پاورپوینت کامل آمریکا، تروریسم و چالش های سیاست خارجی (۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آمریکا، تروریسم و چالش های سیاست خارجی (۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آمریکا، تروریسم و چالش های سیاست خارجی (۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آمریکا، تروریسم و چالش های سیاست خارجی (۱) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
قدرت سخت و نرم و سیاست خارجی آمریکا
فرهنگ لغات به ما می گوید: قدرت، توانایی تأثیر بر رفتار دیگران، برای رسیدن به نتایج دلخواه شماست. می توانید این کار را به سه شیوه اصلی انجام دهید: می توانید آن ها را با تهدید مجبور کنید؛ می توانید آن ها را با پرداخت پول، تشویق کنید یا می توانید آن ها را جذب یا همراه خود سازید.
قدرت سخت بر تشویق ها (هویج) و تهدیدها (چوب) استوار است؛ اما قدرت نرم، کسب نتایج دلخواه، به وسیله جذب دیگران، نه تحریکشان با انگیزه های مادی [است]. قدرت نرم، به جای مجبور کردن افراد، آن ها را همکارکند. در شرایط دنیای واقعی، قدرت سخت و نرم، اغلب در هم آمیخته اند، آن هم گاهی با لایه نرمی از جذابیت که روی روابط بنیادین متکی بر اجبار یا تطمیع کشیده شده است. اگر یک رهبر، نماینده ارزش هایی باشد که دیگران می خواهند دنبال کنند، رهبری کردن کم هزینه تر خواهد بود. قدرت نرم به رهبران این امکان را می دهد که در مصرف هویج و چوب صرفه جویی کنند. قدرت نرم، دقیقاً همان نفوذ نیست؛ هرچند یکی از منابع نفوذ است. در هر صورت، نفوذ می تواند از قدرت سختِ تهدید یا تطمیع هم ناشی شود.”(۱)
بر این اساس “قدرت سخت، توانایی مجبور کردن است و ناشی از قدرت نظامی و اقتصادی یک کشور است. قدرت نرم ناشی از جذابیت فرهنگ سیاسی یک کشور، آرمان های سیاسی و سیاست های آن است. هنگامی که سیاست های ما، به عنوان یک عمل قانونی در چشم دیگران دیده می شود، قدرت نرم ما افزایش یافته است.”(۲) به هر حال جوزف نای در کتاب “قدرت نرم: ابزار موفقیت در سیاست جهان” می نویسد: “قدرت سختِ ناشی از توان نظامی و اقتصادی، البته یک ضرورت است؛ اما کاربرد “چماق و هویج” به تنهایی منجر به دستیابی به اهداف نخواهد شد.”(۳) در واقع جوزف نای “توانایی ترکیب قدرت سخت و نرم را در یک راهبرد موثر، قدرت هوشمند می نامد.”(۴) در سطح کلان می توان به شاخص های ذیل به عنوان مؤلفه های تمایز میان قدرت سخت و نرم اشاره کرد:
* قدرت نرم، جذابیت محور است؛ قدرت سخت، خشونت گراست.
* قدرت سخت به دستور و تهدید می اندیشد و قدرت نرم به تشویق و ترغیب توجه دارد.
* قدرت نرم توانایی تعیین اولویت هاست و قدرت سخت توانایی تحمیل خواسته هاست.
* قدرت نرم به دارایی های ناملموس، مانند دارا بودن جذابیت های فرهنگی، شخصیتی، ارزش های سیاسی و نهادی مرتبط متکی است و قدرت سخت با دارایی های ملموس، مانند ارزش های پولی و توانایی های فیزیکی ارتباط دارد.
* قدرت نرم دارای اعتبار معنوی است و از عمق مشروعیتی بالایی برخوردار است؛ قدرت سخت دارای اعتبار مادی است و واجد منطق فرادستی و تحکمی است.
* قدرت نرم چیزی بیش از نفوذ(۵)، قانع کردن صرف یا توانایی حرکت دادن مردم از طریق استدلال است؛ در حالی که قدرت سخت، بر توانایی های ناشی از برتری های فرادستانه سلسله مراتبی در عرصه سیاسی و حکومتی برخیزد.
* قدرت سخت، تابعیت گراست، در حالی که قدرت نرم، مشارکت محور است. رویکرد جذب گرایانه قدرت نرم موجب می شود تا مشارکت همراه با رضایت حاصل آید. قدرت سخت در پرتو تنبیه و تشویق تبعیت طلب است و نه از منظر انجذاب، بل از دریچه انقیاد از آن ها بهره می برد.
* قدرت نرم، متقاعد ساز است. قدرت متقاعد کردن(۶) یا توانایی شکل دهی به آنچه دیگران می خواهند، می تواند بر جذابیت های فرهنگی یا ارزشی – یا قابلیت های نفوذ و تغییر در چینش اولویت های سیاسی، در یک موضوع خاص، به گونه ای که اولویت های دیگران به دلیل غیر واقعی به نظر رسیدن مورد توجه قرار نگیرد- متکی باشد. در این حال، قدرت سخت متوجه صدور دستور(۷)، تهدید و اجبار(۸) و تنظیم اولویت ها(۹) است.
به این ترتیب جوزف نای، طیف رفتارها و مهم ترین منابع قدرت را از یک دیگر جدا می سازد. به عقیده وی، وادار کردن معطوف به اجبار متکی بر “فرمان” با منابع “الزام و تنبیه و تطمیع و رشوه”، طیف رفتاری و مهم ترین منابع قدرت سخت را تشکیل می دهند. این در حالی است که ملاحظات سازمانی و جاذبه متکی بر همکاری و فرهنگ، با سه رویکرد ارزش ها، نهادها و سیاست ها، طیف رفتارها و منابع قدرت نرم هستند.”(۱۰)
جوزف نای در مورد تأثیر استفاده فراگیر از قدرت سخت در مبارزه با تروریسم می نویسد: “دیک چنی، معاون رئیس جمهور در پاسخ به حملات تروریستی القاعده به ایالات متحده، استدلال می کرد که یک پاسخ نظامی قدرتمند، آن ها را از حمله های بیشتر می ترساند. بی شک، قدرت سخت ارتش و نیروی پلیس برای رویارویی با القاعده لازم بود؛ اما استفاده فراگیر از قدرت سخت که در حمله به عراق متجلی شد، تصاویر زندان ابوغریب و بازداشت های بدون دادگاه در گوانتانامو، به افزایش تعداد تازه سربازان تروریست (بر اساس تخمین های رسمی اطلاعات بریتانیا و ایالات متحده) کمک کرد؛ نبود عنصر قدرت نرمِ اثربخش، به راهبرد پاسخ به تروریسم ضربه زد. وقتی اعمال قدرت سخت، به قدرت نرم صدمه بزند، رهبری را دشوار می کند.”(۱۱) جوزف نای معتقد است که “آمریکا در مقابل تندروهایی نظیر القاعده، باید از قدرت سخت استفاده کند، زیرا قدرت نرم، هرگز آن ها را جذب نمی کند؛ اما قدرت نرم برای جذب جریان غالب و خشکاندن ریشه حمایت از افراطیون ضروری است.”(۱۲)
پس از حادثه تروریستی ۱۱ سپتامبر و بازبینی جایگاه منطقه خاورمیانه در محافل راهبردی آمریکا، به عنوان منبع جدید تهدید و ناامنی، نظام آمریکا به قدرت سخت افزاری روی آورد، زیرا با تعریف امنیت در نبود تهدید، با استفاده بیشتر از قدرت سختِ نظامی به نسبت استفاده از قدرت نرم، به دنبال از بین بردن ریشه های نا امنی بودند؛ اما “آمریکایی ها از سال ۲۰۰۶ به بعد، درصدد تغییر در الگوی رفتاری خود برآمدند. علّت شکل گیری چنین رویکردی را می توان ناکامی های سیاسی، اقتصادی و راهبردی آمریکا طی سال های ۲۰۰۱ به بعد دانست. در این دوران، شکل متنوّع و پیچیده ای از تهدیدها ظهور یافت و آمریکایی ها در حوزه های مختلف جغرافیایی، با نشانه هایی از تهدید روبرو شدند. چهره سیاسی و نقش راهبردی آمریکا در برابر افکار عمومی و نیز ذهنیت و ادراک بسیاری شهروندان و گروه های اجتماعی افول یافت. این امر نشان می دهد که قدرت سیاسی و جایگاه آن کشور، در وضعیتِ تغییر قرار گرفته و نیازمند بازسازی است”.(۱۳) جوزف نای نیز معتقد است که “اگر ایالات متحده بخواهد، همچنان قدرتمند باقی بماند، باید به قدرت نرم توجه داشته باشد”.(۱۴) بنابراین، بر آن شدند تا با بهره گیری از منابع نرم افزاری قدرت، در قالب تعمیم ساختارهای فرهنگی و ایدئولوژیکی آمریکایی، به کاهش و نابودی بسیاری زمینه های بحران زایی و امنیت زدایی در منطقه خاورمیانه بپردازند، چرا که “دموکراسی ها با هم نمی جنگند”.
تروریسم، چالش امنیتی آمریکا
با وقوع حوادث تروریستی سپتامبر ۲۰۰۱، گروه های تروریستی منافع ملی و امنیت ملی ایالات متحده را به چالش می کشند. از آنجا که پایگاه اصلی آن ها منطقه خاورمیانه است، آمریکا نیز توجه خود را به این منطقه معطوف می دارد و مبارزه با تروریسم را در صدر اهداف خود قرار می دهد. به منظور دستیابی به درکی درست از روش های مبارزه با تروریسم در سیاست خارجی آمریکا، باید علل شکل گیری تروریسم را از منظر آن ها بررسی کنیم. مطابق ادراک تصمیم گیرندگان آمریکایی، علل شکل گیری تروریسم را می توان در شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکم بر منطقه خاورمیانه بررسی کرد.
“حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نشان داد، ماهیت خطراتی که امنیت کشورها، از جمله آمریکا را تهدید می کند، متحول شده است. امروزه تهدیدهای امنیتی از بازیگران غیردولتی (فراملی یا فرو ملی ) پدید می آیند. “از دیدگاه دکترین بوش، تروریسم ضد آمریکا دو منشأ دارد: گروه های تروریستی و دولت های حامی تروریسم. این دو چند وجه مشترک دارند: تضاد با آمریکا، اعتقاد به ایدئولوژی های افراطی، اعتقاد به لزوم همکاری و هماهنگی تلاش هایشان با یک دیگر، و استفاده از ابزار مشترک، یعنی سلاح های کشتار جمعی. وجود اهداف مشترک، تشابهات ایدئولوژیک و لزوم یک تلاش مشترک، این دو پدیده سیاسی مجزا را به یک دیگر پیوند می دهد”.(۱۵) بنابراین ایالات متحده، خود را در معرض تهدیدهایی می بیند که از بازیگری غیردولتی، به نام شبکه های تروریستی در سطوح فراملی و فروملی پدید می آیند. شبکه های تروریستی نیز به دلیل اینکه نمی توانند، از سلاح های متعارف، در برابر آمریکا استفاده کنند و به طورکلی، شکست خود را در جنگی متعارف و کلاسیک، با آمریکا حتمی می دانند، به دنبال استفاده از سلاح های نامتعارف کشتار جمعی هستند. تا بدین وسیله این ضعف خود را در برابر آمریکا بر طرف کرده باشند.
علل سیاسی شکل گیری تروریسم
“نظام سیاسی از جمله عواملی است که می تواند، نقش مهمی در شکل دهی گرایش های مخالف یک نظام داشته باشد. چنانچه در یک حکومت، نخبگان سیاسی حاکم، تقاضای افراد و گروه های خواهان مشارکت در نظام سیاسی را غیرقانونی تلقی کنند و آن ها را نادیده بگیرند، تعارض ایجاد می شود و بحران مشارکت شکل می گیرد. افرادی که به صورت مسالمت آمیز، امکان دسترسی به قدرت را ندارند، به ایجاد گروه های سیاسی و نظامی مخالف، به عنوان راه حلی برای تغییر وضع موجود توجه می کنند. بنابراین، در چنین شرایطی هدف از ترور و ایجاد گروه های تروریستی را می توان تلاش نخبگان سرکوب شده دانست که برای مشارکت در قدرت به مبارزه برخاسته اند. هدف اصلی این گروه ها، به چالش کشیدن اقتدار رژیم حاکم است. در واقع، احساس سرکوب شدید از سوی دولت، عدم امکان مشارکت سیاسی و عدم وجود گردش نخبگان، استفاده از ترور (خشونت) را به عنوان یک راه حل، در جهت تحقق مشروع تقاضای افراد مطرح کرده است.”(۱۶) در این رابطه در “استراتژی امنیت ملی “(۱۷) سال ۲۰۰۶، آمده است: “تروریست های تازه کار از افرادی هستند که هیچ سهمی در حکومت خود ندارند و هیچ راهِ مشروع و قانونی برای انجام دادن تغییرات در کشورشان نمی شناسند. از آنجا که آن ها سهمی در نظم موجود ندارن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 