پاورپوینت کامل رهیافت پردازش طرحواره ای به تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ۸۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل رهیافت پردازش طرحواره ای به تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل رهیافت پردازش طرحواره ای به تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل رهیافت پردازش طرحواره ای به تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

مواضع تبلیغاتی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه های مختلفی قابل تأمل و بررسی است. یکی از آن ها معطوف به ساخت های حافظه و پردازش آن از طریق توصیف، تبیین، کنترل و فرایند جست وجو می باشد که مقاله ی حاضر تحت عنوان پردازش طرحواره ای آن را مورد هدف و بررسی قرار داده است.

البته این گونه پردازش، الگویی از پردازش اطلاعات است که در آن طرحواره های موجود در حافظه، متناسب با اطلاعات حسی ورودی مورد شناسایی قرار گرفته و بر اساس طرحواره های فعال شده ی ناشی از رفتارها و واکنش ها از انسان سر می زند.

در این مقاله بیان شده است که پردازش طرحواره ای، در عین حال که کارِ سازماندهی و پردازش اطلاعات را اثربخش می سازد، ولی با این وجود همه ی طرحواره ها لزوما بیان گر حقایق نیستند. برخی طرحواره ها بر اساس اطلاعات غلطی که فرد در معرض آن ها قرار می گیرد، تحریف شده و اساس تصورات قالبی و نگرش های منفی محسوب می شوند. در خصوص تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران که با استفاده از تکنولوژی و دانش های روز مکررا ذهن انسان ها را آماج حملات روانی خود قرار می دهند، چنین طرحواره های تحریف شده ای به راحتی شکل گرفته و فرایند پردازش اطلاعات را در جهت تأمین اهداف غرب تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو مقاله ی حاضر در مقام جست وجوی شناخت و تبیین مکانیسم یاد شده برآمده که در پی می آید.

طرحواره ها از هر نوعی که باشند دو کار مهم و اساسی انجام می دهند که عبارتند از:

۱. سازماندهی اطلاعات: طرحواره ها صرفا انواع مختلف اطلاعات نیستند، بلکه نقش فعالی در سازماندهی ریزشِ فراوان اطلاعات جدید ایفا می کنند. فعال شدن یک طرحواره، انتخاب محرک را تحت تأثیر قرار داده و یادآوری اطلاعات هماهنگ را از حافظه تسهیل می کند. به عبارت دیگر، طرحواره ها دارای گزاره های اطلاعاتی هستند که این گزاره ها در نقش قواعد و فرضیات عمل می کنند.[۱] با عنایت به حجم وسیعی از داده ها و اطلاعاتی که در معرض آن ها قرار می گیریم و به دلیل محدودیت در استعداد پردازش اطلاعات به ناچار از بین ریزش فراوان اطلاعات به برخی از حقایق متمرکز شده و از برخی از آن ها چشم پوشی می کنیم. این فرایند غربال کردن اطلاعات، منجر به شکل گیری طرحواره ها می شود.

۲. تصفیه ی داده ها و اطلاعات: در جذب اطلاعات جدید، همه ی اطلاعات به یک شیوه و به طور هم عرض پردازش نمی شوند، در نتیجه فقط اطلاعات معینی می توانند جذب طرحواره ها، یا سایر ساختارهای موجود در حافظه شوند. به عبارتی، طرحواره ها به عنوان یک «صافی شناختی»[۲] نیز عمل می کنند، به این معنی که به برخی از اطلاعات اجازه ی ورود و پردازش داده و جلو برخی دیگر را سد می کنند. شیوه ی درک رویدادها را رنگ آمیزی کرده و تعیین می کنند که ما به چه چیزی توجه می کنیم و چه چیزی را به یاد می آوریم و نهایتا این که در مورد خود و دیگران باید چه احساساتی داشته باشیم.

طرحواره های تحریف شده

طرحواره ها در عین حال که نقش بسزایی در سازماندهی و تصفیه ی اطلاعات جدید ایفا می کنند و به صورت منسجم و اختصار بیانگر واقعیات موجود هستند، اما الزاما بیانگر همه ی حقایق نیستند. بنابراین به یک سری از طرحواره هایی که مطابق با واقعیت های موجود نباشند، یا این که بیانگر یک سری القائات غیرواقعی باشند، اصطلاحا طرحواره های «تحریف شده» می گویند. نکته ی بسیار مهمی که باید در خصوص طرحواره و پرورش طرحواره ای گفته شود این است که طرحواره سبب می شود تا ادراکات ما زیر سلطه ی آن ها قرار گرفته و به همین دلیل، در برابر تغییر مقاوم و در مقابل داده های نسبتا تازه، نفوذناپذیر گردد.

به عبارت دیگر، نوعی سوگیری در خصوص داده های تایید کننده ی طرحواره های موجود دیده می شود که به آن اصطلاحا «آزمون فرضیه ی تاییدی» گفته می شود. با این اوصاف به خوبی معلوم می شود که طرحواره های تحریف شده نیز از ویژگی ثبات و سوگیری برخوردارند. بنابراین، می توان نمونه های فراوانی از طرحواره های تحریف شده را ذکر کرد که در جهت دهی به رفتارها و فرایند تصمیم گیری ما دخالت دارند. به عنوان مثال، زمینه یابی ها در ایالات متحده نشان داده اند که افراد بزرگسال که پیش از ۴ ساعت از وقت خود را در روز صرف تماشای برنامه های تلویزیونی می کنند – تحت تأثیر القائات برنامه های پخش شده – در معرض یک سری طرحواره های «اجتماعی قالبی» قرارمی گیرند که دقیقا با القائات شبکه های تلویزیونی این کشور مطابقت دارند.[۳]

لذا این بینندگان باور داشتند که سالخوردگان، بخش خیلی کوچکی از جمعیت جامعه ی امریکا را تشکیل می دهند. که هیچ کدام از این برداشت ها با واقعیات موجود در جامعه ی امریکا همخوانی ندارند، اما تماشای مکرر برنامه های تلویزیونی که در بطن برنامه های خود سعی در القای موارد مزبور داشتند، آن ها را برای آزمودنی های نمونه، مورد مطالعه ی واقعی قرار داده بود.

در خصوص طرحواره های تحریف شده، نکته ی جالب توجه این است که تا زمانی که مشاهدات، صحّت و سقم آن ها را بررسی نکرده اند، هم چنان به حیات خود ادامه داده و پردازش اطلاعات را تحت تأثیر قرار می دهند. مطابق دیدگاه نظریه پردازان «یادگیری اجتماعی» برای مثال «باندورا وراتر» اغلب آنچه را که مردم انتظار دیدن آن را دارند و با انتظارات آنان هم آهنگی داشته باشد، از بین اطلاعات موجود و به صورت گزینشی، انتخاب کرده و بر این اساس واکنشی نشان می دهند که به این شیوه «سوگیری تاییدی» می گویند.

با عنایت به این موضوع، فرایند «غیرتاییدی» ممکن است که هرگز روی ندهد و از این جا معلوم می شود که اگر طرحواره های شکل گرفته در سیستم حافظه با واقعیت ها و حقایق موجود همخوانی نداشته باشند – هم چنان که در مورد تبلیغات منفی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران صدق می کند – منجر به شکل گیری غلط ایستارها، احساسات و رفتارهای خاص شده و تا مدتّ ها به حیات خود ادامه خواهند داد.

گرچه طرحواره ها میل به پایداری دارند، اما با این وجود، تغییرناپذیر هم نیستند. زمانی که طرحواره های موجود مکررا در معرض «شواهد متناقض» قرارگیرند، تغییر می یابند و این قضیه در مورد طرحواره های تحریف شده نیز صادق است. با عنایت به این موضوع، به منظور تغییر در طرحواره های منفی ایجاد شده از جمهوری اسلامی ایران، می توان از شواهد و مدارک متناقض بهره برداری نمود که در ادامه ی نوشتار حاضر به آن پرداخته خواهد شد.

از دیدگاه باندورا[۴] طرحواره هایی که ما از دیدن و مشاهده کردن رفتار و نگرش های دیگران به دست می آوریم، افکار، احساسات و اعمال ما را تحت تأثیر قرار می دهند. تجارب روزانه سرشار از مثال هایی است که نشان می دهد، یکی از منابع شکل دهی به طرحواره ها، یادگیری «مشاهده ای» است. یکی از مهم ترین منابع یادگیری مشاهده ای رسانه های ارتباط جمعی هستند؛ رسانه های ارتباط جمعی با گزینش، حذف و برجسته سازی برخی از رویدادها و حوادث، نقش بسیار مهمی در ایجاد انگاره های جدید و از نوع تحریف شده دارند.

برای مثال، در جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، رسانه های صوتی و تصویری امریکا با تدارک برنامه های مختلف به انحای گوناگون از رژیم عراق حمایت می کردند و با ایجاد تصاویر ذهنی مثبت از آن ها و شکل دهی انگاره های جدید در این خصوص نقش بسیار مهمی را ایفا می کردند، اما بر عکس در جریان جنگ خلیج فارس، در داخل امریکا، پیش از حمله ی نظامی به عراق، تبلیغات بسیار زیادی علیه عراق شروع شد و رسانه های بزرگ این کشور از جمله (سی.بی.اس) و (ای.بی.سی) مدام تصاویری از شبکه های خود پخش می کردند که نفرت و کینه ی بینندگان را به عراقی ها و شخص صدام حسین برمی انگیخت.[۵] بنابراین، در دنیای امروز به منظور متقاعد ساختن افکار عمومی و شکل دهی به آن – به وسیله ی رسانه های ارتباط جمعی، از طریق شگردهای خاص تبلیغاتی – طرحواره هایی شکل می گیرند که دقیقا با اهداف و منافع مبلّغین هم آهنگی دارند.

پردازش طرحواره ای

مفهوم دیگر در نوشتار حاضر «پردازش طرحواره ای» است. به این معنی که ما چگونه از ساخت های حافظه، برای پردازش اطلاعات استفاده می کنیم. پردازش طرحواره ای عبارت است از فرایند جست وجوی ساخت هایی در حافظه که با اطلاعات حسی ورودی همخوان باشند. لذا زمانی که در معرض اطلاعات حسی ورودی قرار می گیریم – بر اساس اطلاعات موجود در حافظه – طرحواره های مرتبط با این اطلاعات فعال شده و کار سازماندهی و پردازش اطلاعات را به شکل کارآمدی تحت تأثیر قرار می دهند. و در رفتار انسان تغییراتی را ایجاد می کنند.

تغییرات رفتاری، یا نگرش هایی که متعاقب فعال شدن طرحواره از موجودات زنده سر می زنند، محصول فعالیت طرحواره ها و پردازش طرحواره ای هستند. طرحواره ها و پردازش طرحواره ای به ما این امکان را می دهند که اطلاعات بسیار زیادی را به شیوه ی کارآمد، سازمان داده و پردازش کنیم. البته همان طور که قبلاً نیز اشاره شد، اطلاعاتی که به این شکل سازمان داده می شوند، تمام جزئیات را در برنمی گیرند، بلکه برجسته ترین ویژگی های یک شی ء، شخص، پدیده یا موقعیت را در برمی گیرند.

برای مثال، فرض کنید قرار است با فرد برون گرایی ملاقات نمایید، نخستین کاری که می کنید این است که فوراً طرحواره ای برون گرایی را از حافظه فرا می خوانید تا در مورد این ملاقات دست به پیش بینی بزنید. طرحواره ی برون گرایی شامل ویژگی های به هم پیوسته ای؛ نظیر مردم آمیزی، اجتماعی بودن، خون گرمی و احتمالاً بلند حرف زدن و فعال بودن است.

به این فرایند، پردازش طرحواره ای اطلاق می شود؛ یعنی فرایند جست وجوی ساخت هایی در حافظه که با اطلاعات ورودی همخوان باشند. در خصوص جمهوری اسلامی ایران نیز هدف عمده ی غرب ایجاد یک طرحواره ی منفی از آن در افکار عمومی جهان است.

نکته ی دیگر در خصوص طرحواره و پردازش طرحواره ای آن است که وقتی طرحواره ای شکل بگیرد، از آن به بعد فرایند پردازش طرحواره ای خیلی سریع اتفاق می افتد. مهم ایجاد طرحواره های خاص است. بنابراین، طرحواره ها هم در بازیابی و هم در رمزگردانی و اندوختن اطلاعات نقش بسزایی ایفا می کنند. به عبارت دیگر، فعال شدن یک طرحواره انتخاب محرک را برای شخص معین می کند. با این اوصاف به خوبی معلوم می شود که فرایند شکل گیری طرحواره ها نیاز به آرایش خاص اطلاعات با استفاده از شگردهای خاص و نیز صرف زمان دارد.

بنابراین، امکان این که یک سری طرحواره های خاص را بتوان در افراد ایجاد کرد منتفی نیست، کاری که اخیرا رسانه های غربی در سطحی کلان از طریق ارایه ی چهره ی منفی و خشن؛ همانند بنیادگرایی، خشونت دینی، اسلام رادیکالی، طرفداری از تروریسم، در خصوص جمهوری اسلامی ایران انجام می دهند. و این مسأله حکایت از ایجاد طرحواره و پردازش طرحواره ای منفی از جمهوری اسلامی ایران دارد. با عنایت به مفاهیم بالا، بررسی کلیشه های تبلیغاتی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران و تبیین شگرد آنان از طریق پردازش طرحواره ای مورد مداقّه قرار می گیرد.

برای ایجاد و شکل گیری یک طرحواره – همان طور که ذکر شد – بایستی یک سری اطلاعات منسجم، به صورت مجموعه ای ارایه گردند. لذا در بررسی تبلیغات غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، می توان به یک سری نکات کلیشه ای ثابت و منفی اشاره کرد که همواره خوراک تبلیغاتی رسانه های غربی علیه ایران بوده است. با نگاهی به روند تبلیغات غرب بر اساس تحلیل محتوا می توان به موضوعات و سوژه های غیرواقعی؛ از جمله تضییع حقوق بشر و آزادی های مدنی در ایران، تروریسم یا حامی تروریست بودن، کوشش در جهت دست یابی به تسلیحات اتمی و سلاح های کشتار جمعی، بزرگ نمایی مشکلات داخلی و دامن زدن به اختلافات در میان جناح های سیاسی اشاره نمود.

بنگاه های تبلیغاتی غرب با انتخاب موضوعات و سوژه های فوق در صدد ایجاد یک تصویر ذهنی منفی (طرحواره منفی) از جمهوری اسلامی ایران در ابعاد داخلی و خارجی هستند، این تصویر ذهنی، ایران و ایرانی را در نزد افکار عمومی جهانی با چهره ی خشن و ضد انسانی به تصویر می کشاند و ابعاد مثبت و انسانی آن را تحت الشعاع طرحواره ی منفی ارایه شده از آن قرار می دهد به طوری که اگر نامی از ایرانی و ایرانی برده شود، یک سری صفات و خصوصیات منفی مربوط به آن ها در اذهان عمومی شکل می گیرد و این پدیده در دراز مدت، ایران را در انزوا قرار می دهد تا مشروعیت سیاسی و اقتدار ملی آن را از بین ببرد و این مسأله، دقیقا فرایند پردازش طرحواره ای را در ذهن تداعی می سازد.

با نگاهی به تبلیغات امپریالیسم خبری – که در بوق های تبلیغاتی خود می دمند – همواره این گونه القا می شود که در ایران حقوق بشر و آزادی های فردی رعایت نمی شود و از طریق انتخاب سوژه ها و دلایل غیرواقعی در صدد تأسیس و القای این محور تبلیغاتی هستند، در حالی که درخود کشورهای تحت حمایت این رسانه ها، حقوق اقلیت ها به صورت آشکارا تضییع می شود[۶] و نیز آزادی ای که غرب از آن دم می زند، با فطرت و کرامت واقعی انسان ها در تضاد است، گرچه به خوبی به ظواهر و لوازم آن می پردازد و از این واژه به صورت یک بام و دو هوا سود می جوید. در بعضی از کشورها؛ نظیر عربستان سعودی، یا کویت و قطر هیچ گاه اعتراضی به تضییع حقوق بشر و آزادی های مدنی نمی شود، لکن در کشورهایی مانند چین، ایران، کوبا و کره ی شمالی از واژه های آزادی و حقوق بشر سود جسته و آن کشورها را متهم به نقض حقوق بشر می نمایند.

غرب از طریق رسانه های ارتباط جمعی، و نفوذی که بر افکار عمومی جهانی دارد، شدیدا بر افکار عمومی اعمال کنترل می نماید و مثال بار