پاورپوینت کامل گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه در دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران ۵۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه در دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه در دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه در دهه ی اول انقلاب اسلامی ایران ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

با سپاس و تشکر از وقتی که در اختیار نشریه پگاه قرار دادید، لطفا برای آشنایی خوانندگان، خودتان را معرفی نمائید.

بنده در حوزه ی اندیشه ی سیاسی، مدیریتی و علمی در دانشگاه های تهران، امام صادق(ع) و بعضا دانشگاه علامه طباطبایی به فعالیت های علمی اشتغال دارم. ضمنا، گاهی اوقات در مقطع کارشناسی ارشد، به عنوان استاد مشاور و راهنما در خدمت دانشجویان عزیز می باشم. از دیگر مسؤولیت های خود می توان به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه تربیت مدرس و نیز عضویت در شورای فرهنگی امور کشور اشاره کرد.

در مورد فعالیت ها و سوابق حوزوی خود، به این نکته اشاره می کنم که در سال ۷۰ در دوره ی تخصصی فلسفه و کلام، که اولین دوره بود، شرکت کرده و در سال ۷۴ آن را به پایان رساندم. همچنین در زمینه ی فقه و اصول، در امتحانات سطح چهار حوزه شرکت کرده و این امتحانات را هم با موفقیت گذراندم.

از سال ۶۴ تا سال ۷۴ دروس رایج حوزه و نیز دروس سطح حوزه را تدریس می کردم. در زمینه ی تحقیق و پژوهش هم بنده مقالات متعددی را بخصوص از سال ۷۰ به بعد در مجلاّت علمی؛ از جمله کیهان اندیشه داشته ام که این مجلاّت و مقالات زیاد هستند و شاید فرصت شمارش آنها نباشد. در سال ۷۳ در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، فصلنامه ی حوزه و دانشگاه را راه اندازی کردم که به مدت دو سال سردبیر این مجلّه بوده و مقالاتی را نیز در آن به چاپ رساندم. از سال ۷۴ تا ۷۷ در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، معاون فرهنگی و پژوهشی این نهاد بودم.

در آن جا هم فصلنامه ی دانشگاه اسلامی را راه اندازی کردم که یازده شماره ی آن منتشر شد و با توجه به بُعد اندیشه ای و علمی بالایی که داشت، در وزارت علوم به عنوان یک مجلّه ی علمی شناخته می شد.

از جهت چاپ کتاب سال ۷۸ یا ۷۹ سازمان سمت و دفتر همکاری حوزه و دانشگاه کتاب «فلسفه ی قدرت» را از بنده چاپ کردند. سال گذشته نیز مؤسسه ی تمدن و توسعه ی اسلامی که یک مؤسسه ی پژوهشی / فرهنگی خصوصی است و من هم در آن نقشی دارم، کتاب «مردم سالاری در حاکمیت اسلامی» را از بنده منتشر کرد و چند کتاب دیگر؛ مثل: «جامعه ی مدنی و توسعه یافته ی اسلامی» و «الهیات عقلانیت و تجربه» هم اکنون زیر چاپ است. دو کار هم در زمینه ی مباحث هنر، یکی به نام «چیستی هنر» و دیگری به نام «هنر و ماوراء الطبیعه» وجود دارد که من هم در هر کدام یک مقاله دارم؛ اساتید مختلف هم مقالاتی دارند. البته من کل کتاب را تدوین و ویرایش کرده ام و از جانب نویسندگان کتاب دارای این اختیار بودم که مقالات را به صورت یک بحث پیوسته تدوین کنم.

زمان طولانی است که در رابطه با هم گرایی یا وحدت حوزه و دانشگاه صحبت می شود؛ حضرت عالی هم در مطالعات و مسؤولیت هایی که داشته اید با این مقوله بسیار مأنوس بوده اید. جدا از این که ظاهرا زمانی هم دانشجو بودید و سپس به حوزه رو آوردید، در نخستین پرسش، چه دیدگاه هایی را در زمینه ی هم گرایی حوزه و دانشگاه در دهه ی اول انقلاب اسلامی مشاهده می کنید؟ و این دیدگاه ها را در چه رویکردی و طبقه بندی می توان گنجانید؟

بنده قبل از تحصیلات حوزوی از سال ۵۷ تا سال ۶۲، دانشجوی رشته ی مهندسی مکانیک در دانشگاه تهران بودم که در سال ۶۲ تصمیم گرفتم در طلبگی ممحّض شوم. بنابراین به حوزه منتقل شدم و تحصیلات طلبگی خود را ادامه دادم. در این مدت، تجربه های فراوانی بخصوص از لحاظ جنبه های اجتماعی و سیاسی دانشگاه برایم حاصل شد.

منشأ و مبدأ بحث وحدت حوزه و دانشگاه و یا به تعبیر بهتر، طرح گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه، اندیشه و نگرش حضرت امام(ره) بود. در حقیقت، چند سال قبل از پیروزی انقلاب به نظر می آمد که امام(ره) به این نتیجه رسیده اند که مسأله همراهی و همگامی حوزه و دانشگاه برای رسیدن به افق هایی که بتواند جامعه سازی کند، ضروری است.

اگر وحدت حوزه و دانشگاه در یک فرآیند و یک مسیر ـ هر چند طولانی مدت ـ قرار نگیرد، ما به خرده جامعه هایی تبدیل می شویم که این خرده جامعه ها عملاً جامعه سازی را برای ما غیرممکن می کند. من فکر می کنم امام(ره) به این تحلیل رسیده بودند و بر این اساس، اولین جرّقه و بارقه ی این بحث، در سخنرانی حضرت امام(ره) در مراسم چهلم مرحوم شهید حاج آقا مصطفی، در مسجد انصاری نجف اشرف مطرح شد. در آن جا امام خطاب به حوزویان و دانشگاهیان گلایه هایی مطرح فرمودند. گلایه ی امام نسبت به حوزویان این بود که باید ارتباط خود را با دانشگاهیان تقویت کنید، ارتباط شما با آن ها ضعیف است و نباید نسبت به دانشگاه برخورد انکاری و مدافعی داشته باشید. گلایه ی ایشان نسبت به دانشگاه هم در مورد دیدگاه اسلام منهای روحانیت بود.

امام در آن سخنرانی راجع به این موضوع بحث کردند و تعبیر صریح ایشان این بود که آخر، این هم حرف شد که بگوییم ما اسلام منهای روحانیت می خواهیم؟ این حرف چه معنایی دارد؟ و تحت عنوان گلایه فرمودند که این حرف، نه زدنی است و نه عملی و از دانشگاهیان خواستند که با حوزه، تقارب داشته باشند و در مسیر همگامی پیش بروند. بنابراین، بحث وحدت حوزه و دانشگاه از این جا جوشید و آغاز شد. به این ترتیب، این مفروض کلّی که امام به صورت یک گفتمان فراگیر مطرح کردند، در مسیر تحقق خارجی، با نگرش ها و ایده های مختلفی مواجه شد.

یک تفسیر ساده از خواست امام، همان چیزی بود که در میان سیاسیون اتفاق افتاد و این گونه برداشت شد که اگر حوزویان و دانشگاهیان بتوانند در عرصه ی تعامل سیاسی / اجتماعی با هم خوب کار کنند، مسأله ی وحدت حوزه و دانشگاه حاصل و تا حد زیادی حل شده است. به خاطر دارم که بعد از تشکیل حزب جمهوری اسلامی در سال ۵۸، عده ای از فضلای حوزوی و دانشگاهی، تعبیرشان این بود که حزب جمهوری اسلامی محصول وحدت حوزه و دانشگاه است. چون این ها با هم وحدت کرده اند؛ بنابراین، یک حزب فراگیر شکل گرفته که می تواند مردم را به سوی جامعه سازی قوی و هدف گیری آرمانی به سوی جامعه ی الگو امیدوار کند.

ما نیز در آن زمان این تلقی را به عنوان یک تلقی درست قبول داشتیم و می خواستیم که در عرصه ی سیاسی / اجتماعی بین حوزه و دانشگاه تعامل منطقی همراه با روح تفاهم و همکاری و هم گرایی وجود داشته باشد بازتاب این حرکت خود را در نظام حکومتی نشان داد. وقتی نظام جمهوری اسلامی برپا شد، باید از اندیشه ی دینی و کارشناسی دانشگاهی استفاده می کرد؛ این حسّاسیت ها بخصوص در سازماندهی نیروها و مدیران ارشد نظام بروز می کرد.

در این جا هم تفسیر وحدت حوزه و دانشگاه به این شد که کارشناسان امین دانشگاهی و نخبگان حوزوی، که عمدتا در نظام حکومتی به توانایی های فقهی و فقاهتی آن ها احتیاج بود، بتوانند در یک سیستم به خوبی با هم کار کنند و چرخ نظام سیاسی / اجتماعی رسمی و حکومتی را به گردش درآورده و به خوبی پیش ببرند. این مقوله از وحدت حوزه و دانشگاه و این نگرش توانست نظام جمهوری اسلامی را در مقابل استحاله ها و دگردیسی های فوری مصون بدارد؛ یعنی اگر این نگرش وجود نداشت، چه بسا ما در همان سال های اول انقلاب دوباره با همان مسائلی که در دوران ملّی شدن صنعت نفت و اوائل مشروطه مواجه بودیم، روبرو می شدیم؛ اما چون ایده ی وحدت حوزه و دانشگاه، در بُعد نظام حکومتی توانست مفاهیم روشنی از خود خلق کند؛ بنابراین، یک اراده ی بسیار قوی در میان نخبگان حوزوی و دانشگاهی، که به امام و انقلاب وفادار بودند، پدید آمد و ای اراده ی قوی موجب شد که نظام حکومتی رسمی به خوبی به حرکت در آمده و راه خود را طی کند. این ها مسائلی بود که معمولاً اروپایی ها و آمریکایی ها نمی توانستند در تحلیل های خود، لحاظ کنند.

تلقی آن ها این بود که نظام حکومتی که توسط روحانیون به وجود آمده است، اگر کمی جلو برود، به نخبگان دانشگاهی احتیاج پیدا خواهد کرد و مجبور است که از آن ها استفاده کند. آن ها نتوانستند این نقطه تعامل را ببینند و به نظر می آید که گفتمان وحدت حوزه و دانشگاه به عنوان یک گفتمان برتر و نامحسوس همچنان در تار و پود نظام و جامعه در دهه ی اول بدون این که بحث های روش شناختی و غیره وضع خودش را روشن کرده باشد، ایفای نقش می کرد. بنابراین، در مرحله ی اول مسأله ی وحدت حوزه و دانشگاه به صورت یک گفتمان جریان ساز و میدان ساز در تحولات سیاسی / اجتماعی ما ظهور پیدا کرد و نقش بسیار قوی و سنگینی ایفا نمود.

این مسأله پس از توقف فعالیت های حزب جمهوری اسلامی چه روندی پیدا کرد؟

باید بحث را از گونه ی جامعه شناختی دنبال کنیم و ببینیم که آیا افول حزب جمهوری یا به تعبیر دیگر، تکثرآرایی که در حزب جمهوری اسلامی پدید آمد و بزرگان حزب را به این نتیجه رساند که دیگر حزب را به این صورت ادامه ندهند، منشأ تعمیق نگرش و طرح بحث های جدید در باب وحدت حوزه و دانشگاه بود؟ یا به عکس، طرح نگرش ها و بحث ها درباره ی وحدت حوزه و دانشگاه، خود از عوامل بسیار مهمی بود که تکثر را در حزب آغاز کرد؛ یعنی قبل از این که حزب اعلام توقف فعالیت کند، در حقیقت درگیر بحث های

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.