پاورپوینت کامل تهدیدهای احساسی؛ زمینه ها و احتمالات ۳۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تهدیدهای احساسی؛ زمینه ها و احتمالات ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تهدیدهای احساسی؛ زمینه ها و احتمالات ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تهدیدهای احساسی؛ زمینه ها و احتمالات ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

رییس جمهور آمریکا، اخیراً در نطق سالانه ی خود، کره ی شمالی، عراق و ایران را حامیان تروریسم خواند و در یک جمله ی احساسی و به دور از فرهنگ و ادبیات دیپلماتیک، این کشورها را محور شیطان نامید. از محتوای سخانان بوش می توان رویکردهای احتمالی ایران و امریکا را پیش بینی کرد، امّا پیش از هر چیز باید توجه داشت که ادعای بوش در چه قالبی ارزیابی است؟

نظام سیاسی ایالات متحده ی امریکا، نظام سیاسی «ریاستی» است. در این گونه نظام ها رییس جمهور، یا رییس دولت، نفوذ قدرت، اختیار و اقتدار فراوانی در داخل کشور دارد. به همین دلیل است که سخنرانی رییس جمهور امریکا تا این اندازه می تواند مهم جلوه نماید.

منافع ملی ما ایجاب می کند، با دقت و تأمل فراوان این نظام و جریان زخم خورده را زیر نظر داشته باشیم. امریکا سال هاست که به ایران اتهام «تروریست» یا دست کم «حامی تروریست» را وارد می کند.

با توجه به زمینه های به وجود آمده پس از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ م، باید دقت بیشتری را مبذول سیاست خارجی نمود.

روابط ایالات متحده ی امریکا با ایران پس از ماجرای تسخیر سفارت این کشور وارد مرحله ی تنش آمیز و ستیز گونه ای گردید که تا امروز نیز ادامه یافته است و تغییر لحن ایالات متحده پس از دوم خرداد نیز صرفاً به این امید صورت گرفت که آنان می پنداشتند، این تحولات بخشی از فرایند غربی شدن جامعه ی ایران است؛ به عبارت دیگر، آنان گمان می کردند اصلاحات سرانجام ایران را به اردوی غرب باز خواهد گرداند. بنابراین می توان سخنان اخیر بوش را بخشی از اقدامات امریکا برای خروج از بن بست سیاسی خود در ایران دانست. و بر اساس سه الگو به تحلیل سخنان وی پرداخت.

الگوی اول این که سخنان اخیر بوش احساسی نسنجیده و به دور از ژرف نگری و تعمق بوده است و مانند مساءله ی جنگ مذاهب ناچار به تعدیل گفته های خود خواهد شد.

الگوی دوم نیز می تواند، این سخنان را یک مانور دیپلماتیک به حساب آورد؛ به این ترتیب که مانند همه ی تهدیدات گذشته ی امریکا این سخنان نیز یک بلوف سیاسی محسوب شود.

الگوی سوم نیز بر جدی گرفتن این تهدیدها مبتنی است. با توجه به وضعیت کنونی امریکا و قدرت رییس جمهوری در تصمیم گیری های این کشور و اهمیت این سخنرانی که در کنگره ی امریکا صورت گرفت، عمده ی تحلیل ها از الگوی سوم پیروی نموده است.

البته برخی تحلیل ها نیز از سوی روزنامه نگاران، نخبگان سیاسی و پژوهندگان مسایل سیاسی با توجه به الگوی اول و دوم صورت گرفته است. امّا جو غالب بر جدی بودن این سخنان مبتنی بوده است.

در خارج از ایران ضمن توجه به سخنرانی بوش و جدی گرفتن آن، ظاهراًنه تنها از آن استقبالی نشده، بلکه با انتقادات شدیدی هم مواجه گردید. «مادلین آلبرایت» وزیر امور خارجه ی کلینتون و «زیبگنیو برژنیسکی» مشاور امنیت ملی کارتر، با بوش مخالفت کردند و «گنادی سلزنیف» رییس دومای روسیه آن را محکوم کرد. برخی دیگر نیز به تلطیف و تعدیل سخنان بوش پرداختند؛ «اری فلیشر» سخن گوی کاخ سفید به صراحت تأکید کرد این جملات نوعی شعار بوده اند و به معنای حمله ی قریب الوقوع به ایران نیست.

«ویلیام برند» معاون وزیر خارجه ی امریکا هم بر اهمیت ایران در منطقه ی مهم خاورمیانه تأکید نمود. سخن گوی دولت «تونی بلر» نیز تأکید کرد: جرج بوش سخنی از حمله ی امریکا به ایران به میان نیاورده است. برخی دولت های اروپایی از جمله فرانسه هم نسبت به این سخنان اعلام بی توجهی نمودند و بر ادامه ی مناسبات خود با ایران تأکید کرده اند.

در داخل کشور پاسخ گویی مسئولین به این سخنان، نشان از اهمیت دادن به آن دارد لیکن تحرک اندک دپیلماتیک در خارج نشان می دهد که تهدید امریکا زیاد جدی گرفته نشده است و یا دست کم در کوتاه مدت آن را مقدور نمی پندارند. با این همه تمام گروه های داخلی بر حفظ اتحاد در برابر تعارض و خطر بیگانه تأکید کرده اند.

آیا در فضای کنونی می توان پیش بینی کرد که چه اتفاقی روی خواهد داد؟ امکان پیش بینی این مسأله به بررسی دقیق و روان کاوانه ی بوش و مشاورانش از افکار عمومی جهان نسبت به ایران، وضعیت منطقه، آرایش نظامی و مشروعیت سیاسی دولت های دو کشور، دیپلماسی کشورها، میزان نفوذ صهیونیست های افراطی به کاخ سفید، رفتار و واکنش سیاست مداران ایران و ده ها متغیر دیگر وابسته است، لیکن می توان با یک مطالعه ی نسبی از میان احتمالات بی شمار، چند احتمال محدود را پیش رو نهاد.

با اندکی تأمل معلوم می شود که ممکن است بوش تحت تأثیر برخی از پدیده های داخلی امریکا و تبلیغات رسانه ای قرار گرفته باشد. تأثیری که احتمالاً بخش عمده ای از مردم امریکا نیز پذیرا شده اند. به نظر می رسد با توجه به تند خویی جمهوری خواهان و شخص بوش علیه دیگر ادیانه و ملت ها باید به این نگرش اهمیت بیشتری داد.

در حال حاضر بسیاری در غرب و به خصوص در امریکا از دو ناحیه احساس خطر می کنند: افزایش قدرت و دشمنی مسلمانان علیه آنان و افزایش بی رویه ی شمار مهاجرین و زاد و ولد در کشورهای غربی و امریکا.

پت بوچانن (یکی از مشاوران در دوره های نیکسون، فورد و ریگان) در جدیدترین اثر خود با عنوان «انقراض دنیای غرب» نوشته است: «سقوط امریکا و اروپا به واسطه ی کاهش جمعیت بومی، افزایش بی رویه ی شمار مهاجرین و شکست باورهای سنتی در جنگ های فرهنگی، امری حتمی است.»

هم چنین کتاب معروف «برخورد تمدن ها» نیز صفحات فراوانی را به این دو مسأله اختصاص داده و بخش های مهم این کتاب را دو مسأله ی مهاجر