پاورپوینت کامل آشتی با نظام های طبیعی و معنوی در برون رفت از بحران های محیط زیست ۶۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آشتی با نظام های طبیعی و معنوی در برون رفت از بحران های محیط زیست ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آشتی با نظام های طبیعی و معنوی در برون رفت از بحران های محیط زیست ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آشتی با نظام های طبیعی و معنوی در برون رفت از بحران های محیط زیست ۶۹ اسلاید در PowerPoint :

راه حل های متفاوتی از جانب مدافعان محیط زیست ارائه شده است که به اختصار، به برخی از آن ها اشاره می کنیم:

۱. هماهنگی بین انسان و طبیعت از طریق هماهنگی انسان با خدا؛

تعادل و موازنه بین جهان و مخلوقات، بر تعادل بین انسان و خداوند مبتنی است. از سوی دیگر، به گفته ی «چوانگ تزو» کسی که با جهان رفاقت و همدلی دارد، با انسان های مشابه خویش نیز هماهنگ بوده و با وجود آن ها شاد و خوشحال است. هر کس با طبیعت هماهنگ است، از دست طبیعت هم خوشحال است.[۱] البته در سرشت رابطه ی انسان با طبیعت دگرگونی هست، اما آنچه اکنون ضرورت دارد، دگرگونی هدفمند و تنظیم شده بر پایه ی برنامه ی سنجیده و سرچشمه گرفته از آمال والای انسانی است. آیا بشر توانایی چنین کاری را دارد؟ آیا پنج هزار سال تجربه از دوره زندگی شبانی به او نیاموخته که با نابودی سیاره نمی توان زنده ماند؟[۲]

ایجاد هرگونه صلح و آرامشی بین آحاد بشر، بدون ایجاد صلح و آرامش و هماهنگی و سازگاری بین انسان و طبیعت، ممکن و مقدور نیست و برای کسب صلح و آشتی و هماهنگی با طبیعت، انسان باید در حالت هماهنگی و تعادل با عرش، و در نهایت با سرمنشأ و منبع همه ی موجودات به سر برد. کسی که با خداوند در حالت صلح و آشتی است با مخلوقات او، – اعم از طبیعت و انسان – نیز در حال صلح و صفا و آرامش به سر می برد.[۳]

مادامی که شیوه ی نگرش و برخورد انسان نسبت به طبیعت و کل محیط طبیعی، نگرشی تجاوزکارانه و جنگجویانه باشد، امیدی بر صلح و آرامش در جامعه ی انسانی نیست. علاوه بر این، شاید همه به تحقیق در نیابند که برای حصول به چنین صلح و آرامشی با طبیعت، ابتدا به صلح و آشتی با نظم روحانی و معنوی عالم نیاز است. برای صلح و آشتی با زمین، ابتدا باید با آسمان آشتی کرد. جز وفادار ماندن انسان به این اندیشه که وجود وی انعکاسی فراتر از چیزی است که از قلمرو صرفا انسانی وی فراتر و متعالی تر است، راهی برای این که از انسانیت خویش دفاع کند و به واسطه ی اختراعات و ابداعات و حیله های فکری خویش دچار مسایل فرو آدمی نشود، وجود ندارد. دستیابی به صلح و آرامش در جامعه ی انسانی و حفظ ارزش های آن بدون صلح و آشتی با نظام های طبیعی و معنوی و احترام گذاشتن به واقعیات تغییرناپذیر فوق بشری که منشأ هر آن چیزی است که «ارزش های انسانی» خوانده می شوند، ممکن نیست. از این که انسجام و هماهنگی بین انسان و طبیعت از بین رفته، واقعیتی است که اکثر مردم به آن اذعان می دارند؛ امّا همه ی مردم به تحقیق نمی دانند که این عدم توازن به خاطر تخریبِ انسجام و هماهنگی بین انسان و خداوند است.[۴]

فقدان دانش متافیزیکی، مسؤول از دست دادن هماهنگی و انسجام بین انسان و طبیعت و نقش علوم طبیعی در شمای کلی دانش بشری است، و به واسطه ی این حقیقت که چنین دانشی تقریبا به طور کلی در غرب به دست فراموشی سپرده شده است، در سنت های مشرق زمین به حیات خویش ادامه داده و انسان باید برای کشف دوباره ی اهمیت متافیزیکی طبیعت و احیای سنت متافیزیکی در درون مسیحیت، به این سنت های شرقی [به ویژه سنت اسلامی]روی آورد. اگر مشرق زمین به زور و الزام، تکنیک های غربی سلطه بر طبیعت را یاد می گیرد، و برای آموختن این که چگونه از تبدیل این سلطه به نابودی صرف خویشتن جلوگیری کنیم، چاره ای جز رو کردن به متافیزیک شرقی نداریم.[۵]

معدودی از متکلمین مسیحی به خوبی دریافته اند که برای این که انسان بتواند اعتقاد محکمی به خود دین داشته باشد، ضروری است اعتقاد داشته باشد که خلقت، علامت و نشانه ای از خالق هستی را به نمایش می گذارد.[۶]

۲. پسخوراند کردن فضولات صنعتی

نظام تغییر و تحولات در طبیعت، به گونه ای است که همیشه فضولات به مثابه حلقه هایی کاملاً ضروری و ارزشمند، چرخه های حافظ حیات در کره زمین را تکمیل و تقویت می کنند. در زبان علوم رسمی به این پدیده «پسخوراند» می گویند. در طبیعت بکر هرگز چیزی که لفظ فضولات به معنای زاید بر آن مصداق پیدا کند به وجود نمی آید. فضولات جانوران لایه ی خاک را حاصلخیز می سازد و همراه با برگ درختان، فعال ترین لایه ی خاکی یعنی لایه ی روخاک یا لاشخاک را تشکیل می دهدو تحولات مادی طبیعت همواره در دایره بسته ای انجام می شود که هیچ چیز در آن زیادی و غیرضروری نیست. فضولات جانداران و برگ های خشک درختان، همان قدر در تکمیل این چرخه های حیاتی دخالت دارند که آب و هوا و نور و خورشید تأثیرگذارند.

در صنایع مدرن، بشر با شتاب بسیار زیاد و در سطحی بسیار گسترده و وحشت آور، مواد و منابع را به صورتی درمی آورد که امکان بازگشت به طبیعت را به طور کامل از دست می دهند و همواره به صورت فضولات باقی می مانند. فضولاتی مثل «د.د.ت» و «نایلون» هرگز امکان پالایش و جذب آن ها در چرخه های حیات طبیعی وجود ندارد و بعضا حتی به گونه ای مرگ آور و غیرقابل جبران، کانون های اولیه ی حیات را در کره زمین آلوده می سازند و بقای نوع بشر را با خطراتی حتمی مواجه می کنند. این بسیار وحشت انگیزتر از خطری است که از جانب محدودیت منابع و معادن، بشر را تهدید می کند.[۷]

نظام تکنولوژی مدرن، فضولاتی از خود بر جای می گذارد که هیچ راهی برای دفع آن ها وجود ندارد و اصلاً مشکل ما دفع فضولات نیست، چرا که محدودیت منابع طبیعی در کره زمین، ادامه این وضعیت را تا حداکثر یک قرن دیگر ناممکن می سازد. تنها راهی که برای حفظ وضعیت موجود باقی می ماند، این است که نظام صنعتی همچون طبیعت، فضولات خود را پسخوراند کند و یا راهی برای جذب فضولات توسط خود طبیعت پیدا شود. هیچ یک از این دو راه امکان پذیر نیست؛ چرا که اصولاً صفت ذاتی تکنولوژی مدرن این است که طبیعت را به صورتی تغییر شکل می دهد که نه هرگز امکان جذب آن ها توسط طبیعت وجود دارد و نه خود سیستم های صنعتی می توانند فضولات خود را پسخوراند کنند. تنها از همین طریق است که تکنولوژی مدرن توانسته است از عهده ی تصرفی این چنین در طبیعت برآید.[۸]

برخی دیگر از دانشمندان معتقدند که باید پس مانده ها را جمع کرد و با استفاده از روش های پیشرفته، مواد زاید را به مواد مورد نیاز صنایع دیگر تبدیل نمود.[۹] یعنی چرخه ی سیستم را به گونه ای تنظیم کنند که بازده های هر سیستم خُرد، یا بازده نهایی باشند و با کمترین فضولات به مصرف برسند و یا داده برای سیستم خُرد و یا کلان دیگر شوند.

۳. آگاهی دادن به افکار عمومی

زمانی که از «ویلیام رایلی»[۱۰] – رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست امریکا – سؤال شد که مردم شرق اروپا برای این که از شرّ آلودگی های فراوان کشورهای خود، در اولین گام از تلاش های خویش خلاص شوند، چه بکنند، گفت: پاسخ من این است که در ابتدا از افشای ارقام واقعی درباره آلاینده ها شروع کنند و لازمه ی این کار این است که اطلاعات و آمار در روزنامه های ملی، چاپ و انتشار یابد. بعد به حمایت از یک جنبش زیست محیطی سالم و غیردولتی برخیزند. در این نقطه است که دینامیسم و قدرتی پرکشش شروع به شکل گیری و ظهور می کند. جامعه همراه با مدیران و کارکنان واحدهای کارخانه ای و دولت به پامی خیزند تا سطح آلودگی ها را کاهش دهند و این قدرت، اطلاعات و آگاهی است. به حساب آوردن هر چیزی، آن را قابل رؤیت می کند و محاسبه کردن هرچیز موجب به حساب آمدن آن می شود.[۱۱]

نسل های آینده باید قوانین هم زیستی میان تمدن بشر و زیست کره را محترم بشمارند و «زیست – صنعت – کره»[۱۲] را خوب بشناسند. بوم شناشی که علم تأثیر و تأثر میان محیط زیست و جانداران زنده است، باید مادر علوم جدید شود. «پ.الداک» نیز بر همین اساس معتقد است که وقت آن است که جهان بینی بوم شناسانه ای داشته باشیم.[۱۳]

برای حفظ محیط زیست، اهمیت آموزش و پرورش کمتر از اقتصاد و تکنولوژی نیست. آموزش در همه جا: خانه، مدرسه، محل کار و جامعه. آموزش جهان بینی جدید که بر پایه ی بوم شناسی باشد باید از کودکستان تا دانشگاه تداوم داشته باشد.[۱۴]

۴. اصالت دادن به دانش متافیزیکی به جای دانش تجربی

احیای مجدّد سنتی عقلانی بر پایه ی یک دانش متافیزیکی حقیقی می تواند قبل از هر چیز فلسفه را از قید بردگی کامل نسبت به حواس و دستاوردهای آزمایش گری و تجربه باوری برهاند، و در ثانی به ایجاد «فلسفه ی طبیعت»ی کمک کند که بتواند آناتومی و سازوکار طبیعت و علوم گوناگونی را که می توانند با آن همراه باشند، مختصرا بیان نماید. این بدان معنا نیست که محدودیتی از بالا بر یک علم خاص تحمیل شود و یا این که، به عنوان مثال، شیوه ی کار علمی مانند شیمی از روش استقرایی به قیاسی تغییر یابد، بلکه به معنای خلق یک نگاه کلّی از طبیعت است که دستاوردهای هر یک از رشته های خاص علمی، نظیر روان شناسی یا شیمی را در داخل طرح بزرگتری از دانش قرار می دهد و کشفیات هر علم را به کلّ مجموعه ی دانش مرتبط می سازد.[۱۵]

در دوران پس از قرون وسطی، مشاهده ی مطالعه ی طبیعت بر پایه یک آموزه ی متافیزیکی تا حدودی مشکل تر است، ولی این مطلب تا انتهای قرن نوزدهم ادامه پیدا کرده است. افرادی چون «جان رِی»[۱۶] و دیگر مورخان طبیعی مسیحی به میدان می رفتند تا آثار و قرائن خداوند[۱۷] را بیابند. در آلمان عارف و کیمیاگر مشهور «ژاکوب بوهمه»، – که یکی از آخرین متصوفه ی مسیحی است -، به سنت کیمیاگرانه ی مطالعه ی طبیعت ادامه می داد. «گوته»، در اثر خویش به نام «مکتب رنگ ها»[۱۸] این علاقه و توجه به نمادگرایی رنگ ها و تناسب موجود در درون طبیعت را ادامه داد.[۱۹]

۵ – ادامه هدفمند و کنترل شده رشد تکنولوژی

«شوماخر» راه جلوگیری از ضایعات زیست محیطی را جهت دهی هدفمند تکنولوژی که توسط افراد غیرمتخصص هوشمند از بیرون به متخصصان القاء می شود، معرفی می کند. وی می نویسد: همان طور که آدمی نمی تواند به عنوان خصم طبیعت به سر برد، نمی تواند بدون علم و تکنولوژی زندگی کند. لیکن آنچه بیش از همه درخور تدقیق و توجه است، جهت تحقیقات علمی است. نمی توانیم تعیین این جهت را به عهده ی خود دانشمندان و پژوهش گران واگذاریم. چنان که «انیشتین» خود می گوید: «تقریبا همه ی دانشمندان به لحاظ اقتصادی کاملاً وابسته اند» و «شماره ی دانشمندانی که دارای حس مسؤولیت اجتماعی هستند، آن قدر اندک است که نمی توانند درباره جهت تحقیقات تصمیم گیری کنند». این گفته ی اخیر، بدون شک درباره همه متخصصان مصداق دارد و بنابراین باید وظیفه ی تعیین جهت به عهده ی غیرمتخصصان هوشمند، و کسانی مانند آن ها که در «انجمن ملی هوای سالم» و سایر انجمن های مشابه مربوط به حفظ محیط زیست ایجاد می کنند، گذارده شود. مهم تعیین جهت تحقیقات است؛ بدان معنی که جهت باید به سوی عدم خشونت و نه خشونت، به سوی یک تعاون هماهنگ با طبیعت و نه جنگ علیه طبیعت، به سوی راه ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.