پاورپوینت کامل قطب نمای اسلام گرایی ۸۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل قطب نمای اسلام گرایی ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قطب نمای اسلام گرایی ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل قطب نمای اسلام گرایی ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

قسمت اول

پیشگفتار

در تاریخ هر ملت، به کتاب هایی بر می خوریم که تأثیری شگرف بر سرنوشت مردم گذاشته اند. در جهان اسلام افزون بر بزرگ ترین معجزه آسمانی اش قرآن، در درازنای تاریخ هزار و چهارصد ساله این دین، نقش کتاب در زوایای مختلف حیات مسلمانان، قابل ردگیری و مشاهده است.

در دوران معاصر و در زمینه اندیشه اسلامی یا اسلام سیاسی، کتاب ” معالم فی الطریق” سید قطب از نظر تأثیری که بر جریان اسلام سیاسی نهاد، اگر نگوییم بی نظیر، حد اقل کم نظیر است. این کتاب را باید در کنار کتاب های بزرگ تأثیر گذار در زمینه اندیشه سیاسی، مانند لویاتان و شهریار که هنوز محل مناقشه و مطالعه اند، قرار داد. این کتاب الهام بخش گروه گسترده ای از جریان عمومی اسلام سیاسی اهل سنت و تا اندازه ای شیعی بوده است و کتاب های مهمی پس از آن تألیف شد که همانند نهال های برآمده زیر پای درخت، از ریشه این کتاب بر آمده اند و در حقیقت بسط ایده های این کتاب به شمار می آیند. برخی اصطلاحات به کار رفته در این کتاب، نام برخی جنبش ها و جماعت های اسلام گرا گردید. برای باز خوانی این کتاب نخست به زندگی مؤلف مرور می کنیم و می بینیم که این کتاب محصول چه دوره ای از زندگی او و چه وضعیتی از تاریخ سیاسی معاصر است و سپس خلاصه ای تفصیلی از این کتاب را ارائه خواهیم داد و در ادامه، مهم ترین نقدهایی را که بر این کتاب نوشته و منتشر شده است، بازخوانی می کنیم.

×××

در میان متفکران جنبش اصول گرایی و بیداری اسلامی در قرن بیستم، سید قطب، هم از جهت شمار تألیفات و هم از لحاظ عمق و گستره تأثیر گذاری، جایگاهی ویژه دارد. شاید بتوان اعدام او را از مهم ترین دلایل رواج اندیشه او و گسترش بیداری اسلامی دانست. بسیاری از متفکران، سیدقطب را بزرگ ترین محرک بیداری اسلامی و رهبر فکری اخوان المسلمین قلمداد کرده اند.

سید قطب (۱۹۰۶ – ۱۹۶۶م) در روستایی از شهر اسیوط مصر چشم به جهان گشود. وی پس از گذراندن مراحل ابتدایی تحصیلاتش را در دارالعلوم تحصیلات عالی پی گرفت. در سال ۱۹۲۹ از دارالعلوم فارغ التحصیل شد و آن گاه به معلمی پرداخت. وی با استعفا از معلّمی، در اواخر دهه ۱۹۴۰، وارد حوزه فعالیت های فکری اسلامی شد.

سید قطب اخوان المسلمین را تجسم گرایش هایی پنهانی می دید که برخی وجوه آن را در قرائت اندیشه های محمد عبده و رشید رضا دیده بود. وی به عضویت اخوان المسلمین درآمد. کتاب های دراسات اسلامیه و العداله الاجتماعیه فی الاسلام را در سال ۱۹۴۸ منتشر کرد و پس از آن نیز کتاب های متعددی نگاشت. پس از درگیری های سال ۱۹۵۴ میان اخوان المسلمین و رهبران انقلاب مصر، سید قطب و دیگر رهبران اخوان زندانی شدند. پس از آزادی از زندان، دوباره در سال ۱۹۶۵ به زندان رفت و به اتهام توطئه علیه نظام سیاسی حاکم، به همراه جمعی از دوستانش، در سال ۱۹۶۶ اعدام گردید.

مراحل اندیشه سید قطب

حیات فکری سید قطب را می توان براساس رویکردهای ایدئولوژیک وی، به چهار مرحله تقسیم کرد:

۱. دوره احتمالاً الحاد یا حداقل شک و تردید( ۳۵ – ۱۹۲۵): خود وی تصریح کرده که ده سال را در الحاد گذرانده است. در این دوره، سید قطب بیش ترین آثار ادبی و انتقادی خود را نوشته است. وی در نوشته های این دوره، بسیاری مباحث را که هیچ ارتباطی با اسلام نداشته، مطرح کرده و در جایی به صراحت از ضرورت جدایی میان دین و هنر سخن رانده است. وی در کتاب مهمه الشاعر که در سال ۱۹۳۲ چاپ شد، معتقد است، شاعر است که می تواند، حقیقت و ارزش ها را به بشریت برساند (عرضه کند)؛ نه پیامبر.(۳) وی خود بعدها در جایی به رسوباتی اشاره می کند که مانع نگاه شفاف و بینش روشن و اصیل او شده بود.(۴) صریح ترین مدرکی که وضعیت فکری او را در این دوره باز می تاباند، مقاله ای است که در هفدهم مه ۱۹۳۴ در مجله الاهرام نوشت و در آن، به صراحت خواهان آن شد که مردم لخت مادرزاد زندگی کنند.

۲. دوره رویکرد سکولار اسلامی(۴۶ – ۱۹۳۵): در این دوره، سید قطب، هوادار کسانی چون احمد امین می شود که برای اثبات معنویت و روحانیت شرق، در برابر مادیت غرب می کوشند. منظور از روحانیت، ایمان به جهانی فرای این جهان مادی است.(۵) در این مقطع، وی به اسلام، به عنوان بخشی از فرهنگ ملی خود می نگرد، زیرا قرآن قوانین و نظم اجتماعی ای را عرضه می کند که بیشترین تأثیر را بر ذهنیت مصری ها داشته است؛ اما دین وحدت سیاسی نمی آفریند.

در این جا سید قطب، ناسیونالیسم عربی را به عنوان ایدئولوژی می پذیرد و حتی به اسلام از زاویه “روح عربی ناب” آن می نگرد و محمد(صلی الله علیه وآله) را”الرجل العربی” می شمارد.(۶) در این دوره، نوشته های سید قطب درباره مسائل اجتماعی، نشان قومی(ناسیونالیستی) و سکولار دارد.

۳. دوره گرایش اسلامی معتدل(۵۶ – ۱۹۴۶): سید قطب در سال ۱۹۴۶ مقاله”مدارس للسخط” را که نخستین مقاله ایدئولوژیک اسلامی وی بود، به چاپ رساند و نخستین و عمده ترین کار ایدئولوژیک اسلامی، یعنی کتاب العداله الاجتماعیه فی الاسلام را پیش از مسافرت به امریکا (در سال ۱۹۴۸) به پایان برد.(۷) وی در این کتاب، با بیانی به شدت اسلامی، دل مشغول موضوع عدالت اجتماعی است. در این دوره، دیدگاه های سید قطب، به دیدگاه های اخوان المسلمین نزدیک می شد و خود وی نیز ارتباطاتی با اخوان برقرار کرد؛ ولی به این جماعت نپیوست، زیرا می خواست استقلال خود را به عنوان یک متفکر حفظ کند. وی در این مقطع، روابط خود را با کسانی که رویکرد سکولار قوی تری داشتند، حفظ کرد.

پس از بازگشت از ایالات متحده در سال ۱۹۵۱، به نوشتن در موضوعات اسلامی ادامه داد و به اخوان المسلمین پیوست و متفکر اصلی این جریان و نیز سردبیر روزنامه اخوان گردید.

در سال ۱۹۵۲ با قدرت تمام از “انقلاب افسران آزاد” حمایت کرد و به نظر می رسد که چند ماهی در مجالس سرّی آنان، جایگاه ویژه ای داشت؛ اما زمانی که دریافت “افسران آزاد”، آماده تأسیس نظامی اسلامی – که وی در نظر داشت – نیستند، از آنان کناره گرفت، و در اکتبر سال ۱۹۵۲، پس از سی سال، از شغل خود در وزارت آموزش و پرورش استعفا داد و به دلیل تداوم فعالیت هایش، همراه با اخوان المسلمین، از ژانویه تا مارس ۱۹۵۳ و از اکتبر همین سال و بار دیگر، پس از ترور نافرجام عبدالناصر، همراه گروهی پرشمار از اخوان المسلمین به زندان افتاد. نوشته های سید قطب در این دوره، کتاب معرکه الاسلام و الرأسمالیه (حدود سال ۱۹۵۱) و السلام العالمی و الاسلام(۱۹۵۱) است. بسیاری مقالات وی در نشریات الرساله و المسلمون، در کتاب »نحو مجتمع اسلامی« و »دراسات اسلامیه« به چاپ رسیده است. وی در همین دوره نگارش تفسیر “فی ظلال القرآن” را آغاز می کند.

۴. مرحله رادیکال اسلامی(۶۶ – ۱۹۵۶): سید قطب بیشتر این دوران را در زندان و بیشتر روزهای زندان را در بیمارستان زندان گذرانده است. وی در بیمارستان امکان نوشتن را داشته است. پس از آزادی از زندان، در سال ۱۹۶۴ که بنا به برخی گزارش ها، با وساطت عبدالسلام عارف رئیس جمهور عراق عملی شد، به فعالیت ها و ارتباطات مخفی اش با برخی اعضای اخوان ادامه داد. وی در این سال ها، کار نگارش تفسیر فی ظلال القرآن را به پایان برد و چهارده جزئی را که پیش از ایام زندان نوشته بود، بازنویسی و تنقیح کرد و در تألیفات نخستین خود نیز تجدید نظر کرد و کتاب های تازه ای از جمله هذا الدین، المستقبل لهذا الدین، خصائص التصور الاسلامی و معالم فی الطریق را نوشت که کتاب اخیر، پس از آزادی اش از زندان، در سال ۱۹۶۴ منتشر شد.

وی در این کتاب، افراطی ترین نظریاتش را که متأثر از ابوالاعلی مودودی بوده مطرح کرده است. در این کتاب، سید قطب به وجود تفاوت میان نظام اجتماعی مبتنی بر پایه های دینی و نظام اجتماعی غیردینی تأکید می کند و نظام های حاکم در همه جوامع، و از جمله جوامع مسلمان را نظام هایی جاهل می خواند و اسلام گرایان را به آمادگی برای برپایی جایگزین انقلابی این نظام های جاهلی فرامی خواند.

نگاهی به کتاب معالم فی الطریق

جهان غرب، دیگر چیزی برای عرضه کردن به بشریت ندارد. دموکراسی غربی، دچار ورشکستگی شده است. اردوگاه شرق و نظریات جمع گرایانه اش، و در رأس آن مارکسیسم هم که در آغاز، بسیاری را در شرق و حتی غرب، به خود جذب کرده بود، در حال فروپاشی است، زیرا با طبیعت فطرت بشری و اقتضائات آن منافات دارد. (۵) اکنون پس از رو به زوال نهادن رهبری غرب، بشریت نیازمند رهبری جدید است. زوال غرب نیز، به دلیل ورشکستگی مادی یا ضعف قدرت اقتصادی و نظامی آن نیست، بلکه برای آن است که دور و نقشش به پایان رسیده است، زیرا اعتباری ارزشی برایش نمانده که اجازه رهبری اش را بدهد. بشریت اکنون نیازمند رهبری جدیدی است. (۶) جهان نیازمند رهبری ای است که توسعه تمدن مادی را که بشریت از راه نبوغ اروپاییان در ابداع مادی بدان دست یافته است حفظ کند و ارزش های جدیدی به بشریت بدهد که در قیاس با آنچه بشریت تاکنون بدان دست یافته، کامل و با روشی اصیل، ایجابی و واقع گرایانه باشد. تنها اسلام این ارزش ها و روش ها(سیستم) را دارد.

رنسانس علمی که از قرن شانزدهم آغاز و طی قرون هجده و نوزده به اوج خود رسید، دیگر اعتبار و سرمایه جدیدی ندارد. نظام های فرد گرا، جمع گرا، ملی گرا و ناسیونالیست، همه با شکست مواجه شده اند. اکنون نوبت اسلام و امت اسلام، آن هم در سخت ترین لحظات فرا رسیده است.(۷) اکنون نوبت امت مسلمان، برای تحقق اراده الهی فرا رسیده است: »کنتم خیر امه اخرجت للناس«؛ ( آل عمران/۱۱۰) اما اسلام زمانی می تواند نقش خود را ایفا کند که در یک امت تجسّم یابد، زیرا بشریت به ویژه در دوران ما، تنها به صرف عقیده گوش فرا نمی دهد که مصداق واقعی آن را در زندگی مشهود نبیند، زیرا امت مسلمان، سر زمینی نیست که اسلام در آن حیات دارد و قومی نیست که اجدادشان در عصری از عصور در نظام اسلامی به سر می بردند، بلکه امت مسلمان، جماعتی از انسان ها هستند که زندگی، جهان بینی، نظام، ارزش ها و معیارهایشان از متد اسلامی برخاسته باشد و این امت با این شرایط، از زمان انقطاع اجرای شریعت خدا از روی همه زمین منقطع شده است. راه چاره این است که این امت، بار دیگر احیا شود تا نقش خود را در رهبری جهان، بار دیگر باز یابد. (۸)

روزگار درازی است که امت مسلمان از صحنه هستی و از دیدگان ناپدید شده است و اندیشه ها و امت های دیگر، رهبری بشریت را به دست گرفته اند.(۸)

این امت اکنون قدرت تفوّق فوق العاده ای را در ابداع مادی ندارد، تا از این حیث رهبری اش را بر بشریت تحمیل کند و از آن هم انتظار هم نمی رود، چرا که نبوغ اروپاییان در این مجال، فوق العاده پیشی گرفته است و حد اقل طی چند قرن آینده هم، تفوق مادی آن از میان نمی رود. ما باید در بخش ابداع مادی و تکنولوژیک بکوشیم اما مؤلفه ای داریم که این تمدن فاقد آن است و آن مؤلفه شایستگی ساز، عقیده و روشی است که نتایج این نبوغ مادی را برای بشریت حفظ می کند.( ۹)

جهان امروز در جاهلیت به سر می برد؛ این جاهلیت مبتنی بر تجاوز به سلطنت خدا بر روی زمین و خاص ترین ویژگی های الوهیت که حاکمیت است، استوار است. این حاکمیت امروز به بشر وا نهاده شده و آنان را خدایان یکدیگر قرار داده است؛ البته نه در شکل ساده ابتدایی اش در جاهلیت نخست، بلکه در صورت ادعای حق وضع انگاره ها، ارزش ها، شرایع، قوانین و نظام ها، به دور از روش الهی حیات و آن هم در اموری که خدا بدان اذن نداده است. این تجاوز به سلطه و سلطنت الهی، موجب تجاوز به بندگانش شده است. حقارت انسان در نظام های سوسیالیستی و ستم به افراد و ملت ها، در نظام های سرمایه داری، با سلطه سرمایه و استعمار، تنها اثری از آثار تجاوز به سلطنت الهی و انکار کرامتی است که خدا برای انسان مقرر داشته است.(۱۰)

برای احیای دوباره امت به رستاخیز (خیزش) اسلامی نیاز داریم. نقطه آغاز این است که گروهی پیشاهنگ، عزم این کار را کنند و گام در راه گذارند و به متن جاهلیتی وارد شوند که همه جهان را پوشیده است. این گروه باید، نشانه های این راه را بشناسد. نشانه هایی که با آن، ماهیت و نقش خود و حقیقت کارکرد خود و اصل هدف و نقطه آغاز را بشناساند و موضع خود را نسبت به جاهلیت براند؛ بداند کجا بایدبه مرده بپیوندد و کجا از آنان ببرد؟ چگونه به زبان اسلام با این جاهلیت سخن بگوید؟

از این رو، کتاب م