پاورپوینت کامل بررسی تطبیقی دو دیدگاه پیرامون سرشت وحی ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی تطبیقی دو دیدگاه پیرامون سرشت وحی ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی تطبیقی دو دیدگاه پیرامون سرشت وحی ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی تطبیقی دو دیدگاه پیرامون سرشت وحی ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

اشاره

یکی از مباحث مهمِ «فلسفه ی دین» و «کلام جدید» که طی قرون اخیر در عرصه ی دین پژوهی مطرح شده است، بحث «تجربه ی دینی» می باشد. طبق این دیدگاه، دین به چیزی نازل تر از خودش که درواقع بُعدی از آن به شمار می رود (یعنی تجربه ی دینی) فروکاسته می شود و یا وحی به منزله ی تجربه ی دینی تلقی شده، مساوی با آن انگاشته می شود.

بحث تجربه ی دینی، علاوه بر فلسفه ی دین، با زمینه های دیگری همچون پدیدارشناسی دین، روان شناسی دین و… نیز در ارتباط است و یکی از محصولات عصر مدرنیته محسوب می شود. این بحث نخستین بار توسط «فردریک شلایرماخر» (۱۷۶۸-۱۸۳۴) «مؤسس و پدر الهیات جدید»، برای مصون ساختن دین از انتقادات روشنفکران مطرح شد. پس از شلایر ماخر، «سورن کرکگور» (۱۸۱۳-۱۷۵۵) متکلم و ایمان گرای افراطی برای رشد و شکوفایی این رهیافت تلاش کرد و سرانجام در اوایل قرن بیستم این دیدگاه توسط «رُدولف اُتو» (۱۸۶۹-۱۹۳۷) و «ویلیام جمیز» (۱۸۴۲-۱۹۱۰) پی گرفته شد.

گرچه زادگاه بحث تجربه ی دینی، اروپای مدرن می باشد، ولی دیری نپایید که به نقاط دیگر و ازجمله کشور ما نیز سرایت کرد. در این مقاله، ما در پی آن هستیم که ابتدا تصویری اجمالی از تجربه ی دینی (علل و عوامل پیدایش، ماهیت و…) ارایه دهیم و سپس به بررسی دو نظریه ی «بسط تجربه ی نبوی»(۲) و «وحی و افعال گفتاری» بپردازیم.

علل پیدایش تجربه گرایی دینی

تجربه ی دینی بنا به گفته ی «پراود فرت»(۳) وقتی به بهترین وجه فهمیده می شود که در زمینه ی تاریخی مورد مطالعه قرار گیرد. به طور کلی چند عامل مهم موجب پیدایش تجربه ی دینی شد:

۱. شکست الهیات طبیعی: در قرون وسطا، الهیات طبیعی یا عقلی – در مقابل الهیات نقلی یا مکشوف شده – به خصوص از طرف «توماس آکویناس» شدیدا حمایت شد(۴)، ولی با فرارسیدن عصر جدید، به افول گرایید. در این میان «دیوید هیوم» در مخالفت با الهیات عقلانی بیش از همه نقش داشت و عناصر مختلف الهیات عقلانی، مانند وجود معجزات و برهان نظم را مورد خدشه قرار داد.

۲. فلسفه ی نقادی «کانت» و تحویل دین به اخلاق: انتقادات هیوم از الهیات طبیعی، تأثیر عمیقی بر کانت نهاد و وی کار هیوم را ادامه داد و برهان های سنتی بر وجود خدا را مورد خدشه قرار داد.(۵) کانت دین را به اخلاق فروکاست (تحویل گرایی)، و خدا را بدین وسیله اثبات کرد.

۳. تعارض علم و دین(۶): با ظهور علم جدید در عصر جدید، ضربات سهمگینی بر پیکره ی اعتقادات مسیحی وارد شد و بسیاری از آموزه های مسیحی زیر سؤال رفت. نظریات گالیله و نیوتن و… در مواردی با آموزه های دین مسیحی ناسازگاری داشتند و این موضوع بحران در مسیحیت را تشدید نمود.

۴. نقادی کتاب مقدس(۷): نقادی کتاب مقدس به دو طریق انجام گرفت: نقادی متن که تلاشی برای به دست آوردن صحیح ترین نسخه از کتاب مقدس بود، و نقادی مفهوم که از متن فراتر می رود تا به حقیقت وقایع دست یابد. همین نقادی (نقادی مفهومی) موجب نگرانی راست دینی مسیحی شد و عاملی برای ظهور تجربه ی دینی به شمار می آید. مجموعه ی عوامل یادشده به همراه ظهور مکتب رمانتیک(۸)، زمینه را برای رشد و شکوفایی تجربه گرایی دینی – توسط فردریک شلایرماخر، متکلم مشهور آلمانی – فراهم کرد.

ماهیت تجربه ی دینی

درباره ماهیت تجربه ی دینی سه نظر متفاوت وجود دارد:(۹)

۱. تجربه ی دینی نوعی احساس است؛

این نظر برای نخستین بار توسط فردریک شلایرماخر در کتاب «ایمان مسیحی»(۱۰) مطرح شد. وی ادعا کرد که تجربه ی دینی، تجربه ای عقلی یا موقتی نیست، بلکه «احساس اتکای مطلق و یکپارچه به مبدأ یا قدرتی متمایز از جهان است». این تجربه، تجربه ای شهودی است که اعتبارش قائم به خود است و مستقل از مفاهیم، تصورات، اعتقادات یا اعمال می باشد. آرای شلایرماخر بر کسانی چون رُدولف اُتو و ویلیام جمیز(۱۱) تأثیر گذاشت. رُدولف اُتو در کتاب مهم فلسفی خود «مفهومِ [ایده ی] امر قدسی» که در آن از شلایرماخر آشکارا تمجید می کند، می کوشد تا تحلیل پدیدارشناسانه ای از ساختار خودآگاهی دینی به دست دهد. ویلیام جمیز معتقد است که «احساس، منبع ژرف ترِ دین است»(۱۲) و تنسیق های فلسفی و کلامی جنبه ی ثانوی دارند.

۲. تجربه ی دینی نوعی تجربه ی مبتنی بر ادراک حسی است؛

دیدگاه دوم (تجربه ی حسی از نوع ادراک حسی) به «ویلیام آلستون» (۱۹۲۱) تعلق دارد.(۱۳) آلستون معتقد است که تجربه ی دینی همان ساخت تجربه ی حسی را در اختیار دارد؛ چنان که ادراک حسی از سه رکن شکل می یابد: مُدرِک (شخصی که مثلاً یک کتاب را می بیند)، مُدرَک (کتابی که مشاهده می شود)، و پدیدار (Phenomenon) = جلوه و ظاهری که کتاب برای شخص دارد. تجربه ی دینی و به تعبیر خاص تر تجربه ی خداوند نیز از سه جزء (رکن) برخوردار است: شخص صاحب تجربه، خداوند که به تجربه درمی آید، و ظهور و تجلّی خداوند بر آن شخص تجربه گر.

۳. تجربه ی دینی ارایه ی نوعی تبیین مافوق طبیعی است.

این نظریه را «وین پراودفوت» (۱۹۳۹) در یکی از مهم ترین آثار خود (ReligiousExperience) با نگاهی پدیدارشناسانه مطرح کرده است. او تجربه ی دینی را از سنخ تجربه ی حسی نمی داند، بلکه به نظر او تجربه ی دینی اندیشه ای است که حامل اعتقاد است و اگر به صورت نظریه یا فرضیه احساس نمی شود، به جهت ناگهانی بودن و عنصر اعتقادی است که در ضمن آن است. «تجربه ی دینی، تجربه ای است که فاعلِ آن، آن را دینی می شناسد و این شناسایی مبتنی بر موضوع یا مفاد تجربه نیست، بلکه مبتنی بر جنبه ی معرفتی یا اهمیت آن برای صرف عقاید دینی است.»(۱۵)

انواع تجربه ی دینی

تقریبا تمام متفکرانی که درباره ی تجربه ی دینی سخن گفته اند، بر تنوع آن تأکید ورزیده اند. «والاس متسون» آن را در دو گروه قرار می دهد: تجارب مشابه با تجارب روزمره (تجربه های دیداری و شنیداری)، و تجارب عرفانی. «السدایر مک اینتایر» برای سخن گفتن از تجربه ی دینی، از واژه ی «Vision» استفاده می کند و آنها را در دو دسته قرار می دهد: تجارب دیداری و تجارب درونی. رُدولف اُتو و «پویمن» آن را به دو نوع و «گاتینگ» به چهار نوع تقسیم کرده اند. یکی از تقسیم بندی های جامع در باب تجربه ی دینی، از سوی «سوئین برن» (۱۹۳۴) است(۱۷) که به اعتقاد وی این طبقه بندی جامع و مانع است. او تجربه ی دینی را به پنج گونه تقسیم می کند:(۱۸)

۱. تجربه ی موجودی عادی و غیردینی به صورت موجودی ماورایی: در این نوع تجربه، منطق تجربه موجودی در دیدرس همگان است؛ مانند کبوتری که به صورت فرشته، یا گربه ی سیاهی که به صورت شیطان تجربه می شود.

۲. تجربه ی امری ماورایی در قالب موجودی عادی: درواقع این قسم از تجربه ی دینی، تجربه ی تجلی دنیوی موجودی ماورایی است. برای مثال می توان به فرشتگانی اشاره کرد که در قالب انسان برای عذاب قوم لوط(ع) فرستاده شدند؛ فرشتگانی که حضرت لوط آنان را در قالب انسان می دید، اما قوم لوط آن ها را جوانانی زیباروی می دیدند.

۳. تجربه ی امری ماورای طبیعی در صورت موجودی عادی (همانند نوع دوم): با این تفاوت که متعلق تجربه در تیررس ادراک عموم نیست؛ مانند تجربه ی مؤمنان از بهشت و جهنم که با توصیفاتی همچون باغ های سرسبز، نهرهای روان و… بیان می شود.

۴. تجربه های عرفانی: این تجربه ها دربرگیرنده ی احساساتی است که با ادبیات عرفی توصیف نمی شوند، بلکه معمولاً با عباراتی متعارض یا سلبی بیان می گردند. در این قسم، غالبا وحدت فاعل شناسا و متعلَّق شناسایی تجربه می شود؛ مانند آن چیزهایی که از «بایزید» و «حلاج» نقل شده است: «انا الحق» و «لیس فی جُبَّتی غیر الله».

۵. تجربه ی موجودی ماورای طبیعی که با هیچ احساسی همراه نیست: شاید آن چه عرفای مسلمان از آن به «محو» تعبیر کرده اند، بیانگر چنین تجربه ی دینی ای باشد. در سنت مسیحی هم به تجربه ی «مادرترزا» اشاره می شود.

ویژگی های تجربه ی عرفانی از دیدگاه ویلیام جمیز(۱۹)

ویلیام جمیز (۱۸۴۲-۱۹۱۰) فیلسوف و روان شناس امریکایی و از بنیانگذاران مکتب «پراگماتیسم»، با اشاره به تنوع بسیار تجارب دینی، عمیق ترین ریشه ی آن ها را تجربه های عرفانی می داند که در حالت های عرفانی شعور، ریشه دارند. او چهار ویژگی و نشانه را برای تجربه ی عرفانی ارائه می دهد که مورد نخست اصلی و دو مورد اخیر فرعی است:(۲۰)

۱. توصیف ناپذیری: این ویژگی که دارای جنبه ی سلبی است، به آن معناست که دارنده ی تجربه ی عرفانی فوراً می گوید: «که منبع گزاره ی مناسبی در اختیار ندارد» تا بتواند حالت خود را بیان کند. این حالت با هیچ توصیفی سرسازش ندارد. پس باید برای فهم، آن را تجربه کرد. به لحاظ این ویژگی، احوال عرفانی بیشتر شبیه حالت های احساسی هستند تا حالت های عقلی.

۲. معرفت بخش و عقلانی بودن: حالت های عرفانی، گرچه شباهت های فراوانی به احساسات دارند، نوعی از معرفت و شناسایی را به همراه خود دارند و نوعی از بصیرت درونی نسبت به حقیقت اشیا را برای ما به ارمغان می آورند که با شاقول عقل سازگار نیست.

۳. موقتی بودن: به جز در موارد استثنایی، حالت های عرفانی برای مدت طولانی دوام ندارند. این حالت ها غالباً نیم ساعت و حداکثر یک یا دو ساعت بیشتر دوام نداشته، سپس در پرتو زندگی عادی روزانه محو می شوند.

۴. انفعالی بودن: یعنی لطف الهی بر آنها حاکم است. ممکن است ما خود را برای تجربه آماده کنیم و برخی از ریاضت ها و تمرینات بدنی و فکری را به این منظور انجام دهیم، اما تجربه ی دینی چیزی نیست که ما آن را انجام دهیم؛ بلکه چیزی است که در ما اتفاق می افتد.

تعریف تجربه ی دینی

تجربه ی دینی، عبارت است از «مواجهه با امر مطلق و متعالی». (Transcendence) این مواجهه در صورت های گوناگون ظاهر می شود؛ گاه به صورت رؤیا، گاه شنیدن بویی و بانگی، گاه دیدن رویی و رنگی و…(۲۳).

«غرض از تجربه ی دینی، حیرت کردن در راز عالم، دیدن باطن جهان، دریدن حجاب های حسّ، شهود عالم بالا و مشاهده ی جمال حق و راز و نیاز با او و درک حقیقت وحی و ملائک و نحوه ی قیام ممکنات به خداوند و کیفیت سریان اسمای جلال و جمال او در مراتب هستی است».(۲۴)

در تجربه ی دینی، موجود یا سرّ یا حقیقتی بر تجربه گر مکشوف می شود.(۲۵)

بنابراین هر کسی، تجربه و احساس ویژه ای از «امر مطلق» دارد که این احساس را با عباراتی خاص بیان می کند.

برخی از اندیشمندان (مانند گری گاتینگ، ریچارد سوین برن، ویلیام جمیز و والیس ماتسون) تجربه ی دینی را راهی برای اثبات خداوند می دانند و گروهی (مانند ردولف اُتو) آن را منشأ دین ذکر کرده اند. برخی دیگر نیز (مثل جان هیک و ویلیام و ین رایت) آن را مبنایی برای پلورالیزم دینی قلمداد می کنند. دکتر سروش نیز در مقاله ی «صراط های مستقیم» تجربه ی دینی را دومین مبنای پلورالیزم دینی ذکر کرده است: «امروزه پلورالیسم دینی بر دو پایه بنا می شود: یکی تنوع فهم های ما از متون دینی و دومی تنوع تفسیرهای ما از تجارب دینی(۲۶)».

اما آیا می توان از تجربه ی دینی، پلورالیزم را نتیجه گرفت؟ تجربه گرایان دینی به دو گروه ذات گرایان و ساخت گرایان تقسیم می شوند(۲۷). ساخت گرایان معتقدند که تجربه سرشار از پیش فرض ها، انتظارات، زبان و فرهنگِ صاحب تجربه است و هسته ی مشترکی میان تجارب متنوع وجود ندارد ساختی گرایی (Constructivism). در مقابل، ذات گرایان نیز عقیده دارند که پیش فرض ها، انتظارات، زبان و فرهنگ در تجربه ی صاحب تجربه دخالت ندارد و هسته ی مشترکی در بین آنها وجود دارد ذات گرایی (Essentialism). کثرت گرایانی که از برهان تجربه ی دینی استفاده می کنند، ساخت گرا هستند نه ذات گرا. براساس ذات گرایی نمی توان کثرت گرا شد؛ زیرا وجود هسته ی مشترک،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.