پاورپوینت کامل حکمت هنر ۲۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکمت هنر ۲۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکمت هنر ۲۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکمت هنر ۲۱ اسلاید در PowerPoint :

۱. هنر تجسم بخش نظام معنایی موجود در یک فرهنگ است به عبارت دیگر نظام نشانه سازی یک جامعه را هنر به عهده دارد و هنر معناهای معلق و بی مرز جامعه را متعین با نظام نشانه شناختی می کند هنر صید معنا می کند که این کار را با شهود انجام می دهد و سپس معنا را با تخیل هنری خود، نشانه دار می کند.

۲. هنر، نشانه دار کردن را با توجه و به واسطه دیگر دانش ها انجام می دهد به همین دلیل هنرمند در اینجاست که احتیاج به آموزش دارد تا بتواند فرآیند میان متنیت در نشانه پردازی را اجرا کند پس هنرمند از دو قسمت علم حضوری و علم حصولی بهره مند است در قسمت اول آن احتیاج به فضیلت و حکمت و فرزانگی دارد ولی در قسمت دوم احتیاج به آموزش و مهارت دارد.

۳. برخی علم حضوری را در هنر بنیان قرار داده اند و به یک معنا قسمت دوم را نفی کرده اند یعنی این که هنر منضبط به هیچ انضباط و متعین به هیچ تعینی نیست از این جاست که بی تعینی در هنر حاکم می شود و هرگونه که روحیه و طبع یا غریزه هنری هنرمند مقتضی شد بایستی بدون محدودیت به آن بپردازد هرچند مبتذل ترین نمادها و غیراخلاقی ترین نشانه های بشر برای نشانه بخشی به نظام معنایی خودش انتخاب کند که ممکن است دل هر انسانی را بیازارد. که این همان پسامدرنیسم هنری یا هیچ انگاری هنری است.

۴. سوژه گرایی انسانی در این باب هنر به هنجارشکنی هنری منجر شد چرا که سوژه به هیچ چیز از ابژه بیرونی مقید نیست پس اوج سوژه گرایی هنر است که خود را از قیدها می رهاند و به بی تعینی در باب نشانه ها و معانی آن، مقید است که به تکرار نشانه خواهد انجامید چرا که معنا در یک فضای فضیلت محور تولید می شود نه یک فضای بی مرزی که در فضای فلسفی سوژه محور انضباط اخلاقی و معرفتی (اپوخه و دیالکتیک منفی) سبب تولید معنا است چون بدون آن وهمیات تولید می شود تا معنا. (مثل بیگانگی ها)

۵. هنر در اثر سوژه گرایی و تکرار سوژه ها و بی معنا شدن آن سوژه و نمادهای مربوط به آن به هنرهای انتزاعی تبدیل شدند از سوژه های طبیعی و سبک طبیعت گرا به سوژه غیرطبیعی و انتزاعی کشانده شدند تا جایی زبان و نظام نشانه شناختی ریاضی و هندسی برای هنر خود برگزیدند مثل هنر حجمی (نقاشی) یا موسیقی های کامپیوتری بی سبکی و بی معنایی که خود سبکی است که دچارهنر مدرن شد؛ یعنی بی معنایی بازتولید سبکی شد.

۶. سبک بدون معنا خود هنر شد و فرم گرایی اصل مدرنیسم هنری می شد فرم در تمامی اشکال دانش در مدرنیسم جاری و ساری می شود.

به عبارت دیگر خود فرم و صورت، محتوا می شود و فرمالیسم بر هنر چیره می شود چرا که مدرنیسم به دنبال تعین است تعینی که به طرف تشکیل فرمول می رود فرمولی که در منطق صوری مثل منطق ریاضی تجسم پیدا می کند (فرمول های ریاضی مبنای علم تجربی می باشند که متن اصلی مدرنیسم را تشکیل می دهند) و زمانی که این فرم به طرف هنر می آید و فرم جای محتوا می گیرد.

۷. هنر نظام معنایی شهود شده را بر نظام نشانه ای تبدیل می کند به همین دلیل تلاقی معنا و فرم و صورت و نشانه است و زمانی که معنای شهود شده را در مدرنیسم، انکار می شود، به علت آن که معنای شهودی قابل تعین نیست، پس برای تعین بایستی به صورت و فرم رجوع کرد. اینجاست که فرم گرایی و صورت محوری اساس هنر مدرنیسمی می شود و خلاقیت هنری