پاورپوینت کامل ضد تروریسم; ابهام و احساس همدردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ضد تروریسم; ابهام و احساس همدردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ضد تروریسم; ابهام و احساس همدردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ضد تروریسم; ابهام و احساس همدردی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

این روزها در گفتگوهای عمومی، مقصود از ضد تروریسم، همه چیز و هیچ چیز است. از حیث معنایی ضدتروریسم یعنی مبارزه علیه یک طرز تفکر (»ایسم« حاکی از نوعی طرز تفکر است) که حامی استفاده از ترور برای نیل به اهداف سیاسی است. از نظر هیأت حاکمه آمریکا و اسرائیل، ضد تروریسم به معنای براندازی و ریشه کنی بمب گذاران انتحاری (suicide bambers) و حامیان آنها می باشد. معمولاً از این گونه حامیان با عنوان شبکه ها یا شالوده تروریسم یاد می شود. یک شبکه می تواند یک حساب بانکی، یک مخفیگاه کوهستانی، یک مرکز ارشاد مذهبی باشد. از بین بردن همه این شبکه ها در دایره شمول ضدتروریسم قرار می گیرد. در عین حال، ضد تروریسم هیچ معنای محصّلی ندارد؛ زیرا تلقی بسیاری از مردم از ضد تروریسم، استفاده دلخواهانه طرف های قدرتمند از نیرو، بدون هر گونه اصل راهنما است. بخش های وسیعی از جامعه، شاهد هستند که قدرت آن را ندارند که از این گونه استفاده خودسرانه از قدرت توده ای جلوگیری کنند و تنها می توانند منفعلانه ناظر نوعی رفتار مضحک و بدبینانه (cynical) باشند. این مردم هیچ بهانه ای برای مشارکت و یادگیری ندارند؛ چرا که از تجارب گذشته خود آموخته و شاهد بوده اند که قدرتمندان چگونه از قدرت سوء استفاده می کنند.

تفسیرهای متفاوت از امنیت ملّی و تروریسم

اصطلاح امنیت ملی با واژه تروریسم، رابطه ای تنگاتنگ دارد. در اینجا در خصوص فهم امنیت ملی در چارچوب لیبرال – دموکراسی غربی و چارچوب های خارج از آن، مشکلات جدی ای وجود دارد. امنیت ملی معنای بسیار محدودی در ایالات متحده، بر حسب سیاست خارجی و پاره ای مسایل محدود مرتبط با امنیت داخلی دارد. این اصطلاح حتی در دیگر لیبرال – دموکراسی های غربی معنای محدودتری دارد. زمانی که هیأت حاکمه آمریکا از واژه امنیت ملی استفاده می کنند، آشکار است که باید معنای آن را در همین سبک و سیاق غربی درک و فهم کرد.

لکن، امنیت ملی در بیشتر نقاط دیگر دنیا ممکن است بر امور دیگری دلالت کند و نتایج متفاوتی را در پی داشته باشد.

تفاوت در فهم مقولات و مؤلفه های امنیت ملی در گفتمان دموکراتیک و غیر آن، تا حد زیادی موجب ابهام و سردرگمی کنونی شده است. این ابهام و سردرگمی می تواند حاکی از تنازعاتی باشد که در جهان برای حصول دموکراسی روی می دهد. هیأت حاکمه آمریکا زمانی که این زبان گنگ و نامصطلح را به کار می برند، نباید انتظار داشته باشند که در همه جای دنیا به یکسان فهمیده شود. قالب ها و طرز فکرهای متفاوت، معانی متفاوتی برای واژه ای واحد و یکسان ایجاد می کنند.

دموکراسی و امنیت ملّی

هرگاه امنیت ملی از دموکراسی متمایز شود، همین امر در واقع می تواند علیه دموکراسی به کار گرفته شود. هر دیکتاتوری، چه چپی چه راستی، از اصطلاح امنیت ملی برای توجیه سرکوب و فشار استفاده می کند. از نمونه های آسیایی این امر می توان به مارکوس، سوهارتو، نوین (Ne win)، ماهاتیر، لی کوان یو، و دیگران اشاره کرد. اینک این گونه دیکتاتورها گفتمان غربی امنیت ملی را کاملاً مطلوب خود می دانند؛ گرچه ممکن است این عمل مقصود و مطلوب غرب نباشد. در پاکستان، ژنرال پرویز حتی اخیراً خواستار اختیارات تامی شده تا برای دوره ای دیگر طی یک همه پرسی برای تضمین امنیت ملی، عالی ترین حاکم کشور باشد. شاید رهبران آمریکا از شیوه ای که پاره ای دیکتاتورها از آموزه های امنیت ملی استفاده کرده و در واقع مشوق آن هستند، آگاه باشند. از عصر استعمار تاکنون به لحاظ تاریخی، تجربه شده که هر کشور غربی صرفاً در درون مرزهای خود با دموکراسی سر و کار دارد و در مورد سایر کشورها برای مقاصد تجاری و نظایر آن، رفتاری کاملاً وحشیانه پیش می گیرد. التزام غرب به دموکراسی جهانی، ممکن است ایده خوبی باشد؛ اما ایده ای نیست که عملاً دنبال شود. متأسفانه، دموکراسی جهانی در حال حاضر حقیقتاً یک رؤیاست؛ گرچه بسیار در باب آن سخن سرایی می شود.

از این رو، امروزه ضد تروریسم به طور جدی گفتمان دموکراسی را تضعیف می کند؛ به ویژه در کشورهایی که خارج از مرزهای دموکراسی های غربی قرار دارند. ضد تروریسم، برخلاف ضد کمونیسم که حاکی از لزوم دفاع از دموکراسی است، هیچ هدف محصِّل و مثبت یا جهت گیری سازنده ندارد. دوستان و دشمنان از همدیگر قابل تمییز نیستند. ضد دموکرات ها چنان می نمایند که بهترین دوستان دموکراسی هستند. دموکرات های راستین بدترین دشمنان دموکراسی تلقّی می شوند. بدینسان، به طریقی بسیار طنزآمیز (تاریخ غالباً طنزآمیز است) ضد تروریسم، آن طور که امروز فهمیده می شود، خود، مبانی و شالوده های دموکراسی را هدف قرار می دهد. پاکستان را می توان روشن ترین نمونه این پدیده دانست. در حالی که ائتلاف در »جنگ علیه تروریسم« امری ضرری و گریزناپذیر تلقی می شود، اما این امر سطوح باقیمانده دموکراسی، نظیر استقلال قوه قضاییه و حق مردم برای سازمان یافتن از طریق احزاب سیاسی را از میان می برد. افزون بر این، امروزه در حوزه حقوق بشر، بیش از هر زمان دیگری، از زمان پذیرش اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۳ تاکنون، چهارچوب بین المللی دفاع از حقوق بشر به خطر افتاده است. ممانعت اسرائیل از ورود بازرسان سازمان ملل متحد به آن کشور، مخالفت آمریکا با دیوان بین المللی کیفری (icc)، از دست رفتن اعتبار دنیای غرب به عنوان مدافعان حقوق بشر، و بدبینی متکبرانه کسانی که به خاطر نقض حقوق مورد انتقاد جامعه بین الملل قرار می گیرند، دغدغه ها و دلمشغولی های فراوانی را در میان کسانی که تلاش های فراوانی، طی سالیان مدید برای تقویت احترام به حقوق بشر و رعایت آن انجام داده اند، برانگیخته است.

محدودیت گفتمان ضدتروریسم

لازمه این زیست بوم جهانی، آن است که ضد تروریسم نمی تواند، و نباید ایدئولوژی غالب جهان باشد. مفهوم ضد تروریسم آن قدر محدود است که نمی تواند مبین طرز تفکری باشد که بر تروریسم غالب آید و مبنای دموکراتیک روابط انسانی و حکومت را تقویت نماید. جهان سخت نیازمند طرز تفکری است که مردم را در غلبه بر پاره ای مشکلات و مسایلی که امروزه بشریت را تهدید می کنند، کمک کند. در رویارویی با این مشکلات اخلاقی تمامی امکانات و منابع انسانی را باید به کار گرفت نه از آنها چشم پوشید.

یک بمب گذار انتحاری، ممکن است دوست کسی نباشد و دست کم دوست خود باشد. توجیه کردن بمب گذاری های انتحاری برای فهم اینکه چه سبب و عاملی موجب یک چنین حادثه دردناکی شده است، اصلاً ضرورت ندارد. به عنوان مثال، جان براون در ایالات متحده معتقد بود که آزادی بردگان در اواسط قرن نوزدهم، تنها به واسطه استفاده از ترور می توانست تحقق پذیرد؛ ام

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.