پاورپوینت کامل جنگ و روایتی دیگر از جنس فرامتن ها ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جنگ و روایتی دیگر از جنس فرامتن ها ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جنگ و روایتی دیگر از جنس فرامتن ها ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جنگ و روایتی دیگر از جنس فرامتن ها ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
این که قصّه و رمان را آیینه ی زندگی، و بَرتابِ تجربه های حسی و عملی آن می دانند، هنوز هم واقعیتی غیرقابل انکار به شمار می رود که رمز موفقیت و اقبال عمومی آثار داستانی بزرگ و مطرح در تاریخ ادبیات داستانی را باید در آن جست وجو کرد. هرچقدر که حضور فیزیکی و فعّال نویسنده در عرصه های گونه گون زندگی، دامنه دارتر باشد، به همان میزان تجربه های عینی او از وضعیت های مختلف فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه، و نیز قوانین آشکار و پنهانی که بر روابط اجتماعی آدم ها حاکم است، از عمق و غنای بیشتری برخوردار می گردد.
نویسندگان نامداری مثل: همینگوی، فالکنر، داستایفسکی و چخوف، زمانی که برای نوشتن داستان، قلم به دست می گرفتند، پشتوانه ی عظیمی از تجربه، آنها را پیش می راند که نوشته های شان را ملموس و صمیمی و باورپذیر می کرد و موجب می شد که مخاطب کاملاً در فضای داستان قرار گیرد و با اشخاص آن همذات پنداری کند. نویسنده اگر در مورد موضوعی که می نویسد شناخت و تجربه ی کافی نداشته باشد، لامحاله نمی تواند اثر زیبا و قابل اعتنایی خلق کند؛ چرا که فضا، شخصیت ها و مصایب و مشکلاتی که با آنها درگیر هستند، برای او آشنا نیست. اما برعکس، اگر نویسنده ای موضوع داستانش را از دلِ تجربه هایی که خود به نوعی از سر گذرانده، انتخاب کند، با فضای داستان، حوادث و اشخاص آن راحت تر ارتباط برقرار می کند و بالطبع نوشته هایش چنانچه با صناعت داستان نویسی نیز همراه باشد، محکم تر و زیباتر خواهد شد.
مجید قیصری نویسنده ای است که در این جرگه قرار دارد؛ یعنی اول تجربه می کند و بعد می نویسد. نثر روان، و فضاسازی های به یادماندنی اش نشان می دهد که او برای نوشتن زور نمی زند. اهل لفّاظی و بازی با کلمات و آسمان و ریسمان بافتن نیست. کاری به «ایسم»ها و تئوری های پُست مدرن و از پیش آماده (که این روزها در چرخه ی تقلید و تکرار، نخ نما و کهنه شده اند) ندارد. او درباره ی چیزهایی می نویسد که خود به نوعی آنها را تجربه کرده و از صافی ذهن خود گذرانده است. و این در مورد هر چهار کتابی که چاپ کرده است صدق می کند. کتاب هایی که موضوع و درونمایه ی آنها بر محور جنگ، دور می زند.
او در سال ۱۳۷۴ مجموعه داستان «صلح» در سال ۱۳۷۵ داستان بلند «جنگی بود، جنگی نبود»، در سال ۱۳۷۷ مجموعه داستان «طعم باروت» و در سال ۱۳۷۹ مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ» را منتشر می کند که هرکدام بُرش هایی از زندگی و احوال رزمندگان را در زمان جنگ، و در سال های بعد از جنگ، به تصویر می کشد. در مجموعه داستان «نفر سوم از سمت چپ» شش داستان کوتاه گردآمده که ویژگی اصلی آنها را، نگاه تازه به جنگ، و حس «نوستالژیک» نسبت به سال هایی که در جنگ و جبهه سپری شده است، تشکیل می دهد. مؤلفه ی دیگر این داستان ها، بیطرفانه بودن آنهاست که در نوع خود طرفه و یگانه می نماید. نویسنده در این داستان ها با زبانی بسیار ساده و روان، بدون آنکه به مرثیه سرایی بپردازد، آنچنان لطیف و زیبا به روایت دردمندی ها و زخم خوردن ها و غربت کشیدن های اهل جبهه، می نشیند که هرمخاطبی را به درنگ و تأمل و همدردی با اشخاص داستان وادار می کند. در داستانِ «پدرِ ساکتِ ما» که از فضا و شکلِ روایی ی جدیدی بهره می برد، رزمنده ای را می بینیم که در سال های بعد از جنگ، بیکار است و دختران او تلاش می کنند تا کاری برایش دست و پا کنند:
«این دومین تقاضانامه ای است که برای او می نویسیم. در تقاضانامه ی اوّل مادرم برای او دنبال کار می گشت. کاری بی سروصدا، بی ارباب رجوع با حقوقِ کافی. در هوایی آزاد که او بتواند آبی آسمان را ببیند. او معتقد بود که چیزی که حال او را خراب می کند، سقف بالای سرش است نه ترکش پشت قلبش. خودش می گفت این وضعیت مربوط به دوران جنگ است. زیر سقف دچار خفگی می شود و همیشه منتظر است اتفاقی برایش بیفتد. یک اتفاق ناخوشایند. تمام خواسته او را مادرم نوشت. حتی آخرین شرط را که باید در محل کار به جای میز، یک سنگر وجود داشته باشد. سنگری بدون سقف…[۱]»
با تقاضانامه ی آنها موافقت می شود. و هفته بعد پدر خانواده، از طرفِ سرجنگل داری شهر، به عنوان جنگل بان استخدام می گردد. پدر به جنگل می رود و کارش این می شود که مواظب باشد تا اگر کسانی با بی احتیاطی در جنگل آتش روشن کردند، او سوت کشان وارد عمل گردد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 