پاورپوینت کامل غرب ستیزی اعراب ۸۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غرب ستیزی اعراب ۸۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرب ستیزی اعراب ۸۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غرب ستیزی اعراب ۸۷ اسلاید در PowerPoint :

تحلیلی بر رابطه انقلاب اسلامی با تحولات دنیای عرب درگفتگو با دکتر رضا واعظی

۱. عوامل موثر در شکل گیری تحولات دنیای عرب را چگونه تحلیل می کنید؟

عواملی چند در شکل گیری تحولات دخیل هستند که مهم ترین آنها عامل دین است. در ادامه می کوشیم، با ذکر شواهدی، نکاتی را به صورت گذرا بیان کنیم:

الف. بیش از ۹۸ درصد مردم منطقه در مصر، یمن، لیبی، تونس و بحرین مسلمان هستند.

ب. موضوع فلسطین برای مردم این منطقه بسیار حساس است.

ج. در جنگ ۳۳ روزه لبنان و به دنبال نظرسنجی های صورت گرفته از مردم منطقه که عموما هم به وسیله نهادها و رسانه های غربی صورت گرفت، سیدحسن نصرالله شیعه، به دلیل مقاومت و پیروزی در برابر صهیونیست ها، محبوب ترین چهره بود.

ح. محوریت نمادهای اسلامی در اعتراضات، از جمله شعارهای مردم، الله اکبر و حضور نمازجمعه است؛ مردم با حضور در نماز جمعه و حرکت از آنجا پس از نماز اعتراض خود را نشان می دهند.

و. اوج قیام ها در مصر نیز در روز جمعه و پس از نماز جمعه بود، توده های مردم حاضر در قیام مصر مردمی ارزش گرا هستند. موسسه پیو که یک موسسه مستقل و غیر نظامی است، و در مورد گرایش های سیاسی، نشریات و مباحث سیاست اجتماعی تحقیق می کند و مدیریت آن را آندروکات، رییس قبلی موسسه گالوپ امریکا برعهده دارد؛ این موسسه در دسامبر سال ۲۰۱۰ م، در میان شهروندان ۷ کشور اسلامی، از جمله مصر، تحقیق به عمل آورد که ۹۵ درصد مصری ها، از ایفای نقش اسلام در سیاست کشورشان حمایت کرده اند و ۸۲ درصد آنان خواهان اجرای حدود اسلامی در این کشور هستند و تنها ۵۹ درصد، بر اصول دموکراسی تاکید کرده اند.

این نگاه ملت مصر به دین و ارزش های اسلامی است، افزون بر اینکه در رویکرد مخالفت با غرب مصری ها در مقام نخست کشورهای عربی قرار دارند. مصاحبه های انجام شده با مردم، شعارها و اظهارنظرهای مصری ها در خصوص مخالفت با امریکا و اسرائیل، و حساسیتی که به مسئله فلسطین نشان می دهند، گویای این واقعیت است. گرایش ضد امریکایی و اسرائیلی مردم مصر موجب شد، تا افرادی چون محمد البرادعی هم در مصاحبه خود از قطع روابط با رژیم صهیونیستی و برقراری روابط با جمهوری اسلامی ایران سخن به میان آورد. به هرحال نمی توان منکر این شد که مردم مصر، سال ها در خفقان خفته رنج کشیده و تحقیر شده اند و این روزها راهی را می روند که مردم مسلمان ایران (بیش از ۳۰ سال پیش) در تمام سال هایی که مبارک، مصر را اسیر نامبارکی خود می کرد، رفته اند. هرچند رسانه های غربی از بیم الگوگیری ملت های منطقه از انقلاب اسلامی، کوشیده اند به نوعی یا به نامی، اتفاقات مصر را از وقایع ایران جدا بدانند.

م. موقعیت برتر و اقبال مردم منطقه به گروه ها و احزاب اسلامی، مانند حزب النهضه در تونس و اخوان المسلمین در مصر از جمله این نشانه ها است.

ن. گسترش برگزاری مناسک اسلامی دراین کشورها؛ برای مثال در تونس، مردم آزادانه نماز می خوانند و نخستین نماز جمعه را در خیابان برگزار کردند. استفاده از حجاب هم در این کشورها علنی شده است.

ی. واقعیت تحولات منطقه، در سه محور اساسی است:

۱. استبداد داخلی و نظام های بسته که اغلب عضو یک خاندان هستند.

۲. وابستگی و کرنش در برابر غرب، به ویژه امریکا؛ وابستگی مبارک در مصر، عنصر سازمان سیا بودن بن علی در تونس که پس از سرنگونی اش، دستیارش از این واقعیت پرده برداشت، هم پیمانی کامل آل خلیفه با امریکا در بحرین و وجود ناوگان پنجم امریکا در این کشور، وادادگی معمر قذافی در برابر امریکا و غرب و…، نمونه ای از وابستگی های این رژیم ها به امریکاست.

۳. ضعف در برابر رژیم صهیونیستی تا جایی که به سازش انجامید؛ حتی گاز مصرفی اسراییل، به یک چهارم قیمت آنچه به مردم مصر داده می شد، توسط این کشور تامین گردید. این مثلث سه ضلعی در همه کشورهای منطقه دیده می شود.

۲. تحلیل هایی در باب علل و ریشه های شکل گیری این وقایع وجود دارد کمی درباره این تحلیل ها صحبت کنید و نظر خودتان را درباره میزان تاثیر پذیری این تحولات از انقلاب ایران بیان کنید.

قیام مردم منطقه حساس خاورمیانه، از خلیج فارس تا شمال آفریقا، از جمله کشورهای مصر، تونس، لیبی، یمن و بحرین که این روزها از دیگر کشورها ملتهب تر است، و با رفتن دیکتاتورهای مصر و تونس شرایط مهم و پیچیده تری یافته است. تأثیرات جهانی و منطقه ای این قیام مردمی و مولفه های اسلامی و ضد غربی آن موجب شده تا در خصوص این رویداد، قضاوت های متفاوتی ارائه شود. غربی ها می کوشند، آن را تنها متاثر از مشکلات اقتصادی قلمداد کنند و در سایه این رویکرد تبلیغی، برای کاهش پیامدهای منفی آن برای غرب و به ویژه رژیم صهیونیستی، چاره جویی کنند؛ اما تحلیل گران منصف و واقع بین، این حرکت و خیزش را انقلابی از سنخ انقلاب اسلامی ایران می دانند که برگرفته از باورهای دینی مردم است. همان باورهایی که حضور دیکتاتورهای وابسطه و واداده در برابر غرب و رژیم صهیونیستی را برنمی تابد؛ از نوع قیام، شعارها و نمادها، گستره مردمی بودن آن، مشابهت های نزدیک دیکتاتوری های منطقه و رژیم پهلوی، نقش غرب در این دو رویداد و کنش و واکنش های مقامات امریکایی و سردرگمی کاخ سفید در برخورد با این قیام های مردمی، همه و همه نشان می دهد که قرابت های بسیاری میان حرکت عظیم ملت ایران در سال ۱۳۵۷ و قیام ملت های منطقه در سال جاری وجود دارد؛ اگرچه انقلاب ملت ایران انقلابی عظیم است و به دلیل برخورداری از رهبری امام، بی نظیر است.

حضور توده های مردم و بخش اعظم جامعه که مهم ترین شاخصه آن، ارزش ها، باورهایشان، اعتقادات دینی و اسلامی آنها است، در هردو حرکت دیده می شود. تصاویر حضور ملت ایران را در سال ۵۷ و راهپیمایی های پس از نماز عید فطر سال ۵۷ و عاشورا و تاسوعا که نماد عدالت خواهی و ارزش گرایی ملت ایران است، با تصاویر، شعارها و نمادها در قیام های مردم منطقه مقایسه کنیم خواهیم دید که بسیار مشابه اند.

به ایران سال ۵۷ باز می گردیم؛ آنجا که یک پای مخالفت های ملت ایران و شخص رهبری انقلاب، حضرت امام خمینی (ره)، مقابله و مخالفت با مداخلات امریکا در ایران بود؛ به یاد بیاوریم این گفته شاه را که پس از اعتراض های مردم مسلمان ایران گویی با کودکانی از میدان بازی بازگشته طرف شده باشد گفت: “من صدای انقلابتان را شنیدم”. انتظار پهلوی این بود که مردم با خیال راحت از شنیدن صدای انقلاب و اعتراضشان توسط شاه، به منزل بروند و زندگی تحت سایه همایونی! را پیش گیرند؛ اما در مصر، چند روز پس از آغاز قیام مردمی، در آغاز مبارک و سپس رییس ارتش او، به مردم مصر گفت: “ما صدای اعتراض شما را شنیدیم و می خواهیم اصلاحات را پیگیری کنیم!”

دیدن تصاویر مزدوران شترسوار دولت مصر، هجوم چماق به دستان و اوباش اجیر شده محمدرضا پهلوی به مردم انقلابی ایران را در خاطر زنده می کند.

شاخه های گل بر روی تفنگ های ارتش سلطنتی را در زمستان ۵۷ به خاطر بیاوریم؛ مردم پیش می رفتند و با این کار خود یادآوری می کردند: “برادر ارتشی چرا برادر کشی؟” و همین امر موجب شد که ارتش در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، از صف رژیم هرچند نه کامل کنار کشید و مردم را به رگبار کینه نبست. از این صحنه ها در برخورد مردم مصر با ارتشیان کشورشان کم نیست.

دولت آشتی ملی و ژست های اردشیر زاهدی و دست آخر بختیار را فراموش نکرده ایم که آخرین امید غرب برای فریب مردم و خاموش کردن آتش انقلاب بود؛ ابتدا یک نظامی ازهاری روی کار آمد؛ او برای نشان دادن عزم رژیم برای اصلاحات، حتی دولتمردانی از حکومت را به بند کشید؛ اما بی هیچ دست آوردی، جای خود را به آخرین نخست وزیر شاهنشاهی سپرد. جالب است که بدانید، در مصر هم یک عنصر امنیتی به نام عمر سلیمان، به عنوان معاون رییس جمهور منصوب شد و دست به کار آرام کردن مردم شد و جالب تر آنکه او نیز در نخستین گام، برخی مسئولان حکومت، نظیر وزیر کشور را ممنوع الخروج کرده؛ اما در برابر خواست مردم دوام نیاورد.

این اظهار نظر حضرت امام خمینی (س) پس از روی کارآمدن دولت ازهاری در آبان ۵۷ است: “با این حکومت نظامی، مردم همان رفتار را می کنند که با حکومت های نظامی دیگر کردند، و این دست و پا کردن ها در ایران، دیگر هیچ رنگی ندارد و فایده ای برای شاه ندارد. شاه باید برود و چاره ای جز این نیست”.

اظهار نظر یکی از کارشناسان سیاسی مصر در مورد جابجایی دولتمردان مصری نیز چنین است:

“ملت مصر جنایت های این رژیم را به چشم خود دیده است و اکنون به این نتیجه رسیده که تنها راه نجاتش، سرنگونی رژیم حسنی مبارک است، بنابراین تهدیدات عمر سلیمان، هیچ یک از مردم مصر را نخواهد ترساند”.

دست آخر شباهت تشکیل کمیته های مختلف مردمی در بهمن ۵۷ و تشکیل کمیته انقلاب در مصر را نمی توان نادیده گرفت که هر دو برای سامان بخشیدن به حرکت انقلابیون بود.

بنابراین با هر عقیده و دیدگاهی به وقایع امروز منطقه، به ویژه مصر که محور تحولات است، بنگریم، بی شک رنگ و بویی از انقلاب اسلامی ایران می بینیم؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب اسلامی در خطبه های نماز جمعه ۱۵ بهمن خطاب به ملت شریف ایران اشاره کردند:

“امروز در کشور مصر، دارد انعکاس صدای شما شنیده می شود. آن رئیس جمهور آمریکا که در دوره انقلاب ما رئیس جمهور بود، همین چند روز پیش مصاحبه کرده، گفته این صداهایی که در مصر شنیده می شود، برای من آشناست! یعنی آنچه امروز در قاهره شنیده می شود، در تهرانِ آن روزهای ریاست جمهوری او شنیده می شد؛ اینها را دنیا دارد قضاوت می کند”.

آری جیمی کارتر دموکرات و رییس جمهور سال انقلاب اسلامی ایران، براین نکته تاکید کرده، تا اوبامای دمکرات هم موضوع مصر را جدی بگیرد و به حال خودش برای انتخابات بعدی امریکا چاره ای بیندیشد تا شاید به سرنوشت کارتر گرفتار نشود. شاید همین امر هم موجب شده تا مقامات امریکایی، یکی به نعل بزنند و یکی به میخ، و شاید هم دچار سردرگمی شده اند.

در وابستگی دو دیکتاتور پهلوی و مبارک به آمریکا، هیچ تردیدی نیست؛ از همان زمان امضای پیمان ننگین کمپ دیوید و صلح رژیم سادات و مبارک با رژیم صهیونیستی که امریکا و شخص آقای کارتر، رییس جمهور وقت امریکا نقش کلیدی در برقراری این سازش داشت، تا آخرین لحظات فرار مبارک، امریکایی ها به مصر، به عنوان هم پیمانی استراتژیک می نگریستند و سالانه چند میلیارد دلار هم به مبارک کمک مالی و نظامی می کردند. همان گونه که شاه، ژاندارم منطقه غرب، به ویژه آمریکا بود، رژیم مبارک هم در قلب خاورمیانه و شمال آفریقا، این نقش را برای آمریکا و متاسفانه تامین امنیت رژیم صهیونیستی بر عهده داشت.

جالب است بدانید که حرکت های امریکایی ها هم در مقابل مردم مصر، تا اندازه زیادی شبیه اقدامات آنها در برابر انقلاب مردم ایران است.

هم زمان با انقلاب ایران امریکا و هم پیمانان غربی اش، اجلاس گوادلوپ را برگزار کردند، تا وقایع ایران را بررسی کرده. و برای پس از فرار شاه، چاره جویی کنند.

“میشل پونیاتوسکی”، فرستاده ویژه رییس جمهور فرانسه که دوست شاه هم بود، به تهران اعزام شد. از این رو فرانسه، وقتی گزارش های پونیاتوسکی را با جمع بندی سفیر فرانسه یکسان یافت، در یک سردرگمی سیاسی، دعوت نامه هایی را برای جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا، جیمز کالاهان نخست وزیر انگلستان و هلموت اشمیت صدراعظم آلمان فرستاد و آنها را به گوادلوپ دعوت کرد تا به مشورت پرداخته، راهبردهای سیاسی خود را با آنها همسو سازد و چاره مشترکی برای حفظ منافع خویش در ایران بیابند. این عده روز ۱۴ دی ۱۳۵۷ وارد گوادلوپ شدند و سپس به محل تشکیل اجلاس که آلاچیقی در کنار دریا بود رفتند. در این نشست، حساسیت شرکت کنندگان درباره مسائل ایران به مراتب بیشتر از سایر مسائل و بحران های بین المللی بود. بحث های مربوط به ایران، با سخنان جیمزکالاهان نخست وزیر وقت انگلیس آغاز شد:

“شاه از دست رفته و دیگر قادر به کنترل اوضاع نیست. راه حل واقعی برای جانشینی او هم وجود ندارد. مردان سیاسی که در میدان مانده اند، توانایی های محدودی دارند؛ به علاوه بیشتر آنها با رژیم ارتباطاتی داشته اند و به مسائل و مشکلات این رژیم آلوده هستند؛ آیا ارتش می تواند، در این میان یک نقش انتقالی ایفا کند؟ نه! ارتش فاقد تجربه سیاسی است و فرماندهان آن هم به شاه وفادارند”.

در آن زمان رئیس جمهور فرانسه معتقد بود که کارتر باید برای تثبیت دولتی که پس از رفتن شاه از کشور، در ایران شکل می گیرد، به تماس با امام خمینی، به عنوان راه حل نهایی متقاعد گردد. کارتر به خروج شاه متقاعد شده بود؛ ولی تنها دولت بختیار را به عنوان دولت قانونی پس از شاه به رسمیت می شناخت. وی پذیرفته بود که شاه، دیگر نمی تواند در ایران بماند؛ ولی به اراده ارتش برای تحکیم موقعیت بختیار، همچنان اعتماد داشت. وی اعتقاد داشت که فرماندهان نظامی نخواهند گذاشت انقلاب به پیروزی برسد.

کارتر به سولیوان سفیر آمریکا در تهران نیز اعتماد چندانی نداشت و ژنرال هایزر را برای بررسی اوضاع، و واداشتن ارتش به تبعیت از بختیار به تهران فرستاده بود. کارتر در سخنان خود گفت: “…شاه دیگر قادر به ماندن و ادامه حکومت نیست، زیرا مردم ایران، به هیچ روی او را نمی خواهند؛ به علاوه دولت یا دولتمردان وجیه المله دیگری برجای نمانده، تا حاضر به همیاری و همکاری با او باشد”. کارتر تا آنجا پیش رفت که هرنوع امکان موفقیت شاه را منتفی دانست، و رهبران غرب را به اند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.