پاورپوینت کامل کشورهای اسلامی، زمینه های هم گرایی و مقابله با چالش های محیطی ۴۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کشورهای اسلامی، زمینه های هم گرایی و مقابله با چالش های محیطی ۴۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کشورهای اسلامی، زمینه های هم گرایی و مقابله با چالش های محیطی ۴۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کشورهای اسلامی، زمینه های هم گرایی و مقابله با چالش های محیطی ۴۵ اسلاید در PowerPoint :

فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال های پایانی قرن بیستم، زمینه ساز تحولات مهمی در ساختار نظام بین الملل گردید که مهم ترین آن، تغییر نظام دو قطبی از یک سو و سعی و تلاش ایالات متحده در جهت ایجاد نظام تک قطبی از سوی دیگر بود در این زمینه کشورهایی که تا آن زمان با جهت گیری به سمت بلوک های قدرت، به دنبال منافع ملی خویش بودند، در موقعیت جدید با رویکردهای تازه ای روبه رو شدند که اساسی ترین آن هم گرایی در زمینه های مشترک در موضوعات منطقه ای و جهانی بود.

به طور مشخص کشورهای اروپایی با قرار گرفتن تحت عنوان «اتحادیه ی اروپا» و هم گرایی در زمینه های سیاسی و اقتصادی؛ هم چون بازار مشترک، برای تقویت توان اقتصادی و رسیدن به اهداف و جایگاه خویش درآینده ی نظام بین الملل، تلاش کردند. از سوی دیگر، قدرت هایی؛ چون چین، هند و روسیه با توجه به وضعیت موجود و توانایی خویش، اقدام به عکس العمل های مشابهی در جهت استفاده از وضعیت آنارشی گونه ی نظام بین المللی نمودند.

اکنون این سؤال مطرح است که کشورهای اسلامی با حدود یک میلیارد جمعیت و ۵۵ رأی در سازمان ملل و توانایی های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برای رسیدن به جایگاه خود در نظام بین الملل و تأثیر گذاری در موضوعات جهانی در آینده ی نظام بین المللی در قرن بیست و یکم چه نقشی خواهند داشت؟ آیا زمینه ی هم گرایی و اشتراک نظر آن ها در موضوعات بین المللی وجود دارد؟ زمینه های هم گرایی و موانع فراروی آن ها چیست؟

به نظر نگارنده، کشورهای اسلامی مؤلفه ها و زمینه های هم گرایی و نیز درک مشترک در زمینه های اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را دارا هستند؛ اما در عین حال از ذکر این نکته نباید غافل شد که زمینه ها و عوامل یاد شده در صورت عدم هم گرایی و اتفاق نظر، تبدیل به قدرت تأثیرگذار نخواهد شد و آسیب های بیش تری را به دنبال خواهد داشت.

به طور کلی زمینه ها و عوامل هم گرایی کشورهای اسلامی را در موضوعات زیر می توان بررسی کرد:

۱. حوزه ی فرهنگی

کشورهای اسلامی از یک فرهنگ مشترک اسلامی برخوردار هستند که داعیه ی برتری و یگانگی دارد. دین اسلام که جوهره ی فرهنگی این کشورها را تشکیل می دهد، خواهان برخورداری مسلمانان و پیروان خود از عزّت، اتحاد و آسایش و امنیت است و تحت سلطه قرار گرفتن مسلمانان را بر نمی تابد. به طور مشخص یکی از اصول مهم، که در فقه سیاسی هم مطرح است و زیربنای قدرت و روابط خارجی مسلمانان را تشکیل می دهد، قاعده ی نفی سبیل است که طبق آن مسلمانان نباید در روابط با کشورهای دیگر به گونه ای عمل نمایند که انفعال و ضعف و زبونی آن ها را در پی داشته باشد.[۱] و یا این که در روایت معتبر از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است که می فرماید: «الاسلام یعلوا و لا یعلی علیه» این حدیث شیرین بیانگر آن است که اسلام نباید هیچ گاه دچار انفعال باشد. هم چنین خداوند متعال در آیات بی شماری، عزت را از آنِ مسلمانان و دین اسلام دانسته و به مسلمانان یادآور شده است که زمینه ی دست یابی به چنین موقعیتی را فراهم آورند. اما نکته ی مهم این است که این فرهنگ اسلامی امروزه در میان مسلمانان دچار فراموشی و تفسیرهای مختلف و متنوعی شده است که اکثرا روی گردانی از واقع گرایی و مصلحت جویی است.

لذا در حالی که در دوران های گذشته ما شاهد برتری، گسترش و تمدن فرهنگ اسلامی هستیم، امروزه بنا به علل و عواملی که برخی از آن ها ذکر شد، فرهنگ اسلامی در چالش جدّی با فرهنگ مادی غرب قرار گرفته است، به طوری که به نظر اندیشمندانی؛ هم چون ساموئل هانتینکتون، منازعه ی آینده ی غرب، با اسلام خواهد و در حوزه ی فرهنگ و تمدن خواهد بود. بنابراین در حالی که اندیشمندان و متفکران غربی سعی در گسترش و بسط گفتمان فرهنگی خویش با شیوه های مختلف و ابزار متنوع دارند، کشورهای اسلامی و اندیشمندان آنان تنها به داشتن فرهنگی متعالی و غنی بسنده کرده و قدمی در جهت عملی نمودن و احیای آن بر نمی دارند. خوب است در این جا به این قسمت از سخنان ساموئل هانتینگتون، نظریه پرداز برخورد تمدن ها توجه شود که می گوید: «تجدید حیات اسلامی و خیزش چنین سرچشمه ی اصلی منازعات غرب با اسلام در ربع قرن آینده خواهد بود و تمدن غرب، بویژه در روابط با اسلام با مشکل روبه رو خواهد شد و روابط خصمانه ای با آن ها خواهد داشت و این مسأله بستگی به این دارد که قدرت های در حال نوسان؛ یعنی روسیه و هند و چین تا چه میزان در کنار هر یک از طرفین منازعه؛ یعنی غرب و اسلام صف آرایی می کنند.»[۲]

وی در جای دیگر علت جنگ، میان اسلام و غرب را چنین برمی شمارد:

۱. زایش دوباره ی اسلام و اطمینان مسلمانان به ویژگی و منزلت متمایز ارزش ها و تمدن خویش؛

۲. برانگیخته شدن خشم مسلمانان از مداخله ی غرب به منظور جهانی کردن ارزش ها و نهادهایش.[۳]

«نداوی» به نکته ی اصلی و کلیدی ای که امروزه ماهیت بسیاری از تهاجمات غرب علیه کشورهای اسلامی را روشن می کند، اشاره نموده و می نویسد: «مشکل اصلی غرب بنیادگرایی اسلامی نیست؛ بلکه خود اسلام است، زیرا اسلام تمدنی است متفاوت که پیروانش شدیدا داعیه ی برتری فرهنگی دارند و کاستی قدرت، دغدغه ی اصلی آن ها است.»[۴] اکنون با توجه با اقدامات اخیر ایالات متحده که صحت مطالب فوق را تا اندازه ای تأیید می کند؛ یعنی حمله ی امریکا به افغانستان و تهدید حمله به عراق و ایران، وظیفه ی کشورهای مسلمان در مقابله باهجمه ی فرهنگی غرب علیه فرهنگ اصیل اسلامی چیست؟ آیا کشورهای اسلامی به تنهایی قادر به تأمین منافع ملی و اسلامی خود هستند؟

۲. حوزه ی اقتصاد

دومین عاملی که کشورهای اسلامی می توانند در آن دیدگاه های خود را نظم و انسجام بخشند و به تبادل نظر و اقدام جمعی بپردازد و به تبع آن، تأثیرگذار در تحولات جهانی باشند، زمینه های اقتصادی است. امروزه کشورها سعی می کنند تا برای رسیدن به تفاهم و اتفاق نظر در زمینه های مختلف، از اقتصاد به عنوان نقطه ی شروع استفاده نمایند؛ چرا که همکاری و همیاری در مسایل اقتصادی، اشتراک نظر در سایر زمینه ها را هم فراهم می کند؛ ضمن این که این مسأله از دو ویژگی مهم برخوردار می باشد؛ ویژگی نخست آن است که موضوعات اقتصادی حساسیت زیاد، همانند موضوعات نظامی و سیاسی را ندارد و کشورها می توانند در فضای آرام و بدون تنش، به اهداف خویش نایل آیند. و ویژگی دوم آن که عامل اقتصادی در زمان حال بیش از پیش اهمیت پیدا نموده، به طوری که بعضی بر این باور هستند که در جهان متصور آینده، تنها قدرت اقتصادی عامل تعیین کننده برای تأثیرگذاری کشورها در مسائل جهانی خواهد بود.

اگر خواسته باشیم این مسأله را در خصوص کشورهای اسلامی تسری بدهیم باید به نکته ی مهم و واقعیتی سرنوشت ساز اشاره کنیم که کشورهای اسلامی از آن بهره مند هستند و آن مسأله ی نفت است. بیش تر کشورهای اسلامی امروزه جزو کشورهای تولید کننده ی نفت بوده و عایدات نفتی، سهم اعظم اقتصاد آن ها را تشکیل می دهد. از یک طرف،