پاورپوینت کامل آموزه ها و آموزگاران جریان های شیطانی ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزه ها و آموزگاران جریان های شیطانی ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزه ها و آموزگاران جریان های شیطانی ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزه ها و آموزگاران جریان های شیطانی ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
پیش درآمد
انجیل شیطانی لاوی و کتاب هایی که نام انجیلیا، کتاب مقدس شیطانی بر آنها گذاشته شده و نوشته رهبران جریان های شیطانی است؛ چه جانشین لاوی، جناب پیتر گیلمور(۱)، چه نوشته گرداننده معبد سِت(۲) و چه سفارت لوسیفر(۳)، همه این ها زیربنای فکری جریان های شیطانی موجود در دنیاست. گرچه بیشتر مطالب نوشته شده در این کتاب ها ناظر به آموزه های مسیحی است، اما هم جریان شیطانی آمده تا از یک سو مقابل دین و معنویت بایستد و از سوی دیگر، نویسندگان اناجیل شیطانی، خود به این نکته که آموزه هایشان مقابل ادیان آسمانی و به اصطلاح لاوی ادیان دست راستی، در جای جای کتاب هایشان اعتراف دارند. شاید بتوان گفت: انتخاب مسیحیت برای نقد و به عبارت بهتر، تخریب آن، هم برای این است که مسیحیت جای نقد فراوان دارد و هم به این دلیل است که دینی آسمانی است، لذا به خاطر این دو خصیصه نقطه شروع خوبی است والا این جریان چشم انداز بالاتری دارد، که شامل دین مبین اسلام هم می شود.
ضروری است تا با نگاهی باز و چشم اندازی بلند به این جریان – که تمام تلاشش این است که دین نسل آینده بشریت باشد – پرداخته شود نگاه کرد و در لفافه کفرگویی های رهبران آن و حرکت آرام و خزنده این جریان، مسئولان را به اشتباه نیاندازد، که گمان کنند این موجی گذراست، بلکه باید با این دید که جریانی است برآمده از دل یهود و فرزندان کابالا و فراماسونری به آن نگاه شود. به نظر می رسد که پیشاهنگ جریان جنگ تمدن ها و فتح جهانی که استعمار، خواب آن را می بیند، همین جریان شیطانی است و باید برخوردی علمی، موشکافانه، جامع و جدی با آن شود و گرنه با شگردهای جذابی که این ها دارند، دور نیست که جوانان زیادی را به این جریان جذب کنند و یا دست کم با کمک ابزارهای مدرن تبلیغ و رسانه های جمعی، که لانه تیمی این گروه ها شده، دین را مسأله ای فردی و غیر مقدس جا بیاندازند.
جدا از باورها، اشاره ای هم به شخصیت های مهم و تاثرگذار شیطانی مهم و الزامی است. این افراد، شخصیت های پشت پرده، بنیانگذاران و صحنه گردان های جریان شیطانی اند. از این رو، روشن و واضح شدن سبک و سیاق حرکت و نوع نگرش هریک تاثیر بسزایی در شفاف سازی گروه هایی که ایجاد کرده اند، خواهد داشت.
معرفی لاوی
معروف ترین فرد جریان شیطان گرایی و بنیانگذار رسمی کلیسای شیطان و حرکت بخش امروزی این جریان، شخص لاوی است، که خواه ناخواه تزهای او منشوری برای همه جریان های مشتق شده از جریان شیطانی ای که او راه اندازی کرده خواهد بود. شکی نیست که بازکاوی اندیشه های لاوی در شفاف سازی، نه تنها کلیسای شیطان که حتی شاخه های وابسته و گاه جریان های شیطانی منتقد به کلیسای شیطان هم ضروری است.
“هوارد استنتون لوی”(۴) معروف به “آنتوان لاوی” در ۱۱ آوریل ۱۹۳۰ در شهر شیکاگو واقع در ایالت “ایلینویز” آمریکا دریک خانواده یهودی متولد شد. پدر او “مایکل جوزف لوی” که در یک مشروب فروشی مشغول بود، اصالتا فرانسوی بود و مادر او “گرترود آگوستا کالترون” هم اصالتا روسی – اکراینی بود، ولی در دهه ۸۰ به خاطر مهاجرت پدرانشان به آمریکا، شهروند آمریکایی محسوب می شدند. وی پس از مهاجرت پدر و مادرش به ایالت کالیفرنیا تحصیلات دبیرستان خود را در مدرسه “تامالپیس” در شهر “میلوالی” آغاز کرد. در سال سوم دبیرستان ترک تحصیل کرده، خانه را ترک و در سیرک “کلاید بتی”(۵) به عنوان پرستار حیوانات مشغول به کار شد و در آن جا به شیرها و ببرها آب وغذا می داد.در سال ۱۹۵۰ با شخصی به نام “کارول لنسینگ”(۶) ازدواج نمود و دو سال بعد اولین دختر او به نام “کارلا لاوی”(۷) متولد شد.بعد از ۱۰ سال زندگی با وی، لاوی عاشق دختری به نام “دیان هگارتی”(۸) شد و همین امر موجب جدایی او از لنسینگ گردید.
لاوی و هگارتی هیچ گاه با هم ازدواج رسمی نکردند، ولی با این حال درسال ۱۹۶۳، دومین دختر لاوی به نام “زینا لاوی”(۹) از وی متولد شد.هگارتی یکی از اعضای هیئت موسسین کلیسای شیطان و بیش از دو دهه کشیشه اعظم این کلیسا بود، که و به عنوان ویراستار در نوشتن بسیاری از کتاب های آنتوان لاوی به وی کمک می کرد. هگارتی در سال ۱۹۸۶ به علت اختلاف شخصی با لاوی، شکایتی علیه او در دادگاه محلی تنظیم نمود و از او جدا شد.
آخرین همراه لاوی خانم “بلانچ بارتون”(۱(۰ بود، که بعد از مرگ لاوی به عنوان جانشین او، رهبری کلیسای شیطان را برعهده گرفت. تنها پسر آنتوان به نام “سیطن سرکیس کرنکی لاوی”(۱۱) نیز در سال ۱۹۹۳ از وی متولد شد.
آنتوان لاوی در روز شنبه ۳۰ آوریل ۱۹۶۶ مصادف با جشن “والپورگیناخت”(۱۲) در حالی که سر خود را مطابق سنت جادوگری تراشیده و ردای مذهبی بر تن کرده بود، تاسیس فرقه سیطنیسم (Satanism ) و کلیسای شیطان را اعلام نمود. وی با اعلام این که عصر شیطان آغاز شده است، سال ۱۹۶۶ را به عنوان اولین سال عصر شیطان Anno (Satanas) نام گذاری نمود.(۱۳)
آنتوان لاوی در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۷ (مصادف با جشن هالووین) بر اثر نوعی بیماری ریوی در بیمارستان “سنت مری” سانفرانسیسکو درگذشت. مراسم درگذشت او به صورت پنهانی و با دعوت خصوصی از اعضای کلیسای شیطان در شهر “کولما” (درایالت کالیفرنیا) برگزار شد. در این مراسم جسد وی سوزانده شد و خاکسترش بین وارثانش تقسیم گردید.
کتاب های آنتوان لاوی
از لاوی پنج اثر باقی مانده، که به نوعی مانیفست و منشور جریان فکری ای که وی تاسیس کرده بود، شد و هم اکنون نیز بیشتر استنادات این جریان شوم به همین کتاب هاست. کتاب های وی به ترتیب تاریخ نوشتار عبارتند از:
۱. انجیل شیطانی (Satanic Bible ) – 1969
این کتاب، مقدس ترین کتابِ فرقه شیطانی محسوب می شود، که بیشتر به جنبه های فلسفی این جریان می پردازد. محتویات این کتاب شامل چهار بخش است، که هر کدام از بخش ها به نام یکی از شیاطین چهارگانه (Satan,Belial,Leviathan، Lucifer) نام گذاری شده است.(۱۴)
۲. جادوی شیطانی (The Satanic Witch) – 1971
این کتاب در ابتدا با عنوان “ساحره تمام عیار، یا وقتی پاکدامنی شکست می خورد، چه کنیم؟”(۱۵) منتشر شد، ولی بعد از بازنشر آن درسال ۱۹۸۳، نام کتاب به “جادوی شیطانی” تغییر کرد. مباحث این کتاب، شامل برخی تعلیمات جادوگری است که برخی از آنها را آنتوان لاوی در اوایل دهه ۶۰ به شاگردانش تحت عنوان “هنر سیاه” می آموخت.
۳. نیایش های شیطانی (The Satanic Rituals) – 1972
این کتاب که به صورت تفصیلی، انواع آئین های این فرقه را در ۹ فصل تشریح کرده از نظر درجه اهمیت و کاربرد در این فرقه، بعد از کتاب “انجیل شیطانی” در جایگاه دوم قرار دارد؛ چرا که در بسیاری از مراسمات باید قسمتی از متون این کتاب توسط کشیش کلیسای شیطان و حاضرین قرائت شود.
۴.دفتر یادداشت شیطان (The Devil”s Notebook) – 1992
این کتاب شامل ۴۱ مقاله از نوشته های آنتوان لاوی پیرامون موضوعات مختلف است.
۵. گفت وگوهای شیطان (Satan Speaks ) – 1998
این کتاب آخرین کتابی بود، که آنتوان لاوی چند روز قبل از مرگش توانست آن را تدوین کند.این کتاب شامل ۶۱ عدد از نوشته های پراکنده لاوی است که یک سال پس از مرگش منتشر شد.
گرچه لاوی چندین کتاب دارد و هریک در زمینه خود دارای اهمیت ویژه ای است، اما آنچه در زمینه اندیشه و باور اهمیت دارد و اساس باورهای یک فرد باورمند به مکتب شیطان را تشکیل می دهد، کتاب انجیل شیطانی است، لذا به همین دلیل در استنادات این مقاله سراغ مبانی اندیشه ای که در این کتاب آمده خواهیم رفت.
در میان سخنان لاوی، آنچه که می تواند به عنوان باوری بنیادین مطرح شده و ریشه نگرش شیطانی را ترسیم کند، سه نوع نگاه به خدا و نیز سه نوع نگرش به شیطان از همه باورها مهم تراند. گرچه این باورها با هم در تعارض هستند اما نوع بیان لاوی و در لفافه گویی های وی باعث شده تا این تناقض به چشم نیاید و جنبه هجمه او به ادیان بزرگ نمایی گردد، که برای تبیین بیشتر این تناقض به تشریح این باورها می پردازیم:
خدا در انجیل شیطانی لاوی “SATANIC BIBLE”
لاوی در فصل دوم از کتاب انجیل شیطانی اش، فصلی به عنوان “کتاب لوسیفر”، THE” “BOOK OF LUCIFER دارد(۱۶)، که در مقدمه این فصل به بیان دیدگاه خویش درباره خدا می پردازد.
خدای مسیحیت؛ موجودی ذهنی است
در این مقدمه، لاوی ادعا می کند که لوسیفر خدای رومی، درخت بارور، روح آسمان و الهه روشنگری(۱۷) بود(۱۸)، اما با تغییر دین رسمی به مسیحیت این خدا جای خود را به خدایی که مسیح معرفی می کرد داد و در عوض در جایگاه تاریکی و بدی نشست و ناگهان نماد بدی و شرارت شد. بنابر باور او که ادعایی بیش نیست و حتی تاریخ نویسان سکولار غرب نیز با تمامی اهتمامشان به حذف دین و مظاهر دین از تاریخ و جدا نشان دادن شان دین از حضور در امور دنیا، جامعه و سیاست داشته و دارند، چنین مطلبی را در نگارش تاریخ غرب و تاریخچه شکل گیری مسیحیت ذکر نکرده اند و تمام ادیان دست راستی(۱۹) و روحانی و همه کتاب های مقدس، به دروغ به شیطان تهمت زده اند و او حقیقتی متعالی است نه موجودی پست. در این نوع نگاه، خدا جایی ندارد و اگر هم جایی داشته باشد، یک موجود ذهنی است که مسیحای مسیحیان ادعا کرد و به کمک آن توانست خدای رومیان را از میدان به در کرده و به عنوان نیروی پلیدی و شر معرفی نماید. به عقیده او عمرِ دروغ دجالی که ادعای مسیحیت کرد به پایان رسیده و زمان آن رسیده است که شیطان انتقامش را از خدایان دست راستی بگیرد و هنگام نشستن ابلیس در جایگاه حقیقی اش و لحظه ترکیدن حباب دروغی که به ادعای او تمامی ادیان دست راستی از نگاه وی به دنیا گفته اندرسیده است(۲۰).
خدای مرده یا خدای زنده!
در جای دیگر، لاوی موجودی به نام خدا را از اساس رد کرده و باور به او و پدیده ای به نام خدا را موجودِ خودساخته مردم(۲۱) دانسته و وجود هر نوع خدایی را رد می کند. دلایلی که وی برای نبود خدا می آورد به شرح ذیل است:
۱. دعوای خدایان دست راستی و کشاکش تاریخی ادیان روحانی
اولین مطلبی که لاوی به عنوان دلیل در کتابش به آن استدلال می کند، وجود جنگ ها و نزاع های ادیانی است، که از نظر وی دست راستی هستند با یکدیگر، که به ادعای لاوی همه آنها از جانب یک خدا یا یک طیف از خدایان بوده و این خدایان که همه خود را حق و خیر می دانسته و شیطان را شر و پلید، نشان از این دارد، که خدایی نبوده و این بیش از یک ادعای واهی در طول تاریخ نبوده است.(۲۲)
۲. وجود رنج ها، ظلم ها، بی عدالتی ها و. ..
دلیل دیگری که از نظر لاوی بر نبود خدای مهربانِ مدعیان و طلب کنندگان خدای مهربان دست راستی هاست، وجود رنج، ظلم و بی عدالتی در عالم است. لاوی برای توجیه بیشتر مدعایش می گوید: مگر نه این است که پیروان مذاهب دست راستی سال هاست که خدا یا خدایان خود را می خوانند، پس کو این خدای مهربان و کجایند این خدایان دلسوز، که به درخواست های مریدان خویش پاسخ گویند و گره ای از مشکلات آنان حل کنند و حال که پاسخی از سوی خدایی در مقابل این همه دعا و تضرع نیست نتیجه آن است که خدایی نیست و شیطان گرا با واقع نگری، که دارد، هیچ گاه دست به دعا برنمی دارد و جز خودش را در این عالم مؤثر نمی داند.(۲۳)
لاوی در موج سواری روی احساسات مردم بسیار چیره دست است؛ چرا که وی برای نفی وجود هرگونه خدایی، از این توانش بهره می گیرد و این گونه بحث را می پرورد که: “هرکس که شیطان را یک اهریمن می پندارد، باید مرگ همه مردان، زنان، بچه ها و حیواناتی که مرده اند را “خواست خدا” بداند و مطمئنا فردی که به خاطر از دست دادن نابهنگام فرد مورد علاقه اش غمگین است، ترجیح می دهد که عشقش را در کنار خود داشته باشد، نه این که او را به دست های خدا بسپارد! درعوض، کشیشی که قرار است او را تسلی دهد، به او می گوید: “این خواست خدا بود عزیزم” یا “او حالا در دست های خداست پسرم”. این عبارت ها، طرق مناسبی برای چشم پوشی بی رحمی خداست. اما اگر خدا واقعا حالت کاملی از نظارت و کنترل است و آن گونه که تصور می شود، رئوف، ملایم و لطیف است؛ پس چرا اجازه می دهد که این اتفاقات بیفتند؟(۲۴)”.
لاوی، رابطه با خدا را نیز از حربه های رهبران ادیان دست راستی و روحانی دانسته و بإ؛ف ف انزجار از دعا به پیشگاه خدای هستی، این کار را دست روی دست گذاشتن و نوعی تن دادن به تقدیر معرفی می کند: “شیطانیست می پندارد که عمل و عکس العمل در جهان برای همه هست و انسان نباید خودش را فریب دهد و به گمراهی بیاندازد، که فکر کند کسی مسئول این هاست {و دلیلی برای آن است.} تا کی قرار است که بنشینیم و تقدیر را بپذیریم و هیچ کاری نکنیم، فقط به خاطر این که گفته شده، همین است که هست.(۲۵)”
خباثت باطنی و روحیه خدا ستیزی لاوی، که ریشه در باورهای انحرافی تورات نسبت به خدای فریب کار و شیطان رهنما و دوست آدمی دارد را می توان به راحتی در میان این جملات پیدا کرد: “هم چنان که یک شیطانیست، از خدا یاری و مساعدت نمی طلبد، برای طلب بخشش به خاطر کارهای اشتباهش نیز دعا نمی کند. در دیگر آیین ها، زمانی که فرد اشتباهی مرتکب می شود، یا از خدا می خواهد که او را ببخشد، یا برای واسطه ای اعتراف می کن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 