پاورپوینت کامل خطوط کاغذ بی خط و خط کشی مدرن ۶۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خطوط کاغذ بی خط و خط کشی مدرن ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خطوط کاغذ بی خط و خط کشی مدرن ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خطوط کاغذ بی خط و خط کشی مدرن ۶۰ اسلاید در PowerPoint :

فیلمی درباره ی زن مدرن ایرانی و مدرنیته

ناصر تقوایی از سینماگران مدرن قبل از انقلاب است. وی مستقیما از نسل اول سینماگران روشنفکر، یعنی گلستان، غفاری و رهنما آموزش دیده است. البته اگر اوگانیانس بنیانگذار سینمای ایران را استثناء کنیم و سینمای او را سینمای یک نسل محسوب نکنیم. برای درک فیلم «کاغذ بی خط» آشنایی با وضعیت تربیت فکری – سینمایی تقوایی مهم است.

ناصر تقوایی، قبل از ورود به سینما، فردی داستان نویس و مورد توجه جلال آل احمد بود. او امید آینده ی داستان نویسی ایران به شمار می آمد. ویژگی مجموعه ی داستان او آن چنان بارز بود که روشنفکران دهه ی چهل را به سرعت متوجه خود کرد. داستان او مشخصه هایی منحصر به فرد داشت؛ رئالیسمی که فضای جنوب کشور و روابط کارگری را بازمی تاباند. نثر روشن و روان، منظر همینگوی وار و تأثیر ابراهیم گلستان. با همه ی اختلاف و جدال گلستان و آل احمد، اتفاقا آل احمد، واسطه ی معرفی تقوایی به ابراهیم گلستان شد.

تقوایی بخت آن را داشت که دوره ی جوانی خود را با تماس های ثمربخش ادبی و در ارتباط با نویسندگان و شاعران منحصر به فرد طی کند. در دوره ی رشد او، ایران یکی از پررونق ترین سال های تکاپوی ادبی و شعری را از سر می گذراند. آنان نسل بعد از ۲۸ مرداد بودند. روشنفکران و هنرمندان مورد توجه این نسل عموما چپ ضدّ سلطنت و غرب ستیز بودند. و اینان در حوزه ی تفکر اعتقادات، به ویژه اجتماعی و سیاسی از آنان پیروی می کردند و استقلال نداشتند.

ناصر تقوایی از همان دوران دبیرستان گرایشات روشنفکرانه و ادبی خود را بروز داد. مجله ای در خوزستان منتشر می شد که او نیز از گردانندگان آن بود. «ادبیات جنوب» معرّف بسیاری از افراد مستعد، و جذب کننده ی جوانان خلاّقی بود که بعدها به ناموران حیطه ی شعر و داستان و سینما تبدیل شدند. جلال آل احمد داستان های کوتاهی را که تقوایی نوشته بود، بسیار می پسندید. او درباره ی تقوایی گفت: وی نویسنده ی اولین داستان های ایرانی در فضای صنعتی و کارگری است. فضای داستان تقوایی مربوط به جهان مدرن، کارگرانِ بارانداز و شرکت های نفتی است. کتاب «تابستان همان سال» او که توقیف شد، در زبان فارسی از نظر داستان نویسی کوتاه فصل تازه ای را گشوده است.

ضمنا تقوایی از دوران کودکی ابراهیم گلستان – نویسنده و فیلمساز مشهور نوگرای ایران – را می شناخت. گلستان در زمانی که برای شرکت نفت فیلم های مستند می ساخت، در جنوب بود. فیلم های او را در مدارسی برای کودکان به نمایش می گذاشتند. ناصر تقوایی از طریق کتاب های داستانِ مشهور ابراهیم گلستان، با او آشنا شد. تأثیر گلستان بر هنر تقوایی کاملاً آشکار است.

درست در اوج شکوفایی داستان نویسی اش، تقوایی دریافت که ابراهیم گلستان می خواهد فیلم خشت و آیینه را بسازد. بدیهی است که کسی مثل گلستان هرگز جز گروه معدود و انگشت شمار همکارانش به هر تازه واردی اجازه ی حضور، سر صحنه ی فیلمبرداری را نمی داد. تقوایی از علاقه ی جلال آل احمد به خود استفاده کرد و به وسیله ی ساعدی از او خواست تا به گلستان سفارش کند تا او را به عنوان دستیار ولو کارگر صحنه بپذیرد. ساعدی واسطه شد و آل احمد را وادار کرد تا علی رغم قهرش با ابراهیم گلستان سفارش جوان نوجو را به فیلمساز و نویسنده ی نامدار بکند.

آل احمد و گلستان پس از انشعاب هر دو از حزب توده، مقابل هم ایستادند. گلستان به شرکت نفت پیوست و چنان از سیاست دلزده شد که حتی به سبب روابط خانوادگی با دربار شاه، اکراهی از تماس گاه بیگاه با حکومت گران به خود را نداد. اما آل احمد همچنان در اپوزیسیون رادیکال باقی ماند. چالش های آنان به جدال کشید. آنان علنا از هم بد گفتند با این وصف به طور درونی به هم دیگر احترام می نهادند. آل احمد ابراهیم گلستان را یکی از وصی های خود قرار داد. تقوایی می گوید: جلال وقتی شنید که من می خواهم وارد این کار شوم گفت: خوب فکرهایت را بکن، من به خاطر تو حاضرم به گلستان تلفن کنم، چون آل احمد با گلستان قهر بود، اگرچه برای هم احترام زیادی قائل بودند. گفت که با گلستان دچار مشکل مالی خواهی شد.

گفتم: می خواهم فیلم سازی یاد بگیرم و وسایل مالی برایم مهم نیست. اگرچه وضع بدی داشتم. به گلستان تلفن کرد و او هم پذیرفت. چون نمی توانست به او نه بگوید هرچند در ظاهر دشمن یکدیگر بودند. اینها آدم کوچکی نبودند.

به هرحال تقوایی موفق می شود به گروه خشت و آینه بپیوندد. در صحنه ی فیلم او هر کاری را انجام داد و این یک کلاس درس باارزش سینمایی ناب برای او بود. بدین سان تقوایی سینما را در تماس با آدم هایی، چون ساعدی و گلستان آموخت. ولی در حوزه ی تفکر، این آل احمد بود که رهبری یکه تاز را به عهده داشت و گفتمان جست وجوی هویت و مقابله با غربزدگی، هنر اجتماعی و بازخوانی سنّت را هدایت می کرد. نقش غفاری در تلویزیون و گرد آوردن جوانانی، نظیر تقوایی و ساختن مجموعه ای از بهترین مستندها را هم نباید فراموش کرد.

پس از خشت و آینه، تقوایی به تلویزیون رفت و تحت هدایت غفاری با او کار کرد. حاصل این دوران، مشتی مشق های اولیه؛ نظیر آرایشگران آفتاب و مشاغل در حال زوال و تاکسی متر و تلفن و تعدادی آثار ارزشمند مستند و مستند داستانی، نظیر نخل و اربعین و بادجن و رهایی است که از آثار فراموش نشدنی اند.

در همه ی این آثار تأثیر پرسش سنّت و مدرنیته وجود دارد. هر چند که او با نگاهی نو، به بازخوانی سنّت مشغول می شود. محصول همه ی تلاش های سینمایی تقوایی بالاخره بار و بر می دهد و او در سال ۱۳۴۹ فیلم «آرامش در حضور دیگران» اولین اثرِ بلند سینمایی و روشنفکرانه اش را که چهار سال در توقیف بود، ساخت. این فیلم هنوز برجسته ترین اثر سینمایی اوست. و از دیگر آثار تقوایی می توان به نفرین، دایی جان ناپلئون، صادق کرده، ای ایران، ناخدا خورشید است و کاغذ بی خط آخرین فیلمش اشاره کرد. در آثار تقوایی می توان کم و بیش چند ردّ اساسی یافت.

۱. روایت گری شسته و رفته و تأثیر داستان نویسی درخشان او بر تعریف درست قصه؛

۲. سلیقه و وسواس ساختاری و بیان تصویری فکرشده؛

۳. درگیری با پرسش های روشنفکرانه ی دوران؛

۴. ویژگی تألیفی؛

۵. چالش مدرنیسم و سنّت.

کاغذ بی خط نیز حاوی همین مشخصه هاست و می توان گفت در متن چالش سنّت و مدرنیت پرسش موقعیت زن ایرانی در اولین و آخرین کار بلند سینمایی تقوایی، نقش برجسته ایفا کرده است. اما باید گفت: در این فاصله نگاه تقوایی نسبت به مساله ی موقعیت زن ایرانی پیرو تحولات روشنفکری زمانه، تغییراتی کرده است. او در فیلم نخست، ستایشگرن زن ساده، نجیب و فداکار ایرانی بود که زندگی او در معرض انواع تیره گی های دوران دیکتاتوری و مدرنیزاسیون پهلوی ها دستخوش توفان و ظلمت می باشد. ثریا قاسمی با آرامش در حضور دیگران یک معلّم شهرستانی، همسر یک افسر امنیتی ارتش شاه بود که دختران سرهنگ در شهر تهران آلوده روبنای فاسد مدرنیسم پهلوی بودند و گویی چهره ی عذاب زندگی سرهنگی را به نمایش در می آوردند که در خدمت تحکیم دیکتاتوری فاسد و وابسته ی محمد رضا شاهی بود. سرهنگ بازنشسته در مسیر جنون بود و زندگی بی بندوبار دختران او و مردانی که بر گردشان بودند و سرشار از فروپاشی و شکست اخلاقی و پوچی روشنفکران غربزده به نمایش در می آمدند، حتی به حریم پاک زن ساده نظر ناپاک می دوختند، اما همسر سرهنگ با استواری از خود و پاکی خویش دفاع می کرد. آن زمان گفتمان غربزدگی بر ایران حاکم بود. جلال آل احمد رهبری اندیشه ی ضد غرب گرایی را میان روشنفکران در دست داشت و به شدت بر آنها و از جمله فیلمساز جوانی، مثل ناصر تقوایی تأثیر داشت.

اما امروز وقتی به کاغذ بی خط می نگریم، بدون آن که فعلاً درباره ی آن قضاوت منفی یا مثبتی داشته باشیم، متوجه یک مشخصه ی تازه در نگاه تقوایی می شویم. او این بار درباره ی حقوق فردی و اجتماعی زن مدرن با لحنی دیگر صحبت می کند. او ناظر نگران فساد یا لاقیدی تأثیرات ناتمام مدرنیته بر زندگی زن ایرانی نیست، بلکه بر عکس درباره ی به در آمدن این زن از دنیای خیالی و کودکانه و ساده لوح، و تلاش او برای واقع بینی و شناخت هویت و حقوق خود و نوگرایی عقل گرا و مدرن اش صحبت به میان می آورد. و وضعیت یک زن از طبقه ی متوسط مدرن را ترسیم می نماید. این تمایز و تحوّل نگاه، از فیلمِ «آرامش در حضور دیگران» تا فیلم «کاغذ بی خط» واقعاً چشم گیر است. ببینیم در چه قالب روایی این تغییر دیدگاه در فیلم کاغذ بی خط بیان می شود:

فیلم با تصویری از یک نمای ساعت دیواری شروع می شود. ساعت هفت است. پاندول چپ و راست حرکت می کند و ساعت با تیک و تاکش شروع یک روز را اعلام می دارد. کادر فیلم زیبا و صحنه پردازی درست و مرتبط با فضا و معنایی است که صحنه می خواهد به ما انتقال دهد. خانه ی یک خانواده ی مدرنِ متوسط. خسروشکیبایی (شوهر) خواب آلود از خواب بر می خیزد و می خواهد برای صبحانه آماده شود. مادرِ خانه (هدیه تهرانی) با یک بازی متظاهرانه و پراَدا، چهره ی زنی را به نمایش می نهد که از الگوها و اطوار زن امروزی توأم با خیال پروری تقلید می کند. او عاشق زندگی اعیانی است و می کوشد تا از زندگی اش ی

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.