پاورپوینت کامل جریانات فکری – سیاسی افغانستان ۶۲ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جریانات فکری – سیاسی افغانستان ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جریانات فکری – سیاسی افغانستان ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جریانات فکری – سیاسی افغانستان ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

دکتر محمد وحید بینش، دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و رئیس مرکز مطالعات راهبردی افغانستان است که در دانشگاه خاتم النبیین(ص) کابل، مدیرگروه علوم سیاسی است. در گفتگویی با وی، به بررسی اوضاع فعلی و پاورپوینت کامل جریانات فکری – سیاسی افغانستان ۶۲ اسلاید در PowerPoint پرداخته ایم:

با تشکر از جناب عالی به خاطر فرصتی که در اختیار ما قراردادید، لطفاً برای شروع گفت وگو و نیز آشنایی بیشتر مخاطبان، گزارشی از آخرین تحولات و جریانات فکری – سیاسی موجود در افغانستان ارائه نمایید.

بنده هم از فرصتی که به کشور افغانستان اختصاص دادید تشکر می کنم. طبیعتاً اسلام در افغانستان نیز همانند سایر کشورهای اسلامی، سابقه بسیار طولانی و درازمدتی دارد، ولی مردم مسلمان افغانستان، همیشه با دو پدیده بسیار متضاد درگیر بوده اند: یکی، سکولاریسم و ماتریالیسم، و دیگری، خرافات، خرافه پرستی و خرافه پسندی، که در این جامعه به دلیل ساختار نظام های سیاسی و فرهنگی، از قبل وجود داشته و مانع رشد فرهنگ پویا و اصیل اسلامی شده است.

در حال حاضر سه جریان فکری قوی در افغانستان وجود دارد، که عبارتند از:

۱. جریان بازمانده های رژیم کمونیستی قدیم، که با حمایت اتحاد جماهیر شوروی سابق، سرمایه گذاری های کلانی درباره مسائل فرهنگی و نیز تغییر هویت و ذهنیت مسلمانان، به ویژه جوانان مسلمان افغانستان کردند و در مجموع، تغییر فرهنگی جامعه افغانستان را مد نظر داشته، هنوز هم دارند و با تغییر شعارها و لعاب های جدید، این مسئله را پی گیری می کنند.

۲. تفکر سکولار و لیبرالیستی، که غرب از قدیم به دنبال این قضیه بود و از آن حمایت می کرد و امروز نیز حضور مستقیم و بسیار فعالی دارد، که طبیعتاً حمایتش چند برابر شده و با راه اندازی و حمایت از شبکه های تلویزیونی، رادیویی، ماهواره، اینترنت، نشریات گوناگون و تأسیس NGO های متعدد و حتی فعالیت های تبشیری، درصدد تشکیک در افکار جوانان و مسلمانان جهت جذب به سوی مسیحیت و غرب هستند.

۳. جریان اسلام گراست، که البته باید قوی ترین جریان باشد، چون هم در بدنه مردم و جامعه نفوذ دارد و هم مبارزات سختی را علیه استعمار، امپریالیسم و تجاوزگری پشت سر گذاشته است.

اگر بخواهیم جریان اسلام گرا را دسته بندی کنیم، به چند گروه و زیر شاخه قابل تقسیم است؟

جامعه افغانستان، جامعه ای است که هم از نظر قومیت و هم از نظر مذهبی بسیار متنوع است. به همین دلیل می توان جریان های فکری و قومی فراوانی برای آن ترسیم کرد. ما در میان مسلمان ها، حداقل گروه های شیعی و اهل سنت را داریم، که شیعیان اکثراً دوازده امامی و به اصطلاح امامیه هستند. البته در برخی از نقاط؛ مانند دوشه، کیله گی و بخش هایی از دره صوف و بدخشان، اسماعیلیه، حضور فعالی دارند. در بین اهل سنت، نیز حنفی ها از نفوذ بالایی برخوردارند. البته گروه های دیگری مانند جریان صوفیسم یا اهل تصوف و به ویژه جریان های وهابی و تکفیری – که از بیرون مرزهای افغانستان، به ویژه عربستان و پاکستان وارد کشور شدند – تلاش بسیار زیادی دارند تا جریان های فکری را تحت الشعاع خودشان قرار بدهند، اما در مجموع، جریان های فکری اسلامگرا که در افغانستان نقش زیادی دارند، جریان های شیعی و اهل سنت هستند که هر دو جریان، در دوره اختناق، تلفات بسیار زیاد و شهدای بسیار گرانقدری را به اسلام و جامعه افغانستان تقدیم کردند.

در کشور افغانستان، چون اصل نظام بر اساس نظام طبقاتی، قومی و نظام استبدادی استوار بوده، لذا برخی از گروه های قومی و مذهبی؛ هم چون هزاره ها و شیعیان، سهمی در قدرت و حاکمیت نداشتند، تا این که در افغانستان کودتای کمونیست ها صورت گرفت، که از آن پس دیگر گروه ها هم حضور پیدا می کنند و در مناسبات قدرت و حاکمیت تأثیرگذارند. در یکصد سال اخیر، جریان های فکری اسلامی در برابر جریان مارکسیستی قرار گرفته و در حقیقت، یک عکس العملی بود در برابر آن چه که ما آن را تحت عنوان جریان لائیک و یا جریان ضد الهی و ضد خدایی می شناسیم.

یکی از جریانات فکری اسلامی فعال در افغانستان، مسلمانان اهل سنت هستند، که آنها برای اولین بار در حدود سال های ۱۳۴۰ به بعد، مبارزه را از دانشگاه کابل شروع کردند. البته این جریان اسلامی در دانشگاه کابل به همت تحصیل کرده هایی از دانشگاه الازهر مصر شکل گرفت، که منتسب و نزدیک به اخوان المسلمین است. مرحوم عبدالرحیم نیازی و برادرش غلام محمد نیازی، از پیشتازان این جنبش اسلامی هستند. غلام محمد نیازی، استاد دانشکده الهیات دانشگاه کابل و عبدالرحیم نیازی ظاهراً در همان زمان، دانشجوی همان دانشگاه بود، که بعدها همین جریان، آهسته آهسته به نام جمعیت اسلامی و حزب اسلامی شهرت پیدا کردند. از جوان ترهای این جریان – که امروز به عنوان انسان های مسن و رهبران مذهبی و سیاسی افغانستان هستند – می توان برهان الدین ربانی را نام برد. هم چنین مهندس گلبدین حکمتیار – که در حال حاضر یکی از مخالفان فعلی نظام افغانستان است – و مولوی خالص، احمد شاه مسعود، عبدالرسول سیاف و صبغت الله مجددی هم از دیگر چهره های شاخص این جریان هستند، که بعدها به این گروه پیوستند.

شیعیان هم از همین دوران مبارزات شان را شروع کردند و لذا درست از همین دورانی که در دانشگاه کابل، برادران روشنفکر اهل سنت فعال شدند، جریان های اسلامی شیعی هم شکل گرفتند، که دلیل این قضیه هم، بیشتر عکس العملی بود در برابر حملات شدید خرافه پرستان اهل سنت، که مذهب شیعی را یک مذهب جعلی و بدعت و در حقیقت یک نوع تحریف اسلام و جریان انحرافی می دانستند و حملات شان را علیه برنامه های شیعی؛ مانند ماه محرم و مراسم عزاداری، سب گویی، لعنت بر یزید و… تشدید می کردند، لذا از همین رو بود که عده ای از عالمان شیعی؛ مانند علامه شهید بلخی در این جا قیام کردند و عده ای هم مانند آیت الله سید علی احمد حجت و شاگردانش فعالیت های ارزشمندی در معرفی مذهب شیعه آغاز نمودند. از معروف ترین شخصیت های اسلام گرای شیعی، می توان به شهید اسماعیل بلخی اشاره کرد، که سخنوری توانا و شاعر سیاسی برجسته ای بود، که در سخنرانی ها و اشعار خود، مردم را بیدار و دستگاه حاکم را رسوا می ساخت. از دیگر شخصیت های مبارز شیعی، می توان به مرحوم میر علی اصغر شعاع و پدر بنده به نام محمد یوسف بینش، محمدحسین نهضت و محمد اسماعیل مبلغ و… اشاره کرد.

البته اکثر علمای شیعه افغانی در ابتدای دوران کمونیست ها در نجف بودند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، عده زیادی به حوزه علمیه قم آمدند و زمانی که فضا برای فعالیت شان باز شد، به مبارزه کشانده شدند و تشکل هایی هم سامان دادند، که شهید عبدالعلی مزاری (اولین دبیر کل حزب وحدت اسلامی)، آیت الله سید علی بهشتی (موسس شورای انقلابی اتفاق اسلامی)، آیت الله محمد آصف محسنی (موسس و رهبر حرکت اسلامی) و برخی دیگر از شخصیت های برجسته نیز هستند که هر کدام فعالیت های ارزشمندی انجام دادند.

پس از اشغال افغانستان توسط روس ها در دی ماه ۱۳۵۷، دوره جهاد مقدس اسلامی آغاز شد، که در پی آن هماهنگی هایی بین جریان های اسلام گرای شیعی و سنی صورت گرفت و این گروه ها توانستند در این دوران، تفکرات خودشان را از نظر فکری به هم نزدیک نموده و در برابر افکاری که جامعه اسلامی را تخریب و منحرف می کردند، بیشتر هماهنگ بکنند.

بنابراین، چون جو غالب در آن زمان، تجاوز شوروی به صورت مسلحانه و اشغال کشور توسط روس ها بود لذا دو تا ایده مطرح شد، که ما در برابر نظام کمونیستی کدام شیوه مبارزاتی را در اولویت خودمان قرار بدهیم؟ آیا یک مبارزه فکری – فرهنگی بکنیم یا یک مبارزه نظامی و مسلحانه؟ که طبیعتاً، چون کشور اشغال شده بود، لذا نیاز کشور به یک جنگ مسلحانه بیشتر احساس می شد. و از همین جا بود که جنگ در افغانستان از حالت فکری خارج شده و به سمت یک جنگ نظامی سیاسی تبدیل شد. جنبه نظامی گری، به خصوص در پاکستان، تقویت شد و قضیه افغانستان از شکل مبارزه بین کمونیست ها و مردم افغانستان خارج و به یک چهره جهانی و بین المللی تبدیل شد، که در بخش سیاسی، بیشترین هدف بین المللی اش، تخریب چهره روس ها بود، تا آمریکایی ها از آن منفعت ببرند. ضمن این که آمریکایی ها با این حمایت ها می توانستند حریف خودشان را در افغانستان به زمین بزنند؛ یعنی کمک ها اکثراً با این نیت و انگیزه صورت می گرفت، نه این که مردم افغانستان واقعاً به پیروزی و آرامش برسند. از این رو، کمک های آمریکا به مجاهدین در پاکستان شروع شد و دولت پاکستان مسئولیت این کمک رسانی و سازماندهی را بر عهده گرفت و لذا بسیار جالب است که بدانید اکثر احزاب اهل سنت، دست پرورده و ساخته شده توسط دولت پاکستان هستند.

در ایران، وضعیت متفاوت بود؛ چرا که جمهوری اسلامی ایران از همان ابتدا با تجاوز شوروی به افغانستان مخالف بود و صریحاً آن را اعلام می کرد. در همین زمان حضرت امام(ره) فرمودند: اینها وارد افغانستان شدند، ولی بیرون آمدنشان از آنجا مشکل است. و نیز فرمودند: ما به آنها گفتیم که شما نمی توانید به افغانستان بروید و شما نباید بروید وگرنه پایتان در افغانستان در گل گیر می کند، ولی روس ها قبول نکردند. لذا حمایت بسیار قاطع حضرت امام(ره) از جهاد و مردم افغانستان سبب شد تا در بین شیعیان و مهاجران افغانی، تشکل هایی هم در جمهوری اسلامی سازماندهی شوند.

یک سئوال جدی و مهم این است، که چرا گروه های مجاهد افغانی این قدر پراکنده بودند و جداگانه فعالیت می کردند؟

این مسئله عمدتاً به ساختار قومی و نیز بسته بودن فضای سیاسی در گذشته افغانستان بر می گردد. ما قبل از آمدن کمونیست ها، حزب سیاسی به ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.