پاورپوینت کامل روشنفکری دینی و دین ورزی روشنفکرانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل روشنفکری دینی و دین ورزی روشنفکرانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روشنفکری دینی و دین ورزی روشنفکرانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل روشنفکری دینی و دین ورزی روشنفکرانه ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
نویسنده: زکی المیلاد
مترجمان: حسن آیه اللهی، امیر امینی
دین و روشنفکران معاصر
ادوارد سعید در کتاب «صور المثقف» به مسایلی در خصوص مقوله روشنفکر در اسلام یا رابطه روشنفکر با دین، به جز مقداری اندک و گذرا و در قالب مباحثی از دنیای عرب و اسلام، نپرداخته است. وی اقداماتی را که می باید روشنفکر در پیوندش با اسلام انجام دهد، بر می شمرد؛ زیرا در دیدگاه وی جوهره و بنیان پیوند «روشنفکر با اسلام، احیای اجتهاد یا تفسیر و تأویل شخصی است».[۱]
وی به نمایندگی از روشنفکر سخن می گوید و سؤال هایی را که ارزیابی اساسی می کند، مطرح می نماید: چگونه انسان حق می گوید؟ کدام حق؟ برای چه کسی و کجا؟ آن گاه اظهار می دارد:
«این از بدشانسی ماست که در پاسخ، با این گفته آغاز کنیم که: قانونمندی و ساختار یا شیوه ای گسترده و فراگیر و مورد تأکید یافت نمی شود؛ به گونه ای که بتوان پاسخ های مستقیم و شفاف به این سؤال ها را در اختیار روشنفکر گذاشت».[۲]
وی به همین دلیل پاسخ این سؤال ها را در متن دنیای لائیک جستجو می کند؛ دنیایی که به آن گرایش دارد و آن را جهانی تاریخی و اجتماعی که زاییده تلاش بشر است، ارزیابی می کند که در آن جز ابزارهای سکولاریزم ولائیسم، ابزار دیگری در دسترس روشنفکر نیست تا در راستای آن عمل کند.[۳]
مهم ترین مقوله ای که ما را به نقد آرای وی فرا می خواند، سخن و دیدگاه او در باره وحی است که به گونه ای زورمدارانه و بدون تفاوت گذاشتن بین وحی و کسی است که تلاش می کند بر اساس خواب و رؤیاهای مقدس خود، خود را مأمور الهی معرفی کند. وی می گوید:
«در مورد وحی و الهام باید گفت: گرچه این دو به عنوان این که شیوه ها و شگردهای فهم در دایره به خصوصی از زندگانی هستند، ولی اساساً قابل تصور و منطقی اند؛ امّا زمانی فاجعه آمیز و مصبیت بار خواهند بود که روشنفکر بخواهد بر اساس آن ها نظریه پردازی کند و تئوری ارائه نماید. اکنون من این آمادگی را دارم که از این مقوله پا را فراتر نهاده، بگویم: روشنفکر می بایست خود را در کشمکش دایمی و در طول حیات بشر با اوصیا و برگزیدگان خواب ها یا متون مقدس فرو بَرَد».[۴]
دکتر محمد ارکون اما از جایگاهی که دین در جوامع اسلامی به خود اختصاص داده است، به طور مبالغه آمیز بیم می دهد و می گوید:
«یقیناً جایگاهی که دین در جوامع اسلامی و عربی معاصر به خود اختصاص داده، از چنان گستردگی هراس انگیزیی برخوردار است که راهگشای ما به رویکردی می شود تا به این مقوله به مثابه نخستین چالش بنیادی که بایسته است روشنفکران بدان اهتمام ورزند، بنگریم».[۵]
با وجود این دیدگاه، محمد ارکون معتقد است که اکنون به پدیده دین ورزی به طور کلی در اندیشه عربی و اسلامی، عنوان یک اندیشه بدان پرداخته نشده است[۶]؛ از آن رو که مسلّم شمرده شده و یا تاکنون مجالی برای آن نبوده است. وی از زوایه رسالت های روشنفکر در ارتباطش با پدیده دین ورزی می افزاید: روشنفکر می بایست به مقوله ای بپردازد که – به تعبیر وی – راهگشای برون رفتِ روشنفکر از حصار دگماتیسم باشد. این دایره بسته منحصر «به حوزه ایدئولوژی و محدوده جهان بینی که قرآن و عملکرد پیامبر گشوده و سپس توسط دانشمندان دینی و فقها گسترده شده است، نیست؛ بلکه بستگی به تحولات تاریخی فراگیرِ جوامع بشری دارد که در آن پدیده اسلام و جنبش های آن ظهور کرده است».[۷]
ارکون در تلاش برای تبیین و تشریح ابعاد این حصار و میزان اهمیت آن در دیدگاهش، آن را با شبیه همین حصار در غرب می سنجد و به این رهیافت می رسد که غربیان توانستند حلقه های آن را از هم بگسلند و از دایره تنگ آن بیرون آیند. با توجه به حسّاسیت سخنان «ارکون» عین سخنان او را باز می گویم:
«برای درک عمیق همه ابعاد این حصار و اهّمیت محوری و ساختاری، سپس اجتماعی، تاریخی و روان شناختی آن، نیز برای درک رمزِ رسوخ این حصار و گسترش و ماندگاریش از چهارده قرن پیش تا کنون، می بایست این حصار را با دایره تنگ شبیه به خودش در اروپا و غرب سنجید و این که چگونه بخش های مهم، اساسی، حساس و سرنوشت ساز حصاری که از ناحیه مسیحیت و دولت های ملّی گرای معتقد به آن (انگلیس، فرانسه، آلمان و…) بر غرب تحمیل شده بود، در طلیعه قرن شانزدهم میلادی آغاز به فروپاشی و انهدام نهاد.»
«در واقع ظهور تدریجی سکولاریزم در جوامع غربی – اروپایی مرهون پیشرفت بی وقفه در نوگرایی و مدرنیسم فرهنگی و عقلانی (عقلانیت مدرن) بود که دستاورد آن جدایی حوزه های رفیع دین، سیاست و قانون از یکدیگر، همچنین رویکردی استقلال گرایانه در هر یک از عرصه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد».[۸]
اما «الجابری» در تلاش برای تفاوت گذاشتن و برتری دادن به روشنفکر بر غالب دانشمندان و معرفت شناسانی چون فقها، محدثان، نحویان، تاریخ نگاران و… اظهار می دارد:
«بی شک روشنفکر از همه آن ها متفاوت و متمایز است؛ چرا که وی از اندیشه اعتقادی صرفاً به مثابه چارچوبی برای پیروی و پناه آوردن به آن، برداشت نمی کند [و از عقیده ایدئولوژی نمی سازد] بلکه خصوصیات و آرای فردی خود (فردیت گرایی) را در حوزه عقیده و علیه آن، به کار گرفته، آن را به یک دیدگاه و اندیشه دگرگون می سازد؛ به گونه ای که به آن دیدگاه و نظریه، شناخته شده و متمایز می شود.»
«به بیانی دیگر او عقیده را به صرف یک باور و اعتقاد، یا حتی به مثابه یک رأی و نظر و تعبیری از رأی خود به کار نمی گیرد؛ بلکه خود به سخنگو و نظریه پرداز و مقاله نویسی تبدیل می شود که حداکثر سخن، دیدگاه و یا مقاله خود را به توده مردم (شنوندگان) ارائه می دهد و از چارچوب و لایه های اجتماعی که توده را مرز بندی می کند، برای سخن و دیدگاه خود موضوعاتی را برگرفته و استخراج می نماید».[۹]
اما دکتر «هشام شرابی» هنگامی که سعی دارد اصول اعتقادی و مبانی نظری گرایش های اصلاح گرایانه اسلامی را برسد، در آغاز، انتقادی صریح و تندروانه دارد؛ بدین دلیل که پیش درآمدی برای فهم جنبش اصلاح طلبی دینی و ارزشگذاری آن است، نیز با توجه به نگرش و مناسباتی که این جنبش نسبت به اعتقادات و گزاره های دینی دارد. به باور وی:
«جنبش نوگرای دینی به رهبری سید جمال الدین و محمد عبده، اعتقادات و گزاره های دینی را در معرض چون و چرا و در جایگاه نقادی قرار نداده است. انگیزه و عامل اصلی در اندیشه اصلاحات، نشأت گرفته از چالشی است که غرب در برابر جوامع اسلامی ایجاد کرده بود. از آن سو هدف اصلاحات حمایت و پشتیبانی از جوامع اسلامی و ارائه پاسخ مثبت و مفید به چالش و مبارزه طلبی غربی بود؛ به همین دلیل این جنبش برای تجدید بنا و بازسازی حقایق اسلامی و تحکیم و تثبیت آن ها بود؛ بدون این که آن ها را در معرض نقد آزادانه قرار دهد».[۱۰]
بنابراین دکتر شرابی به جنبش اصلاحی سید جمال و محمد عبده – به دلیل این که اعتقادات دینی را در جایگاه چون و چرا و در معرض نقد آزادانه قرار نداده است – خرده گرفته، از آن انتقاد می کند. گویا وی به جنبش و قیامی در جهان عرب و اسلام چشم دوخته و امید بسته است؛ بدان گونه که نیچه (۱۹۰۰ – ۱۸۴۴م) در اروپا مطرح کرد. وی فصل نخست کتابش را با سخنی از نیچه به پایان می رساند و از مسلمانان سکولار انتظار دارد طرح او را به اجرا در آورند. شرابی می گوید:
«روزی نیچه هموطنان اروپایی خود را به قیام برای بازنگری و کالبدشکافی مسیحیت، به امید آزاد سازی اروپا از چنگال آن، فراخواند و ترغیب نمود».
سپس شرابی این کالبدشکافی را که اقدام به آن در توان مسلمانان سکولار بود، تحلیل و تفسیر کرده، می گوید: «چنین چیزی در مخیله آنان هم نمی گنجیده است».[۱۱]
«علی حرب» گویا در تبیین این چالش بیش ترین جوّسازی را دارد؛ با وجود این که دین موضوع اصلی کتابش «نقد المثقف» نیست. وی اغلب در سیاق همسان سازی بین رژیم های مارکسیستی و اسلامی، همچنین همگونی روشن شناختی روشنفکر کمونیست و مسلمان سخن از دین به میان می آورد. در نتیجه هنگامی که پایبندی روشنفکران را به مقوله ها و گفتمان های تزلزل ناپذیرشان نقد می کند، نیز برخوردی که با گفتمان های خود دارند، با این توصیف که اصولی اند و ملاک سنجش و قیاسند (از آن ها به پندارهای انطباق و همرنگ سازی تعبیر و توصیف می شود) نام و نشان اسلام را با این ویژگی که یکی از این مقوله هاست، پایان می دهد و می گوید:
«این جایگاه روشنفکران با مجموعه گفتمان ها و شعارهایشان مثل اسلام، پان عربیسم و کمونیسم است. در حقیقت اینان با این واژه ها و اصطلاحات به مثابه ماهیات و حقایق تغییرناپذیر، برخورد کرده، آن ها را مفاهیم مطلقی می دانند که فراتر از جریانات و رویدادهای تاریخی قرار می گیرند و سرانجام به گونه مفاهیم کلی که عاری از فعالیت های روزمره زندگی اند. نتیجه این رویکرد، عجز و ناتوانی از ایجاد تغییر و تحول در واقعیت هاست».[۱۲]
وی در مورد پایبندی و التزام به مبانی و اصول، روی سخن را به نقد این موضع گیری کشانده، اظهار می دارد:
«موضع گیری و جایگاه متکی به جهان ماورایی، تفاوت بسیاری با موضع گیری متکی بر اصول ندارد که معتقد است مبانی صحیح اند و لغزش ها ناشی از بدفهمی و اجرا است. هر دو موضع گیری، مبانی را منزه دانسته، نمونه ها و الگوها را خطاناپذیر می دانند؛ چنان که موضع گیری مسلمانان در قبال اسلام و مارکسیست ها در برابر مارکسیسم بر این رویکرد استوار است. از این رو همه، نقدِ مبانی، اصول و الگوها را بعید می شمارند تا سرزنش ها و نقدهایشان را متوجه اوضاع، چارچوب ها، اجراها و ابزارهای به کار گرفته شده سازند».[۱۳]
وی در انتقاد از ایستایی در برهه مشخصی از تاریخ می گوید:
«بی شک آنچه در پیام مارکسیسم مسکوت گذاشته شده، ایستایی و در جا زدن در برهه ای معین از تاریخ است که دوره ظهور مارکس می باشد. مارکسیست ها با این فترت زمانی، به گونه ای برخورد می کنند که مسلمانان با زمان نزول وحی… به این معنا که وحی صورت بخش نهایت تاریخ، تکامل دهنده عقیده و فکر و تجسم نهایی علم بوده است. بر همین پایه ارتباط و پیوند مارکسیست ها با زمان، پیوندی کاملاً واپسگرایانه است؛ چنان که پیوند مسلمانان با اصولشان چنین است. از این روست که دوری گزیدن از اصول، انحطاط و واپسگرایی یا خطا و انحراف تلقّی می شود».[۱۴]
در واقع موضع گیری روشنفکران معاصر نسبت به دین، شباهت بسیاری به موضع گیری فلاسفه باستان در برابر پیامبران و رسالت های دینی آنان دارد؛ زیرا فلاسفه معتقد بودند که پیامبران برای مخاطب قرار دادن مردمی آمده اند که از نظر دانش، درک و معرفت در سطحی پایین تر از آنان بودند. به باور فلاسفه، رسالت ها و پیام های الهی متوجه فلاسفه نیست و اینان مقصود و هدف رسالت ها نبودند. افزون بر آن، فلاسفه می پنداشتند از نظر علم و معرفت از پیامبران بالاترند؛ پس چگونه دعوت و موعظه های کسانی را که از آنان دانش کمتری داشتند، بپذیرند؟! نگاه آنان به خود بر این پندار استوار بود که رفیع تر از آنند که گرایش به دینی پیدا کنند که ایشان را مقید می کند؛ شرایط و تعهداتی بر آنان واجب می نماید؛ کنجکاوی و موشکافی آنان در جهان هستی را محدود ساخته، دایره غور اندیشه آنان را در ماورای طبیعت تنگ می کند.
فلاسفه یونان باستان در عین این که بیش ترین تأثیر را در تاریخ جهانِ فکر و فلسفه نسبت به فلاسفه دیگر داشته اند، به هیچ دینی مؤمن و به هیچ عقیده ای متعبد نبودند. با وجود این، به خود حق و آزادی کامل می دادند تا درباره ادیان و اعتقادات دینی، بدون هیچ قید و شرطی، هر آنچه را که در عقل و اندیشه فلسفی آنان می گذرد، اظهار نمایند.
روشنفکر سکولار معاصر از جنبه ارتباطش با دین، خود را تا حدودی به سطح دیدگاه و تصورات این فلاسفه نزدیک می کند؛ زیرا خود را هدف و مخاطب رسالت دینی و در نتیجه گرایش به آن نمی یابد، و این نکته ای است که «علی حرب» به صراحت ابراز نموده است:
«بی شک بایسته است گرایش روشنفکر و متفکر، پیش از گرایش به اعتقادات دینی یاقومی و یا فرهنگی اش، در مرحله نخست به عرصه کاری اش که جهان تفکر و اندیشه است، متمایل باشد. افزون بر این اندیشمند و متفکر واقعی تا وقتی که در تقابل با هویت و گرایش های خود نیندیشد یا به ضد اعتقادات و فرهنگ خود اشتغال نورزد، سزاوار عنوان «متفکر حقیقی» نخواهد بود؛ چرا که در چنین صورتی به حکیمی الهی یا مبلِّغ دینی و یا واعظ ناصحی تبدیل خواهد شد».[۱۵]
بیگانگی روشنفکر با دین
چالش روشنفکر با دین از عمیق ترین چالش هایی است که از بحران شکل گیری روشنفکر و نیز از بحران بافت فکری، فرهنگی و عقلی در جهان عرب و اسلام پرده بر می دارد. این چالش، بیگانگی روشنفکر را با دین آشکار ساخته است. بیگانگی، ناگوارترین بلایی است که زیر بنا و ساختار فکری، فرهنگی و… روشنفکر را به خود مبتلا ساخته، دیدگاه و نگرش وی را در قبال دین تفسیر می کند. از این رو از مجموعه گسترده ای از روشنفکران به آسانی در خواهیم یافت که اینان نسبت به دین عمیقاً جاهل و ناآگاهند؛ گر چه از آن سخن می گویند و درباره آن اظهار نظر می کنند و آرای خود را درباره مقوله های دینی و گزاره های آن ارائه می دهند. ناآگاهی آنان توجیه پذیر نبوده و بخشودنی نیست؛ زیرا دین مردم را که به شکل قبایل پراکنده و در نزاع با یکدیگر بودند، انسجام بخشید و در قالب امّت گرد آورد و به آنان هوّیت و شخصیت ممتاز و مستقلّی بخشید. نیز تمدّنی را برای آنان به ارمغان آورد که تاریخ گواه دستاوردهای مدنی آن در عرصه های گوناگون دانش و علوم بنیادی و پیشرفته است. همچنین این تمدن ارزش ها، سنن و فضیلت های انسانی را ارتقا می دهد؛ به گونه ای که این ارزش ها مهم ترین وجه تمایز این تمدن با تمدن های دیگر می شود.
دین که بزرگ ترین دگرگونی و تحول متمدّنانه در تاریخ جهان و تمدن انسانی را متبلور می سازد، امروزه از مقوله های ناشناخته بین روشنفکران جهان عرب و اسلام است؛ ناآگاهی و بی خبریی که در برابر آن آزاد اندیشی و آگاهی گسترده از تفکر اروپایی در خاستگاه های فلسفی، ادبی، اقتصا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 