پاورپوینت کامل نگرشی تاریخی بر تحوّلات سرمایه و برخورد ایران با سرمایه داری ۶۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگرشی تاریخی بر تحوّلات سرمایه و برخورد ایران با سرمایه داری ۶۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگرشی تاریخی بر تحوّلات سرمایه و برخورد ایران با سرمایه داری ۶۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگرشی تاریخی بر تحوّلات سرمایه و برخورد ایران با سرمایه داری ۶۷ اسلاید در PowerPoint :

اگر سرمایه داری را وجود مالکیت خصوصی تلقی نماییم، در تاریخ ایران و اسلام پدیده‌ای پیوسته و همیشگی بوده است، لیکن سرمایه داری به عنوان ترجمه «کاپیتالیسم»[۱] دارای معنا، مفهوم، ایستارها و تعریف ویژه‌ای می‌باشد که پدیده‌ای وارداتی از غرب است؛ به این معنا، شاید هنوز در هیچ برهه‌ای از تاریخ ایران، سرمایه داری وجود نداشته است. اما تحولات ایران در تاریخ معاصر، میل به گسست از معنای اول و پیوست با معنای غربی سرمایه داری را به نمایش می‌کشد.

در تاریخ ایران پیش از اسلام، شاهنشاه دارای سرمایه و زمین در کنار زمین داران و سرمایه داران دیگر بود. در حقیقت شاه بزرگ‌ترین آن‌ها بود. زمین داران بر املاک خود حکمرانی داشتند و مالیات و خراج را روانه خزانه می‌نمودند.

در صدر اسلام، دولت دارای نهادها و بنیادهای مالی گسترده‌ای نبود. تقسیم مازاد خزانه میان مردم، نشان می‌دهد که حتی اموال خزانه نیز متعلق به مسلمانان تلقی می‌گردید. در همه تاریخ ایران اسلامی نیز اگر چه حاکم دارای اموال و املاک گسترده‌ای بود، لیکن مالکیت او بر دارایی‌های خود مالکیت خصوصی و فردی تلقی می‌شد.

با این همه نشانه‌هایی از آن چه امروز خدمات دولتی و دولت رفاهی[۲] نامیده می‌شود، در هر دو برهه از تاریخ ایران مشاهده می‌شود؛ در ایران باستان کارهای عمرانی دولتی؛ هم چون پل سازی، راه سازی، تأمین امنیت راه‌ها و… برای رفاه حال همه شهروندان ایرانی، و ایجاد مدارس و دانشگاه‌های دولتی، دستگیری از ورشکستگان و… که شامل حال بخشی از بزرگان می‌شد، انجام می‌گرفت. بعدها این اعمال در دوران خلفا نیز انجام گرفت که دستور صریح امیرالمؤمنین علی(ع) برای دستگیری از پیرمرد ازپاافتاده دلیل این ادعا می‌باشد.

سپس با غلبه عناصر ترک (غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، مغولان، تاتاران و…) خدمات عمرانی – رفاهی دولت‌ها به شدت کاهش یافت و امنیت سرمایه‌ها و املاک خصوصی نیز به علت تغییرات پیاپی حکومت‌ها و ناامنی گسترده، از میان رفت؛ با این همه هر کس تا زمانی که قدرت داشت صاحب اموال خود بود. در این دوره نیز همه چیز دارای مالکانی فردی و خصوصی بود. اموال حکومتی نیز در حقیقت اموال شخص حاکم بودند.

با پیدایش حکومت صفوی این رویه، وضعیت سامان یافته تری پیدا نمود و مالکیت خصوصی احترام بیشتری یافت. در همان حال نیز نشانه‌هایی مبنی بر افزایش خدمات عمرانی – رفاهی دولت به چشم می‌خورد. ذکر این نکته ضروری است که بعضی افراد خدمات دولتی را امری متأثر از سوسیالیسم می‌دانند؛ به عبارتی، دولت رفاهی، حکایت کننده تأثیر اندیشه‌های سوسیالیستی است که نقطه مقابل سرمایه داری است، لیکن باید توجه نمود که هنوز در این دوران، آرای غربی اقتصاد به ایران نفوذ نکرده و نام‌گذاری‌های بالا صرفاً برای فهم آسان‌تر مطلب انجام گرفته است.

بنا بر گزارش «آنتونی گیدنز»[۳] ماکس وبر – به عنوان یکی از اندیشمندانی که آرای وی درباره بسترهای سرمایه داری بسیار مناقشه انگیز بود – این تمایز را به خوبی نشان داده است. ماکس وبر مدعی است که میل به ثروت در بیشتر زمان‌ها و مکان ها وجود داشته و فی نفسه هیچ ارتباطی با عمل سرمایه دارانه که شامل یک جهت گیری با قاعده برای به دست آوردن سود از راه مبادله ی اقتصادی است، ندارد. با این تعریف (میل به ثروت) در جوامعی چون بابل، مصر، هند باستان، اروپای سده های میانه و… وجود داشته است. اما فقط در غرب، آن هم در دوره های نزدیک تر، «فعالیت سرمایه دارانه با سازمان عقلانی کارِ از نظر صوری آزاد، پیوند یافته است».

یک سازمان سرمایه داری عقلانی شده، متضمن دو چیز است: نیروی کار منضبط و سرمایه گذاری منظم که هردو با فعالیت های اقتصادی سنتی متضاد هستند. «وبر» برای تمایز بهتر این مسأله مثالی ارایه می کند:[۴]

در یک جامعه ی سنتی (ناآشنا با سازمان های سرمایه داری عقلانی)، ممکن است، کارفرمایان به قصد افزایش بارآوری، نظام کارمزدی را به کار گیرند، به این گمان که نظام کارمزدی انگیزه ی کارگران را برای کار و درآمد بیشتر افزایش دهد، اما در عمل ممکن است کارگران کمتر کار کنند، زیرا آن ها به افزایش درآمد خود به اندازه ی کسب درآمد کافی برای رفع نیازهای سنتی خود علاقه مند هستند. در چنین جامعه ای ثروتمندان نیز به کسب درآمد از فعالیت سرمایه دارانه برای استفاده هایی نظیر خرید آسایش مادی، لذت یا قدرت می پردازند؛ به عبارت دیگر برای موسسه های سنتی بازتولید منظم سرمایه (سرمایه گذاری پیوسته و سپس سرمایه گذاری دوباره) با هدف کارایی اقتصادی، پدیده‌ای بیگانه است. در این معنا «کسب درآمد به غایتِ زندگی انسان مبدل گشته» و دیگر هم چون وسیله ی برآوردن نیازهای مادی وی، تابع او محسوب نمی گردد. به نظر وبر، این نگاه، جوهره ی روح سرمایه داری جدید را تشکیل می‌دهد.

علاوه بر این، وبر از عوامل گوناگون دیگری نیز نام می برد: جدایی مؤسسه ی تولیدی از مسکن تولیدکننده، گسترش شهرها، میراث حقوقی روم، دیوان سالاری تمام وقت و شکل گیری توده ی آزاد کارگران مزدبگیر که در غرب این عوامل نسبت به هر نقطه دیگری رشد یافته تر بودند. این عوامل با انرژی اخلاقی «پیوریتان ها»[۵]درآمیخت و ظهور سرمایه داری غربی را موجب شد؛ اگر چه نظام سرمایه داری پس از استقرار، عناصر نوعا مذهبی همین نظام اخلاقی را نیز درهم کوبید.[۶]

برای فهم بهتر قضیه به ناچار باید تکامل سرمایه داری غربی را در دل تمدن غربی جست وجو کرد. تمدن های باستانی، هراندازه نیز که متفاوت به نظر آیند، ماهیت های واقعا متفاوتی نداشتند. جست وجوی خدا و معنویت آسمانی، ارزش جدایی ناپذیر همه جوامع بود. جدای از مذاهب یکتاپرستی چون یهود، زرتشت، مسیح و اسلام، در مناطق و مذاهب چندگانه پرست و حتی بت پرستی نیز نوعی معنویت خواهی منحرف شده به شمار می آید. از این رو در طول تاریخ می بینیم که توده های بت پرستی پس از مواجهه با دین های آسمانی، شتابان و گروه گروه ایمان آورده اند. تمدن های باستانی؛ اعم از یونان، روم، مصر، ایران، عربستان، چین، هند و… در این قاعده می گنجند. اما تمدن غربی (که در حقیقت از تمدن های یونانی، رومی، بیزانسی و قرون وسطی مجزا است)[۷] در این بستر قرار نمی گیرد.

پس از سقوط امپراتوری روم و شارلمانی، کلیسا در اروپای غربی به شدت قدرت گرفت. کلیسا در حالی که خود را نماینده ی واقعی خدا در زمین اعلام می کرد، قدرت زمینی را به دست گرفت. در این دوران لذت جویی این جهانی کاملاً طرد و لعن شد، و ریاضت، زهد و ترک دنیا تشویق گردید، اما در همان حال، بسیاری از اصحاب کلیسا غرق در لذایذ مادی بودند. سپس در طی تغییراتی که منجر به ایجاد نوزایی و انقلاب صنعتی گردید، اصول و ارزش های تبلیغی کلیسا مورد سؤال قرار گرفت.

نوزایی به معنای بازگشت به ارزش های پیشامسیحیت و امپراتوری روم بود. انقلاب صنعتی، جهش ناگهانی بخش هایی از اروپا در به کار بردن ابزار و دستگاه به جای انسان، در امر تولید بود. سپس در همان حال، جنبش اصلاح طلبی (رفرمیسم)[۸] دینی رونق گرفت. این جنبش به انتقاد از زهدانیت مفرط و ترک دنیای کلیسایی پرداخت و تعریف جدیدی از رستگاری و بندگی خدا ارایه داد که در طی آن نه زاهدترین، بلکه کوشاترین انسان ها، بهترین بندگان خدا بودند.

این سؤال که نیازهای بورژوازی (که از آن به عنوان طبقه ی متوسط جدید آن دوران یاد می‌شود) منجر به پیدایش پروتستانتیسم شد یا بورژوازی پس از ظهور پروتستانتیسم آن را (که موافق عقاید خود می دید) به سود خود مصادره نمود، ظاهرا بی جواب است. اما به هرحال اخلاق پروتستانی و پیوریتانی، زمینه های ارزشی و اخلاقی مساعد با آمال بورژوازی پس از انقلاب صنعتی را فراهم آورد. از این پس مسیحیت دیگر مانند گذشته یک دینِ ثروت ستیز تلقی نمی شد. در این تعریف، بنا بر گزارش ماکس وبر از قول باکستر (به عنوان یکی از نمایندگان پیوریتانی) انفعال و کم کاری، قابل نکوهش است و دستور این است که «در مشاغل خود به شدت کار کنید» زیرا رضایت خدا در کار است.[۹]

در این راه مذاهب فلسفی نیز به مدد سرمایه داری عقلانی شده آمدند. مذهب «اصالت نفع»[۱۰] که توسط «جرمی بنتهام»[۱۱] و «جان استوارت میل»[۱۲] تکامل یافت، در ارزشگذاری عقلانی (نه اخلاقی و دینی) افعال و کردارهای انسانی تأثیر به سزایی گذاشت. بنا بر این اصل که بنتهام آن را صورتی از اصل لذت انگاری[۱۳] برمی شمارد، اگر عملی آثار و نتایج سودمندی بیش از آثار و نتایج زیان بارش بیافریند درست، و در غیر این صورت نادرست می‌باشد.[۱۴]

به علاوه، سرمایه داری، شریک خوبی به نام استعمار نیز پیدا کرد. استعمارِ مناطقِ غیراروپایی، منبع تأمین مایحتاج اقتصادِ سرمایه داری بود و البته همانند مسأله ی رابطه ی پروتستانتیسم – بورژوازی، به درستی نمی توان مشخص نمود که آیا نظام جهانی استعمار و استثمار به واسطه ی نیازهای اقتصاد سرمایه دارانه و فزونی خواهانه ی اروپایی شکل گرفت یا این که سرازیر شدن درآمدهای حاصل از چپاول ملت ها (مستعمرات)، ایجاد انقلاب صنعتی و رونق سرمایه داری در اروپا را در پی داشت. اما به هرحال، رشد سرمایه داری و صنعت اروپا، هم دوش گسترش نظام استعماری شکل گرفت. به علاوه نظام استعماری، مرهون تفوق و چیرگی ناوگان رزمی دریایی اروپاییان بوده[۱۵]، این مسأله درست زمانی بود که حکومت عثمانی در خشکی بی رقیب می نمود.

بر اساس طبقه بندی پرآوازه ی «کارل مارکس» سرمایه داری، مرحله ی پس از فئودالیسم و پیش از سوسیالیسم و انقلاب طبقه ی کارگر است. بنابراین طبقه بندی تاریخ جهان از کمون اولیه آغاز، و با مراحل برده داری، زمین داری و سرمایه داری ادامه می یابد و در نهایت با انقلاب طبقه ی کارگری و فرایند سوسیالیسم و محو طبقه ی مالکیت خصوصی و انهدام دولت پایان می پذیرد. بنابراین طبقه بندی «سرمایه داری» فقط بخشی از تاریخ تحولات و اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهد.[۱۶] این رأی مؤید این امر است که صرف وجود مالکیت خصوصی، نشانه ی سرمایه داری نیست، زیرا ممکن است در یک دوره ی مشخص مالکیت اصلی بر «زمین» یا «برده» باشد.

نظریه پردازان، توسعه نیافتگی و وابستگی، و دوران سرمایه داری را به سه دوره ی سرمایه داری بازرگانی، صنعتی و مالی تقسیم کرده اند. این تقسیم بندی که از تحولات اروپا اخذ شده، نشان گر تحوّلات سرمایه داری در طول تاریخ است؛ یعنی دوران سه گانه ی فوق دارای ترتیب زمانی نیز می باشند.[۱۷]

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.