پاورپوینت کامل غرب و عرفی شدن مسیحیت ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل غرب و عرفی شدن مسیحیت ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرب و عرفی شدن مسیحیت ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل غرب و عرفی شدن مسیحیت ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
سکولار، یعنی وابسته به دنیا، دنیوی، غیرروحانی، عرفی، غیرمذهبی، آدم غیرروحانی، خارج از صومعه، مخالف شرعیات، دارای شهوت نسبت به زندگی، طرفدار دنیوی شدن امور. و سکولاریسم (Secularism) یعنی اعتقاد به این که باید قوانین اخلاقی و اصول آن با زندگی دنیوی منطبق باشد و صرفا مطابق اصول روحانی و مذهبی نباشد؛ به عبارت دیگر سکولاریسم، یعنی نظریه آموزشی یا برنامه ای که بر اصول دنیوی متکی بوده و منکر مراعات اصول مذهبی باشد.[۱]
در باب تعریف اصطلاحی سکولاریسم نیز می توان از «ماکس وبر» جامعه شناس تَفَهُّمی آلمانی و «شبلی العیسمی» نام برد؛ بدین صورت که ماکس وبر، سکولاریسم را به معنای «جدا بودن جامعه دینی از جامعه سیاسی می داند، به گونه ای که دولت حق هیچ گونه اعمال قدرت در امور دینی را ندارد و کلیسا نیز نمی تواند در امور سیاسی مداخله کند.[۲]
شبلی العیسمی نیز می گوید: سکولاریسم نظامی است که بین دو جنبه روحانی و دنیوی جدایی و فاصله می اندازد، نتیجه این که هرکس این جدایی را محترم بشمارد و بر کسی که حاکمیت دنیوی دارد طغیان کند، یا کسی که حاکمیت کلیسایی دارد، بر جنبه دنیوی طغیان نماید، از دایره شمول این تعریف خارج است.[۳]
با عنایت به تعاریف فوق، می توان گفت که برخی افراد، سکولار بودن جامعه را به این می دانند که حکمرانان و نخبگان قدرت و سیاست، دین را در برنامه ریزی های خود دخالت ندهند، نه این که همه اعضای جامعه و توده مردم گرایش های دینی نداشته باشند.
از جمله این افراد می توان «ویلسون» را نام برد که می گوید: در جامعه سکولار یا عرفی شده، دین به صورت حاشیه ای و نسبتا ضعیف باقی خواهد ماند. بنابراین، عرفی شدن به معنای زوال اجتناب ناپذیر دین نمی باشد، و حتی بدین معنا که همه انسان ها یک وجدان و آگاهی سکولارشده دارند و دیگر هیچ علاقه ای به دین ندارند نیز نیست.[۴]
بنابراین جامعه سکولار، جامعه ای نیست که دین اصلاً در آن حضور نداشته باشد، بلکه جامعه ای است که دین در آن از حاکمیت برخوردار نباشد. جامعه سکولاریستی جامعه ای است که در آن دین حاکمیتی ندارد و به حاشیه رانده شده است، ولی کارکرد اجتماعی ضعیفی دارد.[۵]
با در نظر گرفتن این توضیحات جای این سؤال باقی می ماند که در چه برهه ای از تاریخ اندیشه غرب، این تفکر جدایی دین از سیاست مطرح شد؟ در پاسخ می توان گفت که «ابتدا در قرن سیزدهم میلادی صفت سکولار» (برگرفته از کلمه لاتین Secularis) برای تمییز قایل شدن بین کشیشانی که در میان مردم زندگی می کردند و آن ها که در انزوای صومعه و دیر بودند، به کار رفت.[۶]
اما ویلسون درباره تاریخچه سکولاریزاسیون می نویسد: «سکولاریزاسیون در زبان های اروپایی اوّل بار در «معاهده ۱۶۴۸ وستفالی» (Westphalia) به کار رفت و مقصود از آن توضیح و توصیف انتقال سرزمین هایی به زیر سلطه اقتدار سیاسی غیرروحانی بود که پیشتر تحت نظارت کلیسا قرار داشت.
اما واژه و مفهوم سکولاریزاسیون در قرن بیستم، معانی متنوع تری پیدا کرد؛ برای مثال جامعه شناسان از این اصطلاح برای نشان دادن مجموعه ای از جریانات استفاده می کنند که طی آن عنان کنترل محیط اجتماعی، زمان، امکانات، منابع و افراد از کف مقامات دینی خارج شده و روش ها و رویه های تجربی مشربانه و غایات و اهداف این جهانی به جای شعایر و نحوه عمل های نمادینی که معطوف به غایات آن جهانی، یا مافوق طبیعی هستند، نشسته است.[۷]
مبانی و بنیان های سکولاریسم
با مطالعه و بررسی در افکار و آثار سکولاریست ها می توان مبانی و بنیان های سکولاریسم را به صورت زیر فهرست کرد:
۱) عقل محوری؛ عقل محوری (Rationalism)، یکی از مبانی نظری سکولاریزم است؛ یعنی عقل به تنهایی و مستقل از وحی، دین و آموزه های الهی این قدرت و اقتدار را دارد که زندگی بشر را اداره و تدبیر کند.[۸] همان گونه که «ارنست کاسیرر» مؤلف کتاب «فلسفه روشنگری» می گوید: «انسان عصر نو باید از هرگونه اری و کمک از سوی آسمان چشم بپوشد. او خود باید راه خویش را به سوی حقیقت بیابد.»[۹]
اصل و مبنای دیگری که از دل این مبانی بیرون می آید، تکیه افراطی بر علم و معارف تجربی است که ویلسون آن را تحت عنوان جایگزینی تدریجی آگاهی و معرفت دینی با معارف تجربی و عقلانی مطرح می کند؛ به عبارت دیگر، اعتقاد سکولارها بر این است که می توان جهان را با داشتن دانش کافی از آن و هر آنچه در آن است، کاملاً توجیه و تبیین کرد. این است که آدمی می تواند تنها با استناد به زبان بشری جهان را کشف و تبیین کند.
۲) رکن دوم سکولاریسم، اومانیسم (Humanism) یا بشرگرایی و انسان محوری می باشد.[۱۰] طبق این عقیده، انسان مدار و محور همه چیز است.[۱۱] و خالق و آفریننده همه ارزش ها خودِ انسان است و جدا از انسان و عمل او هیچ گونه ارزش، اخلاق و فضیلتی وجود ندارد.[۱۲]
۳) یکی دیگر از بنیان های نظری سکولاریسم «نسب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 