پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمانه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمانه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمانه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل امام علی و ایرانیان; دولت کریمه و رفتار کریمانه ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :

قست دوم

فوائد و نتائج اجرای پیشنهاد علی(ع) در وضع خراج

پس از این تصمیمِ مهم، سازمان و تشکیلات زمین ها را برهم نزدند و زمین های کشاورزی قطعه قطعه نشد و کشاورزان نیز بدون هیچ گونه نگرانی به کار خود مشغول شدند و مجاهدان نیز به جهاد خود ادامه دادند. اجرای پیشنهاد علی(ع) فوائد مهمی به دنبال داشت، که در ذیل به آن ها اشاره می شود.

۱.اولین نتیجه مهم آن، جلوگیری از برده شدن کشاورزان در ایران و روم شد و این امر باعث گردید تا جلو فاجعه ی انسانی وسیعی که تجارت برده بود گرفته شود و کشاورزان زمین نیز به کار خود بپردازند و مسلمانان از منبع درآمد خراج بهره ببرند.

۲.گرفتن خراج و آزاد گذاشتن کشاورزان باعث خوشنودی مردم سرزمین های فتح شده گردید. این رفتار پسندیده ی مسلمانان، در گسترشِ اسلام و شکستهای بعدی سپاه ایران نقش اساسی داشت. نوشته اند، وقتی کشاورزانِ ایرانی مطلع شدند که قرار است تقسیم شوند، رؤسای آنها به سرپرستی ابن رُفیل نزد خلیفه آمدند و به خلیفه گفتند: ما قومی از مردم عراق هستیم که در گذشته مردم فارس بر ما پیروز شدند و به ما ضرر رساندند و هرگونه خواستند عمل کردند حتی زن های ما از آزار آنها در امان نبودند. پس هنگامی که خبر شما را شنیدیم به خاطر شما شادمان شدیم و باعث شگفتی ما شد. از این رو، ما شما را از چیزی باز نداشتیم تا این که آنها را از سرزمین ما بیرون راندید.

“فبلغنا أنّکم تریدون ان تسترقّونا”؛ پس به ما خبر رسید که می خواهید ما را به بردگی بگیرید و به خاطر آن نگران شده و اینجا آمدیم. خلیفه گفت: “فالآن إن شئتُم فالاسلام و إن شئتم فالجزیه، فاختارو الجزیه”؛۳۸ پس اکنون اگر بخواهید اسلام بیاورید و اگر خواستید جزیه دهید، پس آنان جزیه را انتخاب کردند. حتی عمر زمین های ابن رُفیل را که به سعد بن زید داده بود به او بازگرداند.۳۹ این گزارش نشان می دهد که نگرانی کشاورزان جدی بوده و هدف اولیه به بردگی گرفتن کشاورزان بوده است. آنان از حضور مسلمانان بسیاری خوشحال شدند و در واقع استقبال کردند و چون امید گذشت داشتند، به مرکز خلافت آمدند، اما وقتی آنان به مدینه رسیدند که خلیفه تصمیم جدیدی راجع به اراضی فتح شده و مردم آن گرفته بود.از این رو، تصمیم جدید خود را با تعبیر “فالآن” ذکر می کند، یعنی آنچه شنیدید رها کنید و این گونه عمل نمایید. یا اسلام، یا جزیه و اکنون سخنی از استرقاق و بردگی نیست.

۳.تشکیل دیوان برای تقسیم بیت المال، یکی دیگر از فوائد طرح دریافت خراج بود. طبری و دیگران تشکیل دیوان را در سال ۲۰ هجری دانسته اند.۴۰ تشکیلات دیوان را در مناطق ایران برابر با محاسبات ایرانیان و در شامات برابر با تشکیلات رومیان دانسته اند و این وضعیت ادامه داشت تا این که در زمان عبد الملک مروان به عربی منتقل شد.۴۱ دولت اسلامی، هم برای دریافت خراج و هم برای پرداخت آن به مسلمانان، نیاز به دفاتر مالی داشت، که آغاز تدوین دیوان ها با نام نزدیکان پیامبر، همسران حضرت و افرادی، مانند حسن، حسین، عباس و علی(ع)۴۲ نیز حکایت از خوشنودی خلیفه از طرح علی بن ابی طالب (ع) دارد و نشان می دهد که وی با دید مخالف در این مقطع به خاندان پیامبر(ص) نمی نگریسته، بلکه خوشحالی خود را از این طرح با ثبت نام خاندان پیامبر(ص) نشان داده است.

۴.نکته مهم دیگری که پس از این حادثه رخ داد و مورّخان به آن کمتر پرداخته اند، این بود که دستگاه خلافت نسبت به خاندان پیامبر(ص) رفتار خود را عوض کرد و به نظر می رسد که نوعی توافق ما بین امام علی(ع) و خلیفه برای همکاری به وجود آمد. خلیفه از علی(ع) برای اجرای طرح و پیشنهادش کمک خواست. علی (ع) نیز از یاران و شیعیان خود خواست تا خلیفه را در اجرای این طرح مهم و اساسی یاری نمایند. به این توافق تصریح نشده، اما وقایع نشان می دهد که عمر محدودیت هایی را که به بهانه ی حفظ صحابه برای آنها وضع کرده بود -که نباید از مدینه خارج شوند۴۳- برداشته و اطمینان یافت که یاران علی(ع) در شهرهای دیگر به ذکر فضائل علی(ع) نخواهند پرداخت. پس از طرح این پیشنهاد است که خلیفه، گروه جدیدی را که تماماً از طرفداران علی بن ابی طالب (ع) بودند، برای اداره ی سرزمین کوفه اعزام می کند و از آنان میخواهد تا طرح علی(ع) را به طور کامل اجرا نمایند. عمار یاسر به عنوان حاکم کوفه و پیشنماز شهر و فرمانده سپاه، عبد الله بن مسعود به عنوان قاضی و مسؤول بیت المال، عثمان بن حنیف به عنوان مساحتگر زمین های عراق به آن منطقه اعزام می شوند. خلیفه برای آنها در هر روز یک گوسفند قرار می دهد، که نصف آن همراه با سواقط آن برای عمار و نصف دیگر آن برای عبدالله بن مسعود و عثمان بن حنیف باشد.۴۴ فرزند حنیف تمام عراق را مساحت بندی می کند و کلّ مساحت زمین های آباد به ۳۶ میلیون جریب می رسد، که بر هر جریبی یک درهم و قفیزی خراج وضع می کند۴۵ و بر سرها هم جزیه وضع می کند، که قبلاً اشاره شد. اعزام این گروه و تعیین سلمان به عنوان استاندار مداین همه حکایت از این همکاری دارد. سلمان این مسؤولیت را با اجازه ی علی(ع) پذیرفت.۴۶

۵. پس از این جریان، خلیفه در مسائل سیاسی با امام علی(ع) مشورت می کرد و از نظرات صائب وی بهره مند می شد از آن جمله هنگامی بود که خلیفه تصمیم داشت تا برای جنگ با ایرانیان که حمله قریب الوقوع آنها را عمار یاسر حاکم کوفه به وی گزارش کرده بود۴۷، شخصاً شرکت کند، علی(ع) او را از حضور در منطقه جنگی بازداشت و توصیه کرد که درمرکز خلافت بماند و نیرو به منطقه ی جنگی اعزام کند و به هیچ وجه منطقه شام و یمن را از نیرو خالی نکند، چون امکان حمله ی رومیان وجود دارد.۴۸ این توافق و همدلی منجر به پیروزی مسلمانان در نهاوند شد که به نام “فتوح الفتوح”شهرت یافت.

۶. از ثمرات این همکاری این بود که خلیفه دوم علی بن ابی طالب را از اعضای شورای خلافت قرار داد. با این که در گذشته مدعی بود که خلافت و امامت در یک خاندان جمع نمی شود، اما متوجه شد که گوشه نشینی علی(ع) و کنارگیری او از مسائل سیاسی به ضرر جامعه ی اسلامی تمام می شود، از این روی، با کاندیدا کردن علی(ع) هم خواست گذشته را جبران کند و هم این که شورا را به گونه ای انتخاب کرد، که علی(ع) انتخاب نشود، ولی منزوی هم نگردد.

۲. اعتراض به قتل هرمزان

عمربن خطاب، خلیفه دوم به دست ابولؤلؤ ضربت خورد و مرد. ابولؤلؤ در هنگام فرار دستگیر و توسط عبدالله بن عوف کشته شد. عبیدالله بن عمر به بهانه این که کاردی که خلیفه با آن کشته شده در روز گذشته در دست جُفَینه و هرمزان دیده شده و در واقع بإ؛ توطئه ی قبلی خلیفه کشته شده، هرمزان را کشت و سپس جفینه را که گفته می شود نصرانی بود به قتل رساند، آن گاه دختر خردسال ابولؤلؤ را هم به قتل رساند. وی تصمیم داشت تمام زنان و بچه های اسیر را که در مدینه بودند بکشد، که مردم مانع کار او شدند. کشتن هرمزان مورد اعتراض مهاجران و علی(ع) قرار گرفت؛۴۹ زیرا هرمزان که فرمانده ی سپاه شوشتر بود، اسیر و به مدینه آورده شد۵۰ و در آن شهر مسلمان شد و عمر دو هزار درهم برای وی حقوق تعیین کرد.۵۱ برابر مقررات اسلامی، خون مسلمان حرمت دارد، گرچه تازه به اسلام به پیوندد. البته جرمی هم برای وی اثبات نشده بود.

علی(ع) جریان کشتن هرمزان را پی گیری کرد و با عثمان، خلیفه جدید در این باره گفت و گو نمود و از وی خواست تا وی را به جرم کشتن فرماندهی مسلمان قصاص نماید. عثمان گفت: دیروز پدرش را کشتند و امروز من او را بکشم و لذا حاضر به قصاص نشد. عبیدالله که به علی (ع) برخورد کرد، امام علی(ع) به وی فرمود: “ای فاسق به خدا سوگند اگر روزی به تو دست یابم گردنت را می زنم” از این رو، در زمان خلافت علی (ع) به معاویه ملحق شد. عثمان او را به کوفه فرستاد و خانه و زمینی در اختیار وی قرار داد، که به آن “کوَیفه ابن عمر” می گفتند. و از مجازات قصاص در امان ماند.۵۲

اعتراض علی(ع) به عثمان نشان می دهد که وی به شدت پایبند اصول و مراعات حقوق مسلمین بوده است و از این جهت برای وی تفاوت نمی کند، که متهم فرزند خلیفه باشد یا شخص دیگر و صاحب حق، مسلمانِ با سابقه باشد یا تازه مسلمان، زیرا همه در برابر قانون الهی یکسان هستند. از نظر علی(ع) اجرای حکم الهی و احقاق حق، مشمول قانون مرور زمان نمی شود؛ زیرا حق قدیم را هیچ چیز باطل نمی نماید.۵۳ در دوران خلافت خود آن حضرت بعد از چهارده سال، زمانی که عبیدالله در اردوگاه علی(ع) نزد وی رفت به عبیدالله اعتراض کرد و فرمود:

“تو هرمزان را که به دست عمویم عباس مسلمان شده بود و پدرت هم برای او مقرری تعیین کرده بود کشتی و اکنون امیدواری که از من به سلامت مانی”۵۴.

و این گونه علی(ع) از حقوق ایرانی تازه مسلمان دفاع کرد و بر حقِّ وی اصرار ورزید.

رفتار امام با ایرانیان در دوران خلافت

بسیاری از افراد، زمانی که به قدرت دسترسی ندارند، دم از عدالت و اخلاق پسندیده می زنند، ولی زمانی که به قدرت می رسند، تبدیل به انسانی مستبد، بدکردار و بد اخلاق می شوند و همه ی ارزش هایی را که از آن سخن گفته و بر آن تکیه می کردند از یاد می برند، اما علی بن ابی طالب (ع) چنین نبود؛ چرا که به هنگام قدرت، عدالت و رفتارِ خوش خود بروز کرد، به گونه ای که نام علی(ع) مساوی با عدالت و مبارزه با ظلم و گرفتن حق ستمدیدگان است. آن قدر در اجرای عدالت مصر بود که عده ای از اشراف و بزرگان در حوزه جهان اسلام عدل او را تحمل نکرده و به دشمن ستمگر وی پیوستند و لذا این روح عدالت جویانه ی علی(ع) را در برخورد با ایرانیان به خوبی می توان دریافت، که بخش عمده ی رفتار امام علی(ع) با ایرانیان در دوران خلافت ایشان رخ داده است؛ زیرا آن حضرت مرکز خلافت را از مدینه به کوفه منتقل کرد و کوفه منطقه ای ایرانی بود، گرچه توسط مسلمانان تبدیل به شهر شد، اما اطراف آن را که سواد عراق تشکیل می داد، عموماً ایرانیان غیر مسلمان بودند. ایرانیان از نزدیک با حاکم و خلیفه ی مسلمین آشنا شدند. از گزارش های فراوانی که نقل شده استفاده می شود، که تبعیض بین ایرانیانِ مسلمان و عرب های مسلمان امری پذیرفته شده برای جامعه ی اسلامی آن روز بوده و به ایرانیان به دید تحقیر می نگریسته اند، اما علی(ع) که مظهر عدل اسلامی است در نظر دارد، این دید غیر اسلامی را تغییر و در رفتار با مسلمانان مساوات را در نظر بگیرد. از نظر وی تقوا، ملاک برتری نزد خداست و باعث دریافت سهم بیشتری از بیت المال نمی شود.

بنابراین، از نظر علی(ع) تفاوتی بین مسلمان بدری و ایرانی تازه مسلمان نیست؛ زیرا همه از سهم مساوی برخوردارند. البته عمل به این دیدگاهِ اسلامی مخالفت هایی را در جامعه اسلامی در پی دارد، که خلیفه مسلمین از آن نمی هراسد و در نظر دارد عدالت اسلامی را در ابعاد گوناگونِ اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به نمایش درآورد و رأفت اسلامی را به جامعه تازه مسلمان نشان دهد. از این رو، رفتار حضرت را در دوران خلافت در دو قسمت ارائه می دهیم:

الف:رفتار اجتماعی با ایرانیان

ب:برخورد سیاسی و اقتصادی

بدیهی است که چون محور بحث، ایرانیان هستند، لذا بخشی از این گزارش ها مربوط به ایرانیان مسلمان و برخی در ارتباط با ایرانیان غیر مسلمان به عنوان اقلیت مذهبی مطرح خواهد شد.

الف: رفتار اجتماعی امام علی(ع) با ایرانیان

رفتار محترمانه و عادلانه با مردمی که تازه به جرگه ی جامعه اسلامی پیوسته اند، در تعمیق بینش اسلامی آنان نقش مهمّی داشت. تازه مسلمان ها به این نتیجه رسیدند که این دین تبعیض آمیز نیست و افراد جامعه را در طبقه ای خاص محصور نمی سازد و هرکس با توجه به توان و استعدادش می تواند از لحاظ اجتماعی و سیاسی رشد کند.

از زاویه ای دیگر، اقلیت های مذهبی در سایه ی حکومت اسلامی زندگی می کردند و حکومت خود را موظف به حفظ حقوق

آنها می دانست، که در این جا به نمونه هایی از این برخورد مشفقانه اشاره می شود.

۱.دیدار با مردم اطراف کوفه

زمانی که امام علی(ع) وارد شهر کوفه شد، مردم، سران قبایل و شخصیت ها به دیدار وی آمده و تهنیت می گفتند، مردم سواد عراق (روستاهای اطراف کوفه) که غیر مسلمان بودند نیز به دیدار حضرت شتافتند.۵۵ امام علی(ع) به آنان اجازه ی ملاقات داد و لذا زمانی که وارد شده و کثرت جمعیت آنان را دید، فرمود: من توان شنیدن کلام شما را (به خاطر همهمه و کثرت جمعیت) ندارم و نمی توانم از حال شما آگاه شوم. پس کار خود را به کسی بسپارید که نزد شما از همه بیشتر مورد پذیرش باشد و از همه، خیرخواه تر شما باشد. آنان نرسا را معرفی کردند و گفتند: آنچه او به آن راضی شود ما رضایت می دهیم و آنچه از آن ناراحت گردد ما نیز آن را نمی پسندیم. نرسا نزد حضرت نشست، امام فرمود: “مرا از عدد پادشاهان فارس خبر ده؟” گفت: آنها(ساسانیان) ۳۲ تن بودند، سؤال کرد؟: “روش حکومتی آنها چگونه بود؟” نرسا گفت: همواره روش آنها در کارهای مهم یکسان بود تا این که کسری فرزند هرمز به حکومت رسید، او مال ها را به خود ویژه ساخت و مستبد بود و با گذشتگان مخالفت کرد، آنچه از مردم بود ویران و آنچه از او بود آباد ساخت و مردم را کوچک شمرد. مردمِ فارس علیه وی شورش کرده او را کشتند. زنانش بیوه و بچه هایش یتیم شدند. حضرت علی(ع) فرمود:

“ای نرسا: همانا خدای عزوجل مردم را به حق آفرید و از هیچ کسی جز به حق گزاری خرسند نباشد و در سلطنت، الهی گونه ای یادآوری و نمود کاریست برای نوع حکومتی که در نظر دارد در زمین نیز برقرار باشد و آن این است که مملکت جز به تدبیر و انتظام نپاید و از مملکت داری و فرماندهی گریزی نباشد و تا وقتی کار ما استوار و به هم پیوسته باشد، که آیندگان از گذشتگان بدگویی نکنند؛ پس اگر آیندگان ما با پیشینیان مخالفت ورزند و فساد کنند، هم خود هلاک شوند و هم دیگران را به نابودی کشانند”.۵۶

آن گاه علی(ع) کارگزاران خود را بر آنان بگماشت.

بنابراین، به حضور پذیرفتن غیر مسلمان ها و ملاقات و گفت و گوی صمیمانه با آنها حکایت از روحیه ی مردم سالاری و توجه به اقشار گوناگون در جامعه، توسط علی(ع) دارد. شیوه ی گفت و گوی حضرت و سؤالات ایشان نیز در خور توجه است. این دیدار در اعتماد ایرانیان به حاکم مسلمین و طرح مشکلات خود نیز مؤثر و مفید بود.

۲.در مهمانی ایرانیان

علی(ع) به عنوان خلیفه جهان اسلام، کارگزاران خود را از رفتن به مهمانی های اشراف نهی می کرد و در این زمینه نامه مفصلی به عثمان بن حنیف نوشت و او را به خاطر شرکت در دعوتی اشراف بصره مورد سرزنش قرار داد.۵۷ علی(ع) خود نیز در چنین مجالسی شرکت نمی کرد و غذای وی ساده بود و در مهمانی های بی تکلّف حضور می یافت. زمانی یک مسلمان ایرانی به مناسبت سال جدید و عید نوروز از او دعوت به عمل آورد. علی(ع) در مهمانی شرکت کرد. مردِ ایرانی در سر سفره برای امام علی(ع) حلوا آورد. علی(ع) از آن تناول کرد و از میزبان سؤال کرد: “این دعوتی به چه مناسبتی است،” پاسخ داد، به مناسبت عید نوروز است. امام(ع) به شوخی فرمود: “اگر می توانید هر روز را برای ما نوروز قرار دهید”۵۸.

شرکت در چنین دعوتی، نشانه ی احترام خلیفه مسلمین به ایرانیان و عدم مخالفت با آداب و رسوم و فرهنگ آنها است.

۳.هدیه ی ایرانیان

ایرانیان برابر سنت گذشته ی خود رسم داشتند تا در ایام نوروز و عید مهرگان به حاکمان خویش هدایایی تقدیم کنند. در دوران عثمان، حاکمان کوفه این هدایا را می پذیرفتند و ایرانیان را تشویق به این کار می کردند. این رسم در طول حکومت بنی امیه و سپس بنی عباس نیز ادامه داشت. آنان که اکنون رهبر جهان اسلام را در منطقه خود می دیدند و بدون تشریفات امکان دیدار با وی را داشتند، هدایای نفیسی در ایام نوروز تقدیم امام علی(ع) می کردند و علی(ع) نیز آن هدیه ها را می پذیرفت، ولی آن را بابتِ خراج آنها در نظر می گرفت.

مجوس یا ایرانیان غیر مسلمان در روز نوروز جامهایی نقره ای که در آن شکر ریخته بودند تقدیم امیرالمؤمنین کردند و علی (ع) شکرها را بین یاران خود تقسیم کرد و هدیه ی آنها را جزو جزیه ی ایشان قرار داد.۵۹

دهقانی، جامه ای که با طلا بافته شده بود برای حضرت آورد. امام علی(ع) آن جامه را به عمرو بن حریث به چهارهزار درهم تا زمان عطا (تقسیم بیت المال) فروخت؛۶۰ زیرا نمی توانست آن را تقسیم کند و پوشیدن لباس زربافت برای مردان در اسلام حرام است. حضرت تمام هدایای نفیس را که به وی می دادند، جزو بیت المال قرار می داد و تقسیم می کرد. تقدیم هدایای نفیس از جانب ایرانیان غیر مسلمان به علی (ع) حکایت از خشنودی آنها از سیره ی آن حضرت دارد. زمانی که حضرت وارد شهر انبار شد و چارپایانی را به عنوان هدیه نزد حضرت آوردند و غذایی را برای سپاهیان حضرت آماده کردند به شرط پذیرش آنها را این دانست که جزو خراج محاسبه شوند و لذا دستور داد تا قبل از استفاده از غذا قیمت آنها را مشخص کنند، ولی ایرانیان اصرار داشتند که اینها هدیه است. از این رو، علی(ع) بدون دریافت هدیه ها شهر انبار را ترک کرد.۶۱

علی(ع) بارها می فرمود: “این شیشه عطری که دارم هدیه ی یکی از دهقانان است”.۶۲ و گزارش هایی از هدیه ی لباس توسط دهقانان ایرانی به حسن و حسین (ع) رسیده است.۶۳ به نظر می رسد، گردن بندی که ام کلثوم از بیت المال عاریه گرفته بود، جزو همین هدیه ها بوده که حضرت در بیت المال قرار داده بود.

۴.نهی از فرهنگ ذلت پذیری

امام علی(ع) به هنگام رفتن به شام در مسیر راه به شهر انبار رسیدند، که خدایان و بزرگان آن شهر وقتی آن حضرت را دیدند به جهت تعظیم و احترام از اسب ها پیاده شده و در پیش رکاب ایشان دویدند، که حضرت فرمود: این چه کاری بود که انجام دادید، گفتند: این خوی ما است که حکمرانان خود را به آن احترام می نماییم، حضرت به آنان فرمود:

“سوگند به خدا حکمرانان شما در این کار سودی نمی برند و شما خود را در دنیاتان به رنج و در آخرتتان با این کار به بدبختی گرفتار می سازید و چه بسیار زیان دارد، رنجی که در پی آن کیفر باشد و چه بسیار سود دارد، آسودگی که همراه آن ایمنی از آتش باشد”.۶۴ علی(ع) شیوه ی استقبال ایرانیان را مورد نکوهش قرار داد و آن را ذلت آور دانست. حال سؤال این است که آیا این نهی حضرت، نهی از استقبال است یا نهی از شیوه ی آن تردیدی نیست که استقبال مردم از یک شخصیتی سیاسی و اجتماعی نشانه ی محبوبیت وی در میان مردم است و مشکل شرعی ندارد؛ زیرا هنگام ورود پیامبر(ص) به شهر مدینه مردم با شوق فراوان به استقبال آن حضرت آمدند. زمانی که امیرمؤمنان (ع) وارد شهر کوفه شد، قاطبه ی مردم به استقبال حضرتش آمدند. نصربن مزاحم در این باره می نویسد:

“روز دوشنبه دوازده شب گذشته از رجبِ سال سی و ششم، از بصره به کوفه درآمد و اشراف مردم و اهل بصره همراهش بودند، مردم کوفه همراه قراء و اشراف خود او را استقبال کردند و وی را به مبارکی دعوت نموده، گفتند: یا امیرمؤمنان، کجا فرود می آیی؟ آیا به کاخ وارد می شوی؟ فرمود: نه؟…”۶۵.

این گزارش نشان می دهد که نه همراه داشتن افراد در هنگام ورود به شهری اشکال دارد؛ زیرا علی(ع) با بزرگان بصره به کوفه آمد و نه استقبال شکوهمند؛ زیرا قاریان و اشراف کوفه به استقبال حضرت آمدند و آنچه در انبار اتفاق افتاد شیوه ی استقبال بود، که مورد نهی حضرت قرار گرفت. جالب است بدانیم که علی(ع) در هنگام اعزام قیس بن سعد بن عباده به مصر از وی می خواهد که نیروهای نظامی به همراه خود ببرد، زیرا باعث ابهت می گردد و مخالفان از آن وحشت می کنند.۶۶ این مسأله نشان می دهد که استقبال با شکوهی که باعث ناامیدی دشمنان گردد، از نظر امیرمؤمنان نه تنها اشکال ندارد، بلکه مؤید و مورد تشویق حضرت نیز بوده است.

۵.شکایت ایرانیان از رفتار مسلمانان

نگاه تحقیرآمیز به ایرانیان از نکاتی بود که تازه مسلمان های ایرانی را رنج می داد و باعث افسردگی و ناراحتی آنها می گردید. مسلمانان عرب از ایرانیان زن می گرفتند و به آنان زن نمی دادند. به فرموده ی امام صادق(ع): موالی (ایرانیان) نزد امیرمؤمنان آمدند و گفتند: “از این عرب ها به تو شکایت می کنیم. رسول خدا ما را با آنها سهم مساوی از بیت المال می داد، برای سلمان، بلال و صهیب زن گرفت، اما این ها این گونه عمل نمی کنند و به ما زن نمی دهند و می گویند چنین نخواهیم کرد. علی(ع) نزد آنها رفت و در این باره با آنها س

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.