پاورپوینت کامل منطقه و الگوی ایرانی ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل منطقه و الگوی ایرانی ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل منطقه و الگوی ایرانی ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل منطقه و الگوی ایرانی ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
مصاحبه با حجه الاسلام والمسلمین محمد حسن زمانی
معاون امور بین الملل حوزه های علمیه
یکی از مهم ترین ابعاد تبلیغاتی غرب در خلال مسائل اخیر منطقه بحث عدم رویکرد اسلامی در کشورهای درگیر با تحول و تغییر بود، به نظر حضرت عالی آیا راهبرد غرب در این زمینه موفق بوده است یا خیر؟
مقام معظم رهبری در بیانات خود فرمودند که اسلامیت این نهضت ها را نباید فراموش کنید. سخنان معظم له در قبال تبلیغات گستره ای بود که در دنیا از ناحیه غرب اعلام شد، مبنی بر این که این خیزش ها و نهضت ها اسلامی نیست و به هیچ وجه ربطی به دین ندارد، بلکه ناشی از برخی مطالبات ساده مردم است که حاکمان این کشورها نیز به مردم خواهند داد و بی خود دنبال حکومت اسلامی نباشید. غربی ها به جد این را مطرح کردند، اما ما نیز سعی کردیم تا بُعد اسلامیت را نشان داده و بگوییم که وجود دارد. و لذا غرب به هیچ وجه در این طرح خود موفق نبود.برای پاسخ بهتر به این سوال اجازه دهید در ابتدا تحلیلی ازعلل شکیل گیری تحولات ارائه کنم.
عواملی که در نهضت مردمی مصر دخالت داشت وجزء انگیزه های اصلی مردم مصر برای نهضتشان بود، چهار پنج تایی است که بنده عرض می کنم:
۱. مطالبه عدالت اقتصادی و مبارزه با فقر کشنده ای که در کشور مصر وجود داشت.
مقام معظم رهبری در سخنانشان اشاره فرمودند به اینکه چند میلیون مردم قاهره، و من در روزنامه های مصری دیدم که سه میلیون نفر از مردم قاهره در قبرستان ها زندگی می کردند. من بارها به این قبرستان هایی که مسکن مردم شده بود رفتم و از نزدیک مردم را دیدم. هم برای تماشا و بررسی می رفتم و هم بخاطر کمک کردن به نیازمندان، لذا اطلاع عینی دارم. خانواده های زیادی را دیدم که در همان جا متولد شدند و درس خواندند. همانجا ازدواج کردند، همانجا بچه دار شدند و پیر شدند. پیرزنی هفتاد – هشتاد ساله در کنار یکی از درهای قبرستان ها نشسته بود و عصای خودش را زیر چانه خودش گرفته و در انتظار روزهای آخر زندگیش بود، گویا در انتظار مرگ است و نزدیکی خانه آخرتش نشسته بود، چون در همانجا؛ یعنی قبرستان متولد شده است. این صحنه ها، صحنه های فراوان و تکراری در مصر است. لازم نیست وارد گزارشی از فقر مردم مصر شوم.
درآمد مردم بسیار پایین بود. من آقایی را که دکترا داشت به عنوان مسئول دفترم بود به کار گرفته بودم و این آقا حاضر بود با حقوقی معادل پول ایرانی؛ یعنی یکصد و هشتاد هزار تومان استخدام بشود و کلی خوشحال بود. این نشانه عدم توانایی و فقر آنجاست. افرادی بودند که با حقوق صد و بیست هزار تومان، هفتاد هزار تومان تا پنجاه هزارتومان در یک ماه کار می کردند. البته تصور نشود که در آنجا جنس ها ارزان تر است و پنجاه هزار تومان ها خوب است نه، ارزش جنس به اندازه ایران، اما قدرت خرید پنجاه هزار تومان و این نشان فقر بود. بسیاری از پلیس هایی که در آنجا نگهبانی می دادند وقتی ما را می دیدند به عنوان خارجی، چشمشان به دستان ما بود، که آیا می توانیم دویست تومان ایرانی را در مشت این پلیس بگذاریم. این فقر کشنده بود.
۲. عامل دوم، رنج کشیدن از ذلت وابستگی به امریکا و ژاندارمی برای اسرائیل و مرزهای اسرائیل بود. این رنج، رنج کشنده ای بود که نزدیک به چهل سال ملت مصر را رنج می داد. شاهد مطلب این است: برداشت من از مردم مصر این است، که صد درصد مردم این کشور ضدصهیونیست هستند و در زمان مبارک هم بودند. از طبقات پایین جامعه گرفته تا بالای جامعه، علما، دانشگاهیان و دولت مردان همه ضداسرائیل بودند. من با بسیاری از دولت مردان مواجه شدم که ضدصهیونیست بودند. نظامیان و پلیس این کشور ضدصهیونیست بودند؛ زیرا ملتی که ضدصهیونیست است، از این که ژاندارم اسرائیل باشد رنج می برد و از میان کشورهای عربی فقط کشور مصر بود که ژاندارم اسرائیل بود و الّا هیچ کدام از کشورها حاضر نشده بودند که این ننگ را بپذیرند.
۳. مردم مصر به دنبال استقلال بودند و می خواستند استقلال و عزت از دسته رفته خود را به دست بیاورند. طالب حاکمیت مردمی و مردم سالاری بودند. مردم احساس می کردند که نقشی در حکومت ندارند و یک نفر به نام رئیس جمهور سی سال است که بر آنها حکومت می کند. می دیدند که انتخابات تقلبی است. آخرین دور انتخاباتی که انجام گرفت، رئیس حزب وقت را دعوت کردند و گفتند بیا رقابت بکن، این بنده خدا در انتخابات رقابت کرد. نتایج معلوم بود، علیرغم این که مردم مبارک را نمی خواستند، اما بیش از هشتاد درصد آرا به نفع مبارک از صندوق ها در آمد. وقتی نتایج انتخابات اعلام شد، مبارک گفت که همه مردم مرا دوست دارند. وقتی انتخابات تمام شد مبارک گفت: آقای ایمن النور را بگیرید و در زندان بیندازید. گفتند: به چه جرمی. گفت: به جرم تقلب در انتخابات. سه سال در زندان به سر برد. سال گذشته آزاد شد. این را مردم می دیدند و رنج می بردند.
۴. عامل چهارم، اسلام خواهی و به تعبیر دقیق تر، مطالبه ایجاد حاکمیت اسلامی است؛ چرا که اسلام خواهی ریشه دیرینه در مردم مصر دارد و شاید بتوان روشن ترین ریشه هایش را در دوران سید قطب و حسن البنا مشاهده کرد؛ کسی که شهید راه حاکمیت اسلامی شد.
دلیل درگیری سید قطب با جمال عبدالناصر، علیرغم این که عبدالناصر رهبر انقلابی جهان اسلام در جنگ با صهیونیست ها بود، این بود که سید قطب می گفت: ما حکومت اسلامی می خواهیم. سید قطب متهم شد، که طرح کودتا دارد و لذا اعدام شد. بنابراین، مطالبه حاکمیت اسلامی در مصر ریشه طولانی دارد، اما به مرور زمان کمرنگ شد. تا وقتی که من در ایران بودم فکر می کردم که قوی است و نقش زیادی دارد، اما وقتی وارد مصر شدم مردم را متدین دیدم، اما مطالبه حاکمیت اسلامی آن چنان پررنگ نبود، بلکه به عنوان یکی از مطالبات مردم بود و لذا به همین ترتیبی که گفتم سهم هر کدام نسبت به دیگری بیشتر است.
نکته دیگری که مکمل این تحلیل است، سؤالی است که آیا می توان گفت، چون سهم مطالبات قبلی، بیشتر از حاکمیت اسلام خواهی است، پس نهضت، ماهیت اسلامی ندارد یا کمرنگ است. بنده جوابم منفی است. به عقیده من این سخن اساسا غلط است، به دلیل این که مطالبه عدالت، بخشی از اسلامیت است. مطالبه استقلال از سلطه کفار، بخشی از اسلامیت است. مطالبه حاکمیت مردمی و مردم سالاری، بخشی از اسلامیت است و چون بخشی از اسلامیت است وقتی ما می گوییم این نهضت اسلامی است؛ یعنی خواسته ها و آرمان های اسلام را خواستند. این چنین نیست که نماد اسلامیت یک نهضت فقط مطالبه حاکمیت اسلامی باشد، بلکه تمام آنچه که در روح و پیکر اسلام قرار دارد اگر مطالبه آنها را داشته باشند، سبقه ای از اسلامیت است. اما رنگ و بویش کم شده است.
در این چند سالی که مصر بودم، تمام جبهه های نهضت در داخل مساجد بود؛ وقتی برای نماز جمعه به مسجد جامع الازهر می رفتم، قبل و بعد از نماز جمعه، ده ها ماشین اسکورت نیروهای مسلح ارتش و پلیس، در اطراف مسجد حلقه می زدند و ماشین های زرهی و آبپاش به صف جلوی مسجد می ایستادند برای این که امروز می خواهد نماز جمعه بپا شود. این ها همه برای این بود که نگرانی دولت از قیام درون مساجد بود. اگر بعد از نماز جمعه یک نفر بلند می شد و ده دقیقه سخنرانی می کرد تا بیرون می آمد، بازداشت می شد. می دانستند که بازداشت می شوند. چون چند هزار نیرو بیرون ایستاده بودند، اما این جرئت را داشتند. بیشتر اینها اخوانی بودند. بازداشت می شدند شکنجه می شدند. ریشه اسلامیت داشتن برای همین بود. نماز جمعه ها پایگاه انقلاب بود، اما تبلور نهضت اخیر، به دست اسلام گراها هدایت نشده است؛ زیرا جرقه از جای دیگر خورد، در واقع تعدادی از جوان ها از طریق فیس بوک اقدام کردند و مردم را به راهپیمایی فراخواندند و مسجد، نقش اول را ایفا نکرد. نه تنها جرقه را نزدند حتی وقتی که نهضت شروع شد، حاضر نشدند همراهی بکنند. لذا مسئولان الازهر رسما فتوا بر حرام بودن تظاهرات و راهپیمایی صادر کردند. این شیخ الازهر است که عالی ترین مقام دینی کشور مصر است. اینها اشاره به این واقعیت دارد که ماهیت این نهضت صددرصد اسلامی، به معنای مطالبه حاکمیت اسلامی نیست. اما اسلامی است به این معنا که بقیه مطالبات هم بخشی از شریعت اسلام است. تا آن علقه بین اسلام و نهضت ها را از بین ببرد و لائیکشان بکند، که این یک توطئه استکباری است.
به نظر من کشور بحرین سهم اول را در دیانت داشت: ۱ اصل دیانت، یعنی حاکمیت اسلامی؛ ۲ مطالبات شیعی، به دلیل این که اکثریت مطلق مردم شیعه هستند و شیعیان در مظلومیت به سر می بردند، اقلیت بر آنها حاکم بودند. مشکل اصلی آنها استبداد و وابستگی بود و مشکل دوم آنها سلب حق آزادی طبیعی از مسلمانان، به خصوص شیعیان بود. لذا می توانیم بگوییم که عامل اصلی، مسئله دیانت و حاکمیت اسلامی است؛
دوم، مسئله مطالبات مذهبی شیعی است؛ و سوم مسئله استقلال و مسائل بعدی آن است در بحرین می توان ادعا کرد که ماهیت نهضت آنها اسلامی تر است؛ زیرا رهبران نهضت علما بودند، نه بخاطر شیعه بودنشان، بلکه نهضت، نهضت اسلامی است. بالاخره علما به میدان آمدند. رهبری یک نهضت را یک عالم دینی به عهده گرفت. مساجد پایگاه های اصلی بود. الان تخریب مساجد صورت می گیرد. قبر علما را تخریب می کنند. اینها نمادها است. نمادهای دیانت. لذا اگر در رسانه های جهانی گفته می شود که جنگ بحرین، جنگ طائفه ای است من این را قبول ندارم. مردم از مذهب تسنن ناراحت نیستند، که مذهب تسنن را ریشه کن بکنند. از این که به آنها ظلم می شود ناراحت هستند. لذا به عقیده من جنگ طائقه ای نیست. این طور نیست که هر سنی ای را ببینند درگیر شوند. سنی هایی که در میدان مبارزه هستند همرزم هستند. این ظلمی است که از ناحیه استعمار جهانی به مردم بحرین می شود، چون اکثریت شیعه هستند. مطالبه حاکمیت شیعه را دارند. بله، این درست است، اما اسمش جنگ طائقه ای نیست. پس ماهیت نهضت در بین این چهار کشور مقداری با همدیگر متفاوت است، اما در همه این ها اسلامیت وجود دارد.
دشمنان ما در تبیین واقعیت، سعی دارند تا به طور کلی بین این نهضت ها و انقلاب اسلامی ایران، قطع علقه کنند. ما دوست داریم که همه اینها صد درصد الهام گیرنده از انقلاب ما باشند و اگر کسی این را بگوید خوشحال می شویم. لذا هم خودمان نباید دچار غلو بشویم و هم نباید فریب دشمنان را بخوریم. تحلیل جناب عالی در این رابطه چیست؟
دیدگاه من این است که این نهضت ها و خیزش های مردمی، الگوگیری و الهام گیری از انقلاب اسلامی ایران داشته اند، اما نه صددرصد.
بنده معتقدم که از ده ها سال قبل، و به خصوص در سده اخیر، ایران اسلامی چندین بار نقش الهام بخشی را در مورد مصر داشته است که من در اینجا به تعدادی از اینها به ترتیب تاریخی اشاره می کنم: ۱. جرقه اول توسط سید جمال الدین اسدآبادی خورد. او درس استقلال را به مردم داد و علیه غرب و سلطه غرب سخن گفت. شیخ محمد عبده و دیگران، شاگردان تربیت شده او در الازهر بودند؛
۲. نواب صفوی در سفری که به مصر داشت، در الازهر سخنرانی کرد و فریاد مبارزه علیه استعمار را سر داد؛
۳. در سال ۳۲ و نهضت ملی شدن نفت در دوران آیت الله کاشانی و دکتر مصدق، تحول بزرگی که ایران انجام داد ملی شدن صنعت نفت بود درسی شد برای آقای جمال عبدالناصر و با صراحت اعلام کرد، که ما کانال سوئز را که بزرگ ترین منبع درآمد مصر است ملی اعلام می کنیم و آنها دقیقا اعلام کردند که این الگوگیری از صنعت ملی نفت ایران بود.
تبلور این جریان را در مصدق می دیدند و می گفتند: مصدق معلمی برای این کار ما بود و ما او را خیلی دوست داریم. علیرغم این که ما به مصدق نقد داریم، اما مهره ای است از مجموعه ستون فقرات ایران، در بخش اسلامیت نه، ولی در بخش استقلال، بله. ضمن این که نقش منفی ای در عرصه ملی گرایی داشته، اما یکی از نمادهای استقلال طلبی ملت ایران است و ما نمی توانیم این را انکار بکنیم؛
۴. در جریان دارالتقریب مصر، مرحوم آیت الله بر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 