پاورپوینت کامل حسن زندگی و فاجعه در هیاهوی گریز ۴۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حسن زندگی و فاجعه در هیاهوی گریز ۴۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حسن زندگی و فاجعه در هیاهوی گریز ۴۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حسن زندگی و فاجعه در هیاهوی گریز ۴۰ اسلاید در PowerPoint :

«در گریز گم می شویم»، اولین مجموعه داستان محمدآصف سلطان زاده، نویسنده افغانی مقیم ایران است که حالا دیگر نمی دانیم مقیم ایران است یا افغانستان. جنگ پایان پذیرفت، طالبان رفتند؛ کرزای آمد، و جهان امید التیام یافتن زخم های فاجعه را در سر می پرورد. فاجعه ای که در گزارش های تصویری، در اخبار روزنامه ها و بر آنتن تلویزیون ها و ماهواره های جهان رخ نمود، اکنون سخنی از آن نیست؛ اما در صفحات «در گریز گم می شویم» زنده خواهد ماند؛ زیرا این اثر، از یادنرفتنی است. مثل دیگر کارهای نویسنده که آینه تمام نمای قدرت آفرینش اوست. این قدرت خلق کردن، می تواند ادامه یابد یا نیابد، اما بدون تردید اولین اثر درخشان، و نخست کار، از خاطره ها محو نخواهد شد؛ همچنان که اولین و تنها اثر داستانی ناصر تقوایی، «تابستان آن سال ها»، بدون تداوم، اما از یاد نرفتنی، باقی مانده است.

دوستی، کتاب او را به من معرفی کرد. کتاب را که گشودم، مقدمه جذاب فرزانه طاهری، نظرم را جلب کرد. داستان اول را خواندم، دیگر یک نفس ادامه دادم. کتاب سلطان زاده از دست نهادنی نبود. همسر هوشنگ گلشیری می نویسد که گلشیری از کشف آصف بسیار هیجان زده شده بود:

«نمی دانم، شاید حدود دو سال پیش بود؛ آمد به خانه، هیجان زده، مثل پرنده ها، بال بال می زد، یا به قول خودش دست و بال می زد که نمی دانی فرزانه امروز یک نویسنده افغانی آمده بود دفتر کارنامه، داستان خواند برایم، و قصه داستان را برایم گفت، و گفت که باید ویژه نامه ادبیات افغان درآوریم. از رنگینی زبان او گفت، و کلماتی که می تواند زبان فارسی ما را رنگین تر و غنی تر کند. و گفت برای گذران زندگی در کارگاهی روی دستمال گلدوزی می کند. آن روز هوشنگ می گفت نمی دانی چه مضامینی در داستان هایش دارد. مو بر اندام آدم راست می شود. بیخ گوش ما چه گذشته و ما بی خبریم. باید بگویم در جلسات بیاید.»

گلشیری راست می گفت. آن همه فیلم و خبر این حس را در ما زنده نکرد؛ بلکه ما را دچار بی حسی می کرد. اما استتیک قصه های سلطان زاده گویی دوباره حسّیت سردشده، فرسوده، کند و رخوت گرفته ما را شفا می دهد. حس کردن فاجعه را با همه ابعادش در ما بیدار می کند و ما را تکان می دهد. این مجموعه، نه با صنعت کاری های افراطی و زبان بازی مصنوعی و نثری که مدام خود را به رخ کشد و نه با اداهای ساختاری خامدست و پشتک واروهای بی ربط، بلکه با گرمای زندگی، ما را جذب می کند. نویسنده هایی مثل چخوف یا بوکفسکی، از روایت روان واقعه ای ساده و روزمره به یک مدرنیسم ژرف دست می یابند و چهره ای عمیق به روایت و قصه پردازی شان می دهند. نویسنده هایی هم هستند که یک سال وقت صرف می کنند تا به قول خود اثری مدرن در حد دو صفحه مجله ای بیافرینند و نتیجه نه تنها جذاب از آب درنمی آید بلکه پوچ و کسالت بار و سطحی است.

واقعا چگونه است که گزارش یک زندگی پرفاجعه، چنین داستان بزرگی از آب درآمده است؛ در حالی که داستان های پر ادا تکلیف و پرمدّعا، با همه عرقی که برای داستان شدن ریخته اند، یک «گزارش» تحویل خواننده می دهند، نه یک قصه! قصه «در گریز گم می شویم» اولین مجموعه داستان است و داستان با این بیان ضربه وار و صریح آغاز می شود:

«پدرم را کشته اند، یا شاید برادرم را. نمی دانم کدامشان را، ولی این را می دانم که حتما یکی از آن ها را. چراکه جز آن دو تا، کس دیگری را در کابل نداشتم.»

پس از این جملات، روایت یک افغانی گریخته به ایران به زبان اول شخص آغاز می شود که ما را با جهان همه آن مردم دردکشیده به نحو ملموس آشنا می کند. کسانی که هرازچندگاهی خبر کشته شدن عزیزی را یا کشتن عزیزی را شنوده اند. درد هجرت و خستگی و رنج کار با این انتظار شوم، چنان هولناک شده که آرزو کرده اند گم شوند و دیگر خبر بد را نشوند؛ خبری که یا از کشتن است و یا از کشته شدن، و این دو فرق با هم می کنند:

«پدرم را کشته اند یا برادرم را. یا شاید هم خودشان کشته شده اند. فرق می کند کسی که کشته باشندش یا کسی خودش کشته شده باشد. اولی را می بینی که یک کسی می گذاردش سینه دیوار و با آتش کردن تفنگ می خواباندش،دولی دومی همین طوری در خانه نشسته که خمپاره ای یا موشکی سر می رسد و کارش را می سازد. یعنی اصلاً نمی شود فهمید قاتل یا قاتلینش چه کسی است و نمی شود رفت گریبان کسی را چسبید و گفت که کار تو بوده.»

چنین است که با ضربه مدام (پدرم را کشته اند یا برادرم را) و با تصویری از یک زندگی پر هول و هراس روبرو می شویم. همین تصویر مهیب و حسی است که ما را تکان می دهد. این جا شرح ساده و گزارش رویدادهایی نیست که هولناکی شان را تشریح ساده کلمات گزارشی فرو بساید و وقتی ما آن ها را می خوانیم، با اندیشیدن، به وجه ضد انسانی ماجرا پی می بریم. بلکه در این جا ما با تصویر موقعیت درونی و نگاه اول شخصی و راوی و همراه او، وارد یک فضای پرهول و هراس می شویم که تا مغز استخوان نفوذ می کند. شروع داستان در واقع با ضربه ناگهانی دیدار قیافه عمو از نظر فرم همنواست.

ما بلامقدمه با این جمله رودر رو شده ایم که: «پدرم را کشته اند یا برادرم را» این جمله درست حکم همان اولین نگاه را دارد که راوی «ذله و مانده» از کار برگشته و آن قدر خسته بود که حتی نتوانسته شام بخورد. جا انداخته که بخوابد. در حیاط را می زنند، نشنیده می گیرد. باز در را می زنند. لحظاتی بعد کسی در را باز می کند. صدای قدم هایی را می شنود که آمد و آمد به طرف اتاقش پاهایش را بر روی زمین می کشید. فکر کرده چقدر صدای قدم هایش آشنا بوده. قبلاً هم این طور راه رفتن را شنیده بوده. می شناسدش. فوراً لامپ را روشن می کند. عمو به چارچوب در رسیده و درست با همین اولین نگاه فکر می کند: «پدرم راکشته اند یا شاید برادرم را.» می بینید که تکنیک روایت در کمال سادگی در اوج هوشمندی قرار دارد.

در واقع این جا درک ساختاری غنی و فرم، وابسته به اداهای جدا از روح و مایه داستانی نیست که تعریف می شود، بلکه هوشمندی ساختاری در ادراک درونی و عالی انطباق دو موقعیت: کاربرد زبان و ایجاد وضعیت ساختاری برای روبرو شدن خواننده با داستان و همذات کردن فرم با وضعیت روحی راوی است. این ادراک قوی ساختاری و کاربرد زبان، اولین ویژگی مهمی ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.