پاورپوینت کامل فلسفه تحلیلی معاصر، گرایش ها و روش ها ۴۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه تحلیلی معاصر، گرایش ها و روش ها ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه تحلیلی معاصر، گرایش ها و روش ها ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه تحلیلی معاصر، گرایش ها و روش ها ۴۴ اسلاید در PowerPoint :

اشاره:

در مقاله قبل تحت عنوان «جریان های فلسفی معاصر و بسترهای فرهنگی» به رویکردهای هستی شناختی، زبانشناختی، ریاضی، و تاریخی پرداختیم. در این مقاله بر جریان غالب فلسفه غرب یعنی فلسفه تحلیلی می پردازیم که عنوان عامی است و بی آنکه اشاره به مکتب خاصی داشته باشد، گرایش ها و روش های فلسفی مختلفی را دربر می گیرد. در این نوشتار با پیشگامان فلسفه ی تحلیلی در دوره ی معاصر آشنا می شویم.

فلسفه ی تحلیلی

شالوده ی فلسفه ی زبان از آن جا پی ریزی شد که «مور» در سال ۱۹۳۰ میلادی ایده آلیسم را رد کرد. فلسفه ی زبان در دو دهه ی اول قرن بیستم شکل گرفته است. از آن زمان تاکنون این فلسفه در مراکز و محافل علمی پیوسته مورد بحث و در حال رشد و گسترش بوده است. بیشتر کرسی های تدریس امریکا، بریتانیا، از آنِ فلاسفه ی زبان است و دانشجویان جوان آلمان به این فلسفه گرایش دارند. بنیان گذاران این فلسفه، مور، راسل و ویتگنشتاین هستند.

در اوایل قرن بیستم در دانشگاه آکسفورد و کمبریج، مکاتب مختلف فلسفی (افلاطونی، ارسطویی، کانتی، هگلی و غیره) تدریس می شد و هر مکتبی یک نماینده در آن دانشگاه ها داشت. اما این مکاتب فلسفی نتوانستند از حمله ی جانانه ی مور و راسل بر اساس رویکردی تحلیلی، زبانی و حسّ گرایی جان سالم به در برند و همگی نابود شدند.

آماج اصلی این حمله ها ایده آلیسم برادلی بود که از مکتب هگل و ایده آلیسم هگلی سربرآورده بود. تا سال ۱۹۵۰ میلادی فلاسفه ی انگلیسی این صفات را داشتند: نسبت به گذشته نقّاد بودند و رویکردی شکاکانه و خلق و خویی حسّ گرایانه داشتند و دیگر مثل گذشته سودای بلندپروازی و نظام پردازی در سرنمی پرواندند.

در آغاز قرن بیستم، فلاسفه ی انگلیسی تحت تأثیر نظام هگل بودند؛ اما مور و راسل در مقابل ایده آلیسم هگل به رئالیسم پرداختند که البته با رئالیسم ارسطو متفاوت بود؛ زیرا رئالیسم جدید به این صورت مطرح شد:

۱. صوری و نظری که همان تحلیل زبانی راسل (خصوصا در دوره ی متقدم) است؛

۲. تحلیل زبان عادی که مور به آن پرداخت. مور و راسل در خیلی جهات با هم شبیه بودند، اما تفاوت هایی نیز با هم داشتند.

راسل تا سال ۱۹۱۸ به منطق ریاضی پرداخت و از آن به بعد چرخشی در او ایجاد شد. به هر حال وارد کردن ریاضیات در منطق موثر و قابل تأمّل بود. راسل در دوره ی اول سعی می کرد ریاضیات و فلسفه را به منطق فروکاهد و این کارِ راسل در اثر مبانی ریاضیات وی و وایتهد مشهود است.

رویکرد راسل، ترکیبی از دو رویکرد ریاضی و زبانی از رویکردهای چهارگانه است. راسل با الهام از اسم انگاری که در غرب بسیار مؤثر بوده است، معنا را به چیزهای غیرملموس تجزیه کرد و آن را اتمیسم نامید. در واقع، این نوعی به کارگیری استره ی اکام بود؛ یعنی جملات را به عناصر تشکیل دهنده ی آن برگرداند. او با به کارگیری منطق و طرح اصل اتمیسمی، فلسفه ی خود را پردازش کرد و آن را اتمیسم منطقی نامید. راسل رئالیست بود؛ به این معنا که درباره ی واقعیت صحبت می کرد و واقعیات را متشکل از جزئیات و کلیات می دانست. اساس و مبنای تمایز این بود که شی ء جزئی مکان خاصّی را اشغال کرده است؛ در حالی که صفات کلّی (مثل رنگ، حجم و غیره) در جاهای دیگر نیز می تواند یافت شود.

علّت این که یک شی ء را با اسم خاصّ می شناسیم، همان جزئیات است. این جرئیات است که موجب می شود شی ء را متصف به وجود کنیم و آن را موجود بنامیم. از طریق صفات کلی نمی توانیم نسبت وجود به شی ء بدهیم. منطق راسل منطق مصداقی است، اما منطق هگل معنایی است. راسل می گوید: وقتی می خواهیم شی ء را توصیف و تبیین کنیم، باید به کلیات بپردازیم. به گفته ی مور توجه راسل کم کم به طرف کلیات بیشتر شده و راسلِ دوم یا راسلِ متأخر از این جا شروع می شود. در این دوره توجه او به جزئیات کم رنگ می شود. همه ی گزاره های ناظر به واقع باید به وسیله ی کلیات، ناظر به اشیای خارجی باشند. قضایای مرکب را باید به اجزای تشکیل دهنده ی آن برگرداند. برای صدق قضیه ی «شاه کنونی فرانسه طاس است» باید آن را به چند قضیه تحلیل کنیم که اگر یک قضیه کاذب درآید، بقیه نیز کاذب می شوند. مثلاً قضیه ی مذکور به این قضایا قابل تحلیل است: «فرانسه اکنون دست کم یک شاه دارد»، «فرانسه اکنون حداکثر یک شاه دارد» و «در فرانسه کسی نیست که شاه باشد و طاس نباشد». از آن جا که حکومت کنونی فرانسه جمهوری است، نه شاهنشاهی قضیه ی اولی کاذب است و بقیه ی قضایا نیز خودبه خود کاذب می شوند. از نظر راسل، وظیفه ی فیلسوفان به کاربردن منطق جهت پی بردن به انسجام قضایای مرکب است. البته خود راسل، پنجاه سال بعد به مسایل دیگری هم می پردازد؛ یعنی مسایل سیاسی و اجتماعی.

اتمیسم منطقی

راسل یک نوع بازگشت به رئالیسم داشت و جی.ای مور به نوعی دیگر. خلاصه این که هر دو از ایده آلیسم به رئالیسم بازگشتند. راسل قضایای اتمی رامطرح می کند که منظورش بسائطند؛ یعنی قضایای غیرقابل تجزیه و قضایای علمی که مستقل و مجزای از یکدیگرند.

در گزاره های اسنادی، مثل «پارچ قرمز است»، چیزی را بر چیزی حمل می کنیم. نوع دوم از گزاره های اتمی، ارتباطی هستند، نه به معنای ارتباط متقابل و دو سویه، بلکه به این معنا که A قبل از B است. ارتباط متقابل ندارند، چون عکس آن صحیح نیست و نمی توان گفت: B قبل از A است. این دو نوع گزاره های اتمی با هم ترکیب می شوند و گزاره های ترکیبی یا مولکولی را می سازند. تحلیل او از این گزاره ها بر اساس علوم فیزیکی است.

صدق و حقیقت گزاره های مولکولی (یا مرکب) در گرو صدق گزاره های اتمی است که تشکیل دهنده ی گزاره های مولکولی است. صدق گزاره های اتمی به معنای تطابق آن با واقع و کذبش به معنای عدم تطابق است. پس نه تنها گزاره های اتمیک داریم، بلکه واقعیات اتمیک هم داریم که صدق گزاره های اتمی مشروط به تطابق آن ها با واقعیات خارجی است. این نظریه همان رئالیسم اتمیستی یا اصل اتمیسم منطقی راسل است.

اصل اتمیستی (اتم باوری) مبنای فلسفه ی تحلیل زبان راسل است. بنابراین، رئالیسم در این جا غیر از رئالیسمِ ارسطویی است. بعد از راسل فلاسفه ی تحلیلی به تأثیر از اصل اتمیستی، تصویری از عالم واقع را ارائه کردند و اظهار داشتند که مطابق با وضع عالم واقع، مجموعه ای از گزاره ها خواهیم داشت که تصویری از عالم واقع خواهند بود.

ویتگنشتاین که از وین به کمبریج برگشت، راسل را نقد کرد و گفت: چنین تحلیلی از زبان خیلی ساده و پیش پا افتاده است. راسل کمی بعد از این نظریه به خودش برگشت، اما تا آخر عمر بر همان نظرش باقی ماند. لذا او همیشه معتقد بود که ما برای شناخت ساختار جهان باید منطق زبان را بیاموزیم. به همین دلیل او منطق ریاضی را آیینه ای برای ساختار جهان دانست.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.