پاورپوینت کامل گفتمان اصلاح حوزه ی علمیه ی قم در اوایل دهه ی چهل ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتمان اصلاح حوزه ی علمیه ی قم در اوایل دهه ی چهل ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتمان اصلاح حوزه ی علمیه ی قم در اوایل دهه ی چهل ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتمان اصلاح حوزه ی علمیه ی قم در اوایل دهه ی چهل ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

قسمت دوم

یکی از انتقادات مهمی که اصلاح طلبان بر وضعیت حوزه ها وارد می کردند، فقدان معیارهای لازم برای گزینش طلاب و ورود آن ها به حوزه ی علمیه و کسوت روحانیت بود. اصلاح طلبان معتقد که عده ی زیادی از افراد ناصالح، برای استفاده از مزایای لباس روحانیت، خود را بدان لباس ملبس کرده اند و این عده به نام روحانیت مفاسد زیادی را مرتکب شده اند که در نتیجه مردم را نسبت به علما و مبلغین دین بدگمان کرده اند. از نظر اصلاح طلبان، وضع قوانین مشخص برای ورود به حوزه های علمیه و پوشیدن لباس روحانیت می توانست تا اندازه ی بسیار زیادی مانع از این وضع شود.

«آیت اللّه شهید دکتر بهشتی (ره)» ضمن تبیین تاریخی این مسأله و بررسی علل پیدایش آن در جوامع اسلامی، درباره ی دوره ی معاصر چنین می نویسد: «در هیچ زمان از طرف روحانیان تشکیلات و مقرراتی وجود نداشته که کسی را از پوشیدن این لباس محروم کند؛ هر کس می تواند این لباس را بپوشد، بی آن که کم ترین فضیلت، تقوا و مایه ی علمی داشته باشد. تنها یک رسم و عادت در این چند قرن اخیر بود که علمای دین به علت سادگی و بی آلایشی یا به علل دیگر، معمولاً این لباس را پوشیده اند، ولی این عادتی بیش نبود و هیچ گاه نباید بیش از آن چه هست تلقی شود. همان طور که در کتب دینی و رساله های عملی صریحا ذکر شده، وظیفه ی همه آن است که در هر مورد به دقّت تحقیق کنند تا شخصا در مورد صلاحیت اشخاص مطمئن شوند یا به گواهی دو نفر که جزما به تقوا و کاردانی آن ها مطمئن شده اند، اعتماد کنند».[۱]

«شهید بهشتی» علاوه بر این که از حوزه های علمیه می خواهد تا ضوابطی را برای پوشیدن لباس روحانیت تعیین و اجرا کنند، از این که مردم هم به هر کسی که ظاهر روحانی دارد، اعتماد می کنند، ابراز نارضایتی می کند. وی تأکید می کند که «متأسفانه در عصر ما بسیاری از مردم، حتی برخی از خواص، به جای آن که اشخاص را با ملاک علم و تقوا بشناسند، به لباس می شناسند. این گونه مسایل از پندارهای عامیانه و سهل انگاری مردم در شناخت حق و باطل نشأت می گیرد و به هیچ وجه از مبانی اسلام سرچشمه نگرفته است».[۲]

به طور کلی شهید بهشتی، از روحانیتِ شکل گرفته در تاریخ مسلمانان به شدت انتقاد می کند و از روحانیت پاک و منزّه که در هر دوره ای وجود داشته، تمجید و دفاع می کند. وی تأکید می کند که «در عصر ما نیز روحانیون باید از کسانی که صرفا لباس روحانی دارند، بازشناخته شوند».[۳]

در بعضی نشریاتی که در آن زمان منتشر می شد نیز، مطالب تندتری بر ضد برخی افراد نالایق ملبس به لباس روحانیت چاپ می شد. از نگاه این گونه نوشته ها، حوزه های علمیه اگر چه دارای افراد شایسته و با تقوای زیادی می باشند، ولی تا زمانی که این نظام ناکارآمد را اصلاح و دگرگون نکنند، نمی توانند آن را از حضور عناصر ناسالم پاک نمایند. در این زمینه در نشریه ی «بعثت» آمده است: «یک نظام پوسیده و بی رویه، اگرچه افراد صالح و خوش فکر در آن وجود داشته باشند، باز هم دارای دوام نیست. اولین قدمی که روحانیت باید برای حفظ حریم دیانت بردارد و در این کار هیچ تردید و ضعف به خود راه ندهد، عبارت است از محدود کردن لباس مقدس روحانیت و اختصاص دادن آن به افرادی لایق و واقعا روحانی…. من افراد زیادی را می شناسم که بدون هیچ گونه لیاقت علمی و اخلاقی به منبر می روند… امروزه عده ای از همین گروه نالایق که متأسفانه تعداد آن ها کم هم نیست، ملبس به لباس روحانیت هستند. این ها یا بی سوادند یا بی دین و یا هر دو. در هر صورت خطرشان برای اسلام و مسلمین و روحانیت قابل تردید نیست».[۴]

در این مقاله از بزرگان حوزه خواسته شده است که برای رفع این نقیصه ی بزرگ در دستگاه روحانیت، فکر اساسی بنمایند.[۵]

لباس روحانیت، شرایط پوشیدن آن، آثار، مزایا و مسؤولیت های آن همواره مورد توجه علما و مراجع بزرگ بوده و نسبت به آن حساسیت داشته اند. البته تا آن دوره که این مباحث مطرح می شد، پوشیدن لباس چندان حساس نبود، ولی در آن دوره شرایطی به وجود آمد که برخی از زعمای دلسوز حوزه به فکر ایجاد اصلاحاتی در این زمینه افتادند، ولی هیچ گاه برای این مسأله معیار خاصّی تدوین نشده است تا شرایط پوشیدن لباس روحانیت را روشن کند. شاید علّت این مسأله آن بود که در آن دوره دستگاه روحانیت، به صورت کلّی فاقد هرگونه اصول سازمانی و مقررات مدیریتی بود و به تبع آن کلیه ی اجزای آن از جمله لباس روحانیت دارای نارسایی های جدی بود و تا زمانی که یک نظام، خود سامان نیابد، اصلاح اجزای آن ممکن نمی شود. در نتیجه، عده ی زیادی می توانستند در دستگاه روحانیت نفوذ کرده و اهداف ضد دینی خود را جامه ی عمل بپوشانند. «استاد شهید مطهری (ره)» در این باره می نویسد: «مشکل بزرگ جامعه ی روحانیت ما، وجود روحانی نماهایی است که ساخته ی دولت ها هستند. دولت ها به این ها قدرت می دهند، بودجه ی اوقاف و بودجه های دیگر را در اختیار این ها می گذارند. این ها با زرنگی یا تطمیع یا راه های دیگر عده ی دیگری را با خود موافق می کنند و همیشه به نفع دولت ها و بر ضرر مسلمانان کار می کنند».[۶]

چنین افراد نالایقی، منبرها و موعظه های روحانیت را نیز بی اعتبار می کردند. این گونه افراد براساس دیدگاه مصلحین، به چند دسته تقسیم می شدند؛ دسته ی اول: افراد نالایقی بودند که بدون این که مراتب علمی و اخلاقی روحانیت را طی کرده باشند، وارد کسوت روحانیت شده و به وعظ و سخنرانی می پرداختند. این عده به دلیل بی اطلاعی و عدم پایبندی به اخلاقیات، به اعتبار روحانیت لطمه می زدند.

دسته ی دوم: کسانی بودند که به توصیه ی دستگاه، وارد نظام روحانیت می شدند و در واقع عمّال دولتی بودند. این دسته روحانیانی بودند که به نفع رژیم، به تبلیغات می پرداختند، و روحانیان واقعی و مبارزان مخالف رژیم را تخریب می کردند و به روش های مختلف در صدد تضعیف موقعیت آنان در میان مردم بودند.

البته در همان زمان که اصلاح طلبان حوزه این مسایل را مطرح می کردند، عده ای نیز وجود داشتند که با طرح علنی این مباحث مخالف بودند و آن را به ضرر جامعه و روحانیت می پنداشتند.

دین و سیاست

رابطه ی دین و سیاست و نقش حوزه های علمیه در مسایل سیاسی، یکی از مهم ترین مباحثی بود که طرفداران اصلاحات به آن می پرداختند. در واقع با آغاز نهضت امام(ره) رابطه ی دین و سیاست به مسأله ی اصلی حوزه های علمیه تبدیل شد، و مباحثات پیرامون آن اوج گرفت. اتفاقا این مسأله یکی از اختلاف انگیزترین مباحث در میان حوزویان بود. در واقع در آن دوره، هر چه در مورد حوزه و ضرورت اصلاحات در آن و ایجاد نظام تشکیلاتی مدرن در درون حوزه سخن گفته می شد، ناشی از ورود جدی حوزه های علمیه و روحانیت در مسایل سیاسی بود که آن ها را با ضعف ها و نارسایی های حوزه بیشتر آگاه می کرد.

در این دوره، دیدگاه های مختلفی درباره ی رابطه ی دین و سیاست مطرح شد و اصلاح طلبان حوزه معتقد بودند که در اسلام دین و سیاست کاملاً به هم پیوند خورده است و در عصر غیبت، حکومت به فقهای دارای صلاحیت تعلق دارد.

همان طور که گفته شد، مشی عمومی «مرحوم آیت اللّه بروجردی (ره)» بر عدم مداخله در امور سیاسی قرار داشت، تا اندازه ای که ایشان در پاسخ به تلاش هیأت حاکمه برای جلب نظر ایشان جهت موضع گیری علیه دولت شوروی (به دنبال انتقاد دولت شوروی از ایران به خاطر انعقاد قرارداد همکاری نظامی میان ایران و امریکا در سال ۱۳۳۸) چنین اظهار نظر نمود:

«[من] در امور سیاسی دخالت نمی کنم و نمی توانم در این خصوص که [ایران[ می خواهد با یک دولت خارجی موافق و یا با یک دولت دیگر مخالف باشد، اظهارنظر کنم؛ چون از نظر من دولت های خارجی همه یکسان هستند و من نوکر دولت نیستم تا با هر دولتی که او خواست مخالفت کند، من هم با آن مخالفت کنم. کوشش من این است که روحانیت را از جنجال سیاسی دور نگه دارم».[۷]

مرحوم آیت اللّه بروجردی هم از لحاظ مسایل حوزه و هم از لحاظ سیاسی، دیدگاه هایی داشتند. در مقابل، امام به عنوان یک شخصیت مصلح از همان دوران مرحوم آیت الله بروجردی(ره) به فکر ایجاد اصلاحاتی در حوزه بودند و در مواقع مقتضی آن را برای ایشان مطرح می کردند، ولی به دلایلی هیچ گاه در هیچ مرحله ای نتوانستند کار جدی ای انجام دهند و حتی در یک بار بر سر تعیین مدیری برای حوزه جهت سامان دادن به اوضاع داخلی آن با مرحوم آیت اللّه بروجردی دچار تضاد شدند، ولی با این همه، امام همواره مسأله ی مرجعیت و زعامت در حوزه را رعایت کردند و به لوازم آن پای بند بودند، به همین دلیل از حدود خاصی فراتر نمی رفتند. فضلای جوان حوزه نیز از این که در آن ایام امام به دنبال اصلاح حوزه بود، دلگرم و امیدوار بودند.[۸]

بعد از رحلت مرحوم آیت اللّه بروجردی (ره)، امام (ره) روح سیاست را در حوزه ها دمید و خود را وقف اصلاح و احیای سیاسی حوزه ها کرد. در حقیقت، ضرورت های نهضت سیاسی روحانیون آنان را به نارسایی های درونی حوزه های علمیه و نیز تفکر سیاسی رایج در حوزه ها واقف کرد. آنان پس از ورود به منازعات سیاسی با رژیم، به اهمیت «تشکل» در ادامه ی مبارزات پی بردند و شاهد بودند که نظام تشکیلاتی حوزه، چگونه از هماهنگ شدن مبارزات ممانعت می کند. در نتیجه تفکر مبارزاتی در حوزه ها سهم مهمی در آشنایی حوزویان با مشکلات حوزه داشت.

در این دوره، حوزه تفکر سیاسی جدیدی را آغاز کرد که دین را با سیاست پیوند می داد و حوزه های علمیه را به مسایل اجتماعی زمان حساس می ساخت. در آن دوره، به ویژه در دوره ی مرحوم آیت اللّه بروجردی (ره)، تفکر سیاسی غالب در حوزه بر ضرورت دوری کردن روحانیون از مسایل سیاسی و اجتماعی تأکید داشت و خود مرحوم بروجردی (ره) نیز از دخالت روحانیون در مسایل سیاسی و رو در رو شدن با رژیم به شدّت ج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.