پاورپوینت کامل ترکیه و سودای مدل گرایی در منطقه ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ترکیه و سودای مدل گرایی در منطقه ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ترکیه و سودای مدل گرایی در منطقه ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ترکیه و سودای مدل گرایی در منطقه ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
ترکیه کشوری است که سیاست خارجی آن به رغم تغییرات ظاهری – به جهت تحولات منطقه ای و بین المللی – بسیار متأثر از اصولی است که در تأسیس جمهوری ترکیه نوین تحت عنوان کمالیسم برساخته شد.کمالیسم، مبتنی بر اصول ششگانه ناسیونالیسم، سکولاریسم، جمهوری خواهی، مردم گرایی، دولت گرایی و اصلاح طلبی است. اصول یاد شده، سیاست خارجی ترکیه را هرچه بیشتر به سوی غرب سوق می داده و بر اساس میراث کمالیسم به اسلام در ترکیه به مدت طولانی به عنوان نشانه رژیم های سنتی نگریسته شده است.کمالیسم با قرار دادن اسلام همراه با انحطاط و عقب ماندگی های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، جمهوری لائیک ترکیه را پایه گذاری کرد. تحولات عمیق در صحنه سیاست بین المللی – منطقه ای و تأثیرات آن در ترکیه و پی بردن به نقایص سیاست های توجه صرف به غرب و غفلت از دنیای اسلام و منطقه خاورمیانه، و به تعبیر دقیق تر، به اضافه کردن اصولی به سیاست خارجی ترکیه انجامید، با این هدف که علاوه بر حفظ میراث کمالیسم، منافع بیشتری را در سطح منطقه ای و بین المللی برای ترکیه به همراه داشته باشدو در نهایت اینگونه می شود که جهت گیری های متناقض بی شماری در سیاست های داخلی و بین المللی ترکیه رخ می دهد. حال باتوجه به این ملاحظات می توان در ادامه توضیح داد که چگونه است که ترکیه با وجود آن که خودرا حامی حقوق مسلمین می داند، اما در سطح داخلی و بین المللی جهت گیری های متناقض آن اتخاذ می کند و به عنوان مثال، مدل حکومتی لائیک را به کشورهای اسلامی متحول شده پیشنهاد می کند و به دنبال آن است که خودرابه عنوان الگویی موفق برای کشورهای منطقه نشان دهد.
به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه با هدف چرخش در سیاست های منطقه ای
اظهار همانندی فرهنگی(تمایلات اسلام گرایانه) و سیاسی با بدنه اجتماع، کاپیتالیسم، جهانی شدن و اشتیاق این کشور جهت پیوستن به اتحادیه اروپا، از مسائل تعیین کننده برای کمک به حزب عدالت و توسعه بود، تا این حزب به قدرت برسد. از زمانی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه به قدرت رسید، سیاست خارجی این کشور توسط احمد داود اغلو وزیر امورخارجه، تئوریزه شده است. وی دیدگاه های خود را در کتابی به نام “عمق استرتژیک ” بیان کرده و استدلال می کند، که “سیاست خارجی ترکیه دارای توازن و تعادل نیست وتأکید بیش از حد بر رابطه با اروپای غربی و آمریکا و غفلت از خاورمیانه و جهان اسلام موجب از دست رفتن بسیاری از منافع این کشور در این مناطق شده است. حزب عدالت و توسعه در مسیر جدید خود باید یادآور ترکیه ای باشد که وارث یک امپراطوری چند ملیتی؛ شامل خاورمیانه، شمال آفریقا،بالکان و قسمت هایی از اروپای مرکزی بود”. این تاکیدبر میراث عثمانی به معنای توجه به آموزه های اسلامی در ترکیه و سیاست خارجی آن نیست، بلکه تلاشی برای تعدیل و اعتلای کمالیسم و در راستای واقعیت ژئوپلتیک ترکیه و بهره برداری از منافع می باشد.از نظر رجب طیب اردوغان (رهبر حزب عدالت و توسعه) ترکیه باید با مجموعه کشورهای متضاد؛ مانند ایران، اسرائیل، آمریکا، اعراب و اروپا در تعامل باشد و در این راستا از قدرت نرم نیز بهره گیرد. ترکیه در یک منطقه حساس سیاسی و انرژی واقع شده و می تواند جهان اسلام را مدیریت کند. ترکیه جزو ۵۰ کشور نخست جهان از نظر دارا بودن اکثریت مسلمان است و تنها کشوری است که هم زمان عضوناتو نیز می باشد. براساس این بینش، زمانی که حزب حاکم عدالت و توسعه در انتخابات ژوئن ۲۰۱۱ به پیروزی رسید، اردوغان در مرکز شهر آنکارا خطاب به جمع کثیرهوادارانش گفت:”امروز از استانبول تا بوسنی پیروز شده، از ازمیر تابیروت، از آنکارا تا دمشق، از دیاربکر تا رام الله،نابلس،جنین، کرانه باختری، قدس و غزه پیروز شده، امروز ترکیه تا خاورمیانه، قفقاز، بالکان و اروپا پیروز شده است”. نقشه جغرافیایی که اردوغان در نطقش ترسیم کرد، سرزمین هایی را در بر می گیرد که زمانی قلمرو تحت حاکمیت ترکان عثمانی را تشکیل می دادند. دولت اردوغان به خوبی می داند که برای عملیاتی کردن اهداف کشورش، باید به هرطریقی نظر مثبت افکارعمومی در جهان اسلام را جلب کند و یکی از راه های این جلب نظر، جانب داری از حقوق فلسطینی هاست، که به نظر می رسد این جانب داری بیشتر در سطح کلام، سخنرانی های احساسی و حرکت های نمایشی؛ چون اعتراض اردوغان در اجلاس داووس به شیمون پرز بوده است تا این که بخواهد نتایج عینی مثبت و قابل ملاحظه ای در عمل به نفع فلسطینی ها داشته باشد. غافل از اینکه مسئله فلسطین دیگر از حد شعار دادن گذشته و فلسطینی ها دیگر متوجه این مسئله هستند که صحبت از درگیری رژیم صهیونیستی ابزار دست رهبرانی؛ چون اردوغان شده تا به منافع شخصی خود برسند. اردوغان در تلاش است که خود را به عنوان قیم فلسطین معرفی کند، در حالی که باید به نتایج به دست آمده نیز نگریست که در نهایت اظهارات اردوغان و نتانیاهومشابه می شود و هردو در یک نقطه به هم می رسند وقیمومت ترکیه به برآورده شدن منافع رژیم صهیونیستی می انجامد و باید توجه داشت که حکومت های ترکیه روابط خود را با اسرائیل در سطح مطلوبی حفظ کرده اند و برای غرب، به ویژه آمریکا رابطه با ترکیه دارای اهمیت بوده و ترکیه در این زمینه وارث یک سلسله تعهدات و توافقاتی است که خودرا ملزم به رعایت آن می داند.
نکته مهم این است که بخش عمده ای از این مناسبات، همکاری های اطلاعاتی و دفاعی است و ارتش ترکیه مسئولیت این جنس مناسبات را به عهده دارد. نقطه عطف این همکاری های متقابل در سال ۱۹۹۶ بود، که آنکارا و تلاویو پیمان همکاری اطلاعاتی و نظامی امضا کردند. هم چنین ترکیه و اسرائیل دارای روابط تجاری – نظامی گسترده هستند، بطوری که در سال ۲۰۰۷ ترکیه هشتمین شریک بزرگ تجاری رژیم صهیونیستی شناخته شد. بنابراین، در مورد مسئله فلسطین نیز بار دیگر چیزی که به ذهن متبادر می شود، تناقضاتی است که در جهت گیری، عملکرد و حتی سخنان سیاست مداران ترکیه وجود دارد و نشان می دهد که ترکیه به دنبال تامین منافع خود با طرح حمایت از فلسطین است.
آیا حزب عدالت و توسعه حزبی اسلامی است؟(دگردیسی در حزب)
رأی دهندگان ترکیه در نوامبر سال ۲۰۰۲ و ژوئیه سال ۲۰۰۷ با قاطعیت به حزب عدالت و توسعه رای دادند، چرا که این حزب با اسلامی جلوه دادن خود و اعلام حمایت از حقوق عموم مسلمانان ترکیه، آنان را با خود همراه کرد. آنها با کنار زدن نسلی از سیاست مداران کهنه کارطرفدار سکولاریسم، کرسی های لازم رابرای تشکیل دولت در اختیار حزب عدالت و توسعه قرار دادند. قبل از انتخابات سال ۲۰۰۲ بسیاری از رسانه های غربی، حزب عدالت و توسعه را حزبی “بنیادگرا” توصیف کرده بودند، که بعد از انتخابات نیز، همان روزنامه نگاران، صفت “اسلام گرا”یا “اسلامی” را برای آن به کار بردند، و زمانی که این حزب فرآیند پیوستن به موازین کپنهاگ جهت عضویت در اتحادیه اروپای را آغاز کرد، از آن با عنوان حزبی با “ریشه ها اسلامی ” یادکردند. دوسال بعد در پی تصویب چندین بسته عمده اصلاحی در پارلمان، حزب عدالت و توسعه به عنوان “اسلام گرای اصلاح شده ” توصیف شد. بعداز انتخابات سال ۲۰۰۷ مجله اکونومیست، حزب عدالت و توسعه را حزبی “بالنسبه اسلام گرا” خواند. به عنوان مثال، در این سال اردوغان تغییراتی بنیادین در فهرست نامزدهای جدید نمایندگی صورت داد.وی تقریبا تمام نمایندگانی را که گرایشات اسلامی داشتند و نیز همه عناصر منتقد در حزب؛ از قبیل ارتوگرول یالچن بایر را که به وجدان اخلاقی حزب شهرت داشت را، از این فهرست حذف کرد. اردوغان در تلاشی تاکنون ناموفق برای راضی کردن منتقدان سکولار/کمالسیت، افرادی با پیشینه چپ گرایی، سه روشنفکر از جامعه علوی و شماری از زنان را به قصد دفع اتهاماتی که حزب عدالت و توسعه را “حزبی دینی _ سیاسی” می نامیدند، نامزد کرد. و پس از مدتی این حزب را در سال ۲۰۰۹ “اسلام گرای پیشین” معرفی کردند و در حال حاضر نیز به نظر می رسد با توجه به نوع پیشنهادات و تجویزات اردوغان برای مدل حکومتی کشورهای متحول شده منطقه، بتوان نام حزب “فارغ از اسلام” را برآن نهاد. به نظر می رسد که این عناوین در واقعیت نیز عملکرد حزب عدالت و توسعه و دگردیسی پروژه وار آن را در این مدت نشان می دهد، چنان که گویی همه این تغییرات از قبل برنامه ریزی و پردازش شده بوده است. ابتدا از گفتمان ارزش های معنوی(اسلامی) به منظور بسط پایگاهای انتخاباتی خود، حصر مطالبات گروهای دینی درون نظام سکولار برای حصول اطمینان از وفاداری مسلمین به اندیشه های حکومتی سود می جوید و در ادامه با هدف عضویت در اتحادیه اروپا و نزدیکی با غرب در عرصه داخلی به تعمیق هرچه بیشتر اصول سکولاریسم و در عرصه بین الملل به گسترش فعالیت در ناتو، همراهی و همگاهی با سیاست های آنها درمورد کشورهای منطقه (به عنوان مثال سوریه و حوزه مقاومت ) اهتمام می ورزد و در نهایت، برای کشورهای اسلامی منطقه خط و نشان کشیده و آنها را تهدید می کند.
حزب عدالت و توسعه، خود را حزبی محافظه کار- دموکرات معرفی کرده و رهبر این حزب نیز اظهار داشته که لباس اسلام گرایی را از تن درآورده است. در واقع، ظهور حزب عدالت و توسعه در بستر سیاسی ترکیه بیش از هر چیزی حاصل تحولات بین المللی بوده و در واقع، نتیجه یک همکاری داخلی و خارجی از شرایط و قابلیت های ترکیه و غرب، بر اساس اصل منافع متقابل بوده است. یکی و شاید مهم ترین هدف این تحول به چالش کشاندن جمهوری اسلامی ایران و تقویت الگوی حزب عدالت و توسعه در برابر الگوی ایران بوده است. در واقع، تلاش برای پذیرش تلقی خاص از اسلام توسط نظام جهانی با مدنظر قرار دادن فاکتور تأثیرگذار واقعیتی به نام اسلام به عنوان مهم ترین فاکتور در ترکیه و منطقه، سبب کمک به ظهور حزب عدالت و توسعه در ترکیه شد، که رسیدن به این هدف، با بهره گیری از اسلام برای حفظ و تامین منافع غرب با توجه به شرایط جدید بوده و هست. همراهی ترکیه در حمله به لیبی و بروز بحران در روابط آنکارا – دمشق با وجود ارتقای آن به سطح راهبردی نشان داد که ترک ها هم چون همیشه استاد استفاده از فرصت ها، درک شرایط و تطبیق خویش با آن هستند. در حقیقت، آنکارا در این تحولات نیز چون گذشته با مد نظر قرار دادن قابلیت های خویش در مواجهه با تغییرات و معادلات جهانی، منافع ترکیه را در همراهی با غرب دانسته و خود را با آن هماهنگ کرد. در این رویکرد کلی، راهبرد آنکارا را منطق سیاست که منطق منافع است تعیین کرده و می کند و در آن توجه به ارزش های اسلامی جایی ندارد، مگر آن که بنا بر ضرورت بخواهند از آن به عنوان یک عامل تاکتیکی بهره بگیرند.
پروژه معرفی مدل
مدتی است که در محافل بین المللی – به مدیریت رسانه های غربی و از سوی عده ای از تحلیل گران – مباحثی با عناوینی که در ادامه می آید مطرح و از سوی سیاست مداران ترکیه و کشورهای غربی به عنوان مدل مطلوب، به جدیت دنبال می شود، آن چنان که رجب طیب اردوغان نیز با تمام ادعاهای پیشین خود در خصوص اسلام گرایی و دفاع از حقوق مسلمانان، مدل حکومتی لائیک را به مردم مسلمان مصر پیشنهاد می کند. عناوینی چون:
– ترکیه، الگوی تشکیل حکومت جدید در کشورهای متحول شده منطقه؛
– حکومت در ترکیه؛ سازش و اعتلای اسلام و دموکراسی؛
– اعلام رضایت احزاب اسلام گرا در مصر و تونس از مدل حکومتی حزب عدالت و توسعه؛
– ترکیه؛ الگوی موفق گسترش اسلام گرایی در داخل و سیاست خارجی.
برای بررسی این نظرات بهتر است نگاهی به وضعیت داخلی ترکیه داشته باشیم تا با تحلیل اوضاع آن بتوان قضاوت دقیق تری در این باره داشت، که آیا ترکیه می تواند الگوی مناسبی برای کشورهای مسلمان منطقه باشد؟ به همین منظور ابتدا مشکلات اسلام گرایان؛ شامل مشکلات درونی (عدم اتحاد و اختلاف نظر درباره استراتژی عمل، نبود طبقه علماء و متخصصان دینی، فقدان رهبری واحد، ساختار لائیک و انحصارگرایی کمالیست ها، و مشکلات بیرونی؛ شامل (زورمداری تمام عیار نظامیان در مقابل اسلام گرایان، گروه های فشار حامی لائیسم، مخالفت جدی غرب، آمریکا و اسلام گرایی، اروپا و اسلام گرایی، اسرائیل و اسلام گرایی) بررسی می شود.
عدم اتحاد و اختلاف نظردرباره استراتژی عمل: اختلاف نظر بدین صورت است که، در حالی که برخی معتقد به اولویت فعالیت های سیاسی و تشکیل نظام اسلامی هستند،برخی دیگر فعالیت های آموزشی و علمی را در اولویت می دانند و معتقدند که فعالیت های سیاسی _ اسلامی باعث جری شدن نظام لائیک برای سرکوب کلیت اسلام می شود. علاوه بر این، ضعف تفکرتسنن درباره نحوه عمل در برابر نظام ظلم، از توان اسلام گرایان می کاهد.
نبود طبقه علما(متخصصان علوم دینی): پس از اجرای نقشه های اسلام ستیزانه مصطفی کمال، علما و نهاد روحانیت از هم پاشیده شدندودر کل در ترکیه سازمان دیانت به هیچ وجه سازمانی عالم پرور وروحانی نبوده، بلکه فارغ التحصیلان آن با کارمندان نظام لائیک محسوب می شوند.اکنون در ترکیه، سازمان دیانت با ۹۰ هزار پرسنل؛ شامل ائمه جماعات، خدام و مؤذن های بیش از ۹۰ هزار مسجد است، بزرگ ترین تشکیلات دولتی پس از وزارتخانه های ملی و کشور به شمارمی رود اما طبقه متخصصان دینی وجود ندارد، حتی بالاترین
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 