پاورپوینت کامل تولد دوباره ی سینما در ایران ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تولد دوباره ی سینما در ایران ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تولد دوباره ی سینما در ایران ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تولد دوباره ی سینما در ایران ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

در این مقال به ترسیم خطوط اصلی و اوضاع حاکم بر سینمای ایران در طی انقلاب و اولین سال های پس از انقلاب اسلامی می پردازیم.

آیا برخورد مردم را با سینما در سال ۵۷ و در روزهای جنبش انقلابی به یاد دارید؟

در سال ۱۳۵۷ از عمر سینمای حرفه ای ایران بیش از نیم قرن می گذشت. با این همه، در آن زمان سینما هم صنعتی بی پایه و لرزان بود و تاب مقاومت در برابر سینمای غربی را از دست داده بود و هم هنری بود که تلاش های روشنفکرانه نتوانسته بود از ابتذال «فیلمفارسی» اعاده ی حیثیت کند و جریان موج سوم بار دیگر به بحران برخورده بود و هم چنان سینما به نام آینه ی فساد پهلوی شمرده می شد که طی پنجاه سال، گام به گام بی بندوباری و پدیده های غیراخلاقی و سکس و غفلت را توسعه داده بود.

اگر سال ۵۶ را به دقت به یاد آوریم به چنین وضعیتی برمی خوریم: رژیم پهلوی تصور می کرد با مدرنیزاسیون از بالا و رواج یک صنعت وابسته به کشورهای سلطه جو – به ویژه امریکا – و رواج یک فرهنگ غربی و رشد نمودهای دنیای مدرن، توانسته قشر میانی مدرنی به وجود آورد که دارای فرهنگ دلخواه رژیم شاه است و پایه ی اجتماعی و مدافع آن می باشد.

تصور رژیم شاه از فرهنگ مدرن، فرهنگی غیرمذهبی بود که از ظواهر مدنیت مدرن بهره مند بود. البته رژیم پهلوی در کانون این فرهنگ، بنا به سرشت عقب مانده و فاسد و عشرت طلبانه ی دربار، فسق و فجور و کاباره ی وقیحانه و فحشا و مطربی و بی بندوباری و برهنگی و عیش و نوش را رواج می داد و از مدرنیته، همین موجودیت بی ارزش فرهنگی را می ستود و می فهمید و اصلاً تصور نمی کرد که علی رغم موفقیت اش در آلودن بسیاری از اقشار مدرن به مظاهر زندگی غربی، هنوز ریشه های فرهنگی کهن و سنّتی و دارای ارزش های دینی درون جامعه مستحکم باشد.

زمانی که مردم از آن همه ناشایستگی، خودفروختگی، اختناق، استبداد، وابستگی، فساد و وهن، به ستوه آمدند، به مراکز گسترش فحشا و لااُبالیگری و فسق رژیم هجوم بردند تا به نابودی این نشانه ها خشم خود را از کل موجودیت یک نظام دست نشانده و ستم پیشه و بیگانه به نمایش نهند.

به یاد می آوریم سینماها در سال ۵۷ در معرض حمله ی مردم به پاخاسته ی عادی، حتی بیش از همه خود جوانان دانشگاهی بودند.چگونه بود نیروهایی که به نظر می رسید یکسر از انگیزه های دینی خالی و آغشته به ارزش های غربگرا شده اند، با این حرکت خشمگین، اعتراض خود را از رژیم دیکتاتوری وابسته، به نمایش نهادند؟ آیا آن ها با اصل سینما در تضاد بودند؟ مسلما عموم مردم با خود سینما دشمنی نداشتند.

اگرچه وجود داشتند جوانان مؤمنی که با وقوف به واقعیت آثار سینمایی آن زمان، حتی هنگام عبور از جلوی سینماها چشم خود را می بستند، لیکن بسیاری از کسانی که خود اهل سینما بودند، در شور مهارناپذیر یک انقلاب دینی و معترض به سراپای رژیم پهلوی، سالن های سینما را به نشانه ی شورش و یورش به نمادهای فرهنگی رژیم گذشته به آتش می کشیدند و این اعتراض، خاص جوانان بسیار مؤمن نبود و جنبه ی همگانی داشت. ما به یاد می آوریم که پاره ای از رادیوهای بیگانه، این پدیده ی درهم کوبیدن سالن های سینما را دلیلی بر نفی کلیت سینما در آینده به وسیله ی یک رژیم اسلامی قلمداد می کردند.

بی شک جریانات متحجری بودند که آرزو می کردند با پیروزی انقلاب اسلامی، اساسا سینما از صحنه ی زندگی ایران اسلامی برای همیشه حذف و به حضور آن خاتمه داده شود؛ بی خبر از آن که این اختراع شگفت، محصول هوش انسان مدرن و بازگشت ناپذیر است و حتی اگر از منظر تبلیغی به آن نگاه شود، امروزه «منبری» پرطرفدار و تریبونی جذاب برای ابلاغ همان ارزش های سنتی است. خوشبختانه مرجعیت دینی – سیاسی انقلاب بسیار از این محدودنگری ها فاصله داشت و مقتضیات زمان را به خوبی می شناخت.

هرقدر از فروردین ۵۷ سپری می شد، با بالا گرفتن انقلاب و رشد مقاومت مردم و پافشاری شان بر پیروی از فرامین امام خمینی(ره) و نفی سلطنت پهلوی، دورنمای تأسیس یک حکومت اسلامی جدی تر می گشت. طبیعی است که یکی از مهم ترین پرسش های دنیای مدرن، تکلیف عصاره ی مدرنیت در نظام موعود آتی بود.

روزنامه های گاردین و اشپیگل وظیفه یافتند تا نظر رهبر انقلاب ایران را درباره ی سینما جویا شوند و به گوش مخاطبان کنجکاو غربی برسانند. اظهارنظر هوشمندانه ی امام آبی بر آتش شایعه های مختلف ریخت که قصد داشت تصویری تاریک و واپسگرا از رژیم دینی ترسیم کند. در آبان ۱۳۵۷ امام به خبرنگار گاردین گفت:

«ما با سینماهایی که برنامه آن ها فاسدکننده اخلاق جوانان و مخرب فرهنگ اسلامی باشد مخالفیم. اما با برنامه هایی که تربیت کننده و به نفع رشد سالم اخلاقی و علمی جامعه باشد موافق هستیم».

امام مرجعیت انقلاب دینی، مرجعیت شیعیان جهان و مرجعیت سیاسی ایرانیان را به عهده داشتند. و با صراحت علیه شایعات و نگرشهای متحجر موضع گرفتند. ولی نکته بسیار مهم در این موضوع، مقابله با موجودیت فرهنگی سینمای ایران و جهان سرمایه داری بود؛ سینمایی که دیرزمانی بود که از دعاوی اخلاقی و علمی بریده بود. از این رو، گویی نظر امام خمینی(ره) سینما را به دوران اولیه خود بازمی گرداند، خاطره کودکی اش را تجدید می کرد و به یاد می آورد و این بار با قرار دادنش بر متن یک نگره ی دینی – و نه در بستر مدرنیته – می کوشید در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.