در ظاهر مخالفت با تحجر و گروه های افراطی، آنها را تقویت کند، زیرا آنها بیش از هر کس در فراموشی عقلانیت اسلامی و معنویت شیعی و حقیقی محمدی(ص) و راه امام(ره) می توانستند مفید واقع شوند و چهره ای نامعقول، خودخواهانه، دیکتاتور و ظالم از اسلام خشن ارائه دهند.
از آنجا که این سازوکار ناشناخته و خطرناک تر است و امروز در ارتباط با گمراهی هایی چون پراکندن خرافه پیرامون موعود آل عبا(عج) و کدر کردن حقیقت درخشان و واقعیت آن، ربط دارد، به همین وجه از عملیات آمریکایی برای پیشبرد پروژه اسلام زدایی خاورمیانه بزرگ، جنگ های صلیبی و سلطه بر جهان و جهانی سازی آمریکایی و فاز جدید سلط سرمایه داری بین المللی بر جهان می پردازم:
آمریکا کمتر راه جاسوسی مستقیم در این مورد و تشکیل گروه های افراطی مبشر جعلی ظهور حضرت مهدی و سرکوبگر آزادی و حقوق مردم را علناً پیش می برد. چون به محض لو رفتن ارتباط مستقیم، هم پروژ جعل و هژمونی پیچیده اش لو می رود. پس همان طور که جاسوسان انگلیس به شیخ جاهل با چند دست فاصله و به وسیله افراد وجیه الامه و مذهبی پول می رساندند تا با دشنام به مقدسات شیعی از یک سو و باورهای اهل سنت بر عکس، جنگ شیعه و سنی به سود استعمار راه بیاندازند، در اینجا هم با تأثیر غیرمستقیم – تهیه خوراک برای افراد مستعد می پردازند که به جای اجرای شرایط ظهور و پای بندی عمل به واجبات، تشنه شهرت و جنجال اند و به جای موعود(عج) به نفس خود دعوت می کنند و در واقع خود را موعود می دانند و با نقاب فروتنی و یا باور متحجر به مبلغ شان برای نشانه های ظهور تبلیغ برای صحت راه و روش و برنامه “خود”شان است.
این کار از بالاترین رده ها و نفوذ غیرمستقیم و بالا کشیدن افراد در چنگ نمایش خود، کارکردن روی آنها و تفکر خرافی شان شروع می شود تا گروه های گمنام شروع می شود و با کاربرد ابزارهای پیچید شکل دهی نظیر کاربرد ابزار اطلاع رسانی از طریق شبکه مجالس، نفوذ اطلاعات با چند دست فاصله، رساندن اطلاعات ظاهراً محرمانه، و نفوذ غیرمستقیم ذهنی ادامه می یاب۰د و به نظرم با در چنگ گرفتن شان به وسیل ابزارهای پیشرفته جاسوسی و شنود و برنامه ریزی طبق این اطلاعات خصوصی از پنهان ترین جلسات شان و شکل دادن به افکار آنها و بالاخره حتی استفاده از جادوی جادوگران و تصرف کنندگان روحی که میان صهیونیست ها و قدرت ها رواج نهانی دارد و در چنگ گرفتن اراده و تفکر و روح افراد مؤثر و مستعد، پیش می رود. در نتیجه همان طور که القاعده علناً تحت نفوذ CIA و اینتلجنت سرویس و سرویس های جاسوسی نوتر غرب قرار دارد، این گروه های افراطی داخلی که خشونت طلب و خرافه پرست اند و ظاهراً مسلمانان متعصب و شیعیان سازش ناپذیرند، غیرمستقیم تحت کنترل مراکز رهبری شیطان بزرگ قرار می گیرند تا آن کاری را با لوای مبارزه با شیطان بزرگ پیش ببرند که طراحی خود شیطان بزرگ برای به راه انداختن جنگ ها، کشتارها، تسلط و اجرای نقشه خاورمیانه ای و جهانی اوست. چنان که صدام چنین ابزاری اجرای سیاست های آمریکایی بود و هرچه بیشتر چهر رادیکال و جنگجو و ضدآمریکایی می گرفت، بیشتر دلخواه پروژه آمریکا رفتار می کرد و بالاخره این نقش را آمریکا تا سر حد یک رهبر ضدآمریکایی در عمل رهبری کرد که البته جزایش اعدام بود و این اعدام آن نقش آمریکایی اش را پنهان می کرد تا نیروهای دیگر با همین نقش لو نروند و بازی و نمایش ادامه یابد!
×
حالا روشن است؛ چرا همان قدر که انتظار حقیقی و برمبنای راهنمود معصومان(ع)، واجب و امری چشم پوشی ناپذیر در بندگی خداوند متعال و انجام وظایف دنیوی مسلمانان است، همان قدر مرزبندی با ماجراجویی و خرافه وظیف ماست.
یقین به ظهور با تقوا، عمل به عدل و انجام واجبات بدون جاه طلبی و خودمداری معنا می یابد، نه با جنگ طلبی های بیمارگونه در حالی که خود جزء گمراهان و مدعیان به شمار می آییم و بر بی عدالتی مان پرده می کشیم و اصلاً واقعیت را نمی بینیم و صرف نظامی گری را انتظار برای مهدی موعود(عج) می خوانیم. اگر همین اصل استوار را، محکم در چنگ بگیریم و قرآن و عترت(ع) را چراغ راه در شب غیاب قرار دهیم، گمراه نمی شویم. چقدر قلب و روح و معرفت و اعمال روزمر ما معنای انسان منتظر موعود(عج) را بازتاب می دهد و چقدر به لفاظی و کارهای آسان چون برسرکوفتن در دعای ندبه و حرف تهی و بی عمل و ماجراجویی و جنگ طلبی و توجیه نواقص خود سرگرم محفلیم و ردیابی نشانه های ظهور و اجرای اغراض دشمن و زمینه سازی جنگ هایی که او می خواهد، مشغولیم؟ چقدر به جای ساختن خود و کمک به جامعه آماد ظهور، فرد و اجتماع عاقل و عادل و راستگو و درست کردار و محترم و با پای بندی به حقوق ضعیف ترین افراد و دوری از فساد نسل و افراد جوان و مردان و زنان، در حال تدارک بازی کامپیوتری دشمنان حق، در عرصه واقعیت و کمک به اجرای پروژه های شیطان هستیم؟ چقدر با دقت برجای پای معصومان(ع) گام می نهیم، یا شیفته نمایش پوچ شده ایم؟ و در عمل تاریک و جاهلیم و دور از ادب و آداب مسلمانی؟ و ظالم؟ این مهم ترین شاخص و میزان است. ایمان و عقل و عمل عادلان روزمره و تقوا، تفکر و حکمت پای بند به شعور الهی، آن حیطه و وادی امنی است که از قلمرو دستبرد شیاطینی که در راه زمین و آسمان اخبار را می دزدند و با گوسال سامری ما را به گمراهی می کشانند، دور است و ما را وابسته به حقیقت قرآن و رسالت و امامت و مهدی غایب(عج) و انتظار ظهور او نگاه می دارد.
اکنون بسنجید که آیا CD ظهور ما را به چه چیز دعوت می کند؟
× × ×
بارزترین نکته ای که در برخورد با CD ظهور جلوه گر می شود این پرسش است که دغدغ آن کمک به کار و فعالیت عمل و نظری برای رواج تقوای فردی و اجتماعی، مبا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 