پاورپوینت کامل حکمت و عقل ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکمت و عقل ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت و عقل ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت و عقل ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

۱. عقل قوه بازدارندگی انسان است بازدارندگی که دارای ابعاد بسیار گسترده است ولی مهم ترین آن، مفهوم سازی است که معانی انسانی را مقید می کند و یا این که براساس قانون احتمالات سعه مفهومی و معنایی را جایز می شمرد در قسمت اول جایی رخ می دهد که در جامعه، معانی بسیار گسترده مورد استفاده واقع می شود و جامعه به سوی هرج و مرج به پیش می رود و دومی در جایی به صحنه می آید که فضای بسته مفاهیم متعین اوج گرفته باشد و دیگر فضای معنایی کند شده باشد (مصداق اول در دوران سوفسطایی و مصداق دوم دوران مدرنیسم).

۲. از بازدارندگی عقل، عقلانیت به وجود می آید پس نوع بازدارندگی که شامل تعیین و عدم تعیین می شود نوع عقلانیت را تعیین می کند عقلی که فضایی را متعین می کند عقل جزیی نام دارد عقل جزیی فضای نامتعین را محدود می کند و متعین می سازد عقل جزیی همان عقل تجربی است در دنیای مدرنیسم که فضای جهان امروز را تشکیل داده است، عقل تجربی، عقلانیت ریزنگر را می خواهد تا کنترل برای انسان میسر سازد پس تعین های ریز را اجرا می کند که براساس اقتصاد و زیست شناسی اجرا می شود.

۳. عقلانیت ریزنگر که براساس علم تجربی بنا می شود علم تجربی که براساس زیست شناسی بپا شد و براساس آن نظریه کلان تکامل به وجود آمد و نظریه پیشرفت تنازع جو و جنگ طلب، تشکیل یافت عقلانیت ریزنگر، فلسفه جدید آن را ترسیم کرد.

تعامل پیشرفت و فلسفه سبب به وجود آمدن عقلانیت ریزنگر و عمومی شدن آن در جامع غربی شد جامعه ای که در نهایت به تمدن رسید یعنی عقلانیت ریزنگر به تمدن تبدیل شد و نرم افزار تمدن غرب را تشکیل داد عقل جزیی یا تجربی مبنای فلسفی غربی برای نقد و سنجش دانش های بشری واقع شد. که شروع آن با کانت بود.

۴. عقل جزیی متواضعانه به دنبال ریزنگری جهانی است و به کل جهان نظری ندارد پس با حیثیت کل نگرانه کاری ندارد فقط سعی می کند حیثیت تحلیلی بر خود بگیرد و تحلیل جزء به جزء را دنبال کند و به دنبال ترکیب و سنتز نباشد و ترکیب را یک موضوع ارزشی می داند که غیرعقلی است و پذیرفتنی نیست که ریشه در ایدئولوژی و آرمان هإ؛ دارد. به عبارت دیگر فلسفه به دنبال رهایی از آرمان ها و ارزش ها است و این را با تحلیل توهمات و معناها انجام می دهد (فلسفه تحلیلی به دنبال این مسئله است)

پس فلسفه اجتماعی و سیاسی و فرهنگی خود بر تحلیل های جزگرایانه بنا می کند یا به عبارت دیگر فلسفه تبدیل بر منطق جزگرایانه شده است.

۵. کانت که بنیان گذار این فلسفه و عقل جزگرایانه می باشد فلسفه خود را براساس منطق بنیاد کرده است یعنی از منطق شروع کرده و سپس به فلسفه رسیده است به جای آنکه از فلسفه شروع کند و منطقه از دل آن بیرون بکشد اول منطق را ترسیم کرده و سپس براساس منطق به ترسیم فلسفه پرداخته است یعنی روش مقدم بر معرفت است و اصل روش است سپس دانش که همان عقل جزءگرایانه است روش شناسی در محور عقل جزءگرایانه واقع می شود و فلسفه همان کارکرد روش شناسی دیگر علوم را به عهده دارد که به فلسفه مضاف مشهور شده است. دانش ها را به عنوان یک ابژه و عین خارجی، روش شناسی و منطق شناسی می کنند.

۶. بازدارندگی عقل در این فلسفه، جلوگیری از غیرمنطقی شدن دانش است، پس هر آنچه منطقی باشد معنادار است و هر چه غیرمنطقی باشد بی معنا است پس همه چیز به منطق و زبان برمی گردد که گاهی به جای منطق از زبان نام برده می شود یعنی زبان و منطق دو طرف یک سکه فلسفی جدید هستند. برای مثال به جای منطق علم، زبان علم یا منطق دین، زبان دین به کار برده می شود چرا که منطق (هرچند صوری و شکلی و فرمیک) به زبان و نظام شکلی زبان برمی گردد و معناداری نیز در قالب فرم زبانی مطرح می شود پس دین منطقی معنادار است وگرنه بی معنا است.

۷. آنچه به نام معنویت مطرح شده است در عقل جزیی بی معنا است چون به قالب زبان در نمی آید به عبارت دیگر عقل جزءنگر که ریشه آن به ارسطو بر می گردد براساس مفهوم و مفاهیم موجود در زبان بنیاد می شود پس اگر معنا تبد