پاورپوینت کامل نگرشی بر هویت و ماهیت جنبش های اسلامی قرن بیستم ۶۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نگرشی بر هویت و ماهیت جنبش های اسلامی قرن بیستم ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرشی بر هویت و ماهیت جنبش های اسلامی قرن بیستم ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرشی بر هویت و ماهیت جنبش های اسلامی قرن بیستم ۶۵ اسلاید در PowerPoint :
ریشه های فکری و فرهنگی
شاخص ها و نشانه های نخستین اندیشه ی اسلامی معاصر در دهه ی بیست و سی، از قرن بیستم آشکار شد. روندهای سیاسی و فرهنگی دوره ی ما بین دو جنگ جهانی بر شرایط ظهور و تطور اولیه ی آن حاکم بوده است. در این دوره اروپای ناآرام و جهان اسلام که وضع ناپایداری داشت، شاهد تحولاتی طوفانی و بنیان کن بودند؛ زیرا ترکیه به رغم تجربه ی دوره ی تنظیمات[۱]، به نفع دولتی ناسیونالیست و لائیک راه را بر روی اسلام بحران زده ی عثمانی بست و اسلام گرایان هندی – که در کنگره ی عمومی هند با گاندی ائتلاف کرده بودند، به تلاش برای «احیای خلافت» که هیچ گاه قدرتِ آن را در اختیار نگرفتند – و سپس به شکل دهی هسته ای متمایز و جدایی طلب که بعدها به تشکیل کشور پاکستان انجامید، روی آوردند. در سایه ی قیمومیت ها، نظام های جدید یا متوسط در مشرق و مغرب عربی برپا شد و انگیزه های تمرد و انقلاب برای استقلال و آزادی پا گرفت. در همان حال که نظام جهانی جدیدی در مسیر سازش بین کشورهای اروپایی پیروز در جنگ جهانی اول – که نماد آن جامعه ی ملل بود – شکل می گرفت، به راه افتادن موجی از رکود و بحران زدگی در نظام سرمایه داری – که بورس فرانکفورت و لندن و نیویورک را در هم کوبید – کشورهای بزرگ را به رقابت بیش تر در جست وجوی درآمدهای بیش تر واداشت. در حوزه های فرهنگی و فن آوری نیز انفجارهایی پیاپی در مسیر جست وجوی اندیشه های جدید و شکل های جدید ابرازِ حرکت های اجتماعی و فرهنگی و تحولات علوم فیزیک و اقتصاد و روانشناسی، رخ داد.[۲]
این آشوب جهانی در حوادث و رویکردهای جدیدی که در جهان عرب و جهان اسلام بروز یافت، بازتاب داشت. تجلی این حوادث و رویکردها در آغاز، تنها در طرح موضوعات و آفاق تازه نبود، بلکه در حال و هوا و محیط یا روش های نگرش – اگر چنین تعبیری درست باشد – نیز دگرگونی رخ داد. اهتمام به رهایی از سیطره ی سیاسی و راهبردی اروپا در قالب انقلاب های استقلال طلب، فزونی یافت؛ هر چند روشن نبود که اینان در صورت پیروزی، چه جایگزین هایی دارند.
اهتمام به جدایی و تمایز فرهنگی و سیاسی از جهانِ ناآرام غربی و جستنِ رهایی در بازگشت به ریشه های اصلی – اسلامی، عربی و محلی – به عنوان عناصر حافظ ثبات و در عین حال حافظِ هویت خاصی که استعمار سیاسی و فرهنگی خواهان تغییر و نابودی آن به نفع خویش است، به دغدغه ی نخست، که دغدغه ی آزادی بود، پیوست یافت.
در همان حالی که فعالان سیاسی و ملی تلاش خود را بر کسب استقلال از استعمارگران متمرکز کرده بودند، نخبگان مسلمان با بحرانی فکری رویارو شدند. این بحران آنان را دو تکه کرد. برخی از ایده ی اصلاح گرایان که اولویت را به پیشرفت (توسعه) می دادند پیروی کردند و برخی دوباره پافشاری بر هویت خاص و متمایز خود را در پیش کردند. اسلام گرایان در سایه ی این دیدگاهِ تازه به مسایل و مشکلات، به تلاش برای احیای «خلافت»ی که مصطفی کمال آتاتورک آن را از بین برده بود، روی آوردند. آنان هم چنین به انگیزه ی بیمناکی بر تجاوز زن از حدود شرعی، به تجدید نظر در مسئله ی زن پرداختند؛ در حالی که پیش از این، اهتمام شان در مسئله ی قدرت و حکومت، برپایی دولتی مشروطه و نماینده ی مردم بود و در مسئله ی «زن» نیز بر دفاع از حقوق شرعی زن مسلمان تاکید می ورزیدند.
موضع آنان در برابر شرق شناسی نیز موضعی انتقادی بود، ولی صبغه ی ارتباط با آن و یاری جویی از بسیاری از شرق شناسان و ایده های آنان غلبه داشت، در حالی که در برابر حرکت های تبشیری موضعی منفی داشتند و در نتیجه ی این موضع منفی در مکتب «المنار»، ادبیات مجادله با مسیحیت غربی تطور یافت؛ اما در دوره ی بین دو جنگ، و به ویژه پس از ظهور ایده ها و نظریه های علی عبدالرزاق و طه حسین – که آنها را متکی بر ایده های شرق شناسان قلمداد کردند – شرق شناسی با تبشیر(تبلیغات مسیحی) ربط داده شد و هر دو یک جا سلاح فرهنگی و دینی غرب در برابر اسلام دانسته شد که پیروان آن برای رهایی از وابستگی دینی و فرهنگی و – از زمانی پیش تر از این و هنوز – برای رهایی از یوغ استعمار مبارزه می کردند.[۳]
در فضای جدید و هم سو با تلاش های استقلال طلبانه و جدایی خواهانه، و جدال با غرب و غرب گرایان، انجمن ها و احزابی با ابعاد تربیتی و فرهنگی ظهور یافت که اهتمام شان در درجه ی نخست، مسئله ی هویت و ضرورت حفاظت و دفاع از آن بوده است. از میان این انجمن ها و احزاب، می توان از جمعیه الشبان المسلمون، الاخوان المسلمون، الجمعیه الشرعیه، انصار السنه، اتحاد الشبیبه الاسلامیه، الکشاف المسلم، مصر الفتاه و شباب محمد، نام برد. این انجمن ها و احزاب، اقدام به تاسیس مدارس و مؤسسات اقتصادی و اردوهای پیشاهنگی کردند که هدف از آن یافتن موجودیت اسلامی مستقل و متشخص، رقابت با مؤسسات و مدارس بیگانه و انجمن های فراماسونی و مبارزه با همه ی مظاهر غرب زدگی و خودباختگی بود.
در همین زمان، تزهای ادبیات اسلامی، شرقی و عربی که به میراث تمدنی و فرهنگی چنگ می زد و پی افکندن الگویی دیگر را برای شخصیت فردی و اجتماعی ملت و امت در نظر داشت، ظهور یافت.
واقعیت این است که تعبیر بیداری و بیداری اسلامی – که برای نخستین بار در دهه ی سی به کار رفت – از دایره ی اسلام گرایی سنتی و متجدد فراتر رفت و به فضای فرهنگ عمومی وارد شد.
برای نمونه، طه حسین – که از اسلام گرایان غرب زده به شمار می آمد – کتاب «الوعد الحق» و «هوامش علی السیره النبویه» را نوشت. العقّاد سلسله کتاب های «العبقریات» را نوشت. احمد امین به نگارش تاریخ فرهنگی اسلام روی آورد. توفیق الحکیم نمایش نامه ی «محمد» را نوشت. محمدحسین هیکل، سیره ی پیامبر و ابوبکر و عمر را نگاشت و معروف ارناؤوط از قرآن و سنت اسلامی در هنر قصه پردازی الهام گرفت. هدف همه ی اینان، عرضه ی اندیشه های نو و شناساندن تاریخ اسلام نبود، بلکه مقصودشان پی ریزی الگویی ویژه و مستقل بود.[۴]
برآمدن جنگ دوم جهانی، اعتقاد به شکست تمدن غربی و نزدیک بودن فروپاشی آن را – پیش از اهل سیاست – در میان گروه های دارای فرهنگ و آگاهی اسلامی افزایش داد. در همین زمان روشنفکران به نشر تفاسیری از کتاب اشپنگلر درباره ی فروپاشی تمدن غربی روی آوردند. پس از آن، از طریق مسلمانان هندی با کتاب «انسان، موجود ناشناخته» الکسیس کارل و کتاب های مشابهی آشنا شدند که تمدن غرب را به سبب مادیت و انگیزش غرایز حیوانی در نفس آدمیان، سرزنش می کرد. در همین دوره مقالات ابوالاعلی مودودی و ابوالحسن ندوی که از خودکشی تمدن غربی و امکان نگرش به اسلام به عنوان جایگزین، سخن می گفت، به زبان عربی ترجمه شد، سال های دهه ی چهل، به ویژه در مصر، شاهد فزونی گرفتن پشتیبانی مردمی دیگر جنبش ها و احزاب تندرو و از جمله اخوان المسلمین – که امتداد آن به سوریه و فلسطین و یمن رسید – بوده است.[۵]
در دهه ی سی ام قرن بیستم، محور حملات به غرب، مسایلی مانند فرهنگ، پوشش، شخصیت فردی و پرستش فن آوری و درگیری های ویران گر بود، اما در دهه ی چهلم، تفاسیر فراگیری از تمدن اسلامی و تمدن غربی همراه با محکومیت تمدن غربی و طرف داری از تمدن اسلامی عرضه شد. عبدالقادر عوده، قاضی مدنی و عضو دفتر ارشاد اخوان المسلمین، کتابی در باب حقوق مقایسه ای نوشت و در این کتاب میان قوانین جنایی اسلام و قوانین موضوعه، توازن برقرار کرد. وی در این کتاب، نه تنها از فقه اسلامی طرف داری می کند، بلکه می گوید: برتری حقوق اسلامی به سبب برخورداری از منشا الاهی است، در حالی که حقوق غربی و یا فرانسوی – که حقوق مدنی مصر مستند بدان است – نهاده ی بشر و ساخته ی انسان غربی است که غرایزش او را تباه کرده و پیشرفت مادی اش مانع تکامل معنوی و روحی اش شده است.
تفاوت بین کار استاد عوده و کاری که سنهوری و بدوی و محرّم و حشمت در زمینه ی حقوق مدنی و قانون اساسی کردند این است که اینان در صدد غنی سازی حقوق مدنی اقتباسی جدید با برخی مطالب مجله ی «الاحکام العدلیه»ی عثمانی و کتاب های فقه و اصول بودند، اما عوده معتقد بود قوانین الاهی و اسلامی، خط مشی کاملی است که یا باید به همه ی آن عمل کنیم و یا رهایش کنیم. این، انتخابی بین روش زمین و روش آسمان است؛ چنان که پس از وی سید قطب نیز همین سخن را مطرح کرد. استاد عبدالقادر عوده به طرف داری از روش قانون گذاری الاهی اکتفا نکرد و در باب اوضاع حقوق اقتصادی نیز کتابی نوشت و در آن، جانبِ روش اسلامی حل مشکلات اجتماعی را گرفت. هم چنین کتابی در باب اوضاع سیاسی نوشت و در آن از الگوی نظام حکومتی اسلامی طرف داری کرد.
به این ترتیب، استاد عوده چنین نتیجه می گیرد که اسلام، نظامی فراگیر برای رهبری مسلمانان و زندگی بشر در جهان دارد. ایده ی «نظام فراگیر» از دهه ی پنجاهِ قرن بیستم، بر دیگر نوشته های اسلام گرایان حاکم است.[۶]
به این ترتیب، در اوضاع بین دو جنگ و دوره ی جنگ جهانی دوم ایده ی «بیداری» یا بازگشت به اسلام، به عنوان معیار و حافظ هویت و شایسته برای همه ی زمان ها و مکان ها و نیز به عنوان ایدئولوژی مسلمانان در برابر همه ی ایدئولوژی های دیگر، تبلور یافت.
در دهه ی پنجاه و به وسیله ی مودودی، ندوی و سید قطب، امکان سخن گفتن از جنبش یا جنبش های اسلامی ای فراهم آمد که خط مشی اسلامی و مستند به الگوی تمدنی – فرهنگی آن، بازسازی شده و چنین نشانه هایی داشت:
۱. نگرشی تازه به جهان و نقش اسلام در آن، به عنوان نقشی جدا و مستقل و حداقل خودبسنده، جایگزین، رقیب و چالش گر با هدف گسترش و امتداد؛
۲. اسلامی احیایی که در پی ریزی الگویش متکی بر احیای اجتهادی تجربه ی تمدنی کامل و تکامل جویی است که تجویز و مرجعیت خود را تنها از منابع الاهی – قرآن و سنت و دوره ی خلافت راشدین – می گیرد؛ این تجربه از طریق خط مشی ای که به لحاظ سلبی و ایجابی سنت گرا است، به چنین تکیه گاهی دست می یابد.
۳. نظامی فراگیر، دارای ریشه ای عقیدتی که معمای حاکم بر آن، هویت خودی و متمایز است و ارتباطی با دیگر تجارب آلوده ی بشری – و از آن جمله تجربه ی دوره انحطاط و غر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 