پاورپوینت کامل پاسخ های اسلامی به پرسش های زمانی ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پاسخ های اسلامی به پرسش های زمانی ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پاسخ های اسلامی به پرسش های زمانی ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پاسخ های اسلامی به پرسش های زمانی ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

معرفی کتاب الحق الاسلامی فی الاختلاف الفکری

تألیف: طه عبدالرحمن

ناشر: المرکز الثقافی العربی

محل چاپ: دارالبیضاء – مغرب، بیروت – لبنان

سال چاپ: ۲۰۰۵م.

طه عبدالرحمن، فیلسوف پرآوازه اسلامی، در پی گیری پروژه فکری خود که عمدتاً بر محور نظریه پردازی برای فلسفه اخلاق اسلامی می چرخد، کتاب »حق اسلام در متفاوت بودن فکری« را روانه بازار کرده است. طه عبدالرحمن را می توان، نغمه ای ناهماهنگ با جریان های غالب در اندیشه معاصر عرب دانست؛ برای مثال در کشور مغرب که وطن طه عبدالرحمن است، دو جریان فکری مهم وجود دارد که دو فیلسوف پرآوازه مغربی، یعنی عبدالله عروی و محمد عابد جابری آنها را رهبری می کنند.

عروی پروژه گسست و قطع ارتباط با میراث و سنت را پی گیری می کند و جابری، پیوست و اتصال به میراث را؛ اما با هدف نقد و بازپیرایی آن؛ ولی طه عبدالرحمن، با هیچ یک از این دو رویکرد، هم نوا نیست و همان گونه که قطع ارتباط با میراث و پذیرش مطلق الگوی مدرنیته غربی را مردود می داند، رویکرد نقد میراث با محک عقلانیت غربی را رد می کند و بر آن است که عقلانیت، فعلی متکثر است؛ نه جوهری واحد، از این رو می توانیم عقلانیت های متعدد و متکثری داشته باشیم. طه عبدالرحمن در برابر رویکردهای یاد شده، رویکردی احیایی به میراث، سنت و عقل دارد.

در کتاب »کنش دینی و احیای عقل« (العمل الدینی و تجدید العقل)، طه عبدالرحمن درباره عقل دینی نظریه پردازی می کند و در کتاب پرسمان اخلاق (سؤال الاخلاق) مدرنیته غربی را از موضعی اخلاقی به نقد می کشد؛ اما در کتاب »الحق الاسلامی فی الاختلاف الفکری«، می کوشد ستون دیگری از پروژه فکری اش را بر افرازد.

این کتاب دارای یک مقدمه، سه باب، هشت فصل و یک خاتمه است. مقدمه کتاب به پاسخ از این دو پرسش اختصاص دارد: امت اسلام، چگونه به پرسش های زمانه پاسخ می دهد؟ و خاص گرایی اسلامی چگونه با جهان شمولی قابل جمع است؟

طه عبدالرحمن پس از طرح پرسش نخست، در پاسخ به آن مقدمتاً می گوید: چه بسا طرح این پرسش تعجب برانگیز باشد؛ ثانیاً امت مسلمان به فرض وجود، از انجام این رسالت عاجز و ناتوان است و بار این امانت را نتواند کشید و ثالثاً این امت همواره در معرض دو گونه چپاول سازمان دهی شده بوده و هست؛ چپاول منابع مادی و محو ارزش های معنوی از راه ترویج فساد میان فرزندان امت.

پاسخ طه عبدالرحمن به این پرسش ها آن است که نگاهش به امت مسلمان، به عنوان مفهومی است که باید در شرایط و واقعیات کنونی محقق شود و نه واقعیتی که در گذشته تحقق یافته است. چنین نگاهی به مفهوم امت مسلمان، به ژرف کاوی در وظایف و ارزش های امت، بدون لحاظ واقعیت منحصر نیست، بلکه در پی توجه دادن به چگونگی تغییر این واقعیت در حد توان است. در چنین رهیافت فکری، تنها پرداختن به قضایای واقعی مطلوب نیست، بلکه همه قضایای عقلی – وقوع یافته یا سزاوار وقوع یافتن – باید لحاظ شود، از این رو است که این حق را به خود می دهیم که در پاسخ به پرسش اول بگوییم: امت اسلام، برای پرسش های زمانه خود پاسخ ویژه ای دارد. روح این پاسخ ویژه چیست؟ روح این پاسخ که به گفته طه عبدالرحمن حق متفاوت بودن فکری امت مسلمان را از دیگر ملل تأمین می کند، مجموعه ای از خصایص است که بر دو اصل اساسی استوار است: تفاوت آیات که تفاوت آیات در عرصه هستی بهترین تمثیل آن است و تفاوت انسان ها که تفاوت ملت ها بهترین تمثیل آن است. وی در باره مبدأ تفاوت آیات، بحثی دقیق را مطرح می کند که باید در پروژه فکری طه عبدالرحمن به عنوان یکی از نقاط بنیادی و محوری بدان توجه شود. وی میان آیه و پدیده تفاوت قائل می شود و می گوید: پدیده هر چیزی است که در زمان و مکان مشخص به مشاهده در می آید و حامل اوصافی است که میانشان رابطه ای عینی و واقعی وجود دارد؛ مانند نزول باران که نتیجه تبخیر آب و تراکم به سبب سرما و… است. وی نظر به پدیده ها را که به عالم ظواهر یا عالم ملک معطوف است، نظر ملکی و بر آیند آن را علم می داند؛ در حالی که آیه، پدیده ای است که از زاویه معنایی که با اوصاف خارجی در آمیخته است، و وجودش بر حکمتی دلالت دارد، به آن نظر می شود و این عبارت از ارزشی است که شایسته است، کسی که آن رإ؛ ّّ درک می کند، به مقتضای آن عمل کند؛ مانند مفهوم حیات که پدیده نزول آب به آن اشارت دارد و گام یک پدیده، چندین معنا دارد، چنان که نزول آب، افزون بر معنای حیات، می تواند معنای رستاخیز و نعمت هم داشته باشد.

[این بهار نو ز بعد برگ ریز

هست برهان بر وجود رستخیز]

و از آن رو که عالم آیات، عالم ملکوت نامیده می شود، می توان نظر به اشیا به وصف آیات را نگاه ملکوتی نامید.

در پاسخ به پرسش دوم، فیلسوف ما معتقد است که خاص گرایی اسلام، با جهانی بودن منافاتی ندارد و حق اختصاص یا حق دارابودن خصوصیت های ویژه برای آن محفوظ است و اساساً خاص گرایی اسلام، جامع است؛ یعنی جامع خصوصیت ایمانی و خصوصیت اخلاقی است. خصوصیت ایمانی امت مسلمان، به اختلاف و تفاوت آیات تعلق دارد؛ یعنی مسلمان با نظر ملکوتی در آیات هستی تدبر می کند تا ایمانش فزونی یابد؛ اما خصوصیت اخلاقی امت اسلام به اختلاف و تفاوت انسان ها – اشخاص و ملت ها – تعلق دارد، از این رو انسان مسلمان، با کنش نیک خود با دیگران، بر تخلق خود می افزاید.

باب نخست کتاب عنوان وضعیت جهانی و نقد ایمانی را دارد. منظور نویسنده از نقد ایمانی چیست؟ وی معتقد است که پاسخ امت مسلمان به پرسش های زمانه دو شق دارد: یکی شق بنایی و تأسیس است که در دو خصوصیت ایمانی و اخلاقی تجلی می یابد. شق دیگر انتقادی است که به ارزیابی وضعیت جهانی از زاویه دو خصوصیت یاد شده می پردازد. وی در نقد ایمانی وضعیت جهانی نتیجه می گیرد که در وضعیت حاکم کنونی، از طریق نظر ملکی یا ظاهری یا پدیداری به آیات نظر افکنده می شود؛ نه از طریق نظر ملکوتی (ایمانی). این نوع نگاه به آیات در دو نمود، خود را نشان می دهد: یکی تفکیک میان آیات و ارزش ها؛ یعنی به آیات به عنوان پدیده نگریسته می شود و ارزش ها به رسمیت شناخته می شود؛ ولی دلالات آیات درک نمی شود و دیگری منحصر دانستن ارزش ها در فرهنگ؛ یعنی زدودن صفت ملکوتی از این ارزش ها و این در حقیقت، جدا کردن ارزش ها از ریشه اشان که حوزه خاص آیات است و پیوست دادن آن به حوزه عام فرهنگ و خلاصه سخن خارج کردن آن از حوزه نگاه ملکوتی به حوزه نگاه ملکی (ظاهری / پدیداری).

نویسنده در سه سطح، به نقد ایمانی خشونتی می پردازد که وضعیت کنونی جهان، در حوزه آیات مرتکب شده است و مظاهر و آثار این انتقال، از نگاه ملکوتی به نگاه ملکی و هم چنین عناصر پاسخ اسلامی به این مظاهر و آثار را بیان می کند. آن سه سطح عبارت است از:

الف. سطح تفاوت ارزش ها که فصل نخست کتاب به این بحث اختصاص دارد. در این فصل، فیلسوف ما در پی اثبات این مطلب است که نگاه ملکی (مادی و علمی) به ارزش ها، موجب می شود که برخورد و اصطکاک، صفتی ملازم اختلاف در ارزش ها، به ویژه اختلاف در ارزش های اخلاقی می شود.

در ادامه این فصل وی توضیح می دهد که چنین برخورد و اصطکاک ارزشی، با توسل به نگاه ملکوتی دفع می شود، زیرا نگاه ملکوتی، ارزش ها را با حوزه و بستر اصلی اشان – که آیات و نشانه ها هستند – ربط می دهد و نتیجه این ربط، پیوند یافتن، عقل با ایمان، فرهنگ با فطرت و سیاست با خیر است.

ب. سطح دوم، سطح ارزش های اسلامی است که فصل دوم کتاب بدان پرداخته است. در این فصل، طه عبدالرحمن ادعا می کند که نگاه ملکی به ارزش ها، سردمداران وضع جهانی کنونی را به تلاش برای ویران سازی فرهنگ اسلامی کشانده است، زیرا آنان معتقدند که تنها این فرهنگ ویژه است که رویکردی متفاوت با فرهنگ حاکم جهانی دارد، چرا که در مقابل فرهنگ مسلط جهانی که فرهنگی منفصل از جهان آیات است و با جهان پدیده ها، خود را از عالم آیات مستغنی می بیند، فرهنگ اسلامی، از عالم آیات گسسته نیست، بلکه همواره بدان پیوسته است و ارزش هایش صفاتی متضاد با صفات ارزش های حاکم حهانی دارد، زیرا ارزش های مکتسب در فرهنگ اسلامی، با آیاتی که از آن منشعب شده اند، پیوند دارند و از آنها بریده نیستند.

سطح سوم، سطح ارزش های امریکایی است که فصل سوم کتاب بدان اختصاص یافته است. طه عبدالرحمن در این فصل، یکی از نتایج نگاه ملکی یا پدیداری به ارزش ها را بی عیب و نقص دانستن ارزش های امریکایی و برتری دادن آن بر ارزش های ملت های دیگر – به بهانه جهانی بودن آن – می داند. وی می گوید: صاحبان چنین نظری در جامعه امریکایی – که روشنفکران هستند – حتی در بدترین مصیبتی که محتمل است، انسان امریکایی را به شک و تردید در سلطه مطلق نگاه پدیداری (ملکی) بیندازد – یعنی حادثه یازدهم سپتامبر!- بر سر این باور و نظر پایدار ماندند.

آنان به جای اینکه در این حوادث، بزرگ ترین آیه عبرت برانگیز را بنگرند، بر این نکته اصرار دارند که این حادثه، تنها اقدامی جنایتکارانه بوده که باید به مرتکبان آن اعلان جنگ کرد. آنان همه ملت های جهان، به ویژه ملت های مسلمان را واداشته اند که این پدیده را پدیده ای ننگین به شمار آورند و در این کار به منطقی کژ، روی آوردند… آنان، نه تنها خود را از نگاه ملکوتی منع کردند که از فواید ایمان محروم ماندند و دیگران را هم از فواید چنین نگاهی باز داشتند.

باب دوم کتاب به نقد اخلاقی وضعیت جهانی اختصاص دارد. مراد نویسنده از نقد اخلاقی، محاکمه ملت یا ملت هایی نیست که در تحمیل این وضعیت می کوشند، بلکه ارزیابی قدرت این ملت ها بر کنش نیک (العمل التعارفی) است. طه عبدالرحمن اصطلاح »عمل تعارفی« را از آیه ۱۳ سوره حجرات بر گرفته است: »یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا«؛ ای مردم! ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ها و قبیله هایی گردانیدیم تا شناسایی متقابل حاصل کنید؛ اما نظر طه عبدالرحمن این است که منظور آیه ارتباط و اتصال و تعامل ملت ها با یکدیگر نیست، بلکه منظورش، ارتباط و اتصال به هدف نیکی (معروف) و تعامل بر مبنای نیکی است، زیرا مفهوم تعارف در آیه با کرامت و تقوا ربط یافته است.

در نقد اخلاقی وضعیت جهانی، نویسنده کشف می کند، خشونتی که از سوی وضعیت جهانی حاکم در زمینه اخلاق اعمال می شود، در تعامل با ملت ها، از راه عمل مبتنی بر تعاون و نه مبتنی بر معروف و نیکی و تعارف تجسم می یابد و از آنجا که جوامع، هر چه بیشتر به اسباب قدرتی که در اختیار دارند، فریفته و مغرور شوند، سر به طغیان بر آورده، در فعل منکر و امر به منکر شکل گیرد و وقاحت یکی از مظاهر آشکار آن باشد. منظور نویسنده از وقاحت، تصلب و تعصبی است که دامن گیر اخلاق ملت می شود؛ به گونه ای که اقوال و افعالی که از او سر می زند، کرامت انسان و حقوق ملت های دیگر را به باد می دهد.

طه عبدالرحمن بر آن است که با نقد اخلاقی خشونتی که از سوی وضعیت کنونی جهانی اعمال می شود، از روی اشکال و زیان های این وقاحت پرده برداشته است. وی چندین گونه از این وقاحت ها را بر می شمرد که از جمله آنهاست: وقاحت استعلا، وقاحت احاطه و وقاحت انکار.

وقاحت استعلا آن است که یک طرف، فکر خود را به طرف یا طرف های مقابل تحمیل کند؛ ولی فکر او را دریافت نکند و مثلا یک ملت ارزش و مفاهیم و احکام خود را بر ملت های دیگر الزام کند، بی آنکه شرایط خاص آنها را لحاظ کند. این همان تعصب استعلایی یا استبدادی است. وقاحت احاطه معرفت انسانی را به جای علم الهی می نشاند و الوهیت حق را به چالش می خواند.

وقاحت انکار نیز به معنای نادیده گرفتن حق متفاوت بودن فکری دیگران و انکار چنین حقی است. طه عبدالرحمن معتقد است که غرب در تعامل با دیگران، دچار وقاحت اخلاقی استعلاء، احاطه و انکار شده است.

پاسخ اسلام به این مشکل اخلاقی چیست؟ اینجا هم طه عبدالرحمن پاسخ اسلامی را در سه فصل تنظیم می کند: نخست در سطح اختلاف فکری میان ملت ها که موضوع فصل چهارم است. در این فصل، تفاوت میان ملت ها در چندین حوزه، مانند مفاهیم، احکام و ارزش ها، بررسی شده است. نویسنده از مسائل حقوق بشر را که ملت ها در اعلامیه هایشان ابراز کرده اند، مطالعه کرده و تفاوت ها و اختلافات آنها را بر سر مفاهیم نشان داده است.

از میان این اعلامیه ها و اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸م) و اعلامیه اسلامی حقوق بشر (۱۹۹۰م) مورد نظر نویسنده قرار داشته است. وی پس از ارائه نمونه هایی از اختلافات این دو اعلامیه، یاد آور می شود که این اختلاف فکری از تصلب و تعصب یکی از دو طرف بر افک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.