پاورپوینت کامل ناتو، متحدان جدید و اعتمادسازی مجدد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ناتو، متحدان جدید و اعتمادسازی مجدد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناتو، متحدان جدید و اعتمادسازی مجدد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ناتو، متحدان جدید و اعتمادسازی مجدد ۱۰۸ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه:

امروزه ناتو زمان بسیاراندکی را برای مطالعه و ارزیابی مخاطرات امنیتی،تفکر درباره روش های مهار و فرونشاندن بحران های بالقوه و ناشناخته و تحول و گسترش ابزارهای واکنش به وقایع در یک نبرد نزدیک صرف می کند. متحدان ناتو در اروپای مرکزی و شرقی احساس نگرانی بیشتری درخصوص چنین وضعیت آشفته دارند، اما در عین حال سایر کشورها؛ از قبیل نروژ و ایسلند نیز نگرانی های مشابه ای را از خود نشان می دهند، لذا پیمان ناتو باید اقداماتی را در خصوص اعتمادسازی مجدد نسبت به گسترش احساس ناامنی و بهبود توانایی خود در پاسخ به بحران های پیرامون مرزهای خود اتخاذ نماید.

اعتمادسازی مجدد، مستلزم انطباق با تعهدات ناتو به روسیه و نیز تلاش های متحدان برای نزدیکی به روسیه می باشد. اگرچه این مساله می تواند بهانه خوبی باشد، اعتمادسازی مجدد، به متحدان جدید اطمینان خواهد داد که آن ها نیز نیاز به حمایت از تنظیم روابط روسیه و ناتو دارند و برای استقرارنیروهای خود در خارج از اروپا – همانند استقرارنیروها در افغانستان – باید ضمن ظرفیت سازی در فضای بین المللی، اقناع سازی هم بکنند. البته اعتمادسازی مجدد باید منوط به اتخاذ برخی گام های نظامی و سیاسی در جلوگیری از متجاوزان بالقوه در اروپا باشد، لذا این ها مساله جنگ علیه شبکه های تروریستی در افغانستان و سایر جاها را کامل خواهند نمود و این مسائل به درستی، به عنوان اولویت های ناتو باقی خواهد ماند.

مسائل قبل از اجلاس لیسبون

پیمان ناتو از سال ۱۹۹۲ تا پیش از برگزاری اجلاس لیسبون در نوامبر۲۰۱۰، بر مفهوم استراتژی ای استوار بود، که براساس اعتبارات فرضیه دفاع از سرزمین دولت های عضو بنا نهاده شده بود. لیکن براساس اعتبارات مفهوم جدید، آن چه که باید تغییر کند، مفهوم دفاع از سرزمین نیست، بلکه تازه های جدیدی نیز به آن اضافه شده، که در پاسخ به این پرسش ها نهفته است: این که دفاع از سرزمین چگونه باید صورت گیرد؟ براساس گزارش آلبرایت و طرح راسموسن این دفاع باید از تهدیدات جدید؛ مانند تروریسم، دولت های سرکش و خارج از قانون و سلاح های کشتار جمعی، جلوگیری کند. معنای این طرح آن است که کشورهای عضو پیمان ناتو باید برای توسعه چارچوب های عملیاتی خود تلاش نمایند، تاجایی که هرگونه اقدامات تروریستی – هرکشور به اصطلاح سرکش و هر دولتی که در تلاش برای دست یابی به سلاح های کشتار جمعی است – را در هر زمان و هر نقطه ای از جهان مورد هدف قرار دهند. اسناد اولیه ناتو دراجلاس لیسبون که همزمان با شصت و یکمین سالگرد تأسیس ناتو بود، به عنوان نقطه عطف جدیدی در تاریخ این سازمان تلقی شده و به روز رسانی شده است. یکی ازمسائل اساسی مطرح شده در این اجلاس، در خصوص نیازهایی بود که تاحدودی به آن اشاره شد، اما برخی مسائل دیگر نیز وجود دارد، که به نظر اساسی هستند، که به عنوان نمونه می توان به فقدان اعتماد و اطمینان در میان کشورهایی که به عنوان متحد از اواخر دهه ۱۹۹۰ به ناتو ملحق شده اند، اشاره کرد؛ زیرا بسیاری از این ها احساس می کنند که از مسئولیت درقالب درگیری های قدیمی همانند نزاع قومی یا برخورد بین دولت ها غافل مانده اند و ممکن است این مسأله روسیه را هم در برگیرد. به نظر می رسد که حمایت علنی از سوی ناتو در اروپای مرکزی و شرقی دچارشکست شده، اما چند دولت در منطقه درصدد جبران فقدان اعتماد در ناتو از طریق تعقیب و پی گیری همکاری های امنیتی دوجانبه با ایالات متحده آمریکا هستند. برخی از رهبران کشورهای اروپای مرکزی و شرقی به طور خصوصی اذعان نمودند، که ناتو به دلیل آن که قادربه دفاع ازاعضاء دریک وضعیت بحرانی نیست، در هراس هستند؛ زیرا زمانی که ناتو در اواخر دهه ۱۹۹۰ تصمیم به پذیرش عضویت کشورهایی، هم چون لهستان، جمهوری چک و مجارستان گرفت، این تصمیم برای دفاع ازمتحدان جدید از طریق ایجاد پایگاه های دایمی در سرزمین آن ها و در زمان هایی که مشکلات پدیدار می گردد، صورت گرفت، که البته این استراتژی ها تاحدی به مسکو در مهار و خنثی نمودن نگرانی های خود درباره ابعاد گسترش ناتو کمک نمود – متفاوت از این که ناتو چگونه از اکثر متحدان اش دراروپای مرکزی و غربی در طول دوران جنگ سرد دفاع و محافظت کرده است – و پس از آن کشورهای کاندیدای عضویت در ناتو در ابتدا با آن مخالفت کردند، که برای غلبه آن ها بر متحدان، تضمین های عمومی در ابعاد کلّی به صورت تقویت مجدد آن ها مبنی بر محافظت از کشورهای جدیدی که به تازگی به عضویت در آمدند، امکان پذیر خواهد ساخت و ایالات متحده آمریکا متعهد شد، که به بالاترین رده فرماندهی نظامی ناتو، ساکیور، که دو سه لشگر با بیست تا چهل هزار سرباز برای انجام وظیفه و برای بهبود امکانات و ساخت فرودگاه ها، پل ها، مخازن گاز و سایر زیرساخت های نظامی مورد نیاز و نیروهای میزبان در کشورهای پذیرفته شده،اختصاص دهد. علاوه براین، سازمان وعده داده است که مجدداً تصمیمات را – نه به دلیل استقرار نیروها در کشورهای عضو جدید ناتو که درگیر امنیت زیست محیطی هستند – مورد بررسی قرار دهد.

ارتباط سیاسی آشکاری بین تصمیم نه فقط برای استقرارنیروها در کشورهای جدید عضو ناتو، بلکه برای لزوم گسترش توانایی جهت اعزام آن ها درتقویت آن چه که در ابتدا وعده داده شده است، وجود دارد. اما سازمان برای تعقیب آن چه که وعده داده شد، دچار شکست گردیده و هیچ چیزی را برای نیروهای موجود اختصاص نداده است البته ناتو در آن چه که ایجاد شد تاثیرگذار بود و در تئوری نیز همیشه مخالفانی داشت.

یک گروه از کشورهای عضوکه امنیت آن ها باتمهیدات مشابه ای، که بقیه اعضاء از آن بهره مند هستند مورد پشتیبانی قرارنگرفته است. این مساله، متحدان جدید را همیشه در وضعیت آشفته ای قرارداده بود، اما ترس آن ها به دلیل شدت یافتن روابط ناتو با روسیه، که بیش ازیک دهه روبه زوال گذاشته شد، می باشد؛ زمانی که ناتو و اتحادیه اروپا کشورهای کمونیستی سابق را به عضویت پذیرفتند، همه آن ها فرض نمودند که مسکو تلاش برای دخالت در سیاست های این منطقه را متوقف خواهد نمود. اما روسیه بیشتر توجهاتِ خود را به اروپای مرکزی و شرقی به عنوان حوزه نفوذ و منافع ویژه ادامه داد. هم چنین در سال های اخیر، فشارها و حاشیه هایی برکشورهای جدید از طریق اقداماتی؛ همانند قطع صدور نفت، حملات سایبری و تحریم های تجاری وارد نمود. در حالی که اروپای مرکزی و شرقی نسبت به هر زمانی از تاریخ معاصر آزادتر و امن تر است. ناتو باید یک سلسله اقدامات اعتمادسازی مجدد را برای بهبود توانایی اتحادیه جهت پاسخ به موضوع منازعه در اروپا، اتخاذ نماید. هم چنین ناتو باید اعتمادسازی مجدد را به عنوان یک بخش اصلی از مفهوم جدید استراتژی قراردهد، که این مسأله می تواند منافع و فوایدی یک سان برای متحدان قدیم و جدید از طریق ساختن ناتو به عنوان یک سازمان کامل برای درگیری در مرزهای همه اعضاء، در برداشته باشد.

نگرانی ناتو

کشورهای زیادی در اروپای مرکزی و شرقی وجود دارند، که نگرانی اصلی آن ها درخصوص روسیه است و این در حالی است که ترس بیشتر آن ها ناشی از شکل های غیرنظامی ارعاب؛ از قبیل حملات سایبری نسبت به جنگ سنتی است. چند عضو قدیمی و باسابقه ناتو؛ همانند نروژ و ایسلند نگرانی های مشابه و مشترکی دارند، اما لهستان و کشورهای حوزه بالتیک، در مرکز این مذاکرات و منازعات قرار دارند. نگرانی آن ها درخصوص منازعه نظامی با روسیه می باشد. هر چند که یک نوع محدودیتی نسبت به جنگ تمام عیار وجود دارد، اما آن ها به این شناخت رسیدند ه اند که حتی اگر روسیه به عنوان تهدیدی برای اروپا مطرح باشد، در صدد برنامه ریزی برای یک تهاجم به این منطقه نخواهد بود. حال سوالی که ممکن است در این جا مطرح شود، این است که چرا ناتو درصدد کاهش خطرات ناشی از یک جنگ بزرگ بوده است و آیا متحدان زمان کافی برای هشدار دادن خواهند داشت؟ آن ها زرادخانه هایی دارند که با به کارگیری نظامی آن واکنش نشان می دهند. با این وجود، منازعه نظامی گسترده در مقیاس وسیع تنها یک نوع از این پاسخ، می باشد که به نحو بحث انگیزی کم ترین احتمال در امکان مواجهه با روسیه وجود دارد. یک منازعه کوچک تر منطقه ای که بسیار شدید می باشد، به عنوان یک طرح مخالف یا بازدارنده و یک سناریوی احتمالی بعید به نظر می رسد؛ زیرا این کشورها می توانند اشکال گوناگونی را در این راستا اتخاذ نمایند. برخی از کشورهای حوزه بالتیک، به ویژه لِتونی و استونی، اقلیت های بزرگی از جمعیت روسی را در سرزمین خودشان جای دادند و نگران آن هستند که مسکو می تواند از حضور آن اقلیت ها به عنوان دستاویزی مشروط، جهت تهاجم نظامی استفاده نماید.نگرانی لیتوانی و لهستان بیشتر در مورد ظهور یک درگیری در کریدورکالینگراد است و شریان باریکی وجود دارد، که روسیه می تواند از طریق آن و دریای بالتیک منافع خود را تامین کند. بنابراین، ترس لهستان ناشی از آن است که، چنان چه درگیری نظامی ای بین اوکراین و روسیه رخ دهد، احتمال آن که این درگیری به مرزهای لهستان نیز تسری یابد زیاد است؛ چرا که اخیراً مانورهای نظامی روسیه در امتداد مرزهای کشورهای بالتیک و لهستان نیز به نگرانی های اروپای مرکزی و شرقی افزوده است؛ زیرا این کشورها به سازمان ناتو به عنوان یک عامل بازدارنده روسیه می نگرند و این درحالی است که امروزه عملکرد ناتو در سطح پائینی در برخورد بامنازعاتی که مورد اشاره قرارگرفتند می باشد. ارتش های مدرن، خود را آماده احتمالاتی می کنند که به عنوان اصولِ اساسی آن ها قابل مشاهده است. آن ها نیز از نیروی نظامی قدرتمندی که قادر به دفاع در مقابل دامنه وسیعی از تهدیدات هستند، حمایت می کنند. آن ها هم چنین مانورهایی در جهت افزایش توان دفاعی سناریوهایی که احتمال حمله آن بیشتر می باشد، برگزار می کنند. این مسأله، واحدها را – که همان کشورها هستند را – هشیار می سازد و به هویت بخشی مورد نیاز ارتش کمک می کند. هم چنین حکومت ها واحدهای بزرگ را فقط در چارچوب این مساله حفظ می کنند، نه همه تهدیداتی که می تواند دقیقاً فهمیده شده و مورد پیش بینی قرار گیرد.

کشورها هم چنین برای بهبود و پیشرفت احتمالات، به طور دائم تمایلات سیاسی و امنیتی باثبات را تحلیل و عواقب بالقوه آن را مورد ارزیابی قرار می دهند و لذا این دولت ها سریعاً به ظهور هرگونه تهدیداتی نیز واکنش نشان می دهند. یک چنین تحلیل ها و برنامه ریزی هایی در اکثر وزارت دفاع، به طور روزمرّه اتخاذ می شود. البته سازمان ناتو در ارزیابی یک تهدید عینی دچارمشکل است؛ زیرا دولت ها مخالف آن چه که این سازمان باید تلاش نماید هستند و خودداری یا دست کاری اطلاعات در نقطه نظر آن ها دچارتحول شده است. ماموریت های ناتو در کوزوو و افغانستان، هزینه های زیادی را برای این سازمان در برداشت و این در حالی است که ناتو برای دفاع از مرزهای خود نیاز به مانورهای بزرگ نظامی دارد، که این امر تاکنون به ندرت صورت گرفته است. بنابراین منشور ناتو، این سازمان به طورکامل از متحدان خودش، زمانی که تهدیدی آن ها را احاطه کند، حمایت نماید و این مسأله در عمل برای عملکرد روزانه این سازمان، که نیازمند آمادگی برای چنین احتمالی می باشد، کافی نبوده و نگرانی اروپای مرکزی و شرقی بیش از این می باشد؛ زیرا ترس متحدان جدید، زمانی که همبستگی ناتو برجنگ عراق غلبه نمود،شدت یافت.درسال ۲۰۰۳ ناتو از ترکیه تقاضای همکاری در قضیه حمله ایالات متحده آمریکا به عراق کرد و عراق هم علیه ترکیه اقدام تلافی جویانه انجام داد. یک گروه از کشورهای عضو ناتو که از جانب آلمان و فرانسه رهبری می شدند در واقع مخالف جنگ علیه عراق بودند.

چرا اعتمادسازی؟

ناتو نیازبه تعریف اولویت جدید جهت کاهش تردیدها درباره آمادگی خود برای اجرای شرط دفاع دوجانبه دارد. اگر ناتو اقداماتی را برای آمادگی بهتر در مقابل تهدیدات در اروپا انجام داده است، دو فایده برای آن دربر خواهد داشت:

اول؛ این که، باعث افزایش اطمینان و نه ضعف در توانایی این سازمان جهت برعهده گرفتن ماموریت های آن در اطراف اروپا خواهد شد. متحدان ناتو نیاز به امنیت محسوس در داخل دارند، در حالی که می توانند بهترین نیروهای خارجی رابرای تامین امنیت خود به کارگیرند. زمانی که دولت های عضو ناتودر اواسط دهه ۱۹۹۰ برای اولین بار نیروهایی را به خارج ازسرزمین خود فرستادند، آن ها توانستند احساس امنیت و انسجام سیاسی را که پیش از این وجود نداشت را بوجود آورند. امروزه پویایی ناتو به صورت معکوس تجلّی یافته و تردیدها در خصوص تعهدات ناتو برای دفاع از تهدیدات اروپای مرکزی و شرقی جهت پشتیبانی در منطقه برای ماموریت در افغانستان افزایش یافته است. اقدامات اعتمادساز می تواند تمایلاتی را ایجاد نماید و کشورهای عضو جدید را برای ماموریت در افعانستان به لحاظ پشتیبانی تقویت کند و پس از این اقدام، کشورهای متحد می توانند در ارتش های خود تغییراتی را بوجود آورند. اگر آن ها در داخل احساس امنیت نمایند کمتر به سرمایه گذاری در زمینه تجهیزات و دفاع ازخود خواهند پرداخت و دلایل زیادی نیز برای خرید سخت افزارهای نظامی مورد نیاز برای انجام ماموریت در مناطق دور دست همانند ماموریت در افغانستان وجود دارد.

دوم؛ این که، اعتمادسازی مجدد به عنوان یک پیش شرط برای تنظیم مجدد روابط با روسیه است. سازمان ناتو هرگز قادر به درگیری موثر با مسکو به صورت طولانی و در حمایت از کشورهای عضو که ناامنی را احساس می کنند، نخواهد بود. این دولت ها با هرگونه برقراری رابطه با روسیه مخالفت نموده و تلاش هایی را برای متقاعد کردن سایر کشورها در مقابل تردیدهای آن ها نسبت به ناتو که مسکو نیز نگران آن است، می نمایند. همچنین ناتو با تکالیف بزرگتری نیز مواجه است که همانا افزایش همبستگی سیاسی و آمادگی های قابل ملاحظه نظامی جهت ممانعت از هرگونه منازعات بالقوه می باشد. پاسخ – اعتماد سازی مجدد – باید شامل اقدامات سیاسی، نظامی و اقتصادی باشد. آن ها نباید با تحریک همسایگان به ویژه روسیه زمینه بی ثباتی را فراهم نمایند و مهم تر این که نیازبه برقراری روابط دایمی ازطریق ناتو با روسیه دارند.

مدیریت بحران ناتو و تعهّداتحادیه اروپا و دولت های ملّی:

راهبرد اعتمادسازی جدید ناتو باید کلیه اهداف این سازمان را که به نوعی دچارضعف بود اصلاح نماید. یکی از اولین گام ها آن است که ناتو باید سیستم مدیریت بحران جاری خود را مورد بررسی و تجدیدنظر قرار دهد. ناتو باید یک مکانیزم جدیدی را برای متحدان خود در جهت ارزیابی بی وقفه بحران های بالقوه ای که در اطراف مرزهای کشورهای عضو رخ می دهد و نیز عواقب این بحران ها ایجاد نماید. از سوی دیگر، در چارچوب تعهد اتحادیه اروپا و دولت های ملّی البته اعتمادسازی مجدد نیازمند آن است که سایر بازیگران با ناتو درگیر شوند؛ زیرا سازمان ناتو می تواند پیشنهاد کمک محدود با برخی منابع نا امنی که متحدان نسبت به آن نگرانی دارند، را نماید؛ زیرا بنابراین، خطراتی که اتحادیه اروپا را تهدید می کند، نه تنها شامل حرکت های نظامی، بلکه شامل تهدید سیاسی و باج گیری در زمینه انرژی، نفوذ سرویس های اطلاعاتی و فساد می گردد. این ها حوزه هایی هستند که اتحادیه اروپا نقش بزرگ تر و مهم تری را در قبال آن ها ایفا می کنند و مشابه این موضوعات برای دولت های ملّی مصداق می یابد. این ها چیزهایی هستند که متحدان جدید و قدیم می توانند و باید خودشان به تنهایی اقدام به کاهش آسیب پذیری بالقوه نمایند. ناتو می تواند طرح دفاعی تمام عیار و دقیقی یا پایگاه نظامی را در اروپای مرکزی و شرقی تاسیس نماید. ازسوی دیگر اتحادیه اروپا می تواند به آن چه که باعث نگرانی دولت ها در منطقه شده است کمک نماید تا مرتفع گردد. به عنوان مثال ارزیابی تاثیر سرمایه گذاری های روسیه براقتصادهای داخلی آن ها و اطمینان سازی از اقدام کامل سرمایه گذاران خارجی به همراه قوانین و مقررات اتحادیه اروپا را می توان در این راستا ارزیابی کرد. اعتمادسازی مجدد نیازمند آن است که اتحادیه اروپا و ناتو در مورد تهدیدهای بالقوه نظامی و غیرنظامی تفکر و ارزیابی نمایند. اتحادیه اروپا و ناتو باید قادر باشند تا در چارچوب یک رفتار هماهنگ با هر نهادی که دارای منابع منحصر به فرد هستند و در شرایط ویژه ای قراردارند، پاسخ گو باشند. این مسائل نیازمند آن خواهد بود که رابطه نزدیکی بین ستادهای نظامی اتحادیه اروپا و ناتو جهت تضمین همکاری روزافزون دو نهاد در عملیات ها و اجتناب از تکرار تلاش های ناموفق برقرار گردد. از طرفی چنین همکاری نزدیکی نیازمندآن است تا منتظر بهبود روابط بین ترکیه، یونان و قبرس و تنش های بین آنکارا، آتن و نیکوزیا باشیم تا این که همکاری بین اتحادیه اروپا و ناتو تقویت گردیده و

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.