پاورپوینت کامل انقلاب در سبک زندگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انقلاب در سبک زندگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انقلاب در سبک زندگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انقلاب در سبک زندگی ۶۲ اسلاید در PowerPoint :
سبک زندگی(۲)، الگوی خاصّی برای زندگی کردن است. این که فرد چه الگویی را برای زندگی خود برگزیند، مهم است و به نظر عمده کارشناسان، رابطه بسیار زیادی با هویت او دارد. باید توجه داشت که سبک زندگی هر جامعه، نمادی از فرهنگ آن جامعه محسوب می شود، چنانچه سبک زندگی هر فرد می تواند نمادی از هویت وی باشد؛ سبک زندگی در هر جامعه نیز بیانگر هویت آن جامعه است.
علاوه بر این، بررسی هر مقطع تاریخی بیانگر تغییر و تحولاتی است که در نوع سبک زندگی رخ می دهد. تغییر سبک زندگی در هر دوره تاریخی می تواند تحت تأثیر تغییر ارزش ها، انگاره ها و باورها رخ دهد. برای نمونه با تمرکز بر سبک زندگی در ایران، به خصوص پس از انقلاب اسلامی – در دورهای تقریباٌ سی ساله – شاهد تغییر و تحولات چشم گیری در سبک زندگی هستیم، که این نوشتار قصد دارد تا به بررسی تغییر سبک زندگی در این دوره بپردازد.
پیشینه ای نظری بر سبک زندگی
در فرهنگ آکسفورد، سبک زندگی: “راه های گوناگون زندگی فرد یا گروه”(۳)(آکسفورد، ۱۹۹۰) و در فرهنگ رندوم هاوس: “عادات و منش ها، رویکردها، ذوق ها و قرایح، استانداردهای اخلاقی، سطح اقتصادی و. .. تعریف شده است” (رندوم هاوس، ۱۹۸۷)که در مجموع، همه اینها روش زیستن فرد یا گروه را می سازند.
مفهوم سبک زندگی به این معنا، پس از جنگ جهانی دوم با ایجاد دولت رفاه و گستردگی ابزار فرهنگی به سپهر مفاهیم اجتماعی وارد شد. سبک زندگی با زندگی سنتی هم خوانی ندارد؛ چرا که در زندگی سنتی گزینه انتخاب محدود است، اما سبک زندگی، ملازم با انتخاب از میان شیوه های متکثر و گوناگون است. آنتونی گیدنز نیز سبک زندگی را، باز اندیشی یکی از مؤلفه های دنیای مدرن می داند. بدین معنا، که دنیای مدرن یافته های حاصل از نظام های انتزاعی را مرتباً در سازماندهی مجدد خود به کار می برد. بازاندیشی عصر مدرن، پویایی و تحرک بی سابقه ای به این روال داده است، به نحوی که در هیچ یک از فرهنگ های ماقبل مدرن وجود نداشته است. هر چند در فرهنگ های پیشامدرن هم شاهد وجود انتخاب هایی برای افراد هستیم، امّا گزینه های گوناگون به هم شباهت دارند و دامنه و تعداد آنها چنان محدود است که سبب می شود، تنها سبک مشخصی برای زندگی در هر فرهنگی تعریف شده باشد و همه افراد متعلق به فرهنگ های یک سان به سبک تقریباً مشابهی زندگی کنند. در اینجا نکته مهم، تطابق همه افراد با ارزش های هم سان منبعث از فرهنگ واحد است و نه امکان انتخاب هایی که گاهی پیدا می شوند(گیدنز، ۱۳۷۸).
این مفهوم در جامعه شناسی به گونه های مختلفی بیان شده و جامعه شناسان فراوانی در این زمینه سخن به میان آوردند، امّا محور مشترک نظریات زیمل، وبر، بوردیو، چنی و دیگر کارشناسان در این باره بر معنای نهفته در سبک زندگی دلالت دارد.(۴)
از آنجا که کالاها و محصولات دارای معانی هستند، بنابراین استفاده از آنها سبک زندگی را جنبه ای نمادین می بخشد؛ چرا که سبک زندگی در قالب چیزهای ملموسی رخنمون می شود: نمادهایی که انعطاف پذیرند و دارای معانی گوناگون هستند. از این رو، سبک زندگی را بخش مشهود فرهنگ می دانند و شیوه های مصرف در سلسله مراتبی آرایش می یابند که به طیف کاملی از تفاوت ها و تمایزات تا حد توان ذهن بشر میدان می دهند. (چاوشیان، ۱۳۸۱) این تمایزات و تفاوت ها می تواند بیانگر هویت باشد. در این باره، پیر بوردیو، فرآیند مصرف را به منزله نمایشی از تسلط بر یک رمز ارتباطی میداند، سبک استفاده از کالاها – به خصوص کالاهای مخصوص – از نظر او یکی از نشانه های هویت است که با استراتژی تمایز به تبیین هویت منجر می شود. (بوردیو، ۱۹۸۴)
آنتونی گیدنز نیز هم چون بوردیو سبک زندگی را دارای معنایی می داند که این بار در نظریه او با تأکید بر دگرگونی های فرهنگی و اجتماعی صورت می پذیرد. گیدنز در ارتباط بین ساختار و عاملیت، سبک زندگی را بازتابنده معنایی می داند که به گونه ای ضروری نامعین است؛ چرا که تبیین کافی معنا توسط تعین های ساختاری امکان ندارد. این معنا توسط داد و ستدهای مختلف و بین زیست جهان های متعدد، که معانی و روش های استفاده از مصالح و مواد نمادین مصرف انبوه را مبدل به اشیا و اعمالی محسوس می کند ایجاد می شوند که در چارچوب استعاره ای رخ می نمایانند. (گیدنز، ۱۳۸۰)
گیدنز تغییر و دگرگونی اجتماعی را با تغییر سبک زندگی، که نمادی از تغییر رابطه فرد و جامعه است نشان می دهد. از نظر او تغییر فرهنگی موجب ایجاد معنا و نمادهای نوین است. با توجه به این گزاره استنتاجی از آرای گیدنز، تغییر سبک زندگی را باید تابعی از تغییرات اجتماعی و فرهنگی دانست.
در فرآیند مدرنیته، با توجه به این گزاره، باید به تحول ارزشی به عنوان مؤلفه ای که با مفاهیم هویت و سبک زندگی ارتباطی تنگاتنگ دارد، نیز اشاره کرد.
ارزش، یکی از مؤلفه های بنیادین فرهنگ محسوب می شود؛ چرا که فرهنگ از ارزش های اعضای یک گروه، هنجارهایی که از آن پیروی می کنند و کالاهای مادی که تولید می کنند، تشکیل می شود. سبک های زندگی مرسوم در جامعه نیز یک جنبه از فرهنگ آن جامعه را شکل می دهند. بنابراین، ارزش، مفهوم بنیادین سبک زندگی است و سبک زندگی فرد، بازتابی از ارزش های فرد و هنجارهایی است، که به این ارزش ها مربوط می شوند. پس می توان گفت: تغییر فرهنگی و اجتماعی موجب تحول ارزشی می شود و بازتاب این امر در تغییر سبک زندگی نمود می یابد. هر چند تحول ارزش ها، امری تدریجی است که به شدت تغییر، روند تغییر آن تسریع یا کند خواهد شد.
این نوشتار با توجه به آرای گیدنز، به بررسی تغییرات و دگرگونی های اجتماعی و فرهنگی در مقطع زمانی پس از انقلاب در ایران می پردازد و با تأکید بر تحولات ارزشی به عنوان یکی از پایه های بنیادین تغییر فرهنگی، تغییر سبک زندگی در این دوران را تبیین می کند.
انقلاب اسلامی و عاملیت انقلابی
انقلاب اسلامی در ایران به عنوان تغییر و دگرگونی اجتماعی مطرح است؛ امری که موجب تغییر ساختارها شد. دراین دوران، عاملان به عنوان انقلابیونی که حکومت پهلوی را ساقط کرده بودند، معانی تازهای به ساختارها بخشیدند. در این شرایط ساختارهای ارزشی نوینی مطرح شد که از مذهب وام می گرفت. در واقع با توجه به حاکم شدن مذهب بر فضای جامعه، عاملان به دایره مفاهیم ارزشی ساده زیستی توسل جستند و بازتاب این امر در سبک زندگی نمود یافت که بر مبنای ارزش ها و نگرش های مذهبی ایجاد شده بود. در این شرایط، سبک زندگی غربی به عنوان نمادی از غربگرایی، معنایی منفی گرفت و طرد شد.
به خصوص با آغاز جنگ، فضای حاکم بر کشور به گونه ای بود که گفتمان دینی و ایدئولوژیک را تداوم بخشید. در این دوران، اگرچه سبک زندگی غربی، که بقایای دوران پیش ازانقلاب بود، وجود داشت، امّا در حاشیه قرار گرفته و جنگ باعث شده بود تا فضایی یک نواخت و متناسب با جنگ بر کشور حاکم شود، که تهییج و حماسه را تقویت می نمود. جنگ توانسته بود انسجام اجتماعی و حس ایثار را تقویت کند و توجه به مسئله اصلی- جنگ – سبب می شد که بسیاری از مسائل؛ از جمله موضوع آزادی های اجتماعی، آزادی پوشش، برابری حقوق زن و مرد و مسائلی از این دست در حاشیه قرار گرفته و یا مسئله اقلیت راحت طلب تلقی شود، نه مسئله عموم مردم(حورا،۱۳۸۵). این خود بازتاب ساختارهای محیطی بود که بنا به عقلانیت عاملان، این گونه بر بستر و زمینه های محیطی رخ داد. در این دوران کنش هایی؛ چون ازدواج های ساده حتی در مساجد و مدارس، پوشش های متعارف و ساده زیستی در ارتباط با ساختارها از سوی عاملان رخ داد. دراین دوران نوعی یک دستی در سبک زندگی ایرانی وجود داشت، امّا پایان جنگ آغازی برای ورود به دنیایی جدید بود.
پایان جنگ و تغییر ساختارها
جنگ پایان یافت. جامعه ایرانی در حال جنگ و با روحیه تهییجی و حماسی، به جامعه ای توسعه نگر با روحیه ای میانه رو و مصرفی تغییر کرد. سیاست های اقتصادی نوین، به خصوص خصوصی سازی و برنامه های تعدیل اقتصادی تأثیرات خود را بر حوزه فرهنگ، تحولات اجتماعی و تحول در ارزش ها بر جای گذارد.
در این شرایط، عاملان معنایی تازه به سیاست های انقلابی بخشیدند. اگر دوران جنگ، صدورانقلاب و سیاست های انقلابی بازتاب فضای حاکم بود و عقلانیت عاملان آن را معنابخش می دانست و تودهگرایی و صرفه جویی تشویق می شد، پس از جنگ اجماع داخلی بر بازسازی و سیاست های باز اقتصادی بود. در این مقطع، عاملان، معنایی تازه را در بسترهای موجود اجتماعی و اقتصادی به سیاست ها بخشیدند. همگام با رشد برنامه های آزاد اقتصادی، فرهنگ مصرفگرایی نیز در بین جامعه رسوخ یافت. تبلیغات گسترده کالاها و خدمات همراه با مجلات و روزنامه های رنگی، فضای یک دست جامعه را تغییر داد.
در پی اقدامات فرهنگی نوین، بهمن و دیگر فرهنگ سراهای جدید، جایی بودند که در آن ایران در محیطی کنترل شده با غرب می آمیخت. این در واقع بخشی از یک واکنش بود. آنتن های ماهواره ای نیز برای مدّتی همین نقش را داشت و سبک زندگی ایرانی ها را تغییر داد و یک شبه افق های بیشتر شهرهای بزرگ ایران راعوض کرد. (رایت،۱۳۸۲)
خصوصی سازی زمینه را برای رشد طبقه جدید فراهم کرده و برنامه تعدیل، به افزایش شکاف اقتصادی و اجتماعی دامن زد و نابرابری ها را تشدید کرد، که مجموعه این تحولات، شرایط عینی را برای تغییر برخی نگرش ها و ارزش های فرهنگی در جامعه فراهم آورد و به گفته برخی محققان، ثروت و ارزش های مادی، جایگزین ارزش های معنوی دهه اول انقلاب گردید.
بازسازی و تحول ارزش ها
برخی معتقدند: تحولاتی که در پی بازسازی ایجاد شد، ارزش های انقلاب اسلامی را درجامعه کم رنگ کرده است. مثلاً در این مورد یکی از نویسندگان، ضمن تأکید بر تغییر در گروه های م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 