پاورپوینت کامل جای پای پوتین در خاورمیانه ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جای پای پوتین در خاورمیانه ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جای پای پوتین در خاورمیانه ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جای پای پوتین در خاورمیانه ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه

چند سالی است که روسیه پس از عبور از یک دوره گذار و فائق آمدن بر مشکلات و تنگناهای اقتصادی، و نیز دستیابی به نظم و ثبات داخلی، خود را در شرایط یک “قدرت درحال بازسازی” و تجدید حیات می بیند. روسیه در این شرایط می کوشد، تا بار دیگر جایگاه خود را به عنوان یک قدرت بزرگ و تأثیرگذار در نظام بین الملل بازیابد؛ تمایلی که آن را باید گرایش تاریخی در فرهنگ سیاست خارجی روسیه قلمداد کرد. در این میان، دو عامل مهم اقتصادی و سیاسی موجب شده اند، تا این گرایش تاریخی، در رفتار کنونی سیاست خارجی روسیه، تجلی بیشتری بیابد:

۱. رشد قابل ملاحظه درآمدهای انرژی روسیه، به واسطه افزایش چشم گیر و پایدار قیمت جهانی نفت و گاز؛ ۲. تمرکز و اشتغال مستمر بخش مهمی از انرژی سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در کشورهای عراق و افغانستان.

در حقیقت اگر در دوره نخست ریاست جمهوری پوتین، توجه اصلی دولت وی به مدیریت سیاست داخلی این کشور معطوف بود، در دوره دوم، این توجه، به قلمرو سیاست خارجی روسیه، تغییر یافته است.

خاورمیانه و موضوعات مختلف معطوف به آن، یکی از مسائلی است که مسکو، به ویژه در دوره دوم ریاست جمهوری پوتین، توجه زیادی به آن داشته است. تردد بالای دیپلماتیک میان مقامات خاورمیانه ای به مسکو و به عکس، به خوبی بیان گر بروز نوعی تحرک و پویایی در سیاست خاورمیانه ای روسیه، و متفاوت از دهه های گذشته است. چنین به نظر می رسد که در پی تحولات پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، و به ویژه اقدامات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق که به تکثیر بنیادگرایی دینی و احساسات ضدآمریکایی در خاورمیانه منتهی گردید، روسیه از اقبال عمومی بیشتری نزد دولت ها و افکار عمومی منطقه برخوردار شده است؛ وضعیتی که این کشور، خود نیز به استقبال و بهره برداری ازآن فکر می کند.

پرسش اصلی در این پژوهش آن است که رویکرد اصلی روسیه به منطقه خاورمیانه، به ویژه با توجه به تحرک یافتگی سیاست خارجی این کشور درخصوص منطقه یاد شده، در دوره ریاست جمهوری پوتین، چیست؟ براساس استدلال موجود در این پژوهش، آسیب پذیری امنیتی روسیه، نسبت به بنیادگرایی و رادیکالیسم دینی، مهم ترین عامل شکل دهنده به سیاست خارجی و جهت گیری این کشور نسبت به منطقه خاورمیانه است. در ارتباط با نگرش روسیه به خاورمیانه و اینکه اساساً این نگرش، تابع کدام عوامل یا رویکردهاست، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. با نگاهی دقیق به این دیدگاه ها، می توان آنها را در قالب سه رویکرد دسته بندی کرد:

۱. رویکرد امنیتی

براساس این نگرش، امنیت روسیه، از تحولات امنیتی در خاورمیانه متاثر است؛ بدین معنا که بروز هرگونه اختلال در صلح و ثبات منطقه، ممکن است بر امنیت روسیه تاثیرگذار بوده و قطع نظر از زیان های اقتصادی، این کشور را وارد منازعاتی دامنه دار سازد. علت اصلی این نگرانی نیز آن است که بیش از بیست میلیون مسلمان در نوار جنوبی این کشور، به خصوص در بخش قفقاز شمالی ساکن هستند. افزایش نرخ زاد و ولد مسلمانان در روسیه، به موازات کاهش جمعیت اسلاوی- ارتدوکسی روسیه، این نگرانی را تشدید کرده است. دو بار جنگ و درگیری روسیه با جدایی طلبان چچنی درسال های ۱۹۹۴ و ۱۹۹۹، موجب رادیکالیزه شدن بخشی از این جمعیت مسلمان و گسترش اسلام سلفی در این کشور شده است.

از نظر آریل کوهن، بسیاری از جوانان مسلمان روسی، خود را عضوی از امت جهانی اسلام می دانند، تا شهروند سرزمین مادری خود.(۱) بحران چچن موجب شد، تا بسیاری گروه های افراطگرای مذهبی، در سرزمین روسیه رخنه کرده و با قرار گرفتن در کنار مبارزین چچنی به انجام فعالیت هایی نظیر قاچاق تسلیحات و پول، به کارگیری جوانان محلی، ترویج جدایی طلبی و تحریک نواحی مسلمان نشین به جدایی از روسیه مبادرت ورزند.

براساس رویکرد امنیتی، روسیه در دور دوم ریاست جمهوری پوتین، در پی بهبود تصویر بین المللی خود نزد جوامع اسلامی است. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که شوروی در دوره نظام دوقطبی، توانسته بود از رهگذر برقراری روابط مستحکم با جوامع خاورمیانه ای، که دارای گرایشات ضدغربی نیز بودند، به نوعی خود را به عنوان مدافع اسلام معرفی کند.(۲) این مسئله در حالی است که روسیه به عنوان جانشین شوروی، نتوانست این جایگاه را حفظ کند. جنگ های روسیه با چچن، در کنار سیاست های حمایت گرانه مسکو از صربستان، درخصوص مناطق بوسنی و کوزوو، به تضعیف موقعیت این کشور نزد جهان عرب و اسلام در دهه ۱۹۹۰ منتهی شده بود؛ به گونه ای که به گفته پل ریولین، روسیه در پایان این دهه، نزد جوامع یادشده، نه مدافع، بلکه دشمن اسلام معرفی شده است.(۳)

همکاری روسیه با آمریکا در سرنگون سازی رژیم طالبان در افغانستان، گرایشات ضد روسی را نزد جهان عرب تقویت کرد. براساس نگرش امنیتی، روسیه با نگرانی شدید از این تصویر بین المللی ایجاد شده نسبت به آن کشور، نه تنها مخالفت خود را با حمله آمریکا به عراق اعلام کرد، بلکه با جدا کردن مسیر خود از آمریکا در مبارزه علیه تروریسم، کوشید تا از رهگذر نزدیکی به کشورهای عربی و مسلمان در خاورمیانه، مانع تزریق رادیکالیسم مذهبی، از این منطقه به سرزمین خود شود. از نظر مقامات کرملین، به دلیل پیوستگی سرزمینی روسیه با خاورمیانه، این کشور بسیار بیشتر از ایالات متحده، نسبت به افراطگرایی مذهبی آسیب پذیر است.

از نظر تحلیل گرانی که برای سیاست خاورمیانه ای روسیه، رویکردی امنیتی قائل هستند، سیاست این کشور تقویت ثبات منطقه ای، برقراری روابط متوازن با تمامی دول خاورمیانه ای و عدم جانبداری یک سویه از منافع گروه های درگیر در بحران های پیچیده خاورمیانه ای است. طبق این دیدگاه، همان گونه که توسعه روابط با کشورهایی چون ایران و سوریه که دارای تعارض منافع با آمریکا هستند، برای روسیه واجد اهمیت است، برقراری مناسبات با دول محافظه کار و متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه، نظیر عربستان، قطر، امارات و اردن نیز از اولویت ویژه در سیاست خارجی آن کشور برخوردار است. از این رو، یکی از دلایل اصلی مخالفت روسیه با اقدام نظامی آمریکا علیه عراق در سال ۲۰۰۳، احتمال تقویت جریان های افراطی و حرکت های تروریستی و جدایی طلب در منطقه خارج نزدیک و برخی نواحی داخلی آن کشور بود که بخش مهمی از جمعیت آنان را مسلمانان تشکیل می دهند.(۴)

در حقیقت روسیه خواهان آن است که آمریکا از ایفای هرگونه نقش تخریب گرانه در همسایگی آن کشور خودداری ورزد، حتی اگر ایالات متحده آمریکا مایل به ارائه امتیازاتی به روسیه در رابطه با کسب همراهی این کشور با سیاست های دولت براندازانه آمریکا در مناطق همسایه مسکو باشد، سیاست روسیه در این زمینه، چندان انعطاف پذیر نخواهد بود؛ به باور دیمیتری ترنین، مقامات کرملین، یک جنگ پیش گیرانه با ایران را خطرناک تر از یک ایران هسته ای می دانند. آنها معتقدند که چنین جنگی، به بهای رشد بحران های حاد منطقه ای، رادیکالیسم مذهبی و رویارویی مسلمانان با غربی ها، تنها ممکن است برنامه هسته ای ایران را به تعویق اندازد.(۵)

۲. رویکرد سیاسی

براساس این نگرش، سیاست ها و تدابیر دیپلماتیک روسیه در خاورمیانه را باید در چارچوب روابط روسیه و آمریکا مشاهده کرد. طبق این رویکرد، نوع روابط میان مسکو و واشنگتن بر فهم سیاست خاورمیانه ای روسیه تأثیری مهم و مستقیم دارد. پایه اصلی این استدلال، سیاست های ایالات متحده آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز پس از رویدادهای ۱۱ سپتامبر است؛ بدین معنا که از نظر روس ها، آمریکا نه تنها پاداش و امتیاز هم سنگی نسبت به همکاری این کشور در مبارزه علیه تروریسم در مناطق یاد شده نداده است، بلکه واشنگتن با بهره گیری از فرصت پیش آمده، کوشیده است تا حتی الامکان نسبت به کمرنگ سازی مبانی نفوذ روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز اقدام کند.

بر این اساس، سیاست مداران روسی، حضور آمریکا در منطقه خارج نزدیک خود را تهدیدی ژئوپولیتیک و همکاری خود با آن کشور را اقدامی اشتباه تلقی می کنند. طبق این نگرش، روسیه به ازای همکاری خود با ایالات متحده آمریکا در زمینه مبارزه علیه تروریسم که پس از رویدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ صورت گرفته است، آنچه انتظار داشته، دریافت نکرده است. پریماکوف در مقاله ای تحت عنوان “جهان پس از ۱۱ سپتامبر”، چنین می نویسد: “پس از ۱۱ سپتامبر، هیچ چیز تغییر نکرده است؛ جز تحکیم موقعیت ژئوپولیتیک آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز، و نیز افزایش یکجانبه گرایی این کشور در نظام بین الملل”.

در همین زمینه، جورج فریدمن معتقد است که نخبگان روسی، با چنین محیط روانشناختی، کوشیده اند تا با اعمال نفوذ در منطقه خاورمیانه و در جهتی مغایر با حضور آمریکا در این منطقه، یک هدف مهم را دنبال کنند و آن تجدید نفوذ آمریکا است؛ به بیان دیگر، همان گونه که واشنگتن بدون رعایت منافع روسیه وارد منطقه پیرامونی و حیاط خلوت آن کشور شده است و به تقویت و حمایت از رژیم های ضدروسی، همچون گرجستان می پردازد، روسیه نیز تلاش دارد، تا با تحکیم روابط خود با دولت هایی نظیر ایران، سوریه و دولت جدید فلسطینی به رهبری حماس یا نزدیک شدن بیشتر به متحدان سنتی آمریکا در خاورمیانه، همچون عربستان، قطر، امارات متحده عربی، اردن و مصر، به نوعی آمریکا را در وضعیت مذاکره پذیری قرار داده و نفوذ آن کشور را در مناطق آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه با محدودیت مواجه سازد.(۶)

به باور سیاست مداران روسی، هرچه آمریکا در بحران ها و مسائل مختلف خاورمیانه ای، نظیر بی ثباتی و ناامنی در عراق و افغانستان، برنامه هسته ای ایران، فرآیند صلح خاورمیانه، تسلیحات کشتارجمعی، تروریسم و… غوطه ور شود، انرژی سیاست خارجی آن کشور جهت مداخله در حوزه نفوذ سنتی روسیه در منطقه اوراسیا تحلیل خواهد رفت.(۷) از این نظر، مقابله با نفوذ آمریکا در آسیای مرکزی و قفقاز، بالتیک و اروپای شرقی، به ویژه اوکراین، به آسانی امکان پذیر نیست؛ تنها با به چالش کشیدن منافع و سیاست های آمریکا در خاورمیانه است که مسکو می تواند، توجهات آن کشور را از نواحی یاد شده، به دیگر نقاط سوق دهد.

طبق رویکرد سیاسی، مشارکت روسیه در فرآیند صلح اعراب و اسرائیل، و دعوت های اخیر این کشور از مقامات فلسطینی و اسرائیلی، برای حضور در مسکو، یکی از مهم ترین جلوه هایی است که نشان گر بر پوست اندازی روسیه در سیاست خاورمیانه ای خود است. در حقیقت روسیه با دعوت از خالد مشعل، رهبر جنبش حماس و محمود عباس، رئیس دولت فلسطینی از یک سو، و نیز شائول موفاز، وزیر دفاع اسرائیل، از سوی دیگر بر آن است، تا خود را برخلاف ایالات متحده آمریکا، یک “میانجی قابل اعتماد” و “بی طرف” در فرآیند صلح معرفی کند.

۳. رویکرد اقتصادی

طبق این نگرش، روسیه برخلاف دوران اتحاد جماهیر شوروی، توان اعمال نفوذ در خاورمیانه را نداشته و تمایلی هم به آن ندارد. مسافت طولانی این منطقه از مرزهای روسیه موجب شده است که این کشور اهداف خاورمیانه ای خود را در درجه دوم اهمیت قرار دهد؛ بدین معنا که روسیه تنها کوشیده است، تا نقش سنتی خود را در خاورمیانه، به عنوان یکی از تأمین کنندگان اصلی تسلیحات برای کشورهای این منطقه حفظ کرده و همزمان بازارهای جدیدی را به روی شرکت های روسی باز کند. این موضوع، در سفر اول و دوم پوتین به خاورمیانه طی آوریل ۲۰۰۵، و فوریه ۲۰۰۷، به خوبی مشاهده می شود. همراهی مدیران دو شرکت تسلیحاتی MIG و Rosoboroneksport، با پوتین در جریان دیدارهای وی از کشورهای عربستان، مصر، قطر و اردن(۸) و نیز مذاکره پوتین با روسای کشورهای یاد شده، در خصوص صدور تسلیحات به این دولت ها، نشان آن دارد که روسیه به سوی گسترش روابط با دول خاورمیانه ای، برای کسب درآمدهای خارجی بیشتر توجه ویژه ای دارد. مسئله دیگری که در کنار فروش تسلیحات نظامی به کشورهای عربی خاورمیانه، توجه پوتین را در جریان دیدارش از این کشورها به خود جلب کرد، انرژی بود. در این دیدارها، نه تنها روسیه از قطر خواست، تا در زمینه صدور گاز به بازارهای مصرف، با دیگر کشورهای صادرکننده این انرژی هماهنگی بیشتری داشته باشد، بلکه مسکو آمادگی خود را برای ساخت نیروگاه های اتمی به کشورهای عربستان و امارات متحده عربی نیز اعلام کرد.

در حقیقت روسیه، نه تنها

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.