پاورپوینت کامل دلواپسی های نسل فردا ۴۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل دلواپسی های نسل فردا ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل دلواپسی های نسل فردا ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل دلواپسی های نسل فردا ۴۸ اسلاید در PowerPoint :
دکتر فهمی جدعان، متولد ۱۹۴۰ م در عین غزال فلسطین، دانش آموخته دوره دکترای دولت (علوم سیاسی) از دانشگاه سوربن، رییس دانشکده ادبیاتِ دانشگاه نبات اردن، استاد سابق فلسفه در دانشگاه کویت، مؤلف بیش از ده جلد کتاب به فرانسوی و عربی از جمله: المحنه، بحث فی جدلیه الفکری السیاسی فی الاسلام؛ الماضی فی الحاضر، و اسس التقدم عند مفکری الاسلام، نویسنده مقاله ای است که فراروی شما است.
هرگونه آمادگی و استقبال از آینده، نقطه آغازی جز داده های کنونی و واقعیات موجود ندارد؛ زیرا آینده اوضاعی گسسته از اکنون نیست و سیمای آن در هر حال، سیمای تعدیل و تکامل یافته اوضاع کنونی است. آگاهی از داده های کنونی، جنبه ای اساسی از آگاهی به آینده را به همراه دارد. وضع کنونی، شامل مجموعه ای از «اندیشه ها – نیروها» و یا موضوعات مطرحی است که نقشی کارا در جهت دهی به شکل و شمای آینده دارد.
من این داده های کارا و مؤثر در شکل دهی سیمای آینده را «دلواپسی های آینده» می نامم. این دلواپسی نوعی دورنگری ارزیابانه است که از «حال» بر می آید و در چهره مرزهای مشترک و جوانب کنش گری – که همّ و غم و مشغله خاطر را برمی انگیزد – به «آینده» کشیده می شود. و امتداد این مرزها بین حال و آینده به معنای گسست آن از گذشته نیست؛ زیرا برخی از ابعاد فرهنگی و عقلی اسلامی، کم ترین انفصال یا استقلالی از گذشته ندارند. و آنچه به لحاظ ساخت اولیه اش، اسلامی به شمار می آید، به واقعه ی تاریخی ای وابسته است که در گذشته روی داده و در آن ریشه دوانده و نیروی انگیزشی – با شدت متقاوت – دارد که در اصطلاح نام «میراث» (سنت) گرفته است.
آگاهی از اوضاع اسلامی کنونی و تدبر در ابعاد مختلف و پیچیده آن، نشان می دهد که دلواپسی های کنونی انسان مسلمان نسبت به آینده اش می تواند به امور اساسی ای برگردد که از پی می آید و جز این امور، فرع آن خواهند بود. آن امور اساسی از این قرارند: پس ماندگی، میراث، بیگانگی، دانش، کار، تحول (دگرگونی).
۱. پس ماندگی
پس ماندگی وجه مقابل پیشرفت است. همان چهره شوم اوضاع جماعت هایی که به فرزندان خود، وعده زندگی داده بودند، ولی قانون ابدی تنازع این فرصت را به آن ها نداد و نیروهای عرصه حیات و وجود و بقا سرکوبشان کرد. پس ماندگی، پدیده ای فراگیر در کشورهای جهان اسلام است؛ اگر چه این کشورها برای غلبه بر آن پیکار می کنند.
صور پس ماندگی این کشورها متعدد است: پس ماندگی در فهم عقیده و عملی کردن آن، پس ماندگی در حیات اخلاقی، پس ماندگی در توسعه اقتصادی و اجتماعی، پس ماندگی در اوضاع سیاسی و نظام های حکومتی و پس ماندگی در اسلوب عقلی ای که مسلمانان به مدد آن مسایل را تفسیر کرده، با واقعیات شخصی و محیطی خود ارتباط برقرار می کنند. نگاه مسلمانان به منشأ سببی این پس ماندگی متقاوت است. آیا منشأ آن، عقیدتی است یا اخلاقی و یا تمدنی و یا همه این ها؟ تصور مسلمانان نسبت به منشأ تاریخی این پس ماندگی نیز متفاوت است: آیا منشأ تاریخی آن به سال ۱۹۲۴م بر می گردد؛ یعنی سالی که احساس نیاز به نظام خلافت اشباع و به گورسپاری دولت عثمانی اعلام شد؟ یا به سقوط بغداد در سال ۶۵۶ق؟ آیا منشأ تاریخی اش به دوره دوم خلافت عباسی بر می گردد یا به کاهش نقش عرب ها در حیات اسلام با سقوط دولت اموی یا پایان دوره نخست عباسی؟ و یا به تغییر نظام سیاسی در اسلام از خلافت به پادشاهی اموی؟… و یا آن که به عوامل و اسباب اقتصادی و جغرافیایی ای بر می گردد که به حکم عادت برای علت یا بی پدیده فروپاشی و پس ماندگی ارائه می شود؟
حقیقت این است که ما هیچ گاه به پاسخ قانع کننده ای برای این پرسش دست نمی یابیم. زیرا راه یافتن به اسباب عمیق، بسیار پر پیچ و خم ودشوار و شبیه چیستان است. از آن مهم تر، فهم و درک این پدیده (پس ماندگی) و تلاش برای پشت سر نهادن آن و گذشتن از آن است. این کار از زمان ابن خلدون آغاز شد و در طی دو قرن گذشته، متفکران اسلام در این مسئله بازنگری کرده و علل رکود و پیشرفت را جسته اند.
۲. میراث (سنت)
همه قرائن حاکی از آن است که مسئله سنت، همچنان یکی از دلواپسی های اساسی ما در سال های آینده خواهد بود و این که اگر سنت در آینده نزدیک، وضع و طبقه بندی درستی پیدا نکند، منشأ نگرانی های شدید و سرگشتگی دایم نسل های آینده خواهد شد.
اما سنت چیست و حدود آن کدام است؟ شکی نیست که سنت، همه آن چیزی است که ما از ریشه ها و گذشته خود به ارث برده ایم. نیز شکی نیست که سنت، آگاهی از تاریخ و حضور آگاهانه آن در وجدان فردی و جمعی فرزندانش است. حقیقت این است که سنت، حالتی است که طبعاً از آنِ انسان است و هیچ سنتی وجود ندارد مگر آن که تجسم تاریخی دانش و صنعت و کار انسان باشد؛ زیرا دانش ها و مصنوعات و ارزش های اخلاقی و زیباشناختی، وجوه اساسی سنت است. اما کدام عناصر انسانی ای از انسان برای انسان در بستر زمان و مکان به ارث می ماند؟
قطعاً «وحی» جزئی از سنت (میراث) نیست؛ زیرا وحی از دستاوردهای تاریخی – انسانی نیست. وحی فراتر از تاریخ است و به رغم حضورش در تاریخ و زایش ابعاد اساسی ای از سنت، برتر از تاریخ [و سنت] است. وحی جدا از واقعیت است، ولی سنّت ریشه در احوال معرفت شناختی و اجتماعی، فرهنگی و تاریخ انسان دارد. مسئله سنت را به این پرسش ها می توان احاله دارد که موضع ما نسبت به سنت چیست؟ کارکرد سنت کدام است؟ با این دو پرسش مسئله کاملاً آینده محور است.
در پاسخ به این دو پرسش، ایستارها و پاسخ ها متفاوت است، اما سه ایستار اساسی را در این جا می توان یاد کرد:
۱. ایستاری که به احیای سنت فرا می خواند؛
۲. ایستاری که از سنت الهام می گیرد؛
۳. ایستاری که از بازخوانی سنت دفاع می کند.
ایستار نخست، رستاخیز سنت را با همه جزئیات آن و تکمیل وجود تاریخی مان را تجسم و عینیت بخشیدن به سنت، شرط قطعی ساختن آینده می داند. ایستار دوم مستند به این باور است که ساختن این آینده با الهام گیری از مواضع و اندیشه ها و ارزش های سنتی منتاسب با حال و آینده انجام می شود. و اما ایستار سوم بر آن است که بازخوانی سنت در پرتو مناهج عصر کنونی می تواند سنت را جزئی طبیعی از حال معاصر قرار دهد. البته این در صورتی است که سنت، مبدأ تأثیر ایدئولوژیک فعالی نباشد. روشن است که این مواضع نسبت به سنت، هر کدام به نوعی آن را نه تنها برای حال، بلکه برای آینده نیز به کار می گیرد. با این مواضع، با مسایلی که درباره سنت طرح می کنند، سنت در برابر اندیشه و رفتار ما حاضر می شود و ما را به بنیادگذاردن پایه های آینده بر روی خویش (سنت) و وارد کردن آن در منظومه راهبردهایی فرا می خواند که می توانیم در ساختن کاخ پیشرفت، بدان متوسل شویم.
۳. بیگانگی
بیگانگی، حالتی است که انسان در آن از زیستن در دایره پویا و واقعی و مستقیم دست می کشد تا خود را به دایره مشخص و پویا، ولی غیر واقعی و غیر مستقیم بسپارد. به این اعتبار، ذهنیت فرهنگی ای بیگانه[با واقعیات] است که شرایط فرهنگی واقعی مستقیم خود را برپا و زنده نگاه نمی دارد و به شرایط فرهنگی غیر واقعی و غیر مستقیم می گراید.
کسی که احوال و اوضاع فرهنگی جهان کنونی اسلام و معاصر را پی گیری می کند، به آسانی در می یابد که این «بیگانگی» دامن گیر هر دو جناح این فرهنگ است؛ یعنی هم جناح سلفی، و هم جناح کاملاً مخالف (سکولار) با همه جریان های آن. اما جناح سل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 