پاورپوینت کامل مفروضات قرائت فکر اندیشمندان اسلامی ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مفروضات قرائت فکر اندیشمندان اسلامی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مفروضات قرائت فکر اندیشمندان اسلامی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مفروضات قرائت فکر اندیشمندان اسلامی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

مهمترین مفروض ما این است که برای بررسی اندیشه ی یک اندیشمند، به ویژه اندیشمندان سیاسی – اسلامی باید هفت مساله را از هم تمیز داد.

الف) مقام توصیفی علّی و تبیین پیدایش و تکوین اندیشه ی یک فرد.[۱]

ب) علت اظهار اندیشه، و نوع یا انواع اظهار؛ با این توضیح که بسیاری از اندیشمندان، در باب مباحث اندیشه ی سیاسی، نظرات یا نظریه هایی داشته اند؛ اما همگی آنان دست به اظهار اندیشه ها و نظرات خود نزده اند؛ بنابراین کسانی که اندیشه ی سیاسی خود را اظهار کرده اند، به احتمال قریب به یقین، علّت خاصی باعث آن شده است. این مقام به تبیین این علّت می پردازد و بر تمیز بین علت پیدایش اندیشه و علت بروز آن تاکید می کند.به علاوه اظهار اندیشه، گونه های مختلفی دارد که از جمله ی آنها می توان به کتاب، رساله، نامه، مناظره، انواع شعر و گونه های رایج ابراز و اظهار اندیشه ی سیاسی در جهان اسلام نام برد که در اینجا نیز علّت های مختلفی باعث انتخاب یک یا چند گونه بوده است که در جای خود قابل بررسی است و باید از سایر علت ها متمایز گردد.

ج) مقام نتیجه ی یک اندیشه و بررسی اثرات نظری و عملی در آن، از حیث عمل و نه از حیث منطقی. این سه مقام به عوامل بیرونی اندیشه و به علوم تبیینی؛ مانند روان شناسی، جامعه شناسی و تا حدی هم به تاریخ معرفت مربوط است.

د) مقام صرف گزارش و توصیف به معنای اخص، در مقابل تبیین وتفسیر. اگر تحقیقی بخواهد از توصیف محض فراتر رود، توصیف محض در خلال توصیف تحلیلی، تبیینی و تفسیری صورت می گیرد، یا اساساً مفروض انگاشته می شود.

ه) مقام فهم یا توصیف تفسیری خود اندیشه، صرف نظر از منشا پیدایش و سیر تکوین آن. این مقام مربوط به علوم تفسیری معرفت می شود و علوم و گرایش های هرمنوتیک و پدیدارشناسی معرفت از آن سخن می گویند. منظور از هرمنوتیک هر سه شاخه ی «کاهش معنا، افزایش معنا و تطابق معناست.»

توضیح این که «پل ریکور» هرمنوتیک را به دو قسم اول تقسیم می کند: هرمنوتیک افزایش معنا دنبال باطن سخن هاست و هرمنوتیک کاهش معنا اساساً معنایی را برای اندیشه قایل نیست، بلکه آن را معلول تضاد طبقاتی، عقده ی روانی، قدرت، زبان و… می داند.[۲] قسم سوم را ما اضافه کرده ایم که منظور از آن هرمنوتیک لفظی است که صرفاً بدنبال دلالت های لفظی عبارات و متون است.

و) مقام تحلیل یا توصیف منطقی خود اندیشه که مربوط به منطق جمله ها، یعنی زبان در مقام استعمال، منطقِ جدید یا ریاضی است که در منطق قدیم یا منطق قضایا، تحت عنوان «شرح العباره» و به اصطلاح ارسطو «باری ارمنیاس» یا فن تفسیر و تبیین منطقی، مطرح است. اساساً فرق منطق جدید و ریاضی علاوه بر رمزی بودن و نبودن، به جمله ای بودن و قضیه ای بودن نیز بر می گردد. به نظر «مور» تحلیل، «عریان کردن و ابهام زدایی از مفاهیم [و جملات]است.»[۳]

بنا به رای آقای ملکیان، در مقام تحلیل صرفاً به دو مساله پرداخته می شود:

۱. استکشاف همه ی پیش فرض های یک اندیشه؛

۲. بیان آثار و نتایج [منطقی] آن.[۴]

ز) مقام توصیفِ نقدی، که در آن داوری درباره ی درست و غلط بودن آراء اندیشمندان از دیدگاه نظری و عملی مورد توجه است. در دیدگاه نظری این مساله مطرح است که آیا این آراء مطابق واقع هست یا خیر؟ و در دیدگاه نظری این مسأله ی مهم است که منطقاً و عموماً اعتقاد به این رأی چه آثار و نتایجی در فرد و جامعه دارد؟ کار تحلیلی و نقد به این معنا را نوعی معرفت شناسی به عهده دارد که مواد جملات را بررسی می کند؛ البته براساس قوانین منطق، صورت جدید، و بخلاف بحث انواع قضایا و اشکال قیاس در منطق قدیم که اساساً از صورت قضایا بحث می کند، این معرفت شناسی به مواد آن می پردازد و باز بخلاف صناعات خمس منطق قدیم که به سنخ مواد قضایا می پردازد، به فرد قضایا نظر دارد.[۵]

۲. مفروض دیگر به ساختار زبان بر می گردد. زبان ابزار انتقال مفاهیم ذهنی بین مردم است،[۶] یعنی الفاظ «دال» و «معانی» مدلول هستند که «وضع» بین آن دو رابطه برقرار کرده است. وضع در ساختار منطقی و زبانی مسلمانان نوعاً از سنخ قراردادو امری اعتباری تلقی شده است، بنابراین کسی که سخن می گوید، قبل از این که لفظی را بر زبان جاری کند. معنایی را در ذهن دارد که فی نفسه ارتباطی با این لفظ ندارد. و اصولاً معانی، وجود مستقل و پیشینی نسبت به الفاظ دارند. انسان الفاظ را در خدمت می گیرد تا معنایی مشابه معنایی که در ذهن متکلم است، در ذهن ایجاد کند.

هنگام تکلّم آن چه در ناحیه ی متکلم صورت می گیرد، «استعمال الفاظ» و آن چه در ناحیه ی مخاطب انجام می شود «دلالت» است. بنابراین متکلم معنا را در ذهن دارد و پس از آن لفظ را به کار می برد؛ ولی مخاطب ابتدا به لفظ پی می برد و آن گاه معنا در ذهن او نقش می بندد.[۷] البته ممکن است متکلم برای بیان مفاهیم مورد نظر خود نتواند لفظ مناسبی بجوید و در کار استعمال مرتکب خطا شود، کما این که مخاطب نیز ممکن است به دلیل ناآشنایی با وضع الفاظ، از لفظ استعمال شده به معنای صحیح منتقل نشود.

بنابراین، ارتباط صحیح بین متکلم و مخاطب و تحقق تفهیم و تفاهم، منوط به استعمال صحیح از طرف متکلم، و فهم درست، یعنی دلالت صحیح، از جانب مخاطب می باشد؛ لذا معیار فهم درست و نادرست، مراد متکلم است. البته مقصود از دلالت صحیح، دلالت تصوری است. یعنی مخاطب، معنایی را تصور کرده که از لفظ، همان معنا فهمیده می شود. بدیهی است این امر با فهم نادرست منافات ندارد؛ زیرا ممکن است در دلالت تصدیقی خطا صورت گرفته و مخاطب به مراد گوینده نرسیده باشد؛ هرچند این خطا به علت استعمال غلط بوده است.

در ناحیه ی مراد متکلم که از مباحث محوری هرمنوتیک کلاسیک و نئوکلاسیک است، دایره ی سخن از معنای موضوع له فراتر رفته و به معانی مجازی و لوازم غیربین معنای حقیقی نیز سرایت می کند. توضیح این که وقتی لفظی برای معنایی وضع شده است، آن معنا را «موضوع له» می گویند و استعمال در آن را «استعمال حقیقی» می نامند. اما گاه لفظ در معنای غیرحقیقی استعمال می شود و این «استعمال مجازی» استعمالی صحیح و مورد قبول است. آن چه مجوز صحت این استعمال است، نه قرینه – زیرا قرینه نشانه ی اراده ی معنای مجازی است، نه مجوز آن[۸] – بلکه ارتباط بین معنای مجازی و معنای حقیقی است. به طوری که به محض تصور معنای حقیقی معنای مجازی نیز در ذهن بیاید (لزوم بین بالمعنی الاخص) اگر چنین رابطه ای وجود داشت، آنگاه دلالت لفظ توسعه می یابد و می تواند در معنای دوم نیز استعمال شود.

حال که استعمال دو شاخه شد، دلالت نیز چنین می شود: یکی دلالت وصفی که علت آن وضع است و به محض آمدن لفظ موضوع له هم می آید. دیگری دلالت عقلی است که دلالت لفظ است در معنای مجازی. البته مراد دلالت تصوری است؛ زیرا اصولاً دلالت تصدیقی نه به وضع و نه به عقل، به هیچ کدام ارتباط ندارد.

خلاصه این که به جز استعمال و دلالت با پنج عنصر عینی روبرو هستیم: لفظ، معنای حقیقی، معنای مجازی، مراد متکلم و مفهوم. به جز لفظ، بقیه ی این عناصر از قبیل معنا می باشد. ارتباط لفظ و معنای حقیقی مربوط به وضع است و رابطه ی معنای حقیقی و مجازی مربوط به فضای فرهنگی حاکم بر متکلم و مخاطب است. در عین حال، هیچ یک از این دو به شخص متکلم و مخاطب مربوط نمی شود. اگر مراد متکلم و مفهوم، نزد مخاطب یکی باشد، مفاهمه صورت می گیرد، به شرط آن که استعمال و دلالت به طور صحیح صورت پذیرد.

در خلال مباحث فوق روشن شد که زبان چیزی غیر از معرفت است. معرفت و فهم، به مفاهیم ذهنی ارتباط دارد، امّا زبان مجموعه ی خاصی از الفاظ است که به نحوی با معانی مربوط اند.

اما ارتباط لفظ و معنا می تواند آنقدر زیاد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.